یک نکتهی کنکوری !
جدیدن وختی تشیف میبرید داروخونه و میخاید دارویی بگیرید و نسخهتون توی دفترچهی بیمه نوشته شده حتتتتتمن از اون نسخه پیچ باید بپرسید با بیمه ارزونتر میفته یا بی بیمه ؟!!!!!!
چرا بپرسید؟ چون توی بضی از داروها یه سری حق و حقوق فنی هست که به دفترچه بیمه تعلق میگیره و شما باید بپردازید در حالیکه اگه همون دارو رو آزاد حساب کنه واستون لازم نیس اون حقوق رو بپردازید !!!!!!!!!! در نتیجه دارو بی دفترچهی بیمه، ارزونتر میشه از دارو با دفترچهی بیمه !!!! الان یه نسخهای فامیل ما گرفته 7000 تومن با دفترچه، بعدن متوجه شده همون نسخه رو اگه بی دفترچه میگرفت میشد 5000 تومن !!!!!
نتیجهی اخلاقی : کُلن همه چیمون به همه چیمون میاد !!!!! این از دانشجوامون که هنو چار هفته مونده ب امتحانا میخا جیم بزنن برن، اینم از داروخانههامون !!!! چی گفتم اصن !!! ربطی به هم نداشتن ولی خب گیر کرده بود توی گلوم باید میگفتم !!!!
- جمعه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۳:۲۰ ب.ظ
بارها و بارها اتفاق افتاده که رفتم داروخونه دارو بگیرم بعد وقتی قیمتش رو بهم میگه با تعجب و دهانی باز! میپرسم مگه با دفترچه حساب نکردید؟؟؟؟ اونم با حالت تمسخر و نیشخندی میگه: چرا !!!!
این ادارات بیمه هم دلشون خوشه خدایی!!!! یا افراد دل خوش رو گیر اوردن!!! از این دو حالت خارج نیست! من خیلی وقته به این نتیجه رسیدم! یه بار رفته بودم یکی از ادارات بیمه برای انجام کاری، خانومی نشسته بود اونجا که حالا با طرز ظاهرش کاری ندارم، داشتم براش توضیح میدادم که کارم چیه و چکار باید برام انجام بده که وسط حرفام مث .... از روی صندلی بلند شد و رفت !!!!! بعد چند دقیقه برگشت با یه لیوان چای !!!!!!!!!!!! با لحن تندی بهش گفتم: خانوم محترم متوجه ی عرایض بنده شدید ان شا الله؟؟؟ گفت: نه! یه بار دیگه بگو بینم چی میخوای!!!! منم رفتم سراغ رئیسش که چند صندلی اونور تر بود بهش گفتم: شما اول کارمندانتون رو سیر کنید لطفن بعد بذاریدشون پشت میز که کار مردم رو راه بندازن!!! رئیس هم داشت حرفی رو که بهش زدم توی ذهنش حلاجی میکرد که از اداره اومدم بیرون در حالی که افسوس میخوردم اول به حال خودم که کارم افتاده به این افراد که ذره ای از سواد، آداب معاشرت و کار و... حالیشون نیست و بعد هم به جامعه که به این افراد بها میدن که اینجوری خودشون رو بالا بگیرن!!!!
حالا که بحث بیمه افتاد، افتادم یاد این خاطره! من کلن از بیمه خاطره زیاد دارم!!!! البته همشون خاطرات تلخی از سر و کله زدن با افراد بی سواد و نا شایست هست!!!!
نتیجه ی اخلاقیتون منو کشته!!!! ولی خدایی ظلمه ها !!! ما 8 خرداد امتحاناتمون شروع میشه اونوقت تا 28 ام رفتیم دانشگاه :((