عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

من سید نورالله شاهرخی، عضو هیأت علمی دانشگاه لرستان، دکترای حقوق خصوصی دوره‌ی روزانه‌ دانشگاه علامه طباطبایی تهران (رتبه‌ی 13 آزمون دکتری) ، کارشناسی ارشد حقوق خصوصی از همان دانشگاه (رتبه‌ی 21 آزمون ارشد)، پذیرفته شده‌ی نهایی آزمون قضاوت، مدرس دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری هستم. این وبلاگ در وهله‌ی اول برای ارتباط با دانشجویان و دوستانم و در وهله‌ی بعد برای ارتباط با هر کسی که علاقمند به مباحث مطروحه در وبلاگ باشد طراحی شده است. سؤالات حقوقی شما را در حد دانش محدودم پاسخ‌گو هستم و در زمینه‌های گوناگون علوم انسانی به‌خصوص ادبیات و آموزش زبان انگلیسی و نیز در صورت تمایل، تجارب شما از زندگی و دید شما به زندگی علاقمند به تبادل نظر هستم.

***
***

جهت تجمیع سؤالات درسی و حقوقی و در یکجا و اجتناب از قرار گرفتن مطالب غیر مرتبط در ذیل پُستهای وبلاگ ، خواهشمند است سؤالات درسی و / یا حقوقی خود را در قسمت اظهار نظرهای مطلبی تحت همین عنوان (که از قسمت طبقه بندی موضوعی در ذیل همین ستون هم قابل دسترسی است) بپرسید. به سؤالات درسی و / یا حقوقی که در ذیل پُستهای دیگر وبلاگ پرسیده شود در کمال احترام ، پاسخ نخواهم داد. ضمناً توجه داشته باشید که امکان پاسخگویی به سؤالات ، از طریق ایمیل وجود ندارد.

***
***
در خصوص انتشار مجدد مطالب این وبلاگ در جاهای دیگر لطفاً قبل از انتشار ، موضوع را با من در میان بگذارید و آدرس سایت یا مجله‌ای که قرار است مطلب در آن منتشر شود را برایم بفرستید؛ (نقل مطالب، بدون کسب اجازه‌ی قبلی ممنوع است!) قبلاً از همکاری شما متشکرم.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

خاطره‌ها (12) : پس‌لرزه‌های بعد از عید !

شنبه تیر ۲۷ ۱۳۹۴، ۱۱:۳۹ ب.ظ

این مطلب نخستین بار در پنجشنبه نهم مرداد ۱۳۹۳ ساعت 2:57 با شماره پست : 487 از طریق وبلاگ قبلی من در بلاگفا منتشر شده بود.


عید نوشت :

+ این قنوت نماز عید فطر هم شاهکاری است از هارمونی ، تناسب و زیبایی ؛ گوش‌نواز است واقعا ، معصوم علیه‌السلام چچچچه کرده در این متن کوتاه ؛ از همان اوّلش بگیر که چه کلماتی را گذاشته کنار هم،کبریاء و عظمت ، جود و جبروت را یکطرف و تقوی و مغفرت  و عفو و رحمت را هم طرف دیگر ! تا آخر این دعا وضعیت از همین قرار است، کلمات ، آنقدر درست کنار هم قرار گرفته‌اند که مشکل است تصور اینکه بتوان کلمه‌ای از آن کم کرد یا به آن افزود. سخت است در آن اجتماع عظیم انسانی که به رستخیزی می‌مانَد ، این متن را خواند و اشک به چشم نیاورد.........بسسسیار سخت است.        

