عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

من سید نورالله شاهرخی، عضو هیأت علمی دانشگاه لرستان، دکترای حقوق خصوصی دوره‌ی روزانه‌ دانشگاه علامه طباطبایی تهران (رتبه‌ی 13 آزمون دکتری) ، کارشناسی ارشد حقوق خصوصی از همان دانشگاه (رتبه‌ی 21 آزمون ارشد)، پذیرفته شده‌ی نهایی آزمون قضاوت، مدرس دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری هستم. این وبلاگ در وهله‌ی اول برای ارتباط با دانشجویان و دوستانم و در وهله‌ی بعد برای ارتباط با هر کسی که علاقمند به مباحث مطروحه در وبلاگ باشد طراحی شده است. سؤالات حقوقی شما را در حد دانش محدودم پاسخ‌گو هستم و در زمینه‌های گوناگون علوم انسانی به‌خصوص ادبیات و آموزش زبان انگلیسی و نیز در صورت تمایل، تجارب شما از زندگی و دید شما به زندگی علاقمند به تبادل نظر هستم.

***
***

جهت تجمیع سؤالات درسی و حقوقی و در یکجا و اجتناب از قرار گرفتن مطالب غیر مرتبط در ذیل پُستهای وبلاگ ، خواهشمند است سؤالات درسی و / یا حقوقی خود را در قسمت اظهار نظرهای مطلبی تحت همین عنوان (که از قسمت طبقه بندی موضوعی در ذیل همین ستون هم قابل دسترسی است) بپرسید. به سؤالات درسی و / یا حقوقی که در ذیل پُستهای دیگر وبلاگ پرسیده شود در کمال احترام ، پاسخ نخواهم داد. ضمناً توجه داشته باشید که امکان پاسخگویی به سؤالات ، از طریق ایمیل وجود ندارد.

***
***
در خصوص انتشار مجدد مطالب این وبلاگ در جاهای دیگر لطفاً قبل از انتشار ، موضوع را با من در میان بگذارید و آدرس سایت یا مجله‌ای که قرار است مطلب در آن منتشر شود را برایم بفرستید؛ (نقل مطالب، بدون کسب اجازه‌ی قبلی ممنوع است!) قبلاً از همکاری شما متشکرم.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

خاطره‌ها (25) : برای آغاز ماه قیام

پنجشنبه مهر ۲۳ ۱۳۹۴، ۰۵:۳۱ ق.ظ

این مطلب نخستین بار در چهارشنبه پانزدهم آبان ۱۳۹۲ ساعت 7:54 با شماره‌ی پست 158 از طریق وبلاگ قبلی من در بلاگفا منتشر شده بود. اگر تمایل به دیدن کامنت‌ها و پاسخ‌هایی دارید که بازدیدکنندگان وبلاگ و من ، ذیل این مطلب در بلاگفا نوشته بودیم اینجا را ببینید.

بازدیدکننده‌ی محترمی که به جای اسم خودشان، نام مبارک " یا حسین " را ذکر کرده‌اند مطلب ذیل را به مناسبت آغاز ماه محرم به وبلاگ، هدیه کرده‌اند:

بسم رب الحسین {ع}

السلام علیک یا حبیب ابن مظاهر{ع}

ترکیب بندی زیبا از شاعر اهل بیت علیرضا غزوه در مدح مسافر کوفه به کربلا حبیب ابن مظاهر{ع}. هدیه به شما و همه عزاداران حسین{ع}. انشاءالله اگر خدا بخواهد در اواسط محرم شعری از همین شاعر دوباره هدیه خواهم کرد.

گودال قتلگاه، پر از بوی سیب بود

تنهاتر از مسیح کسی بر صلیب بود

سرها رسید از پی هم مثل سیب سرخ

اول سری که رفت به کوفه حبیب بود

مولا نوشته بود،بیا ای حبیب ما

تنها همین، چقدر پیامش غریب بود

مولا نوشته بود بیا دیر میشود

آخرحبیب را ز شهادت نصیب بود

مکتوب میرسید فراوان ولی دریغ

خطش کوفی و مهرش فریب بود

اما حبیب، رنگ خدا داشت نامه اش

اما حبیب جوهرش{{أمّن یجیب }} بود

یک دشت سیب سرخ به چیدن رسیده بود

باغ شهادتش به رسیدن رسیده بود.

