جنگ را بردیم، صلح را نبازیم!!!
الف:
با سقوط واپسین سنگرهای داعش در سوریه و عراق، بیمبالغه میتوان گفت اکنون توان نظامی ایران به جایی رسیده که علاوه بر کشورمان در بخش بزرگی از منطقه خاورمیانه نیز امنیت ایجاد کند. خدا را صدهزاربار شکر. اما چرا در حوزههای دیگر اینقدر نه فقط از دنیا که از منطقه و حتی از گذشته خودمان جا ماندهایم. امثال شهیدحججیها و سردارسلیمانیهای فرهنگ، سیاست، دانش، کارآفرینی و... کجایند؟
ب:
مگر جز این است که هیچ قدرت نظامی مستدام نمیماند مگر با لشگری ورزیده و انبوه از معلمان، مهندسان، پزشکان، هنرمندان، بازرگانان و... دیگران، پشتیبانی شود؟ سوریه و عراق بماند، در خود ایران این لشگر فرهیختگان مومن و میهندوست و پرتلاش و فداکار و عاشقپیشه ولو به استعداد یک گردان کجا است؟
ج:
جنگ بالکان و حمایت نظامیان کشورمان از مسلمانان بوسنی و هرزگوین را به یاد بیاوریم. یا اشغال افغانستان و حضور تعیینکننده سپاهیان ایرانی از مجاهدان افغان در برابر ارتش سُرخ. و نیز کمکهای بیدریغمان از گروههای فلسطینی. سرنوشت آنهمه مجاهدت و ایثار چه شد؟ آیا همینکه جنگ تمام شد، اثری دیگر از ایران و ایرانی در آن جوامع باقی ماند؟ در سوریه و عراق و لبنان پساداعش نیز همان نخواهد شد؟ یا که نه احیانا راه برای کالاهای مرغوب ایرانی باز میشود و مدارس و دانشکدههای سطح بالا به زبان فارسی و رفت و آمدهای مستمر میان نخبگان و هنرمندان و ورزشکاران و جهانگردان و...؟
د:
۴۶سال از اعلام بیانیه الجزایر میان ایران و عراق میگذرد. و ۳۷سال از پارهشدن و فسخ یکجانبه آن از سوی صدام حسین. و ۲۹سال از پذیرش آتشبس میان دو کشور. روابط دوکشور آنقدر حسنه است که امسال دوونیمملیون ایرانی در ایام اربعین به عراق سفر کردند. در روی دیگر سکّه اما آیا میدانید مطابق موازین حقوقبینالملل هنوز هیچ پیمان آشتی میان طرفین امضا نشده و دوکشور در شرایط نهجنگ و نهصلح به سر میبرند؟ آیا میدانید هنوز تکلیف میلهها و خطوط مرزی که در ایام جنگ از سوی طرف عراقی جابهجاشده مشخص نیست؟ آیا میدانید در فقد جانشینی برای بیانیه الجزایر و مطابق عهدنامه ارزروم، دولت عراق قانونا هرلحظه که بخواهد میتواند راه را بر کشتیهای ایرانی در اروندرود ببندد؟ در شرایطی که نظامیان کشورمان در عراق از جان میگذارند چرا سیاستمدارانمان نتوانستند پیمان صلح با آنها امضا کنند؟ مطالبه هزارملیارد دلار خسارات ناشی از تجاوز عراق به ایران بر مبنای قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت پیشکش، وقتی نخستوزیران شیعه و محتاج به حمایت کشورمان چون مالکی و عبادی نخواستند حق ایران را در شناسایی خطالقعر اروند به عنوان مرز دو کشور به رسمیت شناخته یا از مناطق مرزی محل مناقشه خارج شوند، انتظار داریم از فردای استقرار نظم و اقتدار در عراق و خروج پاسداران نیروی قدس، برای مطالبات ما تره خُرد کنند؟
ه:
لازم نبود مستقیما در ۸سال دفاع مقدس حضور داشته باشی تا بدانی بدترین کشور غربی که به صدام کمک میکرد فرانسه بود. از موشکهای اگزوسه تا هواپیماهای سوپراتاندارد از توپخانه پیشرفته تا سلاح شیمیایی از حمایت جانانه دیپلماتیک تا پناه دادن به اعضای سازمان مجاهدین خلق. و راستش اصلا لازم نیست در صنایع ایران کارهای باشی که تنها کشوری که در همه این سالها با ایرانخودرو و سایپا یعنی هردوقطب ماشینسازی کشور قرارداد و بازار انحصاری دارد باز همین فرانسه است! شوخی تلخی است؟ تلخترش نکنیم با پشتپا گرفتن از صنعتگران و بازرگانان هموطن و جاخالیدادن در عراق و سوریه و لبنان و جابازکردن برای بازار و صنایع و کالاهای اصلیترین حامیان داعش و قاتلان عزیزترین فرزندان کشورمان، یعنی قطر و ترکیه و عربستان.
ز:
هرچقدر هم که از وضعیت فرهنگی کشورمان گلایه کنیم، باز شکی در این نیست که متوسط سطح آموزش و پرورش در ایران از متوسط سطح همه مدارس کشورهای منطقه خصوصا در سوریه و عراق و افغانستان و لبنان بسیار بالاتر است. تولیدات صداوسیمایمان خصوصا در مقابل تلوزیون ترکیه گرچه وضع اسفباری دارد اما دستکم کیفیت سینمایمان جهانی است. در حوزه جهانگردی خدماتمان گرچه نازل است اما جذابیتهای تاریخی و طبیعیمان کمنظیر است. خدمات درمانی در ایران در سطحی بالا و خصوصا برای خارجیانی که ارز را به ریال تبدیل میکنند مفت تمام میشود.... اینها و دهها مورد مشابه آیا دقیقا همان حوزههایی نیستند که اگر فرماندهان و سردار سلیمانیهای خود را بیابند، میتوانند و باید پا در پشت پای نظامیانمان نهاده و برای حفظ دستاوردهایی که چه دشوار به دست آمده و چه آسان از دست میروند، سنگر بزنند؟
مطلب، نوشتهی من نیست ، اما با بسیاری از قسمتاش موافقم. نویسنده مطلب، حسین دهباشی، پژوهشگر تاریخ شفاهی ایران است.
- شنبه ۴ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۲۷ ب.ظ