در محضر قرآن(92) : یکی از زیباترین و جامعترین آیات در معرفی پروردگار
دوشنبه مهر ۶ ۱۳۹۴، ۱۱:۱۸ ب.ظ
- اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لَا نَوْمٌ ۚ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ ۗ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ ۖ وَ لَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ ۖ وَ لَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
- خدائی بجز الله وجود ندارد و او زندهی پایدار (و جهان هستی را) نگهدار است . او را نه چرتی و نه خوابی فرا نمیگیرد (و همواره بیدار است و سستی و رخوت بدو راه ندارد) . از آنِ او است آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است (و در ملک کائنات, او را انبازی نیست) . کیست آن که در پیشگاه او میانجیگری کند مگر با اجازهی او؟ میداند آنچه را که در پیش روی مردمان است و آنچه را که در پشت سر آنان است (و مطّلع بر گذشته و حال و آینده, و آگاه بر بود و نبود جهان است و اصلاً همهی زمانها و مکانها در پیشگاه علم او یکسان است . مردمان) چیزی از علم او را فراچنگ نمیآورند جز آن مقداری را که وی بخواهد . (علم و دانش محدود دیگران, پرتوی از علم بیپایان و بیکران او است) . فرماندهی و فرمانروائی او آسمانها و زمین را دربر گرفته است, و نگاهداری آن دو (برای او گران نیست و) وی را درمانده نمیسازد و او بلندمرتبه و سترگ است .
- [[«حَیّ»: زنده جاوید و باقی پایدار . «قَیُّوم»: نگهدار جهان و گرداننده امور آن . (الْحَیُّ) و (الْقَیُّومُ): صفت یا بدل, و یا خبر مبتدای محذوف میباشد . «سِنَةٌ»: چرت . از ماده (وسن) . «مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ»: آنچه در پیش روی آنان است که امور مربوط به این جهان است . «مَا خَلْفَهُمْ»: آنچه در پشت سر آنان است که امور مربوط به آن جهان یعنی آخرت است . «لا یُحِیطُونَ»: احاطه نمیکنند . فراچنگ نمیآورند . «کُرْسِیُّ»: تخت سلطنت . عرش . در اینجا مراد علم و عظمت و قدرت خدا است . «لا یَؤُودُهُ»: او را درمانده و ناتوان نمیسازد و بر او سنگینی نمیکند . از ماده (أود) . ]]
- سورهی بقرة : 255.
- این آیه ، آیهی منتخب از صفحهی 42 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
- دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۱۸ ب.ظ
وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِّن نَّبِیٍّ إِلاَّ أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ
و در هیچ شهرى پیامبرى نفرستادیم مگر آنکه مردمش را به سختى و رنج دچار کردیم تا مگر به زارى درآیند
we sent no prophet to a village but seized its inhabitants with misfortune and adversity in order that they might be humble in supplication.
اعراف. 94