***********************************

بازدیدکننده‌ی محترم با نام تا آسمان هم به همین مناسبت این مطلب را به وبلاگ، اهدا کرده‌اند:

تقدیم به ساحت مقدس سیّدالشهداء علی ابن الحسین(ع) به مناسبت آغاز ایام محرّم الحرام

سلام برتو.....

سلام بر تو که حماسه ات نگین تاریخ و کلامت پیام جاودانه ی آزادیست.

سلام بر تو که قیام ات ضامن پایداری دین و جوانمردیت به وسعت بیکران دریاست.

سلام بر تو که صبر و مقاومتت به صلابت کوه و شهادتت جلوه ای از ایثار است.

سلام بر تو که مظلومیّتت دلیل حزن و اندوه و پیکر ازسر جدایت،سندآخرین درجه ی ظلم است.

سلام بر تو، سلام برعاشورا و سلام برمحرّم که نشان سرافرازی وبقای اسلام است.

 
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۴، ۰۵:۳۱ ق.ظ
  • سید نورالله شاهرخی

نظرات  (۳)

آقا سلام! ماه محرم شروع شد
"باز این چه شورش است و چه ماتم" شروع شد
آقا سلام! تحفه اشکی به من دهید
ماه گدایی من و چشمم شروع شد
یادم نرفته است نگاه شما به ما
از گریه های ماه محرم شروع شد
قد قامت الحسین که تشنه شهید شد
شد قامت العزا غم عالم شروع شد...‏

فرقی نمی کند در کجای قرن چندم ایستاده باشم !
مهم این است که من همچنان رعیتم و تو اربابی یا حســین …
راست گفته اند عالم از چهار عنصر تشکیل شده : آب ، آتش ، خاک ، هوا …
آبی که از تو دریغ کردند
آتشی که در خیمه گاهت افتاد
خاکی که شد سجده گاه و طبیب دردهاو هوایی که عمری ست افتاده در دل ها …
ترکیب این چهار عنصر می شود کربـــــــلا

زمان دلت را حسینی کن
اگر زمان دلت را که حسینی کنی، ثانیه ثانیه‌ات با آدم(ع) سپری می‌شود؛ با ابراهیم(ع) سرت می‌شکند و با کشتی نوح(ع) خود را برای حسین(ع) به آب که سهل است به آتش هم می‌زنی.
زمان دلت را که حسینی کنی، لحظه‌ لحظه‌ات بوی سیب می‌گیرد. زمین دور خورشید او می‌گردد و زمان به انگشت اشارت او حرکت می‌کند.
زمان دلت را که حسینی کنی، تازه برایت روشن می‌شود آتش این مصیبت از کدامین خانه زبانه کشیده است و دود این فاجعه کدامین قله‌ی تاریخ را فتح کرده است.
زمان دلت را که حسینی کنی، زندگی‌ات با زینب (س) می‌گذرد و همراه همیشگی‌ات سجاد(ع) می‌شود.
زمان دلت را که حسینی کنی، زمین دلت هم کربلا می‌شود. (به قلم ه.درزی)

