آدم همون بمونه خونه، سنگینتر نیس ب نظر شما؟
امروز یا بهتره بگم امشب، خیر سرمون خواستیم پس از مدتها با خانوادهای از اقوام شام رو بریم پارک صرف کنیم، چشمتون روز بد نبینه، اولاً که از زور پشه چپونده بودیم خودمون رو توی لباسامون و سعی میکردیم کوچکترین عضوی از بدنمون بیرون نباشه، لامصب از روی شلوار و پیرهن هم نیششون رو فرو میکردن توی بدن آدم!! انقد اینا شرور بودن!!!! از این پشه پا درازا که مث پشههای آنوفل ناقل بیماری مالاریا هستن!!!
بعد از آدمهایی بگم ک توی پارک بودن، فک میکنید واسه فراری دادن پشهها از چ راهی استفاده میکردن؟ اگه فک میکنید از توری یا پشه بند یا همچین چیزایی استفاده میکردن سخخخت در اشتباه هستید، از دود!!!! بله درست میبینید مث آدمای عصر حجر از دود استفاده میکردن!!! ینی وسط پارک، توی چمنا!!!! نه توی پیادهرویی چیزی، همون توی چمن! جایی که خانوادههای متعددی نشسته بودن یه سری خس و خاشاک میآوردن، آتیش میزدن، بعد آتیش رو خفه میکردن که فقط دود کنه بعد در فاصله یک متریِ همون دود غلیظ و خفه کننده مینشستن و با خیال راحت غذا میخوردن و تعریف میکردن از خاطراتشون!!!! بعد فقط یه خونواده هم نبود که از این ابزار فجیع استفاده میکرد، اون منطقهای که ما نشسته بودیم دو خونواده این کار رو میکردن، ما که حدوداً ده متری با اونا فاصله داشتیم رسماً داشتیم خفه میشدیم، اونا خودشون عین خیالشان نبود انگار، اصلاً کوچکترین ارزشی برای حق و حقوق بقیهای که اونجا نشسته بودن قائل نبودن، هیچم به این موضوع فک نمیکردن که اگه قرار باشه هر خانوادهای توی چمنِ پارک و بدون منقل حتا، آتیش روشن کنه و گُله گُله چمن رو بسوزونه چی ب روز پارک میاد!!!! بعضیا خیلی بیفکر و نادون هستن واقعا، اصن انقد حرص خوردم که اون شام شد کوفتم، بعدم شامو که خوردیم هنوز چای نخورده پیشنهاد دادم برگردیم خونه و توی آرامش خونه بشینیم میوه و چای رو بخوریم و تلویزیون نگا کنیم! بقیه هم قبول کردن و برگشتیم، ینی فک کنم رفتن و برگشتنمون یک ساعت هم نشد!
نظر نوشت: البته نیک، آگاه هستم که انسان نباید از یه ماجرای کوچیک و مقطعی، نتائج بزرگ و کلی بگیره، اما حتی صرف نظر از ماجرای امشب، نظر شخصیم اینه و امشبم باز بهم ثابت شد که آدم اگه میخاد اعصابش آروم باشه و تا حد ممکن از زندگیش لذت ببره باید تا جایی که میتونه از تجمعات انسانی دوری کنه و خو بگیره به عزلت و انزوا و با کتاب و سایر سرگرمیهای تک نفره از خودش و زندگیش لذت ببره، وختی آدم میره داخل مردم اننننننقد کار غیر منطقی میبینه، اننننقد تجاوز میشه به حقوقش که از بیرون رفتن پشیمون میشه و باید با اعصاب ناراحت برگرده خونه!!! خو این چ کاریه، آدم از همون اول بمونه خونه و بیرون نره، سنگینتر نیست؟ این البته فقط نظر شخص منه و اصراری هم ندارم به بقیه بقبولونم ک نظر درست همینه.
نتیجهی اخلاقی:
دلا خو کن به تنهایی که از تَن ها بلا خیزد :: سعادت آن کسی دارد که از تَن ها بپرهیزد
- شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۵۰ ق.ظ