چهارشنبه بهمن ۴ ۱۳۹۶، ۱۰:۳۵ ق.ظ
جهت تجمیع سؤالات درسی و حقوقی در یکجا و اجتناب از قرار گرفتن مطالب غیر مرتبط در ذیل پُستهای وبلاگ ، خواهشمند است سؤالات درسی و / یا حقوقی خود را در قسمت اظهار نظرهای ذیل همین مطلب بپرسید. ضمناً این مطلب از قسمت طبقه بندی موضوعی هم قابل دسترسی است. به سؤالات درسی و / یا حقوقی که در ذیل پُستهای دیگر وبلاگ پرسیده شود در کمال احترام ، پاسخ نخواهم داد.
نیز برای دیدن آرشیو سؤالاتی که سابقاً از من پرسیده شده و دیدن پاسخ به آنها، اینجا را مشاهده بفرمایید
لطفاً حتماً قبل از پرسیدن سؤال خود ، به نکان ذیل توجه فرمائید :
چند نکته :
اول - ارائهی پاسخ به سؤالی که ارسال میکنید ممکن است یک هفته به طول انجامد : سؤالات ، در نوبت پاسخگویی قرار خواهند گرفت و با توجه به مشغولیات متعددی که من دارم ، ارائهی پاسخ به آنها حسب مورد ممکن است چند روز - گاه یک هفته و در موارد نادر تا ده روز حتی - به طول بینجامد ، اگر پاسخ را فوری میخواهید یا انتظار کشیدن برای دریافت پاسخ را خلاف شأن و شخصیت خودتان میدانید لطفاً سؤالات خود را با من در میان نگذارید.
دوم - پاسخ من ممکن است اشتباه باشد : پاسخی که به سؤالات شما داده میشود در حدّ معلوماتِ ناقص و محدود من است و کااااااملاً محتمل است که پاسخ من اشتباه بوده یا با نظر سایر همکاران و اساتید بزرگوارم متفاوت باشد. این نکته را مدّ نظر داشته باشید. پاسخ من ، رافع مسؤولیت شما در جهت تحقیق بیشتر و بررسی جوانب امر نخواهد بود.
سوم - فقط در زمینهی دروس حقوق خصوصی پاسخگو هستم : نظر به لزوم رعایت جنبههای تخصصی در پاسخ به سوالات ، از پاسخ ب هر نوع سؤال حقوقی در زمینههایی غیر از حقوق خصوصی معذورم ؛ بنابراین سؤالات مربوط به حقوق جزا ، حقوق عمومی ، حقوق بین الملل و .... که من با آنها آشنایی ندارم را با من در میان نگذارید چون به خودم اجازهی پاسخگویی به آنها را نمیدهم.
چهارم - از پاسخ دادن به سؤالات تمرینی و امتحانی معذورم : در برخی موارد ، اساتید محترم دانشگاهها برای سنجش معلومات دانشجویان خود و نیز انجام فعالیت تمرینی ، سؤالاتی را برای دانشجویان کلاسهای خود طرح مینمایند ؛ هدف از طرح چنین سؤالاتی این است که دانشجو با توجه به آموختههای خود ، به آن سؤال ، پاسخ دهد ؛ در چنین مواردی آنچه اهمیت دارد این است که دانشجو از طریق تفکر ، معلومات خود را محک بزند و به پاسخ برسد ؛ صحیح یا غلط بودن چنین پاسخی قطعاً در درجهی دوم اولویت است ؛ با عنایت به ملاحظات فوق الذکر ، رویهام بر این است که از پاسخ به سؤالات تمرینی اساتید دیگر یا سؤالات امتحانی خودداری نمایم تا دانشجویان ، از طریق فعالیت علمی و ذهنی خود ، به پاسخ برسند. بنابراین از پاسخگویی ب این قبیل سؤالات معذورم.
پنجم - امکان رونویسی از کتابها در مقام پاسخگویی وجود ندارد : نظر به عدم امکان رونویسی از کتابهای حقوقی یا سایتها ، در مواردی ک پاسخ سؤال ، قبلاً در یک کتاب یا سایت ، بیان شده ، مشخصات آن کتاب و یا آدرس آن سایت ، در پاسخ قرار داده خواهد شد.
ششم - هر روز فقط یک سؤال بپرسید : اگر سؤالی ک مطرح میفرمائید جنبهی علمیِ محض ، دارد (یعنی مثلاً در خصوص منابع آزمونهای حقوقی یا نحوهی شرکت در آزمونهای حقوقی نیست ؛ بلکه در بردارندهی یک مطلبِ حقوقیِ محض است) لطفاً در هر وهله ، فقط یک سؤال را مطرح نموده و بین هر کدام از سؤالاتی ک مطرح میفرمائید حداقل 24 ساعت فاصله باشد ؛ علتش هم این است که من برای رعایت عدالت در پاسخگویی ، جز در خصوص برخی موارد استثنائی ، که در جای خود بیان شدهاند ، به ترتیبِ وصول ، به کامنتها پاسخ میدهم و این یعنی تا به کامنتِ قبلی پاسخ نداده باشم به کامنت بعدی پاسخ نمیدهم. در چنین شرائطی اگر یک کامنت ، حاوی چندین و چند سؤال علمی باشد که پاسخگویی ب هر کدام از آن سؤالات ، وقت زیادی میطلبد ، سایر بازدیدکنندگانی که کامنتی گذاشتهاند باید برای دیدن پاسخ خود مدت مدیدی منتظر بمانند تا من به آن کامنتی ک حاوی چندین سؤال بوده پاسخ دهم ؛ ک ب نظرم این دور از عدالت است ؛ ب همین دلیل - همچنانکه در اول این تذکر عرض کردم - ، اگر سؤالی ک مطرح میفرمائید جنبهی علمیِ محض ، دارد لطفاً در هر وهله ، فقط یک سؤال را مطرح نموده و بین هر کدام از سؤالاتی ک مطرح میفرمائید حداقل 24 ساعت فاصله باشد.
هفتم - آدرس کتابی که از آن نقل قول میکنید را ذکر کنید : اگر سؤال شما در خصوص متن مطالب یک کتاب است (مثلا قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی) برای اینکه امکان پاسخگویی دقیقتر و سریعتر مهیا باشد حتماً آدرس دقیقِ آن مطلب در آن کتاب را ذکر کنید.
هشتم - کامنتهای جدیدتر اول هستند : کامنتهای جدیدتر در ابتدای کامنتها ، و کامنتهای قدیمیتر در پایانِ کامنتها قرار دارند ؛ برای دیدن کامنت خود و پاسخ آن ، به پایانِ کامنتها نروید.
نهم - ارسال سؤال به صورت خصوصی = عدم پاسخگویی من : در این بخش هیچ دلیلی برای ارسال سؤال ، به طور خصوصی وجود ندارد ، خصوصی ، یعنی خصوصی ، سؤال علمی هیچ جنبهی خصوصیای ندارد که مایل باشید کسی آن را نبیند ؛ متأسفانه نمیدانم به چه دلیل خیلی از ماها عادت کردهایم همه چیز را مخفیانه و محرمانه تلقی کنیم ! علاوه بر این بر اساس قوانین بلاگ (سایتی که من از خدمات آن استفاده میکنم) ، کامنتهایی که به طور خصوصی ارسال میشوند قابل پاسخگویی نیستند ؛ بنابراین با توجه به اینکه من - به دلائلی که در جای خود بیان شده - از طریق ایمیل پاسخگوی هیچ کامنتی نیستم ، ارسال سؤال به طور خصوصی مساوی خواهد بود با عدم پاسخگویی من ! نتیجه اینکه اگر مایل به دریافت پاسخ هستید سؤال خود را خصوصی ارسال نکنید.
دهم - از پرسیدن سؤالات کلی و مبهم خودداری کنید. از پرسیدن سؤالاتی نظیر اینکه «از فلان صفحه تا فلان صفحه را متوجه نشدم، توضیح دهید» یا «فلان شمارهی فلان کتاب را متوجه نشدم، توضیح دهید» یا «فلان موضوع رو کلاً از اول تا آخر توضیح دهید» خودداری فرمائید. به این دلیل که اولاً ممکن است من آن مطلب را کاملاً و مفصل توضیح دهم بعد شما ببینید توضیحات من اصلاً ربطی به ابهام شما نداشته و ابهام شما همچنان به جای خود باقی است؛ ثانیاً برخی مطالب را که من در کلاس در حدود یکی دو جلسهی یک تا دو ساعته توضیح میدهم واقعاً از نظر زمانی امکانپذیر نیست که در وبلاگ در پاسخ به یک سؤال بنویسم، بنابراین چنانچه سؤالی به این نحو طرح شده باشد متأسفانه امکان پاسخگویی به آن برای من وجود ندارد. سؤالات خود را واضح، روشن و جزئی شده بپرسید.
یازدهم - اعتراضات خود به نمرات امتحانی را اینجا ننویسید : برای اینکه مطالب مربوط به نمرات در یک قسمت جمع شود و سایر مطالب در امان بماند! و نیز از پرسیدن سؤالات تکراری در این زمینه ممانعت به عمل آید به منظور اظهارنظر راجع به نمراتتان از قسمت اظهارنظر ذیل این مطلب استفاده کنید.
پیشنهادی، انتقادی، فحشی ، ناسزایی، هر مطلبی در زمینهی نمرات کسب شده در امتحان داشتید فقط ذیل همان مطلب ، پاسخگو خواهم بود.
-
۰
۰
- چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۰:۳۵ ق.ظ
پاسخ:
سلام. اگر بخاطر حقوق هیأت علمی میخواید بیاید تشریف نیارید. اگر بخاطر عشق و علاقه به معلمی هست حقوقش اونقدری هست که زندگی بگذره. باید در فراخوان جذب هیأت علمی دانشگاه های وابسته به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری شرکت کنید.
پاسخ:
سلام. برای دانشجویان خودم هنوز تصمیم نگرفتم. کلا کتاب دکتر صفایی
پاسخ:
سلام. گرچه منافع ملک، فرع بر مالکیت ملک و متعلق به مالکی است که در زمان تلف منافع، مالکیت داشته، اما با انتقال ملک موضوع حق، شخص ناقل، کلیهی حقوق قانونی متصوره بر عین رو به منتقل الیه منتقل میکنه و زین پس این خریدار جدید هست که میتونه این حقوق رو استیفا کنه. بنابراین نسبت به منافعی که در زمان مالکیت مالک سابق تفویت شده منتقل الیه میتونه اقامهی دعوا کنه مگر اینکه در قرارداد انتقال، خلاف این ترتیب مقرر شده باشه.
پاسخ:
سلام. معامله به مال غیر میتواند نسبت به عین معین یا کلی فیالذمه یا منفعت دیگری باشد.
پاسخ:
سلام. عقد جایز به دوقسم تقسیم می شود:
1- عقد جایز اذنی مثل وکالت و ودیعه و عاریه
2- عقد جایز غیر اذنی مثل هبه.