محرّم که می آید؛
گویی زمین و زمان و هر آنچه گرد توست، اوضاع و احوالی دگرگون پیدا می کند.
همه چیز می خواهد که تو را سرشار از شور و شعورِ پاکی نماید تا آنجا که قطره اشکی و آب رحمتی،
روحت را به دیار جاودانگی و لقاء خداوند پیوند دهد و مَحرَم درگاه عشق شوی و در باب محرّم قرار گیری تا آنجا که جزء یاران عاشورایی امام عشق بخوانندت.
و باید که این فصل را بشناسی، چون معرفت است مقدمه عمل. آیا نمی خواهی در جرگه لشگری باشی که دفتر تشکل آن را تمام مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده اند؟
محرّم، فصل احیای اسلام ناب محمدی است؛ «محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است»
محرّم، فصل یافتن باطن قبله است؛ «یا علی انت الصراط المستقیم»
محرّم، فصل مبارزه با جاهلیت قدیم تا مدرن؛ «زمانی که اسلام گرفتار حاکمی چون یزید شد،بایدبا اسلام خداحافظی کرد»
محرّم، فصل اصلاح نفس و امت است؛ «برای اصلاح امور امت جدم قیام می کنم، می خواهم امربه معروف ونهی ازمنکر نمایم...»
محرّم، فصل الرحیل یاری ولایت است؛ «هل من ناصر ینصرنی»
محرّم، فصل تمییز حق و باطل است؛ «عباس(ع) امان نامه ی دشمن را پس زد و مرز خود را با آنان مشخص نمود»
محرّم، فصل شناخت یاران حق است؛ «یارانی باوفاتر از یاران خود نمی شناسم»
محرّم، فصل شناخت یاران باطل است؛ «یا اشباه الرجال و لا رجالِ» کوفیان
محرّم، فصل تدبر و بصیرت است؛ «قل هذه سبیلى ادعوا الى اللَّه على بصیرة انا و من اتّبعنى»، «لحظه را باید شناخت، نیاز را باید دانست»
محرّم، فصل رساندن خود به کشتی نجات است؛ «ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاه»
محرّم، فصل حیات قلب و باطن با آب دیده است؛ «انا قتیل العبرات»
محرّم، فصل زیبا دیدن زندگی است؛ «ما رایتُ الا جمیلا»
محرّم، فصل صبر بر مشکلات است؛ «نماز شب زینب(س) بعد از عاشورا»
محرّم، فصل عبرت است؛ «عاشورا به غیر از درس،یک صحنه عبرت است. باید انسان در این صحنه نگاه کند تا عبرت بگیرد.»
محرّم، فصل انتظار برای انتقام است؛ «این الطالب بدم المقتول بکربلا»
و محرّم، فصل همه زمانها و مکانهاست؛ «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»
«زمان مى‏گذرد،اما حوادث در زندگى بشر جارى و حقایق آفرینش دست نخورده است.در هر دوره‏اى انسانها نقشى دارندکه اگر آن نقش را به درستى، در لحظه مناسب، در زمان خود ایفاء کنند، همه چیز به ‏سامان خواهد رسید، ملتها رشد خواهند کرد، انسانیت گسترده خواهد شد.» و بکوش تا یکی از یاران باوفای امام زمانت باشی، لبیکی گویی و محرَمش شوی و در محضرش باشی تا او به یک شب قدری حکومت ظالمان را فرو ریزد و حق پرستان و مستضعفان وراث زمین گردند.

همراه با کاروان حسینی و روایتی از سی‌ام ذی الحجه

در صحرایی بیکران، کاروان در محاصرۀ سپاه حُر، از بلندای تپه‏‌ای قد کشید.
سوار خود را به بزرگ خود رساند.
گفت؛ شنیدم که عبیدالله در تدارک سپاه بزرگتری است.
بزرگ سواران نگاهی به او کرد.
گفت؛ پس در ماندن ما دیگر سودی نیست.
سر اسب گرداند و با همراهان خود، کاروان را ترک کردند.
ساربان با نگاهی به آنان رو به عابس بن شبیب شاکری کرد.
گفت؛ آنهایی که می گفتند آمده ایم جانمان را فدا کنیم فرار کردند.
عابس گفت؛ جانشان را در خطر دیدند، اسبشان را هِی کردند سوی آخور زندگی!
گفت؛ شما چه می کنید؟
عابس نگاهی به او کرد.
گفت؛ هم‌زمانی حیات‏مان با حسین بن علی نعمتی الهی است، اگر غفلت کنیم قدر آن را ندانیم،
خداوند هبوط‏مان می‏دهد، همانند آدم از بهشت!
به‌یکباره طنین صدای قافله سالار، پی در پی در دشت و دمن طنین انداز شد.
گفت؛ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.
علی اکبر، سواره تاخت و خود را به او رساند.
گفت؛ جانم به فدایت، چه شد که آیه استرجاع بر زبان راندی؟
گفت؛ شنیدم که هاتفی ندا می‌کرد، در این میانه جماعتی ره می‏‌سپارد که مرگ به دنبال آنان می‏‌شتابد.
علی اکبر گفت؛ پدرجان، مگر ما بر حق نیستیم؟
قافله سالار گفت؛ به آن خدایی که همه به او باز می‌گردند، جز در مسیر حق قدم بر نمی‌داریم.
علی اکبر، آرام گرفت و تبسمی کرد.
گفت؛ پس ما را چه باک از مرگ! (یاداشت هایی از مجتبی فرآورده کارگردان فیلم ثارالله)

عظمت و حرمت محرم
محرم، نام نخستین ماه از ماه های دوازده گانه قمری است. علت نام گذاری این ماه به محرم آن بود که در زمان جاهلیت، جنگ در این ماه را حرام می دانستند و روز اول محرم را اول سال قمری قرار می دادند.
بنی امیه در سال 61 هجری، با ریختن خون سیدالشهدا و خاندان و یارانش در این ماه و پدید آوردن حادثه کربلا، احترام ماه حرام را نگه نداشتند. از آنجا که ماه محرم یادآور حادثه کربلا و عاشوراست، فرا رسیدن آن دل ها را اندوهناک می کند. پیروان و شیفتگان امام حسین(ع) نیز از اول محرم همه جا را سیاه پوش می کنند و به یاد آن امام شهید، به عزاداری می پردازند.

