عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

من سید نورالله شاهرخی، عضو هیأت علمی دانشگاه لرستان، دکترای حقوق خصوصی دوره‌ی روزانه‌ دانشگاه علامه طباطبایی تهران (رتبه‌ی 13 آزمون دکتری) ، کارشناسی ارشد حقوق خصوصی از همان دانشگاه (رتبه‌ی 21 آزمون ارشد)، پذیرفته شده‌ی نهایی آزمون قضاوت، مدرس دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری هستم. این وبلاگ در وهله‌ی اول برای ارتباط با دانشجویان و دوستانم و در وهله‌ی بعد برای ارتباط با هر کسی که علاقمند به مباحث مطروحه در وبلاگ باشد طراحی شده است. سؤالات حقوقی شما را در حد دانش محدودم پاسخ‌گو هستم و در زمینه‌های گوناگون علوم انسانی به‌خصوص ادبیات و آموزش زبان انگلیسی و نیز در صورت تمایل، تجارب شما از زندگی و دید شما به زندگی علاقمند به تبادل نظر هستم.

***
***

جهت تجمیع سؤالات درسی و حقوقی و در یکجا و اجتناب از قرار گرفتن مطالب غیر مرتبط در ذیل پُستهای وبلاگ ، خواهشمند است سؤالات درسی و / یا حقوقی خود را در قسمت اظهار نظرهای مطلبی تحت همین عنوان (که از قسمت طبقه بندی موضوعی در ذیل همین ستون هم قابل دسترسی است) بپرسید. به سؤالات درسی و / یا حقوقی که در ذیل پُستهای دیگر وبلاگ پرسیده شود در کمال احترام ، پاسخ نخواهم داد. ضمناً توجه داشته باشید که امکان پاسخگویی به سؤالات ، از طریق ایمیل وجود ندارد.

***
***
در خصوص انتشار مجدد مطالب این وبلاگ در جاهای دیگر لطفاً قبل از انتشار ، موضوع را با من در میان بگذارید و آدرس سایت یا مجله‌ای که قرار است مطلب در آن منتشر شود را برایم بفرستید؛ (نقل مطالب، بدون کسب اجازه‌ی قبلی ممنوع است!) قبلاً از همکاری شما متشکرم.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

این مطلب نخستین بار در چهارشنبه بیست و چهارم مهر ۱۳۹۲ ساعت 8:7 با شماره‌ی پست 140 از طریق وبلاگ قبلی من در بلاگفا منتشر شده بود. اگر تمایل به دیدن کامنت‌ها و پاسخ‌هایی دارید که بازدیدکنندگان وبلاگ و من ، ذیل این مطلب در بلاگفا نوشته بودیم اینجا را ببینید.

کاش من هم مثل ابراهیم می‌توانستم عزیزترین دارایی‌‌ام را به پای کسی که دوستش دارم (خدا) قربانی کنم؛ کاش محبتم، عشقم فقط زبانی نبود؛ کاش اینقدر خودخواه نبودم؛ کاش اینقدر به فکر خودم نبودم؛ کاش وقتی می‌دیدم او چه چیزی را دوست دارد، کاش وقتی می‌دیدم رضایت محبوبم، معشوقم در چیست در انجام دادنش لحظه‌ای تردید نمی‌کردم؛ کاش اینقدر اسیر نفْس نبودم؛ و اگر نمی‌توانم بهترین چیزهایم را به پایش، به عشقش قربانی کنم؛ کاش می‌توانستم حداقل بدترین‌های وجودم، رذائل‌ اخلاقی‌ا‌م، خودخواهی‌هایم، دنیاپرستی‌هایم را فراموش کنم؛ کاش می‌توانستم به او بگویم اگر هدیه‌ای برایت نیاورده‌ام اقلاً سعی کرده‌ام خود را در این منجلاب، پاک نگه دارم؛ کاش.....

امام جواد :

مَا مِنْ عَمَلٍ أَفْضَلَ یَوْمَ النَّحْرِ مِنْ دَمٍ مَسْفُوکٍ أَوْ مَشْیٍ فِی بِرِّ الْوَالِدَیْنِ أَوْ ذِی رَحِمٍ قَاطِعٍ یَأْخُذُ عَلَیْهِ بِالْفَضْلِ وَ یَبْدَؤُهُ بِالسَّلَامِ أَوْ رَجُلٍ أَطْعَمَ مِنْ صَالِحِ نُسُکِهِ وَ دَعَا إِلَی بَقِیَّتِهَا جِیرَانَهُ مِنَ الْیَتَامَی وَ أَهْلِ الْمَسْکَنَةِ وَ الْمَمْلُوکِ وَ تَعَاهَدَ الْأُسَرَاء

(خصال، ج1، ص 298)

 در روز عید قربان‏ چیزی با فضیلت‏ تر از پنج چیز نیست: قربانی‏ کردن، یا قدم برداشتن در جهت نیکی به پدر و مادر یا چیزی بخشیدن به خویشاوندی که قطع رحم کرده و سلام کردن به او ، یا مردی که از بهترین جای قربانیش به دیگران اطعام کند و بقیه آن را به همسایگان از یتیمان و بیچارگان و بردگان بدهد و از اسیران دلجویی کند.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • چهارشنبه ۱ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۱۴ ب.ظ
  • سید نورالله شاهرخی

نظرات  (۱)