* عقد جائز اذنی با فوت و جنون و حجر یکی از طرفین منفسخ می شود مگر وکالتی که موضوع آن امور غیرمالی و تملکات بلا عوض است که با سفه احد الطرفین از بین نمی رود. اما عقد جایز غیر اذنی با موت و جنون و سفه از بین نمیره.
پاسخ:
سلام لطفاً رفرنس مطالب رو ذکر کنید تا مراجعه کنم و جواب بدم.
پاسخ:
سلام. پاسخ سؤال اول خیر است و پاسخ سؤال دوم رو هم نمیدونم چون با نظام نسق اصلاحات ارضی آشنا نیستم.
پاسخ:
سلام. چنانچه دادگاه فسخ توسط کشاورز رو احراز کنه این دعوا هم رد خواهد شد. اینکه دادگاه فسخ رو احراز میکنه یا خیر بستگی به مدارک و اوضاع و احوال پرونده داره و من نمیتونم الان در این زمینه اظهار نظری داشته باشم.
پاسخ:
سلام. بستگی به شرایط و علایق خودتون داره و من نمیتونم به شما راهی پیشنهاد کنم.
پاسخ:
سلام. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی، علی عباس حیاتی
پاسخ:
سلام علیکم. پیرو حق و حقیقت باشید. وجدان کاری داشته باشید و حق رو نفروشید به پول. ورود شما به عرضهی وکالت رو تبریک عرض میکنم.
پاسخ:
سلام علیکم، به این لینک، مراجعه فرمایید.
پاسخ:
سلام علیکم. ضمن تبریک، متأسفانه اطلاعی ندارم.
پاسخ:
سلام. متأسفانه کتاب تحریر الروضه رو ندارم و نمیدونم عبارت مورد نظر جنابعالی در کدوم قسمت شرح لمعه هست.
پاسخ:
- سلام. بستگی به شخصیت خودتون داره؛ اگر بدون پشتیبان میتونید برنامهریزی کنید و مستمراً ادامه بدید نیازی به پشتیبان نیست، در غیر این صورت اشکال نداره اگر بخواید از خدماتشون استفاده کنید، بشرط اینکه آدمای با وجدان کاری باشن.
- من خیر متأسفانه.
- دارم ولی متأسفانه تعداد متقاضیان در حال حاضر به اندازهای نیست که برگزاری کلاس توجیه اقتصادی داشته باشه.
- اگر کسب درآمد در شرایط فعلی براتون اصله برید سراغ وکالت، در غیر این صورت مانعی نداره اولویت رو بذارید روی کسب رتبهی ممتاز ارشد.
پاسخ:
سلام.انصاف اینجا ینی عذرخواهی.
میگه اگر از قاضی امری نسبت به یکی از اصحاب دعوا صادر بشه که نیازمند عذرخواهی باشه، مثلاً خشمگین بشه باید از او عذرخواهی کنه تا شائبهی جانبداری از یکی از اصحاب دعوا به وجود نیاد.
منهما = نسبت به هر کدام از اصحاب دعوا.
منه = از قاضی.
یقتضیه = ضمیر برمیگردد به انصاف ینی عذرخواهی.
پاسخ:
سلام. منابعی رسماً اعلام نشدن؛ هر کسی از ظن خود یار این قضیه میشه.
پاسخ:
سلام؛ متأسفانه از نظر تئوریک، در این زمینه مطالعه نداشتم و از نظر عملی هم از رویهی محاکم در این خصوص اطلاعی ندارم.
پاسخ:
سلام. اون آزمون مال مرکز مشاوران قوه قضائیه هست و نه مال کانون وکلای دادگستری.
پاسخ:
سلام. ممنونم از نظر لطف جنابعالی.اگر میتونید در زمینهی حقوق تجارت بین المللی با توجه به آشنایانی که احتمالاً در این زمینه دارید و کار میکنن فعال بشید و کار کنید درآمد اون بیشتره، اگر آشنایانی در این زمینه ندارید، عملاً هیچکدوم تفاوتی با دیگری ندارن از حیث بازار کار در مقطع کارشناسی ارشد.
پاسخ:
خواهش میکنم. موفق باشید.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.جنابعالی در کامنت قبل فرمودید (تامین خواسته باید خود خواسته دعوای اصلی باشد تا صدور قرار تامین مجاز باشد) در حالی که این مطلبی که اینجا در این کامنت فعلی نقل قول فرمودید اصلاً اینو نمیگه. اینجا میگه اگر خواستهی ما عین معین باشه نمیتونیم چیز دیگری بجاش تأمین کنیم، مثلاً اگر من معتقدم ماشینی که الان دست شماست مال منه و اونو خواستهی دعوام قرار دادم در مقام تأمین خواسته نمیتونم خونهی شما رو تأمین کنم، چون خواستهی من همون ماشینی هست که الان دست شماست و چیز دیگری نمیتونه جایگزین اون بشه. ولی اگر خواستهی ما چیز دیگری غیر از معین باشه مثلاً مثل سکهی مهریه باشه که کلی فی الذمه هست، میشه هر چیزی رو که مالیت داشته باشه در مقام تأمین خواسته توقیف نمود.
پاسخ:
سلام.در این لینک هم منابع و شیوهی مطالعاتی پیشنهادی من هست و هم سایر نفرات برتر آزمونها. مطالعه بفرمایید.
پاسخ:
سلام.
عقد مطلق به عقدی گفته می شود که هیچگونه قید و شرطی در آن دیده نمی شود.
مثلا من یک دستگاه اتومبیل را به شما می فروشم به قیمت معینی، شما هم قبول می کنید؛این عقد عقدی مطلق است؛یعنی هیچ قید وشرطی در این عقد وجود ندارد.مالی درمقابل مبلغ معینی فروخته شده است.
اما عقد مشروط عقدی است که علاوه بر عوضین و ایجاب و قبول شرطی در ضمن عقد گنجانده شده است.این شرط می تواند شرط دادن مال اضافه باشد؛شرط مربوط به یک امر مالی باشد؛شرط می تواند انجام دادن کاری باشد و یا میتواند انجام ندادن کاری باشد.
مثلا من اتومبیلم را به شما می فروشم به قیمت معینی،می گویم این اتومبیلم را به شما فروختم به قیمت پنج میلیون تومان به شرطی که شما خانه مرا نقاشی کنید.این عقد،عقدی مشروط است.
من اتومبیل را به شما می فروشم به قیمت پنج میلیون به شرطی که تا یک هفته دیگر دست من باشد یا به شرطی که دوچرخه تان هم مال من باشد.تمایی این عقود مشروط اند.
عقد مشروط را با عقد معلق نباید اشتباه کرد بلکه عقد مشروط با عقد معلق تفاوت دارد؛
• در عقد معلق اساسا تکمیل عقد،ایجاد عقد به شکل کامل خود منوط است به تحقق معلق علیه.
عقد معلق عقدی است که ایجاد یا تکمیل عقد و به جریان افتادن آثار عقد منوط است به تحقق معلق علیه یعنی آن چیزی که به آن وابسته شده.
مثلا من می گویم ماشینم را به شما فروختم در صورتی که شما معدل پایان ترمتان الف شود.این عقد عقدی معلق است،باید صبر کنیم تا پایان ترم اگر معدلتان الف شد عقد کامل می شود.پس اساسا در عقد معلق معلق علیه به خود عقد و در خود تشکیل عقد موثر است
• اما در عقد مشروط عقد در همان لحظه بوجود می آید.
مثلا من اتومبیلم را به شما می فروشم به قیمت معینی،می گویم این اتومبیلم را به شما فروختم به قیمت پنج میلیون تومان به شرطی که شما خانه مرا نقاشی کنید.
مشروطٌ بِه تاثیری در بوجود آمدن و صحت عقد ندارد.عقد همین الآن انجام شده ولی یک عمل اضافی ویک قید اضافی در ضمن عقد گنجانده شده است.
در واقع عقد مشروط عقدی منجز است،معلق نیست.عقد منجزی است که در آن شرط وجود داشته باشد.ولی عقد معلق اساسا در تشکیل و ایجادش باید صبر کرد.باید ببینیم که معلق علیه حاصل می شود یا حاصل نمی شود.
در عقد معلق پیشتر ملاحظه کردیم که اگر معلق علیه حاصل شود عقد تکمیل می شود و تمام آثارش را خواهد داشت و بر می گردد به زمان عقد. اگر معلق علیه حاصل نشود عقد از بین می رود و الزام طرف مقابل به ایجاد آن ناممکن است.
اما عقد مشروط عقد منجزی است که همین الآن واقع شده اما در ضمن این عقد منجز انجام دادن عملی یا انجام ندادن عملی اعم از حقوقی یا مادی شرط شده است. اگر به این شرط عمل نشود از طریق دادگاه الزام به آن امکان پذیر است، بر خلاف عقد معلق.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.
لطفاً رفرنس این مطلبی رو که در مورد تأمین خواسته ذکر فرمودید بیان بفرمایید.
پاسخ:
سلام.
- یکی بهتر هست.
- در صورتی که وقت، وفا کنه چشم.
- زیاد به تحصیلات تکمیلی قضات بهایی داده نمیشه.
پاسخ:
سلام.
مدنی 1 تا پنج صفایی و کاتوزیان.
مدنی 6 کاتوزیان و شهیدی.
مدنی 7 کاتوزیان و امامی.
مدنی 8 شهیدی و کاتوزیان.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.میتواند اصل مبلغ و خسارت تأخیر تأدیه رو در صورت اجتماع شرائط مادهی 522 قانون آیین دادرسی مدنی مطالبه کنه.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. بر اساس قانون روابط موجر و مستأجر سال 1376 خیر.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.بر اساس چ مستنداتی میفرمایید که مادهی 3 قانون مسؤولیت مدنی در مسوولیتهای قراردادی قابلیت اجرا داره؟
پاسخ:
سلامٌ علیکم.The Role of Tortfeasor in determining the way of compensating the losses
پاسخ:
سلامٌ علیکم. سؤالی که مطرح فرمودید با توجه به اینکه اکراه برای به انجام رسوندن عمل مجرمانه هست (دزدیدن ماشین) در چهارچوب حقوق جزا میگنجه و باید از اساتید مربوط به خودش بپرسید.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.چک کردم. باعث تغییر نشد.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.کتاب لمعه کافی نیست.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.سهم الارث خویشاوندان نسبی و سببی گاه با کسر مشخصی معین شده است، به این کسر «فرض» و به وارثی که به این شکل ارث می برد، «صاحب فرض» یا «فرض بر» می گویند. و گاه سهم الارث بدون کسر مشخصی تعیین شده است، وارثی که به این شکل ارث می برد «قرابت بر» خوانده می شود. فرض برها اوّل سهم خود را می برد و سپس قرابت برها بقیه ترکه را ارث می برند.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.
توضیح عبارت عربی :
مادر رضاعی احمد عبارت است از زنهایی که در ذیل ذکر می شوند:
الف - زنی که شیر داده است احمد را.
ب - زنی که مادر یا مادربزرگ آن زنی است که شیر داده است احمد را گرچه مادربزرگ به چند واسطه باشد و نیز گرچه مادر بزرگ یا مادر رضاعی او باشند.
