خاطرات تدریس {11} : قانون مال کیه ؟
چرا همراه داشتن قانون در کلاس ، اجباری شد ؟
توی حقوق ، استناد ب قانون و آشنا شدن با متن قانون و حتا نحوهی قرائت مواد قانونی ، نقش عمده و اساسیای داره ، قبلترها وخت تدریس با این مشکل بزرگ مواجه میشدم ک وختی توی درس ب مادهی خاصی استناد میکنم و از بچهها میخواستم اون ماده رو بخونن تا واسشون توضیحش بدم خیلیا اصن قانون همراشون نبود ، بضی جلسات حتا مجبور میشدم تبلتم رو بدم ب یه نفر از بچهها تا از روی اون بخونه !!!! این تازه اول ماجرا بود ، چون بقیهی دانشجوا قانون همراشون نبود وختی مادهی قانونی قرائت میشد بقیه فک میکردن این بازهی زمانی قرائت مواد ، جزو اوقات استراحتشون هست ، ب بیرون از پنجره خیره میشدن ، با موبایلشون ور میرفتن با بغل دستیشون حرف میزدن ووو اصن یه وضی !!! در بهترین حالت ، عقب موندگیشون توی جزوهای ک لحظات قبل نوشته بودن رو جبران میکردن ! ب هر حال اون هدف من ک آشنایی با مواد قانون و استناد ب قانون بود برآورده نمیشد ! هر چی هم بهشون میگفتم آقا خانوم قانون بیارید با خودتون ، قانون ، هویت شماست ، قانون ، شناسنامهی شماست ، قانون ، همه چیز یه دانشجوی حقوقه ب خرجشون نمیرفت ک نمیرفت ، حتا بضیا یه نگاه عاقل اندر سفیه هم بهم مینداختن ک یارو گیر آورده ما رو ها !!!!!
اینهمه سرتونو درد آوردم ک بگم بنا بر همین دلائل بود ک از ترم جاری قانونی گذاشتم مبنی بر اینکه اگه دانشجویان ، قانون همراشون نباشه منفی میگیرن !!! هر جلسه یه منفی !! همه رو هم توی خوندن مواد قانونی شرکت میدم تا با قرائت قانون آشنا بشن و روشون وا شه جلوی جمع !!! الان راضیم ، دیگه وختی یه دانشجو قانون میخونه بقیه ب امور متفرقه مشغول نیستن و سرشون توی قانونه !!! این موردم یکی از اون مواردی بود ک بهم ثابت کرد هر قانونی تا اخلاقیِ صرف باشه اجرا نمیشه و تا ضمانتاجرای قانونی - ینی منفی !!! - در کار نباشه ، رعایتی هم در کار نخواهد بود !!! با نگاه سنگین کردن و اخم کردن و گفتن جملاتی از این قبیل ک « انتظارم از شما بیشتر از اینا بود » و این قبیل موارد هم آب از آب تکون نمیخوره ک نمیخوره !!!
حالا اما خاطره ....
توی یکی از کلاسا اسم یکی از دانشجوا رو آوردم ک فلانی فلان ماده رو بخونه ، دیدم قانون نداره ، دست ب منفی!!! شدم ، و یه دفه در کمال بهت و حیرت دیدم دانشجوی مربوطه میگه استاد این قانونی ک دست اینه مال منه !!!! و اشاره کرد ب نفر بغل دستیش !!! حیرتم وختی افزون شد ک نفر بغل دستی هم بعد از چند ثانیه مبهوت موندن و اینور اونور نگا کردن ، قضیه رو ب کلی منکر شد و گفت من قانون خودم دستمه !!!! دانشجوی مربوطه البته گوشش بدهکار بغل دستیش نبود و مدام اصرار میکرد ک این قانون منه ک دست بغل دستیمه !!!! مونده بودم چی کنم !!! از یه طرف بی واکنشی من و رد شدن من از کنار این قضیه بدون منفی زدن این خطر رو داشت ک از فردا توی اون کلاس ، هر کسی وختی قانون همراش نیست اشاره کنه ب قانون نفرِ بغل دستیش و بگه این کتاب قانون ، مال منه و انتظار هم داشته باشه چون من یه بار منفی نزدم همیشه باید منفی نزنم و ب این نحو باب دور زدن قانون باز بشه ، اگرم میخواستم واکنش نشون بدم مهم این بود ک باید واسه کی منفی میذاشتم ؟ موقعیت سختی بود خلاصه !!! شما بودید چکار میکردید ؟
بعد از چن ثانیه ، تصمیم خودمو گرفتم ! ب اون دانشجویی ک قانون دستش نبود گفتم هر کسی باید قانونش پیش خودش باشه ، اگه قانون رو دادی دست نفر بغل دستیت ک منفی نخوره ، حالام پای فداکاریای ک کردی واستا و منفی رو نوش جون کن ، اگرم همینطوری الکی دادیش دست نفر بغل دستیت ک اشتباه کردی و باید منفی بخوری ، ب هر حال حق با کسی هست ک الان قانون دستشه !!!
خوف نوشت : موقعیت خوفناکی بود از این جهت ک قطعن یکیشون داشت توی روز روشن خلاف واقع میگفت !!! و با توجه ب حساسیت آیندهی شغلی حقوق ... هیچی بگذریم !!!!
- جمعه ۱۳ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۶ ق.ظ