اسماعیل و ابراهیم به راه افتاده‏اند. سجاده‏اى به وسعت تمامى زمین، در قربان‏گاه پسر، رو به راه شده است. ابراهیم در برابر رسالت خویش، خم مى‏شود و رکوع مى‏کند تا تیزى شمشیر خویش را دو برابر کند و تحفه‏اى را که براى اثبات صداقت خویش پیش‏کش آورده است، تقدیم کند؛ ولى شمشیر با حلق اسماعیل در نمى‏آمیزد و سرانجام، سربلندى انسان در بلندترین قله تاریخ دلدادگى ‏اش اتفاق مى‏ افتد.
ابراهیم! امتحان تو، بلنداى سقف عشق را در معمارى بندگى نشان داد و خدا تو را استعاره کرد براى عبرت مدعیان ایمان.....
روز بر آمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش 
اگر ابراهیم، خلیل اللّه گشت، از آن رو بود که در مقام دوستی و محبت به خدا، از هر چه داشت، حتی از جوانی اش گذشت.
و اگر اسماعیل، ذبیح اللّه شد، به آن خاطر بود که تسلیم فرمان حق بود و به پدرش گفت: آنچه مأموری انجام بده، که مرا از صابران خواهی یافت.
بگذر از فرزند و مال و جان خویش
تا خلیل اللّه دورانت کنند
سر بنه در کف برو در کوی دوست
تا چو اسماعیل، قربانت کنند

عید قربان، از جمله شعایر گرامی داشت رتبه خُلّت ابراهیم و خلوص و تسلیماسماعیل است.
اگر بتوانیم رضای خویش را فدای رضای حق کنیم؛ اگر بتوانیم از خواسته دل در راه خواسته دین چشم بپوشیم؛ و اگر بتوانیم از داشته ها و خواسته ها بگذریم؛
آنگاه به مرز عبودیت و به حوزه قربانگاه قدم نهاده ایم.
مگر خلیل الرحمان چه کرد؟ ما اگر پیرو مشی و مرام ابراهیم باشیم، باید هیچ چیز از آنچه داریم و به آن دل بسته ایم، همچون زن و فرزند، مال و منال، پول و پس انداز، خانه و خادم، ماشین و مسکن، عنوان و شغل و ... حجاب چهره جان ما و مانع بندگی و فرمانبرداری در برابر فرمان خداوند نشود و آنگاه که پای دین و خدا و رضای او به میان آید، به سادگی و به صراحتی ابراهیمی و به صداقتی اسماعیلی، از آنها در گذریم و امر مولا را مقدّم بداریم.
این یکی از آموزه های بزرگ عید قربان است.
عید قربان مجرای فیض الهی و وسیله عنایت رحمانی به بندگان مؤمن و مسلم و مطیع است.
حضرت علی علیه السلام در یکی از روزهای عید قربان، در خطبه ای که برای مردم خواند، از جمله چنین فرمود:
«این روز، روزی است که حرمتش بسیار بزرگ است و امید بهره وری از برکاتش افزون و چشم ها به امید آمرزش الهی دوخته است. پس در این روز خداوند را بسیار زیاد عبادت کنید و از او آمرزش بخواهید و به درگاهش توبه کنید، همانا او توبه پذیر و مهربان است».
باید به درگاه خدا تقرّب جست. قربانی و فدیه به آستان او، یکی از راههاست.
ولی این قربانی، همیشه گوسفند و ذبیحه نیست، گاهی باید تمنّیات دل را فدای رضای رحمان کرد و گذشتن از هوای نفس را وسیله قرب به آستان مولا قرار داد.
ما کدام فدیه را به قربانگاه صدق و عشق و اخلاص و وفا می آوریم؟
باری اولیای الهی عید قربان مجمع الشواهدی از صدق در گفتار و کردار و ادعا و عمل است. گذشتن از یک گوسفند و شتر، یک نشانه کوچک از این دلباختگی به حضرت حق است.
این گونه است که قربانی وسیله قرب می شود و عید قربان روز تقرب به درگاه خدا می گردد.
مدعیان تعبد و تسلیم در برابر خدا، برای اثبات ادعایشان باید گواه آورند.
عید قربان با نماز و عبادتش، با ذکر و دعایش، با قربانی و صدقات و احسانش، بستری برای جاری ساختن مفهوم عبودیت و بندگی است و فصلی است برای قرب یافتن مسلمانان به خداوند آن هم در سایه عبودیت و اطاعت.
اگر حضرت ابراهیم علیه السلام، در اجرای فرمان خدا، خنجر بر حنجر اسماعیل عزیزش نهاد و در این راه، لحظه ای تردید به خویش راه نداد؛ اگر حضرت اسماعیل علیه السلام ، پدر را بر اجرای امر الهی تشویق می کرد و خود را آماده قربانی شدن می ساخت (یا ابت افعل ما تؤمر) اینها نشانه و گواه مسلمانی آن پدر و پسر و شاهد صدق آن دو عزیز الهی در قلمرو بندگی بود.
پس عید قربان، فصل فدا کردن عزیزها در آستان عزیزترین است یعنی خدای متعال.
از نگاه مکتب، در چنین روزهایی (اعیاد) باید صفابخش زندگی و شکوه آفرین مراسم، یاد خدا و توجه به ربوبیت خالق و عبودیت بندگان باشد.
از این رو، از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روایت است:
«زینوا اعیادکم بالتکبیر ...»
عیدهای خود را با تکبیر و (گفتن اللّه اکبر) آراسته کنید.
این، برای هدایت مراسم عید به صحنه های معنوی و خوشحالی های خداپسندانه و همراه با ذکر و یاد خداست تا تبدیل به شادی های غفلت آفرین و جشن های آمیخته به لهو و لعب و سرگرمی های بیهوده نشود.
برگزاری نماز عید در عید قربان و عید فطر، در همین بستر معنوی است که جریان می یابد.
آنچه انسان را به خدا نزدیک می سازد، اطاعت است و عبودیت و آنچه دور می گرداند غفلت است و معصیت.
اگر ما، پای خلاف از مرز طاعت فراتر ننهیم و اگر با تیغ عصیان، دامن عصمت ندَریم و اگر دست تعدی به حرمات اللّه نگشاییم، آن روز، عید ما عید راستین خواهد بود.
این، همان حقیقتی است که حضرت امیر علیه السلام به آن پرداخته است:
«کل یوم لا یعصی اللّه فیه فهو یوم عید»
هر روز که در آن معصیت خدا نشود، آن روز عید است»

