خاطرهها (16) : علم بهتر است یا ثروت یا به عبارت دیگر چرا شما رشتهی حقوق را برای تحصیل در دانشگاه انتخاب کردهاید؟
این مطلب نخستین بار در جمعه هجدهم اسفند ۱۳۹۱ ساعت 19:45 با شماره پست : 22 از طریق وبلاگ قبلی من در بلاگفا منتشر شده بود.اگر تمایل به دیدن کامنتها و پاسخهایی دارید که بازدیدکنندگان وبلاگ و من ، ذیل این مطلب در بلاگفا نوشته بودیم اینجا را ببینید.
همان موضوع انشای قدیمی وبچگانه. راستی هیچگاه در این زمینه انشاء نوشتهاید؟
هرچند ممکن است به نظرتان موضوعی جدی نباشد یا جواب آن به راحتی از قبل مشخص باشد _ ثروت! _ ولی به نظرم موضوعی بسیار قابل تامل است.
برخی افراد که گاه با کمال تاسف به مدارج بالای علمی هم رسیدهاند معتقدند اصل، ثروت است ، علم، وسیله کسب ثروت است، اگر بتوان به وسیلهی علم به کسب ثروت نائل شد که چه بهتر، و الا باید دور علم را خط کشید.
و گاه از همین منظر به جوانترها هم توصیه میکنند ما عمر خود را در راه کسب علم تلف کردیم و به جایی هم نرسیدیم شما اشتباه مارا تکرار نکنید و بروید سراغ کار دیگر. فلان کس که دنبال کسب و کار رفت بهمان مقدار خانه خرید و فلان مقدار ماشین و فلان اندازه درآمد ماهیانه دارد.
و متاسفانه درمسابقهای که در گرفته هر کس به هر طریقی در کسب درآمد موفق تر بود ، زرنگتر و هر کس به این فکر کرد پول را از چه راهی کسب کرده و قرار است در چه راهی به مصرف برساند بیعرضهتر است.
از نظر من طبیعی است که هر کس وقت، عمر و جوانیاش را روی فراگیری و انجام کاری گذاشت انتظار دارد بتواند از این طریق امرار معاش هم بکند و درآمدی کسب کند که بتواند وسیلهی گذران زندگیاش باشد.
علم هم از این قضیه مستثنی نیست.کسب روزی هم از هر طریقی که باشد به شرط این که حلال باشد، در اسلام نوعی عبادت است و حتی با مجاهدت در راه خدا یکسان دانسته شده است (الکاد علی عیاله من حلال کالمجاهد فی سبیل الله – اصول کافی، چاپ اسلامیه ، ج5، ص88 ) بحثی دراین نیست.
اما علم شرافت ذاتی دارد ، هر چند به هر دلیل - از جمله شرایط عمومی اشتغال در کشور - وسیله کسب روزی قرار نگیرد. به حدی که درروایت است که معصوم فرمود :من مات فی طلب العلم مات شهیدا (شرح لعمه ،8جلدی ، ج1، ص412) هر کس در راه کسب علم بمیرد، شهید است .
یا درحدیث است که ملائکه بالهای خود را برای کسی که در راه علم است میگشایند تا طالب علم بر بالهای ملائکه پا بگذارد، و از این کار خود نیز راضی هستند.(روضه المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه ، ج 13 ،ص 192)
در مورد امر دیگری حداقل من چنین احادیثی ندیدهام _ گرچه ممکن است وجود داشته باشد، مرا به صدور حکم شرعی متهم نکنید!_
دانایی (علم) دید انسان را به دنیا عوض میکند، عمق میبخشد، و از همین رو است که خدا در قرآن میفرماید :آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند مساویند؟ (سور زمر،آیه 9) و جواب از فبل کاملا معلوم است .خیر؟ دانایان با نادانان مساوی نیستند.
کسی که اگاهی کافی ندارد ،جواب مسائل را از قبل به راحتی برای خودش مسلم تلقی میکند. هر چند رنج دانستن گاه آدم را کلافه میکند و بابا طاهر از همین منظر است که میگوید:
خوشا آنون که هر از بر ندونن
نه حرفی وانویسند و نه خونن1
ولی رنج دانستن بسیار لذت بخشتر است از آسایش ندانستن است.
راستی هیچ گاه لذت علم را چشیدهاید؟ هیچگاه شده پاسخ دادن به سوالی (مثلا مسالهای حقوقی) چنان آتش به جانتان بکشد که خواب از سرتان برباید وشما را وادار به مطالعهی چندین کتاب و پرسش از چندین نفر بکند؟
هیچگاه شده خواندن عبارتی در کتاب شرح لمعه چنان از شور و شوق و غرور آکندهتان کند که دوست داشته باشید آن لذت را با فردی که در پارک از کنارتان میگذرد تقسیم کنید و او هم احتمالا شما را به جنون متهم کند؟! گاهی وقتها انسان دوست دارد فریاد بزند من افتخار میکنم که مسلمانم و این دین من است.
(من ودوستانم شرح لمعه را برای امتحان ارشد، در یکی از پارکهای شهر دوره کردیم و آن روزها از شیرینترین روزهای زندگی من است.)
هیچ گاه شده از خواندن چندین و چند بارهی یک جملهی انگلیسی و نفهمیدن معنای آن آنقدر کلافه شوید که وقتی یکباره معنای صحیح آن مثل جرقه از ذهنتان میگذرد دوست داشته باشید فریاد بزنید ؟
به نظر من اصلا بحث ندارد. قطعاً و حتماً علم بهتر از ثروت است حتی اگر وسیلهی کسب ثروت هم نباشد.
مشتاق شنیدن نظرات شما در این باره هستم.
1. با تشکر از بازدیدکنندهی محترمی که متن صحیح این بیت را متذکر شدند.
- دوشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۵۲ ب.ظ