ج - زنی که مادر یا مادربزرگِ شوهرِ زنی است که شیر داده است احمد را و به این شوهر در اصطلاح فقه صاحب شیر یا فحل می گویند.
د - زنی که شیر داده به پدر یا مادر احمد و یا شیر داده به یکی از پدربزرگ های احمد یا شیر داده به یکی از مادربزرگ های احمد.
معنای دقیق عبارت عربی:
پس مادر رضاعی شما هر زنی است که شما را شیر داده است و یا هر زنی است که نسب کسی که شما را شیر داده و یا نسب صاحب شیر یعنی مردی که شیر زن از او است به آن زن می رسد مثل مادرِ نَسَبیِ زن شیرده و یا مادرِ مادرِ نسبی زن شیرده و یا مادر پدر زن شیرده و یا مادر نسبی مرد صاحب شیر و یا مادر مادر صاحب شیر و یا مادر پدر صاحب شیر و یا هر زنی است که شیر داده است کسی را که نسب شما به آن کس. خواه کسی که نسب شما به آن کس میرسد میرسد مرد باشد یا زن اگرچه در مرتبه بالا قرار گرفته باشد مثل زنی که شیر داده یکی از پدر و مادر شما را و یا شیر داده یکی از پدران بزرگ شما را و یا شیر داد یکی از مادران بزرگ شما را.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. ممنونم از جنابعالی.نبود شرط صحت، باعث بطلان عقد و نبود شرط لزوم باعث عدم نفوذ عقد است.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. متأسفانه چنین کتابی ندارم. از جنابعالی عذرخواهی میکنم.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.هر عقدی میتونه اکراهی باشه. خواه منجز و خواه معلق.
مثل هر عقد دیگری زمان حصول معلقٌعلیه زمان انتقال عین و منافع مال خواهد بود. البته چون موضوع سؤال، عقد اکراهی است، نیاز به تنفیذ هم دارد. بنابراین هر گاه که عقد تنفیذ شود، از زمان حصول معلقٌعلیه، عقد، نافذ خواهد بود.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.اگر طرفین توافق خلاف کنند امکان دارد که حتی در تبدیل تعهد هم، وثائق و تضمینات تعهد قدیم به تعهد جدید، منتقل شود.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.تناقض در پاورقی شمارهی 1 از صفحهی 260 کتاب مورد اشاره قرار گرفته است.
تناقض اینه که در مادهی 278 میگه اگر امین تقصیر کرد و پس از اون مال آسیب دید، امین در صورتی مسؤول اون آسیب هست که اون آسیب، ناشی از تقصیر امین بوده باشه یعنی اگر منِ امین تقصیر کردم اما عیبی که در مال حاصل شد، ربطی به تقصیر من نداشت - مثلاً من تقصیر کردم اما کسی اومد با تبر مال رو خراب کرد و خراب شدن اون مال با تبر اصلاً ارتباطی با تقصیر من نداشت - منِ امین، مسؤولیتی ندارم. در حالی که در اون موادی که مرقوم فرمودید چنین مقرر شده است که اگر امین تقصیر کند پس از اون مسؤول هر عیب و نقصی هست که در مال مورد امانت حاصل میشه اگر چه اون عیب و نقص هیچ ارتباطی با اون تقصیر نداشته باشه. یعنی امینی که تقصیر کرد مسؤول خرابی مال با تبر هم هست اگر چه خرابی مال با تبر، ارتباطی با تقصیر امین نداشته باشه.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.کاملاً با هم متفاوت هستند. در مثال اول من به شخص الف ایجاب میگم ولی شخص ب قبول میکنه، در مثال دوم من به رضا پرستش ایجاب میگم، الان هم همون رضا پرستش قبول میکنه، منتها من فکر میکنم رضا پرستش، مِسی هست ولی نیست.
پاسخ:
به نظرم وقتی کامنتهاتون پی در پی هستن لازم نیست اول هر کامنت، هی مرقوم بفرمایید سلام.یکبار در کامنتهای قبل فرمودید، کافی هست.
پاسخ:
زمان نمیگم که بدقول نشم.
پاسخ:
پریدم؟عذرخواهی میکنم از جنابعالی. متوجه معنای این کلمه نشدم.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.طرح درسا رو قرار خواهم داد.
چی گفت ینی اون آقا؟
پاسخ:
- خیر. اگر بصورت شرط نتیجه باشد، غیر قابل فسخ میشه.
- تصرفات منافی حق مرتهن، غیرنافذ است و نفوذ این تصرفات، منوط به تنفیذ مرتهن خواهد بود.
پاسخ:
- سلامٌ علیکم.
- بله.
- اگر به صورت شرط نتیجه، حق فسخ عقد جائز، سلب شود، عقد جائز، غیر قابل فسخ میشه و اگر حق فسخ عقد جائز، به صورت شرط فعل، سلب شود و بعداً این فعل انجام نشود، یعنی آن حق فسخ، ساقط نشود، عقد جائزی که ضمن عقد لازم آمده بود همچنان قابل فسخ خواهد بود ولی اگر فسخ شد، مشروطٌله هم میتواند آن عقد لازم را فسخ کند.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.معیار افراط و تفریط در عقاید مذهبی و اینکه چه کسی افراطی هست و چه کسی نیست، عرف مردم در یک زمان و مکان خاص نیست. بر اساس اون معیار، خود معصومین علیهم السلام هم پناه بر خدا امروزه از سوی خیلی افراد جامعه، افراطی تلقی خواهند شد. معیار، نصوص و متون مذهبی است. هر کس از متن قرآن و روایات دور افتاد افراطی یا تفریطی است. این از این.
ممنونم از نظر لطف جنابعالی نسبت به نحوهی تدریس و قدرشناسی که بیان فرمودید.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.طبق بند الف ماده یک آیین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا وطرز رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی مصوب 11/6/87، سند لازم الاجرا، سند رسمی یا عادی است که بدون صدور حکم از دادگاه قابل صدوراجراییه برای اجراء مدلول سند باشد مانند سند رسمی طلب و چک (ماده 2 قانون صدور چک) و انواع اسناد رسمی که نزد سردفتران اسناد رسمی تنظیم شده است.
سند رسمی را نباید با سند لازم الاجرا اشتباه گرفت. رابطه سند رسمی و سند لازم الاجرا رابطه عموم و خصوص من وجه است. سند لازم الاجرا میتواند سند عادی باشد مثل چک یا رای کمسیون ماده 77 قانون شهرداری راجع به عوارض شهرداری یا ماده 15 قانون عملیات بانکی بدون ربا و همچنین قبوض بدهی کشاورزان به بانک کشاورزی.
سند لازم الاجرا، سندی است که اگر شخصی که به موجب سند بدهکار یا متعهد است به اختیار خود، حسب مورد، آن بدهی را پرداخت نکند یا به آن تعهد عمل نکند، بستانکار یا متعهد له میتواند، بی آنکه نیاز به اقامه دعوا وگرفتن حکم دادگاه باشد با مراجعه به تشکیلات اجرایی مربوط، او را وادار به اجرای موضوع سند نماید. برای نمونه، اگر شخصی به موجب سند رسمی که در دفتر اسناد رسمی تنظیم گردیده طلبی داشته باشد و بدهکار از دادن آن خودداری کند، لازم نیست اقامه دعوا کند بلکه میتواند به اجرای ثبت مراجعه نماید تا مامورین اجرای ثبت طلب او را گرفته و به او دهند البته اجرای دادگستری نیز از مهمترین تشکیلات اجرایی کشور است اما در صورتی می توان به آن مراجعه نمود که پیش از آن به دادگاه مراجعه شده و رأی لازم الاجرا گرفته شده باشد.
یکی از تشکیلات مهم اجرایی کشور " اجرای ثبت" است که اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا و نیزاسناد عادی که به موجب قانون در حکم سند لازم الاجرا میباشند را به عهده دارد. این دسته را میتوان اسناد لازم الاجرا به مفهوم اخص نامید .
لازم الاجرا بودن سند امتیاز بزرگی است زیرا دارنده را از مراجعه به دادگستری معاف مینماید. اما تنها اسنادی از این امتیاز برخوردارند که در قانون پیش بینی شده باشند. با این همه باید توجه داشت که تمامی اسناد رسمی از توان مزبور برخوردار نیستند برای مثال سند مالکیت که علی رغم رسمی بودن در هیچ قانونی لازم الاجرا بودن آن پیش بینی نشده است. در نتیجه اگر ملکی دارای سند رسمی باشد و ثالثی آن را غصب نماید مالک راهی جز مراجعه به دادگستری و گرفتن حکم لازم الاجرای خلع ید ندارد تا پس از آن بتواند به اجرای دادگستری مراجعه نماید تا غاصب خلع ید شود.
درحقیقت، تشکیلات اجرایی گوناگونی در کشور وجود دارد که وظیفه آنها اجرای مفاد اسناد مربوط، عند اللزوم با همکاری نیروی انتظامی است بدین معنا که دارنده سند لازم الاجرا، برای اینکه مدیون یا متعهد سند را وادار به اجرای مفاد آن نماید با توجه به نوع سند، به تشکیلات اجرایی مربوط مراجعه و درخواست اجرای سند را مینماید. هرگاه سندی، به مفهوم اخص، لازم الاجرا باشد ضرورتی ندارد که دارنده آن راه دراز و پرمخاطره و پرهزینه دادگستری را انتخاب نماید بلکه میتواند، حسب مورد، به دفترخانه تنظیم کنندهی سند و یا اجرای ثبت مراجعه نموده و درخواست اجرای مفاد سند را بنماید و معمولا" از همان روز مقدمات عملیات اجرایی فراهم میشود.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. مهریهی مندرج در سند عقد نکاح.
سفته، سند لازمالاجرا نیست.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.هر دوتاش درسته. اولی نظر آقای دکتر کاتوزیان و دومی نظر آقای دکتر شهیدی هست.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.در این خصوص اختلاف نظر وجود دارد. یک نظر قول مشهور فقهای امامیه است و یک نظر منطبق بر عدالت و انصاف است و خودِ آقای صفایی، در پاورقی شمارهی 1 صفحهی 296 این اختلاف نظر رو شکافتن و توضیح دادن که امیدوارم به کارتون بیاد.
پاسخ:
سلامٌ علیکم، نظر ب اینکه ب دلیلی ک در متن همین مطلبی که دارید ذیلش سؤال میپرسید بیان کردم (تذکر شمارهی ششم) من هر روز ب یک سؤال حقوقی از هر بازدیدکننده پاسخ میدم و نظر ب اینکه جنابعالی همین امروز تحت عنوان علی سؤالی رو مطرح فرمودید و نظر به اینکه تغییر نام تأثیری در مستثنی شدن جنابعالی از قوانین وبلاگ نداره، در صورت تمایل برای دریافت پاسخ این سؤال ، لطفن فردا این سؤال رو مطرح بفرمائید اگر پاسخش رو بلد باشم عرض خواهم کرد. ضمناً لطفاً به قوانین وبلاگ احترام بگذارید و بار دیگر از این ترفند برای پرسیدن بیش از یک سؤال در یک روز استفاده نفرمائید.