محرم، درس زندگی
تو هر یک از ماه های خوب خدا، نسیم نعمت و رحمت بر مؤمنان می ورزه. ماه محرم، ماهیه که به ما یاد می ده چگونه زندگی کنیم. آموزه های عاشورا و حرکت بی مانند امام حسین(ع) فقط برای ما مسلمونا نیست، بلکه برای انسان و انسانیته. محرم به ما درس عزت، معنویت، ایثار، حماسه و عرفان می ده.
بعضی آدما زندگی رو در نفس کشیدن و خوردن می دونن؛ این جور زندگی، زندگی حیوانیه، ولی زندگی انسان، متعالی تر و فراتر از خور و خواب و خشم و شهوته.
این زندگی سرشار از ایمان و انسانیت و عزته که دین اسلام به اون حیات و زندگی طیبه و پاک می گه. امام حسین(ع) برای دست یافتن به این زندگی برتر و جاودانه، پذیرای شهادت شد و از بیعت با یزید خودداری کرد. بر این اساس، دیدگاه، هم مرگ و هم شهادت، خیر و سعادته، هم حیات و پیروزی و به فرموده قرآن، «اِحدی الحُسنیین» یکی از دو خوبی. پس شیفتگان حسین(ع) حق دارن نسبت به یاران آن حضرت و شهدای کربلا احساس حسرت کنن و با خود بگن: ای کاش ما هم در کنار شما بودیم و به فوز عظیم می رسیدیم!

سخنانی از معصومین درباره ایام محرم
پیامبر اکرم(ص)
«مرگ حسین(ع) آتشی در دل مؤمنان انداخته است که هرگز سرد نخواهد شد». (مستدرک الوسائل، ج 10، ص 318.)
امام رضا(ع)
«بر چون حسین(ع)، باید که گریندگان بگریند؛ زیرا گریستن بر او گناهان بزرگ را می زداید. چون ماه محرم می رسید، کسی پدرم را خندان نمی دید. غم و اندوه بر او چیره بود تا آنکه ده روز می گذشت. روز دهم، روز سوگواری و اندوه و گریه او بود و می فرمود: این روزی است که حسین(ع) در آن کشته شد». (میزان الحکمه، ج 8، ح 13012)
«هرکه در روز عاشورا کسب و کار خود را فرو گذارد، خداوند حاجت های دنیا و آخرت او را برآورده می سازد».
امام حسن(ع)
«آنچه به من می رسد، زهری است که با دسیسه به کامم ریخته می شود، ولی ای اباعبدالله! هیچ روزی مانند روز [مصیبت] تو نیست». (أَلْأَمالِی، ص 177)
امام صادق(ع)
«روز شهادت حسین(ع)، سوگ ناک ترین روزهاست».
امام صادق(ع) در پاسخ به این پرسش که چرا روز عاشورا سوگ ناک ترین روز نامیده شده است، نه روز رحلت پیامبر و حضرت فاطمه3 و روزشهادت حضرت علی(ع) و امام حسن(ع)، فرمود: «به این دلیل روز شهادت حسین(ع)، سوگ ناک ترین روزهاست که اصحاب کسا؛ این گرامی ترین آفریدگان نزد خدای تعالی، پنج نفر بودند... پس چون حسین(ع) کشته شد، دیگر کسی از اهل کساء باقی نماند که پس از او مایه تسلی خاطر مردم باشد. بنابراین، رفتن حسین(ع)، به منزله رفتن همه آنهاست، چنان که باقی بودن آن حضرت مثل این بود که همه اهل کسا زنده هستند». (شیخ صدوق، علل الشرایع، ص 227)

