عیدای همگیتون مبارک عزیزانم.
رمضان نوشت: امسال دَمِ غروب آخرین روز ماه مبارک رمضان، حال عجیبی داشتم، روزهها طولانی بود، من گرچه بیشتر روزا خونه بودم و فعالیت بدنی خاصی نداشتم اما این چند روز آخر همش سَرَم درد میگرفت دَمِ اذون، حالا نمیخام بگم شق القمر کردم روزه گرفتم، اولاً پدر بزرگ نود و دو سالهم روزه رو کامل گرفت امسال و ثانیاً میدونم روزهی من و امثال من چیزی جز تشنگی و گرسنگی نیست، اما به هر حال، توی دل ما آدمای گناهکار و رو سیاه هم بضی وختا غوغایی به پا میشه، همین دَمِ غروبی داشتم با خودم فکر میکردم امسال هم ماه رمضان چ زود رفت و ما بی بهره و نصیب، وارد شدیم و بی بهره و نصیب داریم خارج میشیم ازش، خدا رو شکر که توفیق داد و همین گرسنگی و تشنگی لااقل نصیبمون شد و مث بعضیا نبودیم که میگن ما گرسنهمون میشه و تاب تحمل تشنگی رو نداریم پس روزه هم نمیگیریم، حداقل سرِ این سفره بودیم این ماه، گرچه به دلیل گناهکاری خودمون توفیق نشد از برکات این ماه به طور کامل استفاده کنیم.
عید نوشت: عید رو بهتون تبریک میگم و برای خودتون و خانوادههای محترمتون، آرزوی سلامتی و موفقیت و عاقبت به خیری دارم.
- چهارشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۳۶ ق.ظ