سؤال دیگری هم ک قبل از این سؤال مطرح فرمودید در نوبت پاسخگویی قرار گرفته ک وقتی نوبتش برسه همین جا میتونید پاسخ رو ملاحظه بفرمائید.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.میگه اگر کسی دین مدیون رو به حکم قانون ولی بدون اذن از مدیون بپردازه، میتونه به او مراجعه کنه و اونچه پرداخته رو از مدیون بگیره و اینجا نباید بگیم چون پرداخت، بدون اذن مدیون بوده، ایفا کننده حق رجوع به مدیون رو نداره.
پاسخ:
سلامٌ علیکم؛ متأسفانه در این زمینه اطلاعی ندارم؛ از جنابعالی عذرخواهی میکنم.
پاسخ:
خواهش میکنم؛ موفق باشید.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. قانون مدنی در ماده 257 معاملات متعدد بر مال غیر را اشاره کرده است.یعنی شخصی مال دیگری را می فروشد و معامله فضولی انجام می دهد و خریدار همان مال را به دیگری انتقال می دهد و به همین ترتیب معاملات متعددی انجام میشود.
در این صورت تمام معاملات غیر نافذ است. در نتیجه برای مالک مال این حق بوجود می آید که هر کدام از این معاملات را که خواست تایید کند.
اگر مالک معامله اول را تایید کند، خود آن معامله صحیح می شود و چون معامله اول صحیح بوده معاملات بعد از آن نیز صحیح خواهد بود چون وابسته به معامله قبلی است. اگر مالک معامله سوم را تایید کند در این صورت ، خود معامله سوم صحیح است و معاملات بعد از آن نیز صحیح خواهد بود ولی معاملات قبل از آن یعنی معامله اول و دوم باطل خواهند شد. ممکن است که طرفین در معامله اول و دوم عملاً علیه یکدیگر اقدام نکنند ولی این حق بوجود می آید همچنین تأثیر بطلان معاملهی اول و دوم نسبت به مالک این است که مالک می تواند به خریدار اول و دوم مراجعه کند و منافع مال را در مدتی که در اختیارشان بوده مطالبه کند و چون معامله باطل بوده است بایستی منافع مال را بپردازند. اگر مالک به خریدار دوم مراجعه کند خریدار دوم هم می تواند از باب تسبیب به خریدار اول مراجعه کند.
حال اگر مالک مال، معامله سوم را رد کند در این صورت طبیعی است که خود معامله سوم باطل می شود و معاملات بعد از آن هم باطل است. آیا معامله اول و دوم صحیح می شود؟ خیر، بلکه معامله اول و دوم همچنان غیر نافذ باقی می ماند.
اگر معامله سوم را تنفیذ کند خواسته به طور عملی معاملات اول و دوم را رد کند اما اگر معامله سوم را رد کند نمی توان گفت که خواسته معاملات اول و دوم را صحیح اعلام کند چون تنفیذ بایستی ابراز شود.
البته بعضی ها شاید اعتقادشان بر این باشد که رد معامله سوم به منزله تنفیذ عملی معامله اول و دوم است. ولی مالک بایستی نسبت به یک معامله اظهار نظر کند و مانمی دانیم که معامله اول صحیح است یا دوم. بنابر این همان غیر نافذ بودن صحیح تر است.
بنابراین مثال دیگر اینکه در صورتیکه فرد A ملکی را فضولی به شخص B و شخص به B به C و C به D واگذار کنند و در نهایت مالک تنها معامله فضولی C به D را اجازه کند، معاملات اول و دوم نافذ نبوده و طبق مواد 261 تا 263 شخص B باید نسبت به احقاق حق خود از شخص A اقدام نماید.
پاسخ:
مادهی 209 کدوم قانون؟
پاسخ:
سلامٌ علیکم. عاقبت جنابعالی به خیر.به موجب مادهی 269 قانون مدنی نمیتواند.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.بسیار ممنونم از جنابعالی بابت اظهار نظری که بیان فرمودید.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.اینکه تعهدی درش ایفای تعهد، قید مباشرت باشه یا شرط مباشرت، ربطی به ذات اون تعهد نداره، مربوط به توافق طرفین قرارداد هست. مثلاً سکونت خودِ مستأجر در عین مستأجره رو هم میشه به عنوان قید مباشرت در عقد آورد و هم به عنوان شرط مباشرت، در این مثال، اگر موجر از حق خودش بگذره هم در قید مباشرت و هم در شرط مباشرت، مستأجر میتونه شخص ثالثی رو به جای خودش، بیاره در عین مستأجره ساکن کنه. برای دیدن توضیحات بیشتر در این زمینهی مربوط به قید مباشرت و شرط مباشرت در عقد اجاره، در صورت تمایل رجوع بفرمایید به کتاب عقود معین جلد اول استاد کاتوزیان قسمت اجاره.
پس نمیشه گفت، اگر تعهد، به قید مباشرت باشه در هیچ صورتی - ولو به رضایت متعهدٌله - توسط دیگران قابل انجام نیست. تفاوت قید مباشرت و شرط مباشرت، در جایی است که متعهد، عمل حقوقیای رو بر خلاف تعهدش انجام بده، در قید مباشرت، عمل، غیرنافذ و در شرط مباشرت، عمل، صحیح است و متعهدٌله حق فسخ عقد اصلی رو داره - لکن در بحث اینکه آیا عمل موضوع تعهد، توسط شخصی غیر از متعهد، قابل انجام است یا خیر تفاوتی با هم ندارن.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.اصولاً هر عملی که توأم با تقصیر انجام بشه و باعث ضرر به دیگران بشه فاعل رو ملزم به جبران خسارت خواهد کرد. فسخ عقد جائز هم از این قاعده مستثنی نیست. ولی مشکل اینه که در اکثر موارد، فسخ عقد جائز عمل توأم با تقصیر نیست.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.- بدون صاحب.
- تعیین مالک.
- بدون معترض.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.در بحث نکاح هم مثل سایر عقود، تعهدات مالی عقد، مثل دادن مهریه و نفقه از جانب دیگران قابل انجام هست و از این جهت تفاوتی بین نکاح و سایر عقود وجود نداره. علت اینکه در بحث مادهی 268، ایفای دین از جانب دیگران، امکان پذیر نیست اینه که ایفاء از جانب غیر در بحث تمکین، مستلزم انجام امر غیر قانونی - ارتباط نامشروع - هست.
این اون چیزی است که من از سؤال جنابعالی استنباط کردم و پاسخی که به نظرم رسید اینه. اگر این پاسخ مد نظر جنابعالی نبود، احتمالاً من در درک سؤال جنابعالی دچار اشتباه شدم.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.در مطالب تدریس شدهی حقوق مدنی 3 پاسخ داده شد. مراجعه بفرمایید.
پاسخ:
ضمان عقدی است عهدی که بین ضامن و مضمونٌله منعقد میگردد که در نتیجۀ آن ضامن، دین مضمونٌعنه (مدیون اصلی) را در مقابل مضمونٌله (طلبکار) بعهده میگیرد که بپردازد. مضمونٌعنه (مدیون اصلی) هیچ گونه نقشی در عقد ضمان بازی نمینماید و عقد بدون مداخله او منعقد میگردد، این است که مادۀ «۶۸۵» قانون مدنی میگوید: «در ضمان رضای مدیون اصلی شرط نیست» زیرا طلبکار، مالک ذمه مدیون است و طبق قاعده مذکور در مادۀ «۳۰» ق. م. هر مالکی نسبت بما یملک خود حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد و بدین جهت، طلبکار، بدون رضایت مدیون میتواند او را ابراء کند و ضمان تبرعی (ضمانت از مدیون، بدون رضایت او) هم صحیح میباشد، همچنانی که در ایفاء دین از جانب غیر مدیون تبرعاً هم رضایت مدیون شرط نیست (مادۀ ۲۶۷ قانون مدنی)
پاسخ:
سلامٌ علیکم.بهتر بود، ولی در نود سال قبل که قانون مدنی تصویب شد، این تفکیک بین واژهی شخص و واژهی فرد، به این شکلی که الان مطرح هست، رایج نبود.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.هم خدا رو میخاید هم خرما. حجمش زیاده؟ معامله نفرمائید. قاعدتاً جنابعالی باید هفته به هفته این مطالب رو مطالعه میفرمودید و نمیگذاشتید تلنبار بشه که الان سختتون باشه، حالا که اینکار رو نکردید خب دیگه الان باید ظرف دو هفتهای که فرصت دارید جور اون کمکاری رو بکشید.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.
شباهتهای عقد جعاله با اجاره اشخاص
۱- ماهیت قرار داد اجاره اشخاص با قرارداد جعاله یکی است.هر دو عقد هستند و قانون مدنی آنها را در زمره عقود معین آورده است.
۲- هر دوی این عقود،از عقود معوض هستند.در هرکدام از آنها دو تعهد متقابل وجود دارد و هر تعهد عوض تعهد دیگر است.
۳-موضوع هر دو قرارداد انجام کار و پرداخت دستمزد است. در اجاره اشخاص اجیر کار می کند و مستاجر اجرت می پردازد،در جعاله عامل کار می کند و جاعل جعل را می پردازد.
۴-هر دو قرارداد در زمره عقود امانی قرار دارند. ید عامل و اجیر نسبت به مال جاعل و مستاجر امانی است.
تفاوتهای عقد جعاله با اجاره اشخاص
۱- اجاره اشخاص عقدی است لازم (با توجه به سکوت قانون و رجوع به اصل لزوم قراردادها) ولی جعاله از زمان انعقاد،مادامی که عمل به اتمام نرسیده جایز است و هریک از طرفین می توانند رجوع کنند(ر.ک ماده ۵۶۵ ق.م)
۲-در اجاره اشخاص اجیر همیشه مشخص است ولی در جعاله عامل می تواند مشخص باشد یا نباشد.