در محضر بزرگان
امام خمینی(ره)
«محرم، ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خداست که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکستن ستم کار را در فدایی دادن و فدایی شدن دانست».(صحیفه نور، ج 2، ص 11)
«محرم است. این محرم را زنده نگه دارید! ما هر چه داریم، از این محرم است و از این مجالس. مجالس تبلیغ ما هم از محرم است؛ این قتل سیدالشهداء و شهادت اوست. اگر این مجالس وعظ و خطابه و عزاداری و اجتماعات سوگواری نبود، کشور ما پیروز نمی شد». (صحیفه امام، ج 17، ص 58)
«هزار و چهارصد سال است که با این منبرها، با این روضه ها و با این مصیبت ها و با این سینه زنی ها اسلام را حفظ کرده اند». (صحیفه نور، ج 8، ص 69)
مقام معظم رهبری
«امام حسین(ع)، از لحاظ عملی درس بزرگی به همه تاریخ اسلام داد و در حقیقت، اسلام را، هم در زمان خودش و هم در هر زمان دیگری بیمه کرد. هر جا فسادی از آن قبیل باشد، امام حسین(ع) در آنجا زنده است، با شیوه و عمل خود دارد می گوید که شما باید چکار کنید. تکلیف این است. لذا باید یاد امام حسین(ع) و یاد کربلا زنده باشد؛ چون یاد کربلا، این درس عملی را جلوی چشم می گذارد». (امانت داران عاشورا، ص 49)
علامه امینی صاحب «الغدیر»
ایشان با شنیدن مصایب حضرت امام حسین(ع) و اصحاب ایشان با صدای بلند بر مصایب خاندان پیامبر می گریست. بسیار اتفاق می افتاد که اهل منبر و دیگر حاضران و مستمعان نیز از دیدن حال او منقلب می شدند و می گریستند.
آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری
ایشان دستور می داد پیش از تدریس، کسی قدری ذکر مصیبت حضرت سیدالشهدا بخواند و سپس درس را شروع می کرد. ایشان حتی پس از رسیدن به مرجعیت، در خیابان ها در دسته های سینه زنی و عزاداری شرکت می کرد و مانند مردم عادی بر سر و سینه می زد.( ره توشه راهیان نور، ویژه محرم، ص 216)

نکته هایی ناب در این باب
دلیل نام گذاری مجالس عزای امام حسین(ع) به روضه خوانی، این است که در دوره سلطان حسین بایقرا، از نوادگان تیمور، یکی از دانشمندان وخطبای خوش آواز سبزوار به نام ملا حسین، معروف به واعظ کاشفی به هرات رفت و مورد توجه بزرگان دولت قرار گرفت و شهرت فراوان یافت. او کتابی به نام روضة الشهداء به فارسی درباره واقعه کربلا، برای نواده دختری سلطان حسین بایقرا نوشت. شیعیان در روزهای سوگواری، «روضة الشهدا» را از رو می خواندند و عزاداری می کردند. کسانی که این کتاب را می خواندند، کم کم به مناسبت نام این کتاب، به روضه خوان معروف شدند. به تدریج خواندن روضه از روی کتاب منسوخ شد و در مجالس عزاداری، روضه خوانان آن را از حفظ می خواندند.
در دوره صفویان که برپایی مجالس روضه خوانی عمومیت یافت و در هر کوی و برزنی مجلسی بر پا می شد، گروهی که آواز خوشی داشتند، روضه خوانی را پیشه خود قرار دادند. این دوران، اوج شکوفایی روضه خوانی است. ( واژه نامه محرم، ص 62 و 63)
هر شب از شب های ماه محرم، به یکی از شهیدان یا شخصیت های مرتبط با جریان کربلا اختصاص دارد. این نام گذاری واضع مشخصی ندارد و ذاکران اهل بیت: این نام گذاری را انجام داده اند. ترتیب متعارف شب های دهه اول ماه محرم این گونه است:
شب اول: مسلم بن عقیل/ شب دوم: ورود به کربلا/ شب سوم: حضرت رقیه/ شب چهارم: فرزندان حضرت زینب، حر بن ریاحی و فرزندان مسلم بن عقیل/ شب پنجم: عبدالله بن حسن، زُهیر و حبیب بن مظاهر/ شب ششم: قاسم بن حسن/ شب هفتم: علی اصغر/ شب هشتم: علی اکبر/ شب نهم: حضرت عباس7/ شب دهم؛ امام حسین(ع). (گذری بر عزاداری و نام گذاری شب های محرم، ص 67 و 68)