++ دانشجویی تبریک عید فطر را برایم پیامک کرد ، آخرش هم اسم ننوشته بود ، فقط نوشته بود «از طرف یه دانشجو » خییییلی به دلم نشست ، دوست دارم این نیکی‌‌های بدون انتظار پس دادن را. متأسفانه ، الان وضعیت بدین شکل است که طرف ، کادوی عروسی می‌بَرَد ، کارتی هم رویش می‌چسباند که « از طرف ....» ؛ این « از طرف ....» یعنی : (چِشِت در بیاد ! خوب نگا کن ، ببین این کادو رو منننننن آوردم ؛ باید بهم پسش بدی ها ، یا باید همین اندازه برگردونی یا بیشترش کنی !!! فک نکن همین طوری بهت مجانی دادم !!!!)

+++ هر چقدر از آن پیامک بالایی خوشم آمد ، متنفرم از پیامک‌های مطنطن (= دارای طنین ؛ آهنگین) و مملو از آرایه‌های ادبی که کاملاً معلوم است فرستنده فقط متنی را کپی پیست (=  فوروارد/Forward)کرده و فرستاده؛ معتقدم کسی برایم بنویسد(عیدت مبارکو البته خودش با دستان خودش بنویسد خییییلی بهتر از این است که یک پیامک ششصد حرفی !!! بفرستد ولی حتی یک حرف از آن را هم خودش ننوشته باشد!

++++ از روز دوشنبه تا الان هر روز مسیر جاده‌ایِ تهران به شمال که یک مسیر سه ساعته است، با حداقل دوازده ساعت !!! قابل حرکت است ، و حتی امروز که چهارشنبه است و فقط دو روز دیگر تا پایان تعطیلات مانده، باز اوضاع از همین قرار است ؛ همه هم جمعه می‌خواهند برگردند !!!! کاش من میفهمیدم در ذهن برخی هموطنان ما چه خبر است !!!! 

شمال نوشت : والا ما یه بار تابستون رفتیم شمال ، واسه مصاحبه‌ی شفاهی آزمون دکترا ، دانشگاه بابلسر ، یه روز هم اونجا موندیم ، مثلاً دلی صفا بدیم ؛ ایییینقد هوا گرم و مرطوب بود و ایییینقدر کنار دریاش کثیف و شلوغ بود توبه کردم تا عمر دارم کنار دریا برم ! نمیدونم چطور بعضیا سرشونو میگیری پاشون شماله !!!

شرم نوشت : این اسرائیل هم رسمن شرم رو خورده ، حیا رو قی کرده !!! اونایی ک واسه یتیم شدن یه حیوون سینه چاک میدن کجان الان واقعن ؟ اونایی ک سینه چاک آمریکان و کعبه‌ی آمال خودشون قرارش دادن حالا بیان جواب بدن بینم این کعبه‌ی آمال ، چرا هیچ حرفی از این هولوکاست واقعی نمیزنه ؟شرم باد بر شما !

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • شنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۳۹ ب.ظ
  • سید نورالله شاهرخی

نظرات  (۳)

  1. سلام و وقت بخیر
  2. اولا استاد من خودم مخالفم با کسانی که همش میگن ما آزادی نداریم و نمیدونم وضعییتمون فلانه ازین جور حرفا،اتفاقا  در برابر چنین کسانی هم عکس العمل نشون میدم ومیگم نگاه کشورای همسایمون کنید همه مستعمره شدن!ولی ما اینطور نیستیم و ازین بابت باید قدردان خدا بعد رهبرمون باشیم.
  3. دوما من که سیاسی حرف نزدم ! اصن از سیاست سر در نمیارم ک بخوام در موردش صحبت کنم !!من فقط یه پرسه ی زمانی رو مطرح کردم که متفاوت از هم بودند و بر من و امثال من گذشت،و دیگه این روزا برا ماها برنمیگرده ،صحبت کردم ولاغیر .
  4. چشم،هیچوقت بحث های سیاسی ک مد نظر شماس و یه وضعیت متفاوت اقتصادی که مد نظر خودم بود نه سیاست ،از جانب بنده داخل وبلاگ مطرح نخواهد شد.
  5. ب امید پیروزی ها و موفقیت های آتی برای کشور عزیزمان ایران