۳-در عقد اجاره اشخاص اجرت باید معلوم و معین باشد،ولی در عقد جعاله معلوم بودن اجرت(جعل) من جمیع الجهات لازم نیست.(ر.ک ماده ۵۶۳ ق.م)
۴-در قرارداد اجاره اشخاص،خادم یا کارگر نمی تواند اجیر شود مگر برای مدت معین یا برای انجام امر معین،از سوی مقابل در عقد جعاله نه تنها ذکر مدت ضرورت ندارد،بلکه ممکن است عمل هم مردد و کیفیات آن نامعلوم باشد.(ر.ک مواد ۵۱۴ و ۵۶۴ ق.م)
۵- در قرارداد اجاره اشخاص،اجیر استحقاق مطالبه اجرت را از زمان عقد پیدا می کند(با توجه به خصیصه تملیکی بودن عقد اجاره) در حالی که در عقد جعاله،عامل وقتی مستحق اجرت میگردد که متعلق جعاله را تسلیم یا انجام داده باشد.(ر.ک مواد ۴۹۰ و ۵۶۷ ق.م )
۶-در اجاره اشخاص اگر اجیر از انجام کار سر باز زند،مستاجر امکان الزام اجیر به انجام کار را دارد زیرا که به وسیله عقد الزام به انجام کار پدید آمده است (با توجه به ویژگی تملیکی بودن عقد اجاره) ،ولی در عقد جعاله در صورت عدم انجام موضوع عقد جعاله چنین امکانی بعید به نظر می رسد.اگر کار انجام گرفته با موضوع قرارداد مطابقت نداشته باشد نیز به همین گونه است.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.در مورد مبیع کلی با توجه به اینکه مصادیق اون زیاده معمولاً همیشه میشه به هزینهی متعهد، مبیع رو از طریق دیگری تهیه کرد و نوبت به فسخ قرارداد نمیرسه ولی در کل، همین مراحل در مبیع کلی هم حاکم هست.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.عقود عینی قسمی از عقود تشریفاتی هستن، بنابراین تبدیل اونها به یکدیگر بلاموضوع و فاقد معنای حقوقی است. رجوع بفرمایید به کتاب شرح جامع قانون مدنی تألیف فرهاد و شیرین بیات، مطالب ذیل مادهی 184، پاورقیای که ذیل شمارهٔ 19 اومده.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.عقود عینی جنبهی استثنایی دارن و خلاف اصل رضایی بودن عقود هستن. احکام استثنایی، آمره هستن و قابل تبدیل با توافق نیستن. نتیجه اینکه امکان تغییر عقد عینی به رضایی با توافق طرفین وجود ندارد.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.مثل هر طلبکاری که بدهکارش ورشکسته شده باشه و اموال بدهکار، کفاف پرداخت همهی طلب طلبکاران رو نکنه، قسمتی از طلب، بلاوصول و پرداخت نشده باقی خواهد ماند.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.از کتاب، سقوط تعهدات رو از اول بخونید تا سر خیارات. تدریسشدهها رو هم از اول بحث عقد تا اینجایی که الان تدریس کردم بخونید. دو مثبت و چهار منفی.
پاسخ:
سلام علیکم.متوجه ارتباط مطالب بیان شده توسط جنابعالی با یکدیگر نشدم؛ لطفا در کلاس به شکل حضوری مطرح بفرمایید؛ اگر پاسخ رو بلد بودم در خدمت جنابعالی خواهم بود.
پاسخ:
سلامٌ علیکم، نظر ب اینکه ب دلیلی ک در متن همین مطلبی که دارید ذیلش سؤال میپرسید بیان کردم (تذکر شمارهی ششم) من هر روز ب یک سؤال حقوقی از هر بازدیدکننده پاسخ میدم در صورت تمایل برای دریافت پاسخ سایر سؤالات، لطفن به صورت هر روز یک سؤال، مطرح بفرمائید اگر پاسخشون رو بلد باشم عرض خواهم کرد.
چه در پیش قرارداد، چه در قرارداد اصلی، هر جا همراه با سکوت، قرائنی وجود داشته باشه دلیل بر انعقاد عقد است و هر جا این قرینه وجود نداشته باشه دلیل بر انعقاد عقد نیست. در پیش قرارداد چون تعهدی برای طرف ایجاب ایجاد نمیشه سکوت رو با اغماض بیشتری حمل بر انعقاد عقد میکنیم و در قرارداد اصلی، چون چنین وضعیتی وجود نداره و ممکنه تعهداتی برای طرف مقابل وجود بیاد، سختگیری بیشتری میکنیم.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. مونده نباشید.چیز خاصی ننوشته که احتیاج به اسکن داشته باشه. اون قسمت، در کل، 4 خط هست. نوشته دادن قیمت، بیگمان غاصب را بری میکند. ولی هر گاه او بخواهد با دادن مثل، جبران خسارت کند به نظر میرسد که مالک بایستی آن را بپذیرد و حق ندارد الزام او را به دادن قیمت بخواهد زیرا هدف از الزام غاصب، جبران خسارت مالک است که با دادن مثل بهتر تأمین میشود.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. عاقبت جنابعالی به خیر.متوجه منظور جنابعالی از سؤالی که مطرح فرمودید (تفاوت تاریخ انشاء وصیت) نشدم. اما اجمالاً منظور از نظریهی کشف و نقل در وصیت تملیکی به قرار ذیل است :
انتقال مالکیت موصیبه، از چه زمانی به وجود می آید؟
در این خصوص دو نظریه وجود دارد به نام های نظریه نقل و نظریه کشف.
بر اساس نظریه نقل، قبولی موصیله از هنگام قبولی موجب انتقال موصیبه ، به او می شود. مشروط بر اینکه این قبولی بعد از فوت باشد. یعنی قبولی بعد از فوت اثر قهقرایی ندارد بلکه از زمان قبولی بعد از فوت مالکیت منتقل می شود.
بر اساس نظریه کشف، قبولی موصیله بعد از فوت کاشف از این است که موصیبه از زمان فوت به او منتقل شده است. یعنی طبق نظریه کاشفیت قبولی اثر قهقرایی دارد. قانونگذار از نظریه نقل بر خلاف قراردادها در وصیت پیروی میکند.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.توافق طرفین، ممکن هست اما الزامی نیست. اگر طرفین توافق نکنن، دادگاه مشخص خواهد کرد. ضمناً مبلغ پرداختی از باب خسارت نیست، از باب استیفای زوج از عمل زوجه است و اطلاق خسارت، در چنین شرایطی مشکل به نظر میرسد.
پاسخ:
ممنونم از جنابعالی.من هم به دلیل همون تغییرات احتمالی که ممکنه در رویه ایجاد شده باشه ترجیح دادم پاسخی نگم.
به هر حال از جنابعالی ممنونم بابت این پاسخ. لطف کردید.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. عاقبت جنابعالی به خیر.متأسفانه در این زمینه اطلاعی ندارم.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.نظرات متفاوت هست؛ از نظر من، نظر اقوی اینه که حسب مفهوم مخالف مادهی 246 قانون تجارت، در ظهرنویسی سند تجاری، ممکنه اسم دارنده قید نشه و به صرف امضای خالی، سند منتقل بشه بنابراین اصل بر ظهرنویسی هست مگر امضاکننده ثابت کنه امضای او با هدف ضمانت از یکی از متعهدین سند بوده و فقط هم با او مسؤولیت تضامنی دارد.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.در صورت کمبود زمان، از روی ناچاری، بله. در غیر این صورت خیر.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. عاقبت جنابعالی به خیر. اون کتاب رو ندیدم متأسفانه و نمیتونم نفیاً یا اثباتاً در موردش نظری بدم.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. عاقبت جنابعالی به خیر.پرسشگری جنابعالی در زمینههای اعتقادی، شایان ستایش و تقدیر هست اما سؤالات اینچنینی رو کافیه یه سرچ ساده در گوگل بفرمایید، به کرات و به دفعات پاسخ داده شده. مثلاً در خصوص همین سوال، مراجعه بفرمایید به این لینک.
پاسخ:
و علیکم السلام. ممنونم از جنابعالی. همچنین. در طبقه بندی موضوعی موجود در حاشیه سمت چپ وبلاگ، قسمت مطالب مربوط به آزمونهای حقوقی از جمله کارشناسی ارشد رو مطالعه بفرمایید.
پاسخ:
به نظر من، پاسخ، اشتباه هست.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. عضو یک پیامرسان بشید. یا سروش یا تلگرام. در طول ترم هم لازم خواهد شد. یا اگر گوشیتون قدیمی هست با کسانی که همکلاس هستند و عضو هستند مرتبط باشید.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. از چند روز قبل، اطلاع رسانی خواهد شد.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. عاقبت جنابعالی به خیر.متأسفانه در حال حاضر در پاسخ به هر دو سؤالی که مطرح فرمودید مورد خاصی به ذهنم نمیرسه و به علت کمبود وقت هم امکان جستجو و بررسی توی قوانین و منابع رو برای یافتن موارد احتمالی ندارم.
از جنابعالی بابت این امر، عذرخواهی میکنم.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.ممکنه مطالبی عوض بشه. البته استخوان بندی درس، همین فایلها هست اما این به اون معنا نیست که عیناً همین مطالب، بدون کم و کاست تدریس خواهد شد.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. جزئیات در جلسهی اول کلاس بیان خواهد شد.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.فایلهای صوتی تدریس چه درسی رو میفرمائید؟
پاسخ:
سلامٌ علیکم.خودروی مغصوب شیشهش شکسته یا خانهی مغصوب دیوارش خراب شده.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. جبران خسارت عینی و بدلی معمولاً در زمینهی مسؤولیت مدنی غیر قراردادی مطرح میشه. اگر جایی در مورد مسؤولیت قراردادی مشاهده فرمودید آدرس بدید تا مراجعه کنم و ببینم و نظر بدم. ضمناً در فصول مربوطه از کتب آقایان کاتوزیان، شهیدی، صفایی و قاسمزاده همچین مطلبی که در مسؤولیت قراردادی، اصطلاح جبران عینی رو آورده باشن ندیدم.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. خیر، در خصوص هر نوع از تعهدی، مُجری است. الفاظ ماده، مطلق است و اختصاصی به تعهدات نقدی ندارد.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. چنین تعهدی، تعهد قائم به شخص به معنای مصطلح در حقوق نیست، لکن همون نتیجه رو داره، از این حیث که کسی دیگه جز متعهد نمیتونه انجام بده تعهد رو. در حقوق به چنین تعهداتی میگن تعهداتی که مباشرت متعهد در اونها شرط شده است.ماده 268 قانون مدنی - انجام فعلی در صورتی که مباشرت شخص متعهد شرط شده باشد به وسیله دیگری ممکن نیست مگر با رضایت متعهدله.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. یعنی تعهداتی که فقط شخص متعهد میتونه اونها رو انجام بده و دیگران قادر به انجام اون با همون کیفیت نیستن. مثل تعهد به کشیدن یک نقاشی از سوی یک نقاش زبردست.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. باید به مواد مربوط به شرط، در همهی تعهدات قراردادی عمل کنیم. اون مواد، فقط مختص شروط نیست و در هر نوع تعهدی جاری است مگر طرفین از قبل، خلافش رو توافق کرده باشن یا بعد از تخلف و عدم انجام تعهد، خلافش رو توافق کنن.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.تحقق ضرر یکی از اصلی ترین شروط طرح دعوای مسؤولیت است، در صورتی که تعهد انجام نشه و به هر دلیلی ضرر به متعهدٌله وارد نشه، حق طرح دعوای خسارت نداره.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. متأسفانه در این زمینه اطلاعی ندارم. از جنابعالی عذرخواهی میکنم.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. نمیدونم.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. متأسفانه مطلب قابل عرضهای در این زمینه در کتب مرجع پیدا نکردم. از جنابعالی عذرخواهی میکنم.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.اینجا و اینجا رو مطالعه بفرمایید. مفصل توضیح داده شده.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.غاصب به دلیل کار بدی که انجام داده مأخوذ به اشق احوال است و قرار نیست ما از او طرفداری کنیم. ولو در مضیقه قرار بگیره باید مثل بپردازه ولی اگر یافتن مثل ناممکن بشه، ضمان، منقلب به قیمت میشه. اینجا جای اِعمال قاعدهی منع سوءاستفاده از حق نیست.