چرا عزاداری؟ کدام هیئت؟
هر سال با آمدن ماه محرّم الحرام،خود را برای شرکت در مجالس عزای امام حسین علیه السّلام، آماده می کنیم. ممکن است برخی با این سؤال مواجه شوند که اساساً عزاداری برای چیست؟ این جلسات که منسوب به امام حسین علیه السّلام می باشد، چه خصوصیّاتی باید داشته باشد تا هدف از تشکیل این جلسات،به دست آید؟
به طور کلّی می توان گفت اصول و احکام دین بر اقامه عزا حاکم است. توضیح اینکه چگونگی عزاداری ما نباید خارج از چهارچوب شریعت باشد، این سخن که آقا چرا شما در دستگاه امام حسین علیه السلام اشکال می کنی و ایراد می گیری، سخنی باطل و مخالف هدف متعالی سیّدالشّهداء علیه السلام می باشد. اگر هدف امام از این نهضت، حفظ دین و تربیت دینی جامع انسانی باشد، نحوه برگزاری جلسات ما باید مناسب با این هدف باشد.
-بیان معارف دین به صورت مستند: مجالس عزای حسینی، فرصت مناسبی است برای آشنایی هر چه بیشتر با آموزه های دینی، اطّلاع مؤمنین از وظایف الهی خود، علم به مشکلاتی که امروز امّت اسلامی با آنها درگیر است و مانند آن. اگر در هیئتی فقط به روضه خوانی و سینه زنی و زنجیر زنی بسنده شود، این فرصت یادگیری از دست رفته است.
-دقّت در نقل وقایع: امام حسین علیه السّلام فرمود: ذلّت از ما دور است2 یعنی زیر بار ذلّت نمی روم، حرفی نزنیم که با این روح عزّت حسینی منافات داشته باشد، حسین علیه السّلام را ذلیل نکنیم.
-خواب زدگی بعضی جلسات: آسیب مهمّی که مجالس مذهبی ما را گرفتار کرده است تعریف خواب است یعنی برای اثبات یک اعتقاد از خواب استفاده می شود در حالی که خواب جزء منابع معرفت دینی نمی باشد. برای اثبات عقیده از دلیل عقلی یا نَقلی که کتاب و سنّت است باید بهره جست. از سخنران ها و ذاکران بخواهید که برای شما خواب، تعریف نکنند.
-گریه کردن وسیله است نه هدف: به گمان بعضی، گریاندن مردم هدفی است مقدّس، برای همین هر کاری می کنند که مردم گریه کنند غافل از اینکه هدف حسینی شدن است یعنی به چه اندازه خودمان را شبیه امام حسین علیه السّلام می کنیم.
-رعایت حقوق مردم: در برگزاری جلسات حقوق مردم جدّا مورد توجّه باشد همسایگان جلسه ما از طولانی شدن یا از صدای زیاد آزرده نشوند و رضایت آنها احراز شود. وقتی دسته های عزاداری در خیابان ها به راه می افتند، راه عبور به طور کلّی مسدود نشود شاید مؤمنی گرفتار باشد و محتاج مسیری برای عبور.
-کسب رضای خدا: همه ما در کارهای خود، رضای خدا را در نظر بگیریم واقعاً از گوینده گرفته تا روضه خوان و بانی شام و همه و همه، بببنیم خدا چه می خواهد، ببینیم خون خدا حسین علیه السّلام چه می خواهد نه اینکه من و دلم چه می خواهیم.