رها شدن از تعلقات و ذبح کردن تمنیات در پیش پای اراده و مشیت الهی، درس بزرگ دیگری از عید قربان است.
باید نفس اماره را در مسلخ ایمان و اطاعت خدا ذبح کرد تا به خلوص و رهایی رسید.
باید تیغ اراده و عفاف بر حنجر نفسانیات نهاد و خون نفس اماره را ریخت و از شرّ این وسواس خنّاس نجات یافت.
ذبح قربانی از دید عارفان اهل نظر رمزی و نمادی از ترک هواهای نفسانی و روی آوردن به رضای الهی است.
ثمرات اینگونه جهاد با نفس نیز، در عرصه های مختلف زندگی ظهور می یابد و رهاساز انسان از دام، بردگی ها و وابستگی هاست.
«ما بنده آنیم که در بند آنیم». اگر در بند رضای خدا باشیم، بنده پروردگاریم و گرنه، ناخواسته در حوزه اطاعت نفس و شیطان خواهیم بود.
عید قربان می تواند زمینه ساز رهایی ما از این گونه قیود و بردگی ها باشد تا به قلمرو بندگی خدا در آییم.
خجستگی عید قربان نیز در همین نهفته است.
یافتن راهی برای قرب به خدا آن هم در سایه بندگی!
تاریخچه و فلسفه عید قربان
از نظر معنای لغوی «قربانی» از لفظ «قربان» ماخوذ است، هر آن چیزی که ذریعه و وسیله تقرب و نزدیکی الله تعالی باشد آن را «قربانی» می گویند، آن چیز خواه ذبح حیوان باشد یا دیگر صدقات.
بعضی از علماء هر نیکی و عمل خیر را که باعث قرب و رحمت الهی باشد «قربانی» می نامند.
البته در عرف عام به آن حیوان مخصوص «قربانی» گفته می شود که به خاطر رضای الله در روزهای معین عید الاضحی- عید قربان- مسلمانان آن را ذبح می کنند و کلمه قربانی از لفظ قربان گرفته شده و چندین بار در قرآن مجید آمده است، در اکثر مواقع مراد از آن «حیوان مذبوحه» است
قربان عبارت از کارهای نیکی است که انسان بوسیله آن بخواهد خود را به رحمت خداوند نزدیک کند، بنابراین عمل نیکی که انسان انجام دهد تا بدان وسیله خویشتن را به رحمت حق تعالی نزدیک سازد آن کار را قربان گویند؛ مانند فرمایش رسول اکرم(ص) که فرمود: نماز موجب تقرب و نزدیکی هر پرهیزکار به رحمت پروردگار است.
بدیهی است که مراد از تقرب به خدای تعالی، قرابت زمانی و مکانی نیست چرا که بین خالق و مخلوق هیچگونه خویشاوندی وجود ندارد بلکه منظور آن است که از راه طاعت و انجام کارهای شایسته می تواند مشمول الطاف الهی قرار گرفته و به رحمت او نزدیک شود.
از جمله اعمالی که حجاج در روز دهم ذیحجه در سرزمین منا انجام می دهند کشتن شتر، گاو و یا گوسفند و انفاق آن به مستحقین است تا به وسیله این عمل نیک به رحمت پروردگار نزدیک شوند که آنرا قربانی گویند.