پاسخ:
- نمیدونم. باید آدم، متن قرارداد یا توافقی که به موجب اون، قرارداد ساخت، از پیمانکار قبلی به پیمانکار جدید واگذار شده مشاهده کنه. روی هوا و بدون دسترسی به اطلاعات پرونده نمیشه جواب داد.
- همون کسی که اول قرارداد بسته محق هست و الان زودتر پول دادن چیزی رو عوض نمیکنه.
- قاعدتاً بله.
پاسخ:
متوجه سؤال جنابعالی نشدم متأسفانه.
پاسخ:
اینجوری نمیشه جواب داد. باید قراردادی که به موجب اون پیمانکار جدید اومده و جانشین پیمانکار سابق شده رو دید و سپس نظر داد. قدر مسلم اینه که پیمانکار جدید، فروش مال غیر نکرده و از این نظر نمیشه علیه ایشون دعوای کیفری مطرح نمود. در خصوص جنبهی حقوقی هم در کامنت قبلی توضیح دادم و حرف جدیدی ندارم.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.بگید شکایت فروش مال غیر کنن علیه پیمانکار اول از نظر کیفری. از نظر حقوقی هم هر کسی تاریخ عقدش مقدم باشه به شرط اینکه بتونه تقدم تاریخ عقدش رو ثابت کنه ملک، مال اوست و نفر دیگر میتونه پول پرداختی رو به همراه خسارات به نرخ روز مطالبه کنه.
پاسخ:
و علیکم السلام.- کتب خلاصهی مؤسسات رو ندیدم و نمیتونم پیشنهادی در رد یا تأیید اونها بدم، ولی تجربه ثابت کرده که نباید آینده خودتون رو گره بزنید به خلاصهنویسیای که یک شخص گمنام و با سطح علمی نامعلوم انجام داده. منابع پیشنهادی من هم در طبقه بندی موضوعی موجود در حاشیه سمت چپ وبلاگ اومده. روی گزینهی مطالب مربوط به آزمونهای حقوقی کلیک کنید، منابع پیشنهادی برای آزمون ارشد حقوق خصوصی با آزمون دکتری یکسان هستن. ضمناً آزمون دکتری منبع رسمی نداره و هر کسی هم چیزی میگه صرفاً یه پیشنهاد هست و نه بیشتر. هیچ سندیتی هم ندارن.
- در همون طبقهبندی موضوعی در قسمتی که در شمارهٔ 1 ذکر کردم اومده. در صورت تمایل مراجعه بفرمایید.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.در مسؤولیت قراردادی معمولاً طرفین نحوهی جبران خسارت رو معین میکنند و اگر نکنند دادگاه معین خواهد کرد که در این راستا مادهی 3 قانون مسؤولیت مدنی قابلیت اجرا خواهد داشت.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.ارکان مسئولیت قراردادی عبارتند از:
الف) وجود قرارداد بین مسئول ( متعهد )وزیان دیده(متعهدله)
ب) تخلف از قرارداد
ج ) ورود خسارت ناشی از تخلف از قرارداد
ارکان مسئولیت غیر قراردادی عبارتند از:
الف) عدول از قانون و یا تکالیف عمومی توسط شخص زیانکار
ب ) وارد آمدن خسارت به دیگری
ج ) عدم وجود رابطه قراردادی
د ) رابطهی سببیت
ارکان یعنی اسباب و قاعدتاً سبب با شرط متفاوت است. در صورت تمایل، میتونید تفاوت سبب و شرط رو در اینترنت سرچ بفرمایید.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. مراجعه بفرمایید به طبقه بندی موضوعی موجود در حاشیه سمت چپ وبلاگ، قسمت مطالب مخصوص به آزمون کارشناسی ارشد رو بزنید. در یکی از مطالب موجود در اون صفحه، مفصل در خصوص نحوهی مطالعه متون فقه و منابع موجود، توضیح دادم.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. همون چیزایی هست که در صفحهٔ مربوطه نوشتم و البته فهرست، نهایی نیست و در طول ترم امکان اضافه کردن بهشون وجود داره. جنابعالی کل کتاب رو مطالعه بفرمایید. ضرر که نداره هیچ، مفید هم هست.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. آزمون وکالت، فقه ندارد. النضید و شیروانی هم هیچکدام کتاب اصول نیستند.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.مراجعه بفرمایید به طبقه بندی موضوعی موجود در حاشیه سمت چپ وبلاگ.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. مدنی چند؟
پاسخ:
سلامٌ علیکم.مدنی چند؟
شماره صفحات چی؟ خودخوان؟
پاسخ:
سلامٌ علیکم.یعنی و قیاس کن بر همین مبنا. چیزی شبیه ( دیگه خودت موارد بعدی رو بر اساس همینایی که من گفتم حدس بزن ).
پاسخ:
سلامٌ علیکم. یعنی تصمیم گیری در مورد اینکه جبران زیان مثلاً به شکل عذرخواهی در روزنامه باشه یا به شکل پرداخت مبلغی پول یا به شکل دادن کالا، با قاضی دادگاه هست.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.مثل اینکه برای نمایش دادن مرغوبیت زمینهای یک منطقه از حیث مستعد بودن برای کشاورزی، از باغداران و کشاورزان یه منطقه بخان هر کدوم قسمتی از محصولات کشاورزی خودشون رو برای یک روز در نمایشگاهی به نمایش دربیارن و در پایان روز هم محصولات کشاورزی خودشون رو پس بگیرن. در اینجا کشاورزان در واقع محصولات کشاورزی خودشون رو برای نمایش دادن اجاره میدن و نه برای مصرف کردن و چنین عقد اجارهای بلا اشکال خواهد بود.
پاسخ:
خواهش میکنم.
متأسفانه با اطلاعات فعلی که دارم من در حال حاضر نقشی برای فاعل زیان در تعیین نحوه جبران خسارت قائل نیستم.
پاسخ:
آقای دکتر کاتوزیان معتقدند احسان در اتلاف، رافع مسؤولیت نیست و محسن همچنان مسؤول است، لکن در تسبیب رافع مسؤولیت است، چون ایشون در تسبیب، ارتکاب تقصیر رو شرط مسؤولیت میدونن و در اتلاف نمیدونن. کتاب مسؤولیت مدنی جلد اول، شمارهٔ 57، پاراگراف آخر. آقایان صفایی و رحیمی در کتاب مسؤولیت مدنی خودشون، هم در اتلاف و هم در تسبیب، احسان رو رافع مسؤولیت میدونن چون معتقد هستن احسان قاعدهی عامی هست و دلیلی برای محدود کردنش به بحث تسبیب وجود نداره، مثل جایی که کسی برای حفظ جان انسانی مجبور به پاره کردن لباس او بشود در اینجا متلف بر اساس قاعدهی احسان مسؤول نیست. کتاب مسؤولیت مدنی، شمارهٔ 51، پاورقی.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. به نظر من این ربطی به نقش فاعل زیان در تعیین نحوه جبران خسارت نداره. به نظر میرسه همونطور که خود استاد کاتوزیان در شمارهی 451 کتاب، پاراگراف آخر فرمودن دلیل این حکم اینه که دادن قیمت، بیگمان غاصب رو بری میکنه چون در همون محل غصب، مال، قیمی بوده و ضمان در اونجا به وجود اومده و ذمهی غاصب به دادن بدل، مشغول شده است. نیز اگر غاصب بخواهد با دادن مثل، جبران خسارت کنه مالک بایستی اون رو بپذیره و مالک حق نداره الزام غاصب رو به دادن قیمت بخواهد، چون هدف از الزام غاصب، جبران خسارت مالک است که با دادن مثل، بهتر تعیین میشه. پس در واقع این حکم، دلیلش اختیار دادن به فاعل زیان نیست، بلکه دلیلش جبران خسارت بهتر مالک و منطبق با قواعد و اهداف حقوق در باب غصب هست.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.- مطلبی که نقل فرمودید در مورد اختیار غاصب رو کی گفته و کجا گفته؟ تذکر هفتم از مطلب اصلی که ذیلش کامنت نوشتید رو مطالعه بفرمایید.
- اینم مثل مورد فوق. رفرنس مطلب؟ ضمناً بنا بر تذکر ششم، لطفاً هر روز فقط یک سؤال رو مطرح بفرمائید. با تشکر از جنابعالی.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. اونچه که از نظر قانونی و شرعی وظیفهی استاد هست و بر اساس آییننامههای آموزشی، معلم موظف به انجامش هست همون اعتراض از طریق سایت دانشگاه هست و منم بابت اون هیچ نمرهای رو کم نمیکنم.هدف از قرار دادنِ فرصت اعتراض از طریق وبلاگ ، در وهلهی اول ، این بود که برای دانشجویان این امکان فراهم شود که از بُن دندان و عمق جان ، قانع شوند در حق آنها ظلمی روا داشته نشده و آنچه هست حاصل کارِ خود آنان در برگهی امتحانی + فعالیت کلاسی است .
در طول ترمهای اخیر اما با این وضعیتِ بغرنج ، مواجه شدم که برخی از دانشجویان علیرغم اینکه نیک ، آگاه بودند که برگهی امتحانیشان وضعیت اسفناکی دارد با وجود این ، به مصداق سنگ مفت ، گنجشک مفت ، اقدام به اعتراض از طریق وبلاگ میکردند و قرار دادن اشکالاتِ برگهی امتحانی آنها بر روی وبلاگ، به صورت نیم نمره به نیم نمره و مشروح، وقت و انرژی فراوان و البته بیحاصلی از من میگرفت ؛ هر برگه حدود یکی دو ساعت طول میکشه تایپ اشکالاتش. جنابعالی چند صفحه از یک کتاب رو تایپ کنید ببینید وقتی ازتون تلف میشه یا خیر. منم اگر بخام اشکالات دانشجویان به اضافه پاسخ صحیح رو بنویسم همین اندازه وقت ازم تلف میشه. به عنوان نمونه این لینک رو ببینید
و پیش خودتون مجسم کنید که نوشتن اشکالات فقط همین یک برگه، چقدر از وقت منو ممکنه
گرفته باشه و اگر قرار باشه توی یک کلاس، 5 نفر اینجوری وجود داشته من چقدر باید
تایپ کنم.در برخی موارد ، حتا دانشجویان محترمی که در برگه ، به زحمت ، موفق به کسب نمرهی سه !!!! میشدند اقدام به اعتراض میکردند شاید فرجی بشود !!!!