اعمال شب و روز اول محرم
بدانکه این ماه ، ماه حُزن اهل بیت علیهم السلام و شیعیان ایشان است و شب اوّل سیّد در اقبال براى این شب چند نماز ذکر فرموده :
اوّل : صد رکعت در هر رکعت حمد و توحید بخواند .
دوّم : دو رکعت در رکعت اوّل حمد و انعام و در دوّم حمد و یَّس .
سوّم : دو رکعت در هر رکعت حمد و یازده قُل هُوَاللّهُ اَحَدٌ در روایت است از حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله که هر که در این شب این دو رکعت نماز را بجا آورد و صبحش را که اوّل سال است روزه بدارد مثل کسى است که تمام سال را مُداومت به خیر کرده و در آن سال محفوظ باشد و اگر بمیرد به بهشت برود .
و نیز سیّد براى هلال این ماه دعاء مَبْسُوطى ذکر فرموده و اگر ممکن شود احیا بدارد این شب را به دعا و نماز و خواندن قرآن روز اوّل .
بدانکه اوّل محرم اوّل سال است و در آن دو عمل وارد است :
اوّل : روزه است و در روایت رَیّان بن شبیب از حضرت امام رضاعلیه السلام مرویست که هر که در این روز روزه بدارد و خدا را بخواند خداوند دعاى او را مستجاب کند چنانکه دعاى زکریّا را مستجاب نمود .
دوم : از حضرت امام رضا علیه السلام منقولست که حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله روز اوّل محرم دو رکعت نماز مى کرد و چون فارغ مى شد دستها را بلند مى کرد و این دعا را سه دفعه مى خواند:
اَللّهُمَّ اَنْتَ الاِْلهُ الْقَدیمُ وَهذِهِ سَنَةٌ؛ خدایا تویى معبود ازلى و این سال
جَدیدَةُ فَاَسْئَلُکَ فیهَاالْعِصْمَةَ مِنَالشَّیْطانِ وَالْقُوَّةَ عَلى هذِهِ النَّفْسِ؛ تازه است از تو خواهم در این سال نگهداریم را از شیطان و نیروى بر این نفس
الاْمّارَةِ بِالسّوَّءِ وَالاِْشْتِغالَ بِما یُقَرِّبُنى اِلَیْکَ [یاکَریمُ] یا ذَاالْجَلالِ؛ که پیوسته به گناه فرمان مى دهد و سرگرمى بدانچه مرا به تو نزدیک کند اى صاحب جلالت
وَالاِْکْرامِ یا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ یا ذَخیرَةَ مَنْ لا ذَخیرَةَ لَهُ یا حِرْزَ؛ و بزرگوارى اى تکیه گاه کسى که تکیه گاهى ندارد اى ذخیره آنکس که ذخیره ندارد اى پناهگاه
مَنْ لا حِرْزَ لَهُ یا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ یا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ یا کَنْزَ؛ آنکس که پناهگاهى ندارد اى فریادرس آنکس که فریادرسى ندارد اى پشتیبان آنکس که پشتیبانى ندارد اى گنج
مَنْ لا کَنْزَ لَهُ یا حَسَنَ الْبَلاَّءِ ی ا عَظیمَ الرَّج اَّءِ ی ا عِزَّ الضُّعَف آءِ ی ا مُنْقِذَ؛ آنکس که گنجى ندارد اى که آزمایشت نیکو است اى بزرگ مایه امید اى عزت بخش ناتوانان اى نجات بخش
الْغَرْقى یا مُنْجِىَ الْهَلْکى یا مُنْعِمُ یا مُجْمِلُ یا مُفْضِلُ یا مُحْسِنُ؛ غریقان اى خلاص کننده هالکان اى نعمت بخش اى زیباپرور اى فزون بخش اى نیکوده
اَنْتَ الَّذى سَجَدَ لَکَ سَوادُ اللَّیْلِ وَنُورُ النَّهارِ وَضَوْءُ الْقَمَرِ وَشُعاعُ؛ تویى که سجده کرد (و به کمال خضوع درآمد) برایت سیاهى شب و روشنى روز و تابش ماه و شعاع
الشَّمْسِ وَدَوِىُّ الْمآءِ وَحَفیفُ الشَّجَرِ یا اَللّهُ لا شَریکَ لَکَ اَللّهُمَّ؛ خورشید و صداى ریزش آب و بهم خوردن درخت اى خدایى که شریک ندارى خدایا
اجْعَلْنا خَیْراً مِمّا یَظُنُّونَ وَاغْفِرْ لَنا ما لا یَعْلَمُونَ وَلا تُؤ اخِذْنا بِما؛ قرارمان ده بهتر از آنچه مردم گمان کنند و بیامرز از ما آنچه را که نمى دانند و مگیر ما را بدانچه
یَقُولُونَ حَسْبِىَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ؛ گویند بس است مرا خدا معبودى جز او نیست بر او توکل کنم و او است پروردگار عرش
الْعَظیمِ امَنّا بِهِ کُلُّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَما یَذَّکَّرُ اِلاّ اُولُوا الاْلْبابِ رَبَّنا؛ عظیم ایمان داریم به او و هرچه هست از نزد پروردگار ما است و اندرز نگیرند جز خردمندان پروردگارا
لاتُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنا وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهّابُ؛ منحرف مساز دلهاى ما را پس از آنکه هدایتمان کردى و ببخش به ما از پیش خود رحمتى که براستى تویى بخشایشگر
شیخ طوسى فرموده که مستحب است روزه دهه اوّل محرم ولکن روز عاشورا امساک نماید از طعام و شَراب تا بعد از عصر آن وقت بقدر کمى تربت تناول نماید و سیّد روایت کرده فضیلت روزه تمام ماه را و آنکه روزه او نگه میدارد صائم آن را از هر گناهى .

