خاطرهها (45) : ب مناسبت اول ماه صفر (قسمت دوم) - در حسرت آمدن خونخواه حسین(علیهالسلام)
این مطلب نخستین بار در چهارشنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۲ ساعت 9:44 با شمارهی پست 182 از طریق وبلاگ قبلی من در بلاگفا منتشر شده بود.
بازدیدکنندهی محترمی که با نام " شبزندهداران " خود را معرفی مینمایند، به مناسبت اول ماه صفر (ورود کاروان اهل بیت امام حسین(ع) همراه سر مبارک ایشان به شام و دمشق(سال 61قمری)، این اشعار زیبا را به وبلاگ هدیه کردهاند؛ از ایشان بسیار ممنونم.
آخر ثمر آل پیمبر ز در آید :: یکروز اگر مانده به عالم خبر آید
با سوز دل فاطمی اش فاطمه گوید :: کی منتقم خون حسین از سفر آید
ما سوز دل خویش به وقت سحر آریم :: چون رایحۀ فاطمیاَت در سحر آید
ای عطر گل یاس تمنّای تو سهل است :: بر خاک قدمهای تو عاشق به سر آید
در راه رسیدن به تو ای یوسف زهرا :: این خون دل ماست که از چشم تر آید
این اشک بصر نیست که از دیده روان است :: از درد غریبیِ تو خونِ جگر آید
ای منتقم آل علی کعبه مهیّاست :: بردار ز رخ پرده که با تو ظفر آید
داریم امید تو امید دل ارباب :: دانیم که هجران تو آخر بسر آید
این مژده فقط سهم دل منتظران است :: آید خبر ای اهل ولا منتَظَر آید
یک کرب و بلا با تو بیاَرزد به همه عمر :: بازآ که سپاهت به رکاب تو در آید
زخم دل هجران زدگان را تو شفایی :: درد غم بی نسخۀ ما را تو دوایی
عالم همه جا پر شده از تیرگی محض :: ما گمشدگانیم و تو مصباح هدایی
مگذار که با ما همه عالم بستیزند :: ما با همه گفتیم که تو صاحب مایی
سوگند به تنهایی تنهای مدینه! :: تنها تو فقط منتقم خون خدایی
تو وارث بازوی علمدار حسینی :: تو پاسخ فریاد تمام شهدایی
با خون دل و اشک روان هر شب جمعه :: با مادر خود فاطمه در کرببلایی
ای کاش که یک لحظه به چشم همه عالم :: ز آن گوشۀ شش گوشه به ما رخ بنمایی
ما پیش تو بودیم ولی حیف نبودیم :: تو در دل مایی و ندانیم کجایی
گفتم دعایی کنم بهر ظهورت :: دیدم تو دعایی تو دعایی تو دعایی
میثم همه گوش است که از خویش بگویی :: کعبه همه چشم است که در کعبه درآیی
- جمعه ۲۲ آبان ۱۳۹۴، ۰۶:۴۳ ق.ظ
یک نفر مانده از این قوم که بر می گردد
(سید حمیدرضا برقعی)