خاطرهها (20) : اصطلاحات کاربردی در زبان انگلیسی (IDIOM) (شمارهی 1)
این مطلب نخستین بار در در دوشنبه دوازدهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 2:3 با شمارهی پست 32 از طریق وبلاگ قبلی من در بلاگفا منتشر شده بود. اگر تمایل به دیدن کامنتها و پاسخهایی دارید که بازدیدکنندگان وبلاگ و من ، ذیل این مطلب در بلاگفا نوشته بودیم اینجا را ببینید.
با یاری خدا از این پس بنای من بر این است اصطلاحات کاربردی در زبان انگلیسی را به شما معرفی کنم.
در فواصل زمانی کوتاه مدت - و در ایام تعطیل به صورت روزانه - این قسمت آپدیت خواهد شد.
ویژگی اصطلاحات (IDIOM) این است که معنای تک تک کلمات، معمولاً همان چیزی نیست که معنای جمله را میسازد، و شما با دانستن معنای کلمات هم، قادر به ترجمهی دقیق جمله نخواهید بود.
امیدوارم این بخش وبلاگ تأثیر مثبتی در انگیزهی شما برای یادگیری بیشتر زبان انگلیسی داشته باشد، چون همین تفاوت معنی بین کلمات و معنای جمله و فعالیت ذهن برای یافتن ارتباط بین این دو از جذابیتهای یادگیری زبان است.
سعی کنید با ترتیب دادن دفتر و طبقهبندی موضوعی و دورهکردن مداوم، آنها را به خاطر بسپارید؛ چون برای بدست آوردن معنای آنها از طریق مراجعهی لغت به لغت به دیکشنری باید مرارت زیادی بکشید. مرارتی که معمولاً به نتیجهی مطلوب هم منتهی نمیشود.
از این پس در قسمت مطالب مربوط به آموزش زبان انگلیسی عمومی (غیر حقوقی) که از این لینک در بخش طبقهبندی موضوعی هم قابل دسترسی است ، میتوانید در صورت تمایل ، مطالب مربوط به این موضوع را پیگیری نمایید.
شایان ذکر است عمدتاً این اصطلاحات از اینترنت جمعآوری میشود.
برای شروع:
1)
The name rings a bell but i can't put a face to him
زنگ زدن، حلقه RING
زنگ BELL
گذاشتن PUT
صورت FACE
معنای کلمه به کلمه: آن نام، زنگ را میزند اما من نمیتوانم صورتی بر او بگذارم!
معنای اصطلاحی: اسمش آشناست اما قیافش یادم نیست
2)
.Mind your own job! That's none of your business
ذهن، اعتنا کردن به(در اینجا معنای دوم) Mind
معنای کلمه به کلمه: به کار خود اعتنا کن. آن تجارت تو نیست!
معنای اصطلاحی: به کارت برس! به تو مربوط نیست.
3)
."Don't be "hard on yourself
معنای کلمه به کلمه: بر خودت سخت نباش!
معنای اصطلاحی: آنقدر به خودت سخت نگیر.
4)حدس بزنید:
.Birds of a feather flock together
معنای جملهی فوق و نیز معنای جملهی مذکور در تصویر زیر را در قسمت اظهار نظر مربوط به همین بخش حدس بزنید.
مثال:
Look at there!,those two idiots are walking with each other again.Well,not a surprise!, birds of a feather flock together!
تصویر 1)حدس بزنید:
5)
.The grass is always greener on the other side of the fence
علف، چریدن، چراندن grass
حصار، فنس fence
معنای کلمه به کلمه: علف، همیشه سبزتر است آنطرف حصار!
معنای اصطلاحی: مرغ همسایه غازه.
6)
.Sorry, I was miles away
معنای کلمه به کلمه: متأسفم، من مایلها دورتر بودم!
معنای اصطلاحی:ببخشید، حواسم جای دیگری بود.
7)
.Shape up or ship out
تغییر کردن/دادن :shape up
ترک کردن :ship out
معنای کلمه به کلمه: تغییر کن یا ترک کن.
معنای اصطلاحی: یا رفتارت رو درست کن یا به سلامت.
8)
I should know the 'ins and outs' of it.
معنای کلمه به کلمه: من باید داخلها و بیرونهای آن را بدانم!
معنای اصطلاحی: من باید از 'زیر و بم' آن مطلع شوم.
یا
من باید از 'زیر و بم' آن سر در بیاورم.
Example: I don’t really know all the ins and outs of the matter.
9)
I took you for your brother.
معنای کلمه به کلمه: من گرفتم شما را برای برادرتان!
معنای اصطلاحی: من شما را با برادرتان اشتباه گرفتم.
10)
He is a big shot.
shot عکس، گلوله
معنای کلمه به کلمه: او عکس بزرگی است!
معنای اصطلاحی:او آدم کله گنده ای است.
(informal) someone who has a lot of power or influence in a company or an area of business : His father’s a big shot and he thinks he is, too.
تصویر 3) حدس بزنید:
- چهارشنبه ۱ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۵ ب.ظ