اسرار و حکمت قربانی
فدا کردن مال و انفاق آن در راه خدا از جمله اسراسر و حکمتهای قربانی است.
کشتن حیوان در مراسم قربانی اشاره به کشتن نفس اماره است و مرد خداشناس با شمشیر برنده عقل و ایمان، حیوان نفس را که به طور دائم وی را به کارهای زشت وا می دارد مقتول سازد و خانه دل را از لوث نفس لئیم پاک گردانده، آنرا در راه حق و پیشگاه محبوب قربانی کند و حج اکبر نماید که اگر نفس اماره و خواهش های او کشته نشوند و آرام نگیرند هرگاه تمام نعمتها و ثروتهای دنیوی در اختیارش باشد و زمین و آسمان را ببلعد باز هم سیر نمی شود و ندای هل من مزید دارد.
در روایات می خوانیم اولین قطره خون قربانی که ریخت، خداوند گناهان صاحبش را می بخشد، اوقاتی که به خاطر تولد نوزاد یا ورود مسافر یا دفع بلا، گوسفند ذبح می شود، در روح و روان و حرکت اهل خانه شور و نشاطی پدید می آید.
به هرحال، ذبح صدها هزار گوسفند و نحر هزاران شتر، یک نوع جلوه و زیبایی بوده، مظهر روحیه ایثار دسته جمعی است که خود از شعائر الهی است.
سیر کردن گرسنه ها: یکی از اسرار قربانی سیر کردن گرسنه ها است قرآن در این باره می‌فرماید: «فکلوا منها واطعمواالقانع والمعتر» از گوشت‌هایی که قربانی می کنید هم خودتان میل نمائید، هم به قانع و معتر بدهید. قانع، فقیری است که به آنچه می گیرد، قانع است. معتر، فقیری است که علاوه بر تقاضای کمک اعتراض هم می کند.این نشان دهنده بینش وسیع اسلام است که سفارش به خود را فراموش کنید نه دیگران را و در تقسیم گوشت و اطعام، پای بند تملق یا دعا و تواضع فقیر نباشید؛ او را سیر کنید، گرچه با شنیدن زخم زبان باشد.
تاریخچه قربانی
ذبح قربانی جهت تقرب پروردگار از زمان ابو البشر حضرت آدم علیه السلام شروع شد، وقتی که دو فرزندش هابیل قوچی و قابیل مقداری گندم را به عنوان قربانی به بارگاه خداوندی تقدیم نمودند. به دستور و روال آن زمان آتشی از آسمان آمده، قربانی هابیل را سوخت، که این علامت قبولیت بود و قربانی قابیل به حال خود باقی ماند.
در قرآن مجید این واقعه تاریخی چنین آمده است:
«اذ قربا قربانا فتقبل من احدهما و لم تقبل من الاخر» (مائده 27)
ترجمه: وقتی که (هابیل و قابیل، پسران آدم) قربانی تقدیم کردند از یکی (یعنی هابیل) پذیرفته شد و از دیگری (قابیل) پذیرفته نشد.
بعد از آن این عمل در تمام ادیان سماوی به عنوان یک عبادت و ذریعه قرب و در مناسبات و مواقع خاص به عنوان یک دستور و آیین جای ماند. اینجاست که می بینم تمام ملتها اعم از پیروان ادیان سماوی و غیر سماوی با ذبح حیوان یا صدقه دادن پول و کالا به بارگاه خداوندی یا معبود های باطل خویش تقرب می جویند.

واقعه تاریخی بی نظیر
قربانی به عنوان شعار دین و آیین و مشروعیت آن به زمان حضرت آدم علیه اسلام بر می گردد اما وقتی که واقعه بی نظیر و شگفت انگیز، ابر مرد تاریخ حضرت ابراهیم علیه السلام پیش آمد، که در آن واقعه تاریخی بی مثال، ایشان برای ذبح و قربان کردن یکتا فرزند برومندش حضرت اسماعیل علیه السلام اقدام فرمودند و پس از پیروز و نامدار شدن حضرت ابراهیم در آن آزمایش سخت و تاریخی، قربانی جایگاه و اهمیت ویژه ای را در ادیان سماوی کسب کرد، چرا که شخصیت حضرت ابراهیم علیه السلام برای تمام اهل ادیان سماوی یهودیان، مسیحیان و اهل اسلام مورد قبول و قابل احترام است، و آن داستان تکان دهنده و شگفت انگیز (قربانی پدرارجمند، فرزند دلبند را) درسوره صافات قرآن مجید آمده است و کتاب مقدس نیز آن را تثبیت می کند.
سیرت و زندگانی تمام انبیاء علیهم الصلاة و السلام پر از قربانی و مجاهده هاست اما زندگانی شخصیت ابر مرد تاریخ، ابوالانبیاء حضرت ابراهیم علیه الصلاة والسلام به تنهایی تاریخی است زنده و جاویدان پر از قربانی ها، مجاهده ها، رنجها و مشقتها، هجرت ها و دعوت ها.
وقتی دعوت راه حق را آغاز نمود، پدر و تمام خانواده در مقابل او ایستادند. در راه توحید و یکتا پرستی پادشاه وقت ایشان را به آتش مجازات کرد.
بالاخره او مجبور شد که راه هجرت را پیشه کند لذا از وطن اصلی خویش در سرزمین عراق (بابل) به سوی فلسطین هجرت فرمود. «و قال إنی ذاهب الی ربی سیهدین» و گفت من به سوی پروردگارم می روم و او مرا هدایت خواهد کرد.

