حجاب با طعم گیلاس!
مسأله حجاب در کشور ما داستان غریبی دارد؛ از اوج سخت گیری های اوایل انقلاب گرفته تا ساپورت پوشی های اخیر. ساپورت هایی که اگر پیرزن در گور خفته بر تن کند٬ پسر بچه ی نابالغ را بالغ و فلج مادرزادی را قهرمان دوی سرعت می کند.
موضوع نوشتار بنده بد حجابی نیست؛ روی سخنم با محجبههاست.
در برهه ای از وا نفسای فرهنگی به قصد بهبود وضعیت پوشش تصمیم گرفتند حجابِ بانوانِ محجبه را به روز رسانی کنند!
مُدکردن چادرهای عجیب و غریب؛ روسری ها و شال هایِ رنگارنگ؛ ساق دست هایِ لاکچری و کفش و کتانی های جیغ رنگ و همه نمایان از زیر چادر٬ کاری با حجاب سنتی کرد که رضاخان باید یک لِنگ در هوا نزد این طراحان لُنگ بیاندازد. در عمل بد حجاب ها بد حجاب تر شدند و برخی از خوش حجاب ها٬ خوشگل حجاب شدند!
تا دیروزِ فرهنگی، انسان جرات نمی کرد به خانم های محجبه حتی نگاه حلال کند؛ اما کار به جایی رسیده است وقتی انسان از دویست متری برخی از چادری های به روز شده را با روسری صورتی و ساق دست های زرزری و کفش های قرمز مخملی می بیند، دو چشم که دارد هیچ، چهار تای دیگر قرض می کند تا ببیند این الهه ی زیبایی کیست!
آنچه اتفاق افتاد، جذب حداقلیِ بدحجاب ها به پوشش های جدید و دفع حداکثری محجبه هایِ سنتی به سمت حجاب های من درآری! بود.
حجاب فقط پوشاندن پوست و مو از نامحرم نیست؛ تَبَرُّج (دلبری نکردن) عنصر محوری حجاب است. اگر دختری سرتاپای اش را ایزوگام کند؛ ولی به سبکِ دلبرم دلبر در کوچه و خیابان گام بر دارد٬ این بد حجابی است نه حجاب اسلامی.
مطلب، نوشتهی من نیست، اما با مُفاد اون موافقم!
- پنجشنبه ۲ آذر ۱۳۹۶، ۰۳:۲۳ ب.ظ