ب منظور مقابله با چنین وضعیتی و نیز محدود کردن موارد اعتراض به موارد واقعی ، تصمیم گرفتم چنانچه دانشجویی اقدام به اعتراض از طریق وبلاگ کند و بررسی مجدد برگهی امتحانی ایشان معلوم دارد اشتباهی در کار نبوده و حقی تضییع نشده ، هر ارفاقی که در تصحیح برگهی امتحانی صورت گرفته شده باشد پس گرفته شده و نمرهی نهایی به همان میزان کاهش داده خواهد شد. ضمناً نمرهی دانشجویانی که از طریق وبلاگ اعتراض کنن، به 9.75 افزایش نخواهد یافت. البته نمرات حاصل از فعالیتهای کلاسی و نیز نمرهای که بدون ارفاق در برگه کسب شده است ، به حال خود ، دست نخورده باقی خواهد ماند. قاعدتاً اگر دانشجویی معتقده بهش ارفاقی نشده و ازش حقی تضییع شده نباید از این موضوع هراسی داشته باشه، چون به نظر خودش اصولاً ارفاقی نشده بهش که بخاد ازش پس گرفته بشه.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. مراجعه بفرمایید به کانال تلگرامی من. دو عدد 699 و 723 رو سرچ کنید توی کانال. طی دو فایل صوتی، مفصل توضیح دادم. اینجا بخام بنویسم طولانی میشه.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. یعنی مجبور و متعهد.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.متأسفانه بین دو مثالی که الان بیان فرمودید و بحثی که سابقاً مطرح فرمودید ارتباطی پیدا نکردم. این دو مثال نشون میده که شخصی که زیان زده غیر از کسی است که زیان رو جبران میکنه، بحث جنابعالی سابقاً این نبود، بحث قبلی فقط در خصوص نحوهی جبران خسارت بود، ینی بحث این بود که نقش فاعل زیان در تعیین اینکه زیان چگونه جبران بشه چیه و نه اینکه زیان توسط چه کسی جبران بشه. در این دو مثال که الان بیان فرمودید، صرفنظر از اینکه چه کسی جبران خسارت میکنه، نحوهی جبران خسارت تفاوتی نداره و فاعل زیان در این مورد نقش خاصی نداره.
بنابراین این دو مثال، بر خلاف اونچه در ابتدای این کامنت بیان فرمودید مصداق بحث نقش عامل زیان در نحوهی جبران خسارت نیستند.
پاسخ:
- و علیکم السلام. خواهش میکنم.
- بله.
- صحیح است.
- خیر، معناش این نیست که جنابعالی مطرح فرمودید. قاعدهی اسراف و تبذیر رو گوگل کنید مطالبی در این زمینه پیدا خواهید کرد.
پاسخ:
- و علیکم السلام. مونده نباشید. انجام وظیفه کردم.
- رویهی قضایی معمولاً در چنین مواردی حکم به پول میکنه، اما الزام قانونیای در این خصوص وجود نداره، از طرف دیگر چون مسؤولیت قراردادی هم نوعی از مسؤولیت مدنی به معنای عام هست و هدف از دادن خسارت، جبران وضعیت زیاندیده هست و با توجه به اینکه اجبار به اجرای مثل تعهدی که متخلف از انجام دادنش سر باز زده خسارت زیاندیده رو بهتر جبران میکنه دادگاه میتونه بجای اینکه حکم بده به دادن خسارت پولی، در مقام دادن خسارت حکم بده به اجرای مثل تعهد و دقیقاً مثل همون مسؤولیت غیر قراردادی عمل کنه. بنابراین اگر پیمانکاری که ملتزم به تعمیر پل یا سدی بوده از وفای به عهد خودداری کنه و در نتیجه پل ویران بشه، دادگاه میتونه به درخواست طرف قرارداد و با توجه به تخصص و امکانات متعهد، او رو به ساختن پل محکوم کنه. به هر حال حاصل بحث اینکه اینجا در مسؤولیت قراردادی هم اگر بین متعهد و متعهدٌله تراضی صورت نگرفته باشه، متعهد حق انتخاب نداره، دادگاهها معمولاً در مقام جبران خسارت، به قیمت (یعنی همون پول) رأی میدن، هر چند چنین الزامی در قانون وجود نداره و میتونن رأی بدن به اجرای مثل تعهد.
- ظاهراً این ماده در مقام بیان ذکر کلی مطلب است، بدین معنی که حسب مورد چنانچه مال تلف شده، مثلی است، مثل و چنانچه قیمی است باید قیمت پرداخته شود نه اینکه غاصب را در تادیهی مثل یا قیمت مختار بدونه و این نکته از سایر مواد قانونی که در این زمینه وجود دارد به راحتی قابل استفاده است.
- من ندیدم.
پاسخ:
- و علیکم السلام. عاقبت جنابعالی به خیر.
- قاعدهی کلی اینه که اولویت با برگرداندن وضع زیاندیده به حالت قبل هست و در این زمینه عامل زیان نمیتونه راهی رو انتخاب کنه که زیاندیده رو به حالت قبل از فعل زیانبار برنمیگردونه مگر با رضایت او یا در جایی که برگرداندن زیاندیده به حال قبل از زیان از باب تخریب اموال و به استناد ادلهی منع از اسراف و تبذیر ناممکن باشه مثل جایی که تیر آهن مغصوب، در طبقهی اول یه آپارتمان 20 طبقه استفاده شده و اگر قرار باشه این تیر آهن رو در بیاریم و به مالک تیرآهن برگردونیم باعث تضییع اموال زیادی میشه.
- خیر. مگر در همون مثالی که در شمارهی قبل مطرح کردم یا با رضایت مالک.
- چ مبحثی؟
- خواهش میکنم.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. گرچه در قانون نیومده ولی از نظر عقلی مسلم هست که صلحی که در مقام عاریه واقع میشه باید برای مدت معین باشه و در خلال اون مدت لازم هست و حجر یا فوت تأثیری بر انحلالش نداره، لکن اگر مدت برای چنین صلحی معلوم نشه، در واقع میشه گفت نوعی حبس مال و تسبیل منفعت هست، چون الی الابد باید مالک از منفعت مالش محروم بشه و عملاً مالکیتی برای او باقی نمیمونه و چنین صلحی دیگه در مقام عاریه نیست، بلکه چیزی شبیه صلح در مقام وقف خواهد بود. لهذا اگر صلحی واقع بشه که در مقام عاریه باشه، لکن مدتی برای اون معین نشده باشه، از نظر من باید حکم به بطلان چنین صلحی داده بشه، چون مفاد عقد، دارای تناقض ذاتی هست، اگر صلح در مقام عاریه است، پس چرا مدتش معلوم نیست و نهایتی نداره و مالک برای همیشه از مال خودش باید دست بکشه که این دیگه بهش نمیگن عاریه، چون در عاریه باید مالک، همچنان مالکیتش باقی بمونه و بتونه بعد از مدتی از منافع مال خودش استفاده کنه و اگر عاریه نیست پس چرا گفته شده صلح در مقام عاریه!
در کتب آقایان، کاتوزیان و امامی اشارهای به این بحث نشده و آقای لنگرودی هم اشاره کرده که با وضعیت فعلی مواد قانون مدنی باید قائل به لزوم عقد بشیم و البته انتقاد کردن از مادهی 760. چیزی در خصوص انحلال به فوت و حجر هم نگفتن. چند کتاب دیگه از مؤلفین حقوق مدنی و کتب شرح مواد قانون مدنی رو هم نگاه کردم که در خصوص این موضوع چیزی ننوشته بودن، از میون کتب فقهی هم کتاب جواهرالکلام جلد 26، صفحهی 232 رو دیدم که مثالی که زده برای صلح در مقام عاریه، مثالی بود که در اون مدت چنین صلحی معین شده و همین نشون میده که اگر مدت، نامعلوم باشه قابل قبول نیست.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. ممنونم از جنابعالی. موفق باشید.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.- بر اساس مادهی 132 قانون مدنی، در منطقهی مسکونی، چنین استفادهای از ملک جایز نیست، در صورت طرح دعوا، دادگاه موظف به صدور حکم مبنی بر جلوگیری از ادامهی تصرفات خواهد بود.
- در رابطه نصب و راه اندازی دوربین مداربسته در محیط های عمومی در حال حاضر هیچ گونه منع قانونی وجود ندارد. منع قانونی این مکان ها تنها در صورتی به وجود می آید که این محیط در اطراف مکان های حساس مانند پادگان ها، پایگاه های هوایی و … باشد.اگر ساختمان شخصی باشد، صاحب خانه باید فضای بیرونی خانه که تحت پوشش دوربین مدار بسته قرار می گیرد را در نظر بگیرد و تمرکز اصلی را بر مناطق مهم و کلیدی مثل درب ورود و خروج معطوف کند. از لحاظ قانونی، همسایه ها و سایر افرادی که در مناطق اطراف ساختمان مسکونی در رفت و آمد هستند، باید از وجود دوربین مدار بسته مطلع شوند. این کار با استفاده از یک تابلو، قابل انجام است. مطالعات کارشناسان نشان می دهد این عمل، جلوی فعالیت خرابکاران و سارقان را نیز می گیرد.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.در قوانین مربوطه چیزی در این زمینه مشاهده نکردم، به نظر میرسد از حیث انحلال و تصفیه، تابع قوانین کلی مندرج در لایحهی اصلاحی قانون تجارت خواهد بود.
پاسخ:
- بله.
- گفتم در عمل، وزارت تعاون، شرکت تعاونی سهامی عام رو نوعی شرکت سهامی میدونه. منظور من این نبود که واقعاً اینجوری هست.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. خواهش میکنم.اگر منظور جنابعالی از حیث مقررات دادرسی مدنی است، دعاوی مربوط به حقوق عینی که بر اموال غیر منقول واقع میشوند، که حق سکنی هم از جملهی آنهاست، غیر منقول هستند و باید در دادگاه محل وقوع مال غیر منقول مطرح شوند.
پاسخ:
- سلامٌ علیکم. خواهش میکنم. انجام وظیفه بود.
- یک امتحان و چند تا سؤال هیچوقت از نظر من، معیار داوری در خصوص استعداد یک دانشجو نیست، مطمئن باشید.
- إن شاء الله.
پاسخ:
سلامٌ علیکم. قوی باشید و به خودتون و من ثابت کنید که این یه اتفاق بود و توانایی جنابعالی قطعاً بسیار فراتر از این هست، مطمئن باشید دلیلی برای ناامیدی نیست. راه جبران هم هست، هم از طریق امتحان کتبی و هم از طریق گرفتن مثبت در هفتههای باقیمانده.
پاسخ:
- سلامٌ علیکم.
- اگر چنین فرض کنیم، بله. بیع واقع شده است.
- خیر، بیع، عقد رضایی است.
- خواهش میکنم.
پاسخ:
سلامٌ علیکم.
در صورت تمایل لینک ذیل رو مشاهده بفرمایید
http://snshahrokhi.blog.ir/post/937
پاسخ:
سلامٌ علیکم. کتاب؟ یادم نیست. در چه موردی بود؟
پاسخ:
سلامٌ علیکم. مونده نباشید. عبارت، درست است و مشکلی نداره. استاد کاتوزیان میفرماید در مورد طرف تعهد کننده، اگر این شخص بمیره، ورثهی او ملزم به رعایت این تعهد هستند و دیگه حق رد یا تأیید ندارن، در واقع مثل این است که حق رد تعهد به وراث منتقل نمیشه و اونا نمیتونن در تعهدی که مورثشون ایجاد کرده دخل و تصرف کنن، اما در مورد طرف مقابل، ورثهی او میتونن تعهد یکجانبهای که به سود مورثشون ایجاد شده رو قبول کنن یا اون رو نپذیرند. در واقع حق رد یا قبول تعهدی که به سود مورث ایجاد شده بود به ورثه منتقل میشه.
حاصل بحث اینکه در عبارت، اشتباهی نیست.