دعای فرزند
تمام زندگی چشم به انتظار فرزد بود در سن هشتاد و شش سالگی در حالت بیم و امید به دربار خداوندی برای فرزندی صالح دست به دعاء شد «رب هب لی من الصالحین» بار الها! مرا فرزند صالحی از بندگان شایسته عطا فرما.
خداوند نیز این دعا را مستجاب کرد و فرزند صالحی همچون اسماعیل به او بشارت داد.
«فبشرناه بغلام حلیم» پس ما او را به نوجوانی بردبار و صبور بشارت دادیم.
قربانی فرزند
به زبان قرآن این داستان شگفت انگیز چنین آمده است:
«فلما بلغ معه السعی قال یا بنی انی اری فی المنام انی اذبحک فانظر ما ذا تری»
زمانی که فرزند به مقام سعی و کوشش رسید یعنی به مرحله ای رسید که می توانست در مسائل مختلف زندگی با تلاش و کوشش پدر را یاری کند بنا به گفته بعضی مفسران در آن وقت سیزده ساله بود.
در آن برهه از زمان حضرت ابراهیم علیه السلام خواب عجیب و شگفت انگیزی دید (خواب انبیاء در حکم وحی الهی است) و آن خواب حیرت انگیز بیانگر شروع یک آزمایش بزرگ دیگر بود. در خواب می بیند که از سوی خداوند به او دستور رسیده است تا فرزند برومند و یگانه اش را با دست خود قربانی کند و سر ببرد. ابراهیم که بارها از کوره داغ امتحان الهی سر افراز بیرون آمده بود این بار نیز باید دل به دریا بزند و سر بر فرمان حق بگذارد.
پدر تمام ماجرا را برای فرزند بیان می کند آن گفتمان تاریخی تا روز قیامت در کتاب جاویدان مرقوم گشته است و این بار نیز ابراهیم از آزمایش سر افراز و کامران بیرون آمد و این غالبا سخت ترین و آخرین امتحان حضرت ابراهیم علیه السلام بود که در آن هم مانند کوهی ثابت قدم ماند.
«قد صدقت الرءیا إنا کذلک نجزی المحسنین ان هذا لهو البلاء المبین و فدیناه بذبح عظیم»
خداوند متعال قوچی بزرگ فرستاد تا به جای فرزند قربانی کند و سنتی برای آیندگان در مراسم حج و سرزمین منا و برای تمام جهانیان به جای ماند.
اگر عملا حضرت اسماعیل علیه السلام قربانی می شد همانطوری که حضرت ابراهیم تصمیم قطعی آن را داشت بعد از آن باید به تاسی و پیروی از ابراهیم خون جگرگوشه ها در کوچه و خیابانها ریخته می شد مگر لطف الهی شامل حال گشت بجای فرزند دلبند قوچی بزرگ برای ذبح عنایت گردید و به عنوان یادگار ابراهیمی، دین اسلام و خاتم پیامبران نه فقط آن را مشروع قرار داد بلکه بر احیای آن حکم تاکید آمد که در همان روز تاریخی دهم ذی الحجه، عید قربان حجاج کرام و عموم مسلمانان به شرط استطاعت یک گوسفند سالم با شرایط و سن خاصی ذبح کنند. (احکام شرعی و و تفاصیل فقهی این شعار اسلامی در کتابهای فقه به تفصیل ذکر شده است)
قربانی و حج که مجموعه از مناسک، طواف و سعی، وقوف عرفه، منا، مزدلفه، رمی جمرات ذبح قربانی شکرانه و غیره همه اینها شعائر و عباداتی هستند که در ماه ذی الحجه ادا می شوند، و مشروعیت همه اینها به حضرت ابراهیم علیه السلام بر می گردد و از ایشان به خاتم پیامبران و اهل اسلام به ارث رسیده است چرا که پیامبر اسلام جانشین برحق حضرت ابراهیم علیه الصلاة والسلام بودند، آنحضرت صلی الله علیه وسلم با افتخار می فرمود «أنا دعوة جدی ابراهیم» من ثمره و نتیجه دعا پدربزرگم ابراهیم هستم . دعایی که هنگام تعمیر کعبه بر زبان حضرت ابراهیم جاری بود: «ربنا و بعث فیهم رسولا منهم...»
در خصوص قربانی وقتی که از آنحضرت صلی الله علیه وسلم سوال می شد: «ما هذه الاضاحی؟» این قربانی ها چه هستند؟
آنحضرت صلی الله علیه وسلم در پاسخ می فرمودند: «سنة ابیکم ابراهیم علیه اسلام» (قربانی) سنت (و یادگار) پدرتان حضرتابراهیم علیه اسلام است.
اصحاب پرسیدند: «فما لنا فیها یا رسولالله» ای رسول گرامی! ما را از ذبح قربانی چه می رسد؟
آنحضرت در جواب فرمودند: «بکل شعرة حسنة...» در مقابل هر مویی شما را یک نیکی می رسد و در مقابل هر پشمی به شما یک نیکی می رسد. (مشکوة)
قربانی یادگار و خاطره ابراهیمی
خداوند متعال تمام افعال و اعمال حضرت ابراهیم علیه السلام را پسندیده و آنها را برای امت آنحضرت صلی الله علیه وسلم مشروع قرار داد بخصوص اعمالی که به حج و قربانی متعلق هستند، تا نام گرامی آن ابر مرد تاریخ برای همیشه جاویدان بماند و کلام ربانی در حق ایشان صادق آید که بعد از بیان واقعه آزمایش بزرگ الله تعالی می فرماید: «و ترکنا علیه فی الاخرین سلام علی ابراهیم» و نام نیک او را در امتهای بعد باقی نهادیم. سلامتی باد بر ابراهیم.
از زمان قدیم رسم توده ملتهاست که جهت زنده نگهداشتن کارنامه های بزرگواران و فاتحان، دولتمردان و نامدارن بناها ساختمانها و مناره ها یا مجسمه هایی به طور یادگار می سازند، هر چند آنها مستحکم باشند باز هم شکار حوادث روزگار خواهند شد اما دین اسلام در این سلسله بعضی اعمال را مشروع قرار داده که با آن شخصیت ارتباط خاصی دارند از انجام آن اعمال نه تنها ثواب می رسد بلکه سیرت و زندگانی، فداکاری و مجاهده های آن شخصیت در ذهن ترسیم می گردد تا آنها را مشعل راه خویش قرار داده و خود را جهت عمل و دعوت به راه حق آماده سازد. بخصوص این عمل مبارک (قربانی) یعنی مال و متاع، تن، سن و وطن همه اینها را به خاطر رضایت خداوند قربان کند و از آنها بگذرد. بطور خلاصه نفس و هوای انسان مانند گوسفند کشته شود تا رضای الهی حاصل گردد.
بعضی ناآگاه و دور از فهم و فلسفه احکام و شعائر دینی در اجرای این حکم بزرگ اسلامی (قربانی) چنین ایرادی می گیرند:
مبلغ هنگفتی از مسلمانان جهت ذبح و قربانی هر سال خرج می شود، غیر از گوشت خوردن و اسراف و اضاعه مال دیگر مفهومی ندارد، چرا این مبلغ در رفاه و آسایش ملتها و کشورها بکار برده نمی شود.
این نوع ایرادها ناشی از جهالت و بی سوادی و دوری از فهم و فلسفه احکام الهی است. این نوع ایرادی را می توان در هر عبادت مالی و بدنی مطرح نمود. البته اگر مفهوم ایمان ودین را بخوبی بدانیم، چنین اعتراضی هرگز پیش نخواهد آمد.
و دنبال توجیهاتی پوچ نخواهیم رفت، مفهوم دین وایمان یعنی هر چه الله تعالی از بنده مطالبه کند- آمنا و سلمنا- ایمان آورده برای انجام وظیفه به پای خیزیم.
یک فرد مسلمان وقتی که دوست داشتنی و بهترین حیوانی از قبیل شتر و گاو و گوسفند را در راه رضای خدا قربانی می کند در واقع گویا برای تکامل روحی و تربیت تدریجی نخستین درسی به او آموخته می شود که او از قربانی نفیس برای قربانی نفس خویش آماده گردد و در عین حال برای فقراء و مساکین بهترین صدقه و خیرات است که خانواده خویش نیز از آن استفاده می کند. یقینا در کشورهای اسلامی بین شهر نشینان و روستائیان خانواده های بسیاری هستند که در طول سال یک بار هم گوشت بر سر سفره شان نمی بینند اگر گوشت قربانی عادلانه طبق سنت توزیع شود بهترین خدمت و کمک برای خانواده های ستمدیده خواهد بود.
چنین اعتراض ها را کسانی مطرح می کنند که در قصرهای شیشه های پشت پرده نشسته با دین و مشکلات جامعه ارتباطی ندارند. علاوه بر این بعضی ها شبه ی دیگر مطرح می کنند:
روزهای عید حیوان زیادی به طور قربانی ذبح می شود و این یک نوع ضرر اقتصادی است که به سبب آن برثروت حیوانی لطمه وارد می شود مردم به کمبود گوشت و دیگر فرآورده های حیوانی دچار می گردند.
این نوع شبه یقینا بر اثر این است که انسان از قدرت کامل خالق جهانیان و مشاهده نظم و انتظام وی غافل باشد. نظم خداوند همیشه در جهان این بوده و هست و هر چیزی که بیشتر به آن نیاز داشته باشیم خداوند متعال آن را افزونتر می گرداند وبه عوامل و اسباب افزونی آن نعمت انسان را راهنمایی می کند. مانند چاهی اگر آبش روزانه کشیده شود افزونتر و پاکتر می ماند ور نه چشمه هایش مسدود گشته و می خشکد.
قربانی آهو جایز نیست با اینکه حلال است؛ با این وجود نسلش در بعضی مناطق و کشورها معدوم گشته است اما گوسفند به مقدار وافر هر جا و هر کجا یافت می شود، شتر و گاو به نسبت گوسفند کمتر ذبح می شوند به همان میزان از گوسفند کمتر یافت می شوند.