اذن دخول..
نام ما را ننویسید ، بخوانید فقط/ سر این سفره گدا را بنشانید فقط
آمدم در بزنم ، در نزنم می میرم/ من اگر در زدم این بار نرانید فقط
میهمان منتظر دیدن صاحب خانه ست/ چند لحظه بغل سفره بمانید فقط
کم کنید از سر من شر خودم را ، یعنی/ فقط از دست گناهم برهانید فقط
حُرّم و چکمه سر شانه ام انداخته ام/ مادرم را به عزایم ننشانید فقط
صبح محشر به جهنم ببریدم اما/ پیش انظار گنهکار نخوانید فقط
پیش زهرا نگذارید خجالت بکشیم/ گوشه ای دامن ما را بتکانید فقط
حقمان است ولی جان اباعبدالله/ محضر فاطمه ما را نکشانید فقط
سمت آتش ببری یا نبری خود دانی/ من دلم سوخته گفتم که بدانید فقط
گر بنا نیست ببخشید نبخشید اما/ دست ما را به محرم برسانید فقط
*************************
شکر خدا که زندگی ام نذر روضه هاست/ شکر خدا که روزی ام از سفره شماست
شکر خدا که پای شما سینه می زنم/ شکر خدا که درد مرا نامتان دواست
عمری نفس زدم به هوای نگاهتان/ عمری سرم به سایه این بیرق عزاست
قلبم به بزم هر شبتان خو گرفته است/ چشمم به خاک خانه تان خوب آشناست
بر روی سنگ قبر من این گونه حک کنید/ این خانه زاد روضه و مجنون کربلاست
روزیِ اشک چشم مرا مرحمت کنید/ روزیِ دیده ای که نذر کردۀ شماست
دل را به بال شال عزا بسته ام مگر/ یک شب ببینمش که روی گنبد طلاست
*************************
دود این شهر مرا از نفس انداخته است
به هوای حرم کرب و بلا محتاجم...
*************************
در هر خانه را نخواهم زد
من به ارباب خود وفادارم
لبیک یا حسین
*************************
به سر و سینه بزن؛ بگو یا ثارالله
وعدۀ ما کربلا؛ ان شاءالله...
*************************
جان به قربان تو اى کُشته که خود فرمودى
مرگ ِ با نام به از زندگى ِ ننگین است
*************************
خیز و جامه نیلی کن، روزگار ماتم شد
دور عاشقان آمد، نوبت محرم شد
پای خون دل وا کن، دستِ موج پیدا کن
رو به سوی دریا کن، ساحلی فراهم شد...
*************************
هان که محرم رسید!‏
پنجره را باز کن!
می رسد از راه دور
بوی نسیم حسیــن...
****************************
باروضه حسین نفس تازه می کنیم
وقتی هوای شهر نفس گیر می شود..



التماس دعا
پاسخ:
محتاجیم ب دعا ؛ ممنونم بابت مطلب کاملی ک ارسال کردید.
امان از ماجرای پیکری که..

امان از ماجرای حنجری که...

تنی ماند و سری برنیزه هارفت

بماندقصه ی انگشتری که..


😔صل الله علیک یامظلوم😔

ماه محرم الحرام...ماه عزای حسینی تسلیت باد
پاسخ:
بر جنابعالی هم تسلیت باد ؛ عزاداریاتون قبول درگاه حق.
سلام. تقریبا سه ساله پیش مرگ رو جلوی چشام دیدم,احساس کردم دیگه زندگیم تموم شد در واقع در حالت کما بودم,دهه اول محرم بود مادرم گفت امام حسین رو صدا زدم و شفای تو رو خواستم مادرم گفت همون موقع چشاتو باز کردی و منم هرسال دهه اول رو مشکی میپوشم. السلام علیک یا سیدالشهدا
پاسخ:
سلام ، ممنونم از کامنت‌تون.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">