پاسخ:
  1. سلام ، عاقبت جنابعالی ب خیر.
  2. بله ، همینطوره.
  3. یه شبه نمیشه ب جایی رسید ، هر هدفی یه پروسه‌ی زمانی داره.
  4. توجه بفرمائید ک فشار اقتصادی ابزار نیل ب اهداف سیاسی هست ، نمیشه بگید من اقتصادی حرف میزنم و کار ب سیاست ندارم ، چرا بر ما توی این چند ساله فشار اقتصادی وارد کردن ؟ چون از نظر سیاسی خواستیم مستقل بمونیم.
  5. آمین.
  1. از بین همه نمازهای جماعت، نماز عید فطر یه حال و هوای خاصی داره؛  جمعیتی که با روی بشاش و با عجله به طرف مصلی میرن آدمو یاد اصحاب الیمین روز قیامت میندازه. هرکی تونسته باشه از ماه مبارک بهره ای ببره، شاد و خوشحاله و هرکی از این فرصت به خوبی بهره نبرده باشه مث من متأسف و سرافکندست! 
  2. در مورد متن و پیامکهای ادبی هم  یکی مث من ک ذوق و استعداد نوشتن متون ادبی رو نداره، از خوندن شاهکار دیگران لذت میبره و دوس داره با دیگران به اشتراک بذاره. 
پاسخ:
  1. بله ، همینطوره ، ممنونم بابت اظهار نظرتون.
  2. جنابعالی ک البته شکسته نفسی میفرمائید ولی ب نظر من ، همونطور ک در متن اصلی هم نوشتم ، واسه کسی هم ک ذوق ادبی نداره ، همون جمله‌ی ساده‌ی (عیدت مبارک) ک خود شخص بنویسه خییییییلی بهتر از جملات مطنطنی هست ک شخص ، فقط اونو فوروارد کنه ، این فقط و فقط نظر منه البته.
استاد این نوشته هیچ ربطی به پست شما نداره ولی جالبه بدونید که 

شاید دلار دوباره ۸۰۰تومان شود٬بنزین ۱۰۰ تومان ٬ 
شاید .........
اما من دوباره 20 ساله نخواهم شد
توافقتون مبارک
مردی که دیروز بی‌محابا سانتریفیوژ اضافه می‌کرد، یک قهرمان هسته‌ای بود...
مردی هم که امروز سانتریفیوژها را برچید، یک قهرمان هسته‌ای است...
اما «قهرمان واقعی» من هستم
که هزینه هر دو قهرمان دیروز و امروز را با
جوانی ام
پرداخت می‌کنم
امضاء : جوان ایرانی

پاسخ:
جنابعالی ک این متن رو خودتون ننوشتید بنابراین سخنان من رو متوجه خودتون ندونید :
آدم نباید فقط تا نوک بینی‌ش رو ببینه ، هم کاری ک مرد دیروز میکرد در جای خودش درست بود ، هم کاری ک مرد امروز میکنه در جای خودش - در صورت تصویب نهایی متن توافق - درسته ، ما مسؤول زندگی آیندگان هم هستیم ، مث عربا فک نکنیم. زندگی فقط سیر شدن شکم و ارضاء سایر غرائز نیس ، ما ینی بسیاری از ما حاضریم گرسنه باشیم اما عزتمند ، نه مث بضی از کشورای همسایه ، شکمباره و مرفه اما ذلیلِ زیرِ دستِ اجانب و نا مسلمونا.
متنفرم از این متنایی ک توی شبکه‌های اجتماعی دس ب دس میگرده ، احساسی ، فاقد استدلال و کم مایه !!!! یا بهتره بگم بی مایه حتا !!! ضمنن لطفن مباحث سیاست داخلی رو زین پس در وبلاگ مطرح نفرمائید چون محل مناقشه و مجادله‌ی بی مورد و بی دلیل میشه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">