فضیلت و اعمال عید قربان:
در تعالیم دینی چهار روز است که به عنوان عید تعیین گشته است که عبارتند از: عید فطر، عید قربان، عید غدیر و روز جمعه. در این میان عید قربان یکی از اعیاد مهم و بزرگ مسلمین به شمار می رود به نحوی که برخلاف بسیاری از اعیاد، مورد اختلاف نبوده و همه فِرَق مسلمین این روز را عید محسوب می کنند؛ لذا در دعای مخصوص قنوت نماز عید می خوانیم: «اللهم انی اسألک بحق هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا و لمحمد صلی الله علیه و آله ذخرا و شرفا و کرامة و مزیدا...؛ بارالها! به حق این روزی که آن را برای مسلمانان عید و برای محمد صلی الله علیه واله ذخیره و شرافت و کرامت و فضیلت قراردادی...» و بدین گونه عید را فقط مخصوص مؤمنین ندانسته و همه مسلمین را در آن سهیم می دانیم و اعتقاد داریم این گردهمایی عظیم رهیافتی برای رسیدن به اعتصام به حبل الله است که یکی از مهم ترین دستورات اجتماعی اسلام است.

فلسفه قربانی کردن در عید قربان
از جمله آموزه های اسلام برای تکامل و رشد انسان ها، ایثار از جان و مال در راه خداوند یگانه می باشد؛ به این معنا که انسان، همه دارایی ها و امکاناتش را امانتی الهی بداند که باید در طریق بندگی هزینه کند. قربانی کردن نیز نمادی از قطع دلبستگی و وابستگی ها و جلوه ای از ایثار مال و جان در راه محبوب واقعی و رضای خداوند متعال می باشد. البته آنچه که از قربانی کردن و رسیدن به مقام قرب الهی به وسیله ذبح گوسفند، لحاظ شده است قطع علقه های روحی و مالی است که باعث تقوای قلب و طهارت نفس می گردد.
خداوند متعال اصل قربانی کردن را از شعائر الله دانسته و آن را نشانه ی بزرگداشت و سپاس گزاری مؤمنان بر نعمت هدایت معرفی کرده و قربانی کننده را در گروه و خیل محسنین و نیکوکاران داخل کرده است.
در قرآن کریم آمده است: «وقتی شما قربانی می کنید آنچه که متعلق به خدا است، تقوای شماست نه گوشت و پوست قربانی»[1] بنابراین در قربانی کردن هر چند ظاهر کار سر بریدن است؛ اما واقعیت قضیه نهایت تسلیم، سرسپردگی، عشق و علاقه بنده به مولای خود است؛ و در واقع قربانی کردن نمادی از قربانی کردن هواهای نفسانی و ذبح نفس اماره و نوعی جهاد با نفس در جهت زدودن تعلقات و وابستگی های دنیوی و مادی و رهایی از زندان مال پرستی و دنیاطلبی است.