پاسخ:
سلامٌ علیکم .شورای اصلاحات ارضی ایران بر اساس ماده ۷ قانون اصلاحی قانون اصلاحات ارضی تشکیل شد. وظایف آن عبارت بود از:
تعیین روش کلی و تهیه برنامه، آییننامههای لازم و نظارت در حسن اجرای وظایفی که در این قانون پیشبینی شده است
بر اساس بند ۱ مصوبه شماره ۲۷۴۰۸/ ت مورخ ۲۵ مهر ۱۳۴۱ هیئت وزیران، با توجه به ممنوعیت نقل و انتقال املاک مازاد بر حد نصاب مالکان (بر اساس تبصره ۵ ماده ۲ قانون اصلاحی قانون اصلاحات ارضی)، مرجع تشخیص مشمولیت معامله، شورای اصلاحات ارضی میباشد.
بر اساس ماده ۳۸ آییننامه اصلاحات ارضی، چنانچه اشتباهی در تنظیم اسناد زارعین رخ داده باشد، شورای اصلاحات ارضی رای به اصلاح، اقاله یا ابطال سند خواهد داد.
بر اساس ماده ۷ قانون اصلاحی قانون اصلاحات ارضی، شورای اصلاحات ارضی به ریاست وزیر کشاورزی و عضویت ۵ نفر از صاحب منصبان وزارت کشاورزی که دارای حداقل سمت مدیر کل یا مدیر عامل باشند تشکیل میشود.
با افزایش تعداد پروندههای شورای اصلاحات ارضی و عدم امکان رسیدگی به پروندهها توسط شخص وزیر، اختیارات مربوط به شورای اصلاحات ارضی مستقیماً توسط وزیر کشاورزی به رئیس سازمان امور اراضی تفویض میشد. پس از ادغام دو وزارت جهاد سازندگی و کشاورزی و تشکیل وزارت جهاد کشاورزی، عمل تفویض اختیار توسط وزیر جهاد کشاورزی صورت میگیرد. در پی اختلافات و ابهامهای متعدد در پروندههای اصلاحات ارضی، اختیارات رسیدگی به پروندههای اختلافی اصلاحات ارضی در هر استان توسط رئیس سازمان امور اراضی به رئیس سازمان جهاد کشاورزی تفویض میشود. شورای اصلاحات ارضی که در سازمان امور اراضی تشکیل میشود بهطور عام، شورای عالی اصلاحات ارضی یا شورای اصلاحات ارضی مرکز نامیده میشود.
اعضای شورای اصلاحات ارضی مرکز در حال حاضر به شرح زیر است:
رئیس سازمان امور اراضی (عضو و رئیس شورا)
معاون ساماندهی و توسعه سازمان امور اراضی
مدیرکل ساماندهی و تعیین تکلیف اراضی سازمان امور اراضی
مدیرکل امور حقوقی سازمان امور اراضی
یک نفر صاحب منصب وزارت جهاد کشاورزی با حداقل مقام مدیر کل (این وظیفه در حال حاضر به معاون حفاظت و امور اراضی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری محول شده است)
بر اساس ماده ۳۸ آییننامه اصلاحات ارضی، تصحیح اشتباهات کلیه اسناد اصلاحات ارضی به شورای اصلاحات ارضی محول شده بود که با توجه به حجم بسیار زیاد پروندههای موجود، رسیدگی به پروندهها ممکن نبود. به همین دلیل «لایحه قانونی اضافه نمودن یک تبصره به ماده ۳۸ آییننامه اصلاحات ارضی» در تاریخ ۱۷ آذر ۱۳۵۸ تصویب شد که به موجب آن شورای اصلاحات ارضی میتواند تمام یا بخشی از اختیارات خود را به ۵ نفر از کارمندان واجد شرایط در استان تفویض نماید. در حال حاضر شورای اصلاحات ارضی هر استان در مدیریت امور اراضی آن استان مستقر بوده و به ریاست رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان و با عضویت ۴ نفر از کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان تشکیل میشود. در حال حاضر مدیر امور اراضی استان به عنوان یکی از اعضای ثابت، به عنوان دبیر در شورای یاد شده حضور دارد. جهت جلوگیری از بروز اشتباه در مکاتبات اداری، شورای اصلاحات ارضی مستقر در استان «شورای ۵ نفره اصلاحات ارضی استان» و شورای اصلاحات ارضی مستقر در سازمان امور اراضی، «شورای اصلاحات ارضی مرکز» و به ندرت «شورای عالی اصلاحات ارضی» نامیده میشود.
به کتاب صلاحیت و احکام راجع به آن - در امور مدنی و جزائی ، به اهتمام یدالله بازگیر ، انتشارات فردوسی، چاپ اول ، چاپ گیتی - ۸۰ هم میتونید مراجعه بفرمایید .
پاسخ:
سلامٌ علیکم .با توجه به ملاحظهی چهارم، که در متن اصلی نوشتم، یعنی عدم پاسخگویی به سؤالات تمرینی و امتحانی، از پاسخگویی معذورم. از جنابعالی عذرخواهی میکنم .
پاسخ:
خیر. فقط منابع رو بخونید. توی خونه تست بزنید. پول، خرج نکنید الکی.
پاسخ:
سلام علیکم.20 درصد از نمرهی آزمون کارشناسی ارشد رو معدل میسازه. ولی دلیلی برای ناامیدی نیست. تلاش کنید. به چیزی که کاری در موردش نمیتونید بکنید فکر نکنید. آینده، روشن است إن شاء الله .
پاسخ:
- و علیکم السلام مونده نباشید. ممنونم از جنابعالی. بر جنابعالی هم مبارک.
- خواهش میکنم .
- با هم بخونید.
- هر روز یکی دو ساعت برای هر کدوم بذارید.
- توی تجربیات آقای زالی که در وبلاگ هست نوشته شده که دوره باید به چ شکلی باشه. مطالعه بفرمایید اگر باز ابهامی بود در خدمتم .
- دقیقاً اطلاع ندارم متأسفانه.
- سال به سال بسته به سختی و آسونی سؤالات فرق میکنه.
- خیر. بجای جزوه و فایل های صوتی، کتب اصلی رو بخونید که منبع هستن. وقت گذاشتن روی جزوه، اتلاف وقت هست .
- روش خوبی نیست به نظرم.
- خواهش میکنم.
- ممنونم از جنابعالی . جنابعالی هم به همچنین .
پاسخ:
سلام علیکم عاقبت جنابعالی به خیر.منظور، حق مراجعه به دادگستری هست برای درخواست رسیدگی به یک اختلاف خاص. کسی که در زمینه ی یک اختلاف، حق دعواش به معنای اخص، زائل میشه ینی حق مراجعه به دادگستری برای مطالبهی رسیدگی به اون دعوا رو نداره دیگه.
پاسخ:
سلام علیکم.متأسفانه در این زمینه کتاب خاصی رو خودم سراغ ندارم اما میتونید از تجارب نفرات برتر که توی وبلاگ هست استفاده بفرمایید.
پاسخ:
- سلام علیکم.
- عاقبت جنابعالی به خیر.
- متأسفانه خیر. ولی فکر کنم توی تجارب آقای بهنامی رتبهی دوم آزمون کارشناسی ارشد، که توی همین وبلاگ هست منبعی معرفی کردن ایشون.
- برای دوره کردن فقط یا مطالعهی اصلی به منظور فهمیدن، منظورتون هست؟
پاسخ:
- سلام علیکم. عاقبت جنابعالی به خیر.
- در خدمت جنابعالی هستم.
- طبیعی هست که با یک دست نمیشه دو هندوانه برداشت، البته اونطور که جنابعالی فرمودید باید عرض کنم چهار هندوانه، چون اونطور که از فرمایشات جنابعالی برمیاد میخاید در چهار جبهه بجنگید. تدوین مقاله برای دکتری، مطالعه برای دکتری، وکالت و پایان نامه. به نظر من امکانش نیست و ممکنه خدای نکرده، زبونم لال توی هر چهار جبهه شکست بخورید. برنامهتون رو متمرکز بفرمایید بر اولویتهاتون.
- اگر قبلاً کتب منبع اساتید بزرگ رو نخوندید الان باید بخونید. توی وبلاگ، قسمت آزمونهای حقوقی، منابع مد نظر خودمو نوشتم. در صورت تمایل، مراجعه بفرمایید.
- خیییییییییییییییییییییلی از شرکت کنندگان سیاهی لشکر هستن و توی برنامهها و مطالعاتشون ضعفهای جدی وجود داره. عدم موفقیت اونا نباید جنابعالی رو از تلاش باز بداره. با تلاش شبانه روزی هیچ هدفی دور از دسترس نیست.
- اگر باز سؤالی داشتید در خدمت جنابعالی هستم.
پاسخ:
شخص و شخصیت همه جا به یک معنی به کار نمیرود بلکه در رشتههای مختلف علمی دارای معانی متفاوت است. در اصطلاح حقوقی شخص، موجودی است که دارای حق و تکلیف است. شخصیت از نظر حقوقی عبارت است از وصف و شایستگی شخص برای اینکه طرف و صاحب حق و تکلیف باشد قانونگذار تعیین میکند که چه موجوداتی صاحب حق و تکلیف و دارای شخصیت هستند.
وضعیت، صفاتی هستن در شخصیت اشخاص، که مقنن با توجه به اون صفات، اهلیت اشخاص رو معین میکنه. مثلاً جنون، صفت یا وضعیتی است در یک شخص، که باعث میشه مقنن، مجموعه ای از احکام رو برای شخص مجنون مقرر کنه که ما در حقوق به این مجموعه ای از احکام، میگیم اهلیت. یا مثلاً تبعهی خارجی بودن، صفتی است برای یک شخص، که باعث میشه مقنن، مجموعه ای از احکام رو برای فرد تبعهی خارجی مقرر کنه و به اصطلاح، میزان اهلیت او رو مشخص کنه.
پاسخ:
پس زبان هم مطالعه بفرمایید.
پاسخ:
سلام علیکم. وقتی برای زبان نیست.
پاسخ:
- و علیکم السلام ، مونده نباشید.
- چون مطالب بیشتری رو پوشش داده، ضمناً قوانین جدیدی که بعد از رحلت آقای دکتر کاتوزیان تصویب شده، طبیعتاً در کتاب آقای دکتر کاتوزیان نیست ولی در کتاب آقای صفایی و رحیمی هست، از جمله قانون جدید التصویب مجازات اسلامی و قانون بیمه اجباری مصوب 1395.
- همون کتاب رو مطالعه بفرمایید.
پاسخ:
سلام علیکم. خیر، کتابی نداریم که همهٔ دروس رو در یک جا جمع کرده باشه متأسفانه. کتابها مختلف و متعدد هستن. ضمناً هم باید مطالب و منابع اصلی رو مطالعه بفرمایید، صرفاً تست زدن، مشکلی رو از جنابعالی حل نمیکنه.موفقیت، راه میانبر نداره. فراموش نفرمائید.
سلام استاد.یک سوال حقوق یک استاد عضو هیئت علمی چقدر است؟ چگونه میشود عضو هیئت علمی شد؟ ممنون.