اصطلاحات کاربردی در زبان انگلیسی (IDIOM) (شمارهی 5)
پنجشنبه آبان ۱۴ ۱۳۹۴، ۰۱:۳۷ ب.ظ
شیوههای مختلف بیان درد در قسمتهای گوناگون بدن :
لغات جدید در این تصویر :
stuffy
(اتاق یا هوا و غیره) خفه، دم کرده
(بینى یا سینوسها) گرفته، بسته
ملامت انگیز، خسته کننده، کسل کننده، بىروح
the stuffy air of that dungeon
هواى خفه آن دخمه
the child's nose is stuffy and he has a fever
بینى کودک گرفته است و تب دارد.
a stuffy newspaper
روزنامهى خشک و کسل کننده
cramp
گرفتگى عضله (در اثر خستگى یا سرما و غیره)، چنگه
(جمع) قولنج (کولنج)، تنگین، (دستگاه گوارش) پیچ زدن
گرفتگى (یا قولنج و غیره) ایجاد کردن، گرفته شدن
a painful cramp in the left leg
گرفتگى دردناک عضلات پاى چپ
his fingers were cramped for lack of movement
- پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۳۷ ب.ظ