تمسک به قربانی برای دفع بلا
در کلام و سیرهی بزرگان، میتوان نمونههایی را یافت که برای دفع بلا به سنّت «قربانی» تمسّک جستهاند. بنابراین هر چند قربانی روز عید قربان، به صورت ویژهای مورد تأکید واقع شده است؛ اما در سیره علما میبینیم که در سایر ایام نیز این سنّت را اجرا میکردهاند.

1. در استفتائی از آیت الله العظمی مکارم شیرازی سؤال شده است که: آیا در حال حاضر و یا به طور کلی قربانی کردن احشام برای مواردی همچون خرید خانه، ماشین و ... در دین مبین اسلام توصیه شده است؟ آیا می توان به جای قربانی مبلغ آن را به نیازمندان یا سازمان بهزیستی و ... هدیه نمود؟
ایشان در پاسخ فرمودهاند: «توصیه خاصّی در این زمینه نیست. هدف انجام کار خیر است و قربانی برای خدا و کمک به محرومان و مؤمنان از این طریق ان شاءالله موجب دفع بلا می شود.»[2]

2. آیت الله مسعودی میگوید: «... دو سه مرتبه در همان بحبوحه نهضت 41 یا 42، آقای بهجت(ره) به من فرمودند که شما به آقای خمینی بگویید فردا صبح ساعت فلان دو رأس گوسفند قربانی کند و من میآمدم به امام (ره) اطلاع میدادم، ایشان هم بلا فاصله به من میگفت شما به قصاب بگویید دو رأس گوسفند از طرف ما قربانی کند، بعد پولشان را میدهیم.
بار دیگر نیز آقای بهجت به من پیغام داد که به امام بگویم: سه رأس گوسفند قربانی کند، آقا هم بلافاصله دستور داد سه رأس قربانی کنند.
اینها همه مسائلی بود که بین امام و آیتالله بهجت بود و ما فقط ظواهرش را میدیدیم و از باطنش اطلاع نداشتیم.»[3]

3. شهید صیاد شیرازی، می‌گفت: «آقا (آیت الله بهاءالدینی) در شب‌های عملیات دستور قربانی و صدقات به ما می‌داد و ما می‌دیدیم به واسطه آن صدقات و قربانی چه خطرهای مهمی از کنار گوش ما رد می‌شد که اگر نیم دقیقه پس و پیش می‌شد، به حیات ما خاتمه می‌داد.»[4]

4. آقای حسین حیدری کاشانی (از شاگردان آیت الله بهاءالدینی) در کوران جنگ تحمیلی بود. شبی خواب دیدم که بیابان‌های جنوب را آب بسته‌اند و دور آب در محاصره بعثی‌هاست و صیاد تنها ایستاده بود و دشمن در صدد دستگیری ایشان. با وحشت از خواب بیدار شدم. خدمت حضرت آیت الله بهاءالدینی رفتم و خوابم را گفتم و اظهار داشتم: ناراحتم.
ایشان فرمود: «برو یک گوسفند برای سلامتی صیاد قربانی کن.»
رفتم و این کار را کردم. بعد از چند روز آقای صیاد خدمت آقا آمد.
آقا به ایشان فرمود: «فلانی خوابی دیده بود و ناراحت بود برای شما. ما گفتیم گوسفندی برای سلامتی شما قربانی کند.» ایشان اظهار تشکر کرد.[5]

آداب و اعمال شب و روز عید قربان:
الف) شب عید قربان
شب دهم ذیحجه شبی مبارک و جزء چهار شبی است که احیاء و شب زنده داری در آن ها مستحب است. در شب عید قربان، درهای آسمان باز بوده و برای این شب اعمالی ذکر شده است:
1- زیارت امام حسین علیه السلام .
2- خواندن دعای «یا دائِمَ الْفَضْلِ عَلیَ الْبَرِیَّةِ» که در شب جمعه هم وارد شده است.
ب) روز عید قربان
روز دهم ذیحجه که روز عید قربان می باشد بسیار روز شریفی است و برخی از اعمال آن عبارت است از:
1- غسل
غسل در این روز سنّت مؤکد است و بعضی از علماء نیز آن را واجب دانسته‎اند.
2- دعا
خواندن دعاهائی که وارد شده پیش از نماز عید و بعد از آن از جمله دعای ندبه و دعای چهل و هشتم صحیفه سجادیه که اوّل آن «اَللّهُمَّ هذا یَوْمٌ مُبارَکٌ» است و دعای چهل و ششم صحیفه سجادیه که اینگونه آغاز می‎شود: «یا مَنْ یَرْحَمُ مَنْ لا یَرْحَمُهُ الْعِبادُ».
3- نماز
نماز عید قربان دو رکعت است: در رکعت اول، بعد از خواندن حمد و سوره، باید پنج تکبیر بگوید، بعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند، بعد از قنوت پنجم، تکبیر دیگری بگوید، به رکوع رود، دو سجده بجا آورد، برخیزد و در رکعت دوم چهار تکبیر بگوید، بعد از هر تکبیر قنوت بخواند و تکبیر پنجم را بگوید، به رکوع رود، بعد از رکوع دو سجده کند، تشهّد بخواند و نماز را سلام دهد. در روز عید قربان مستحب است که بعد از نماز، با گوشت قربانی افطار شود.
نماز عید، سورهٴ مخصوصی ندارد، امّا بهتر است در رکعت اول آن، سورهٴ شمس و در رکعت دوم، سورهٴ غاشیه یا در رکعت اول سوره «سبح اسم» و در رکعت دوم سوره «شمس» را بخوانند.
همچنین در قنوت نماز عید قربان، هر دعا و ذکری خوانده شود کافیست، امّا بهتر است این دعا خوانده شود:
اللّهُمَّ أَهْلَ الْکِبْریاءِ وَالْعَظَمةِ وَ أهْلَ الجُودِ وَالجَبَرُوتِ وَ أهْلَ العَفْو وَالرَّحْمَةِ وَ أهْلَ التَقّویٰ وَالمَغْفِرَة، أسْئَلُکَ بَحَقِّ هدا الْیوَمِ الّذی جَعَلْتَهُ لِلمُسْلِمینَ عیداً وَ لِمُحَمّدٍ صَلّیٰاللهُ عَلیْه وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاَ وَ مَزیداً، أن تُصَلّی عَلیٰ مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أنْ تُدْخِلنی فی کُلِّ خَیْرٍ أدْخَلْتَ فیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد وَ أنْ تُخْرِجَنی مِنْ کُلِّ سُوءٍ أخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آل مُحَمَّدٍ، صَلَوٰاتُکَ عَلَیُهِ وَ عَلَیْهِمْ، اللّهُمَّ إنی أسْئَلَکَ خَیرَ مٰا سَئَلَکَ مِنْهُ عِبادُکَ الصّٰالِحُونَ وَاعُوذُ بِکَ مِمّا اسْتَعاذَ عِبادُکَ الْمُخْلِصوُنَ
«خدایا ای اهل بزرگی و عظمت و ای شایسته بخشش و قدرت و سلطنت و ای شایسته عفو و رحمت و ای شایسته تقوا و آمرزش از تو خواهم به حق این روزی که قرارش دادی برای مسلمانان عید و برای محمّد صلی الله علیه و آله ذخیره و شرف و فزونی مقام که درود فرستی بر محمّد و آل محمّد و درآوری مرا در هر خیری که درآوردی در آن خیر محمّد و آل محمّد را و برونم آری از هر بدی و شری که برون آوردی از آن محمّد و آل محمّد را که درودهای تو بر او و بر ایشان باد. خدایا از تو خواهم بهترین چیزی را که درخواست کردند از تو بندگان شایسته ات و پناه برم به تو از آنچه پناه بردند ازآن بندگان شایسته ات.»
4- تکبیر
خواندن تکبیرات برای کسی که در منا باشد بعد از پانزده نماز که اولش نماز ظهر روز عید است و آخرش نماز صبح روز سیزدهم است. و کسانی که در سایر شهرها هستند نیز بعد از ده نماز از ظهر روز عید تا صبح دوازدهم این تکبیرات را بگویند. که این تکبیرات بنا بر روایت صحیح در اصول کافی از این قرار است:
اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ لا اِلهَ اِلا اللهُ وَاللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ و لِلّه الْحَمْدُ اللّهُ اَکْبَرُ عَلی ما هَدانا اَللّهُ اَکْبَرُ عَلی ما رَزَقَنا مِنْ بَهیمَةِ الاْنْعامِ وَالْحَمْدُلِلّهِ عَلی ما اَبْلانا.
خدا بزرگتر از توصیف است، معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر است، و ستایش خاص خدا است خدا بزرگتر است بر آنچه ما را راهنمائی کرد خدا بزرگتر است بر آنچه روزی ما کرد از چهارپایان انعام (شتر و گاو و گوسفند) و ستایش خاص خدا است برای آنکه آزمود ما را.
و مستحب است که به مقداری که توانایی است این تکبیرات بعد از نمازها تکرار شود.
5- قربانی کردن
یکی از اعمال این عید بزرگ که سنت مؤکد نیز می باشد قربانی کردن است که مختص به حاجیان نبوده بلکه همه مسلمانان بسته به استطاعت مالی خویش می توانند قربانی کنند.

در منابع روایی، روایاتی از معصومین علیهم السلام نقل شده است که اشاره به جملات دعا گونه ایشان هنگام ذبح قربانی دارد. شیخ طوسی در یکی از کتاب های خود نقل کرده است که: رسول خدا صلوات الله علیه هنگام ذبح قوچی فرمودند: «اللهمّ تقبّل من محمّد و آل محمّد و من امّة محمّد؛ خدایا این قربانی را از من محمد و آل محمد و هم چنین امت محمد قبول فرما!»[6]
در جایی دیگر وارد شده است: شخصی که طریقه ذبح کردن قربانی را می داند بهتر آن است که خودش ذبح کند و اگر نمی دانست کسی را دستور دهد و خود او نیز حاضر باشد. در وقت ذبح قربانی پیشانی آن را به طرف قبله نموده و «بسم الله الرحمن الرحیم» گفته و ذبح نماید و بعد از ذبح قربانی این دعا را بخواند: « وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ، حَنِیفاً مسلما وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ‏، إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ، لا شَرِیکَ لَهُ، وَ بِذلِکَ أُمِرْتُ‏، و أنا من المسلمین، اللهم منک و لک، بسم الله و الله أکبر، اللهم‏ تقبل‏ منی‏»[7]
و نیز از مولای متقیان امیر مومنان علیه السلام نقل شده است که: قربانی مسلمان را جز مسلمان نکشد و هنگام ذبحش بگوید: «بسم اللَّه و اللَّه اکبر وَجَّهْتُ وَجْهِی لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفاً مسلما وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ،إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکی وَ مَحْیای وَ مَماتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ، لا شَرِیک لَهُ وَ بِذلِک أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ.»[8]
پاسخ:
سلام ؛ ممنونم بابت مطلب کاملی ک قرار دادید. از خدا میخام جنابعالی رو از منتفعان این عید عزیز قرار بده.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">