خاطرات تدریس {54} : تأسف برای حضور در کلاس!
جمعه دی ۸ ۱۳۹۶، ۱۱:۱۴ ق.ظ
برای اولین بار در ترم، بعد از پایان آخرین جلسه، بهم مراجعه کرد که بعد از کلاس، ازم سؤال بپرسه، تعجب کرده بودم، برام جالب بود که چی میخاد بپرسه. فرمود استاد هر جلسهٔ سه ساعته در هر روز چند غیبت حساب میشه عرض کردم یه جلسه و نیم. فرمود ینی دو جلسه حساب نمیشه؟ عرض کردم خیر! بعد در حالی که چهرهش پر شده بود از یه حسرت و اندوه عمییییق، فرمود ینی من امروز اگر غیبت میکردم حذف نمیشدم؟ عرض کردم اگر ظرفیت غیبت داشتید لابد خیر! حذف نمیشدید!!!! هیچی دیگه در حالیکه بسیار احساس تأسف میکرد که اون روز چرا تشریف آورده بود کلاس، علیرغم اینکه میتونست غیبت کنه، از من جدا شد و رفت!!! عمممممق اندوهش توی راه رفتنش مشخص بود!!!
نتیجهی اخلاقی :
درس معلم ار بود زمزمهی محبتی :: جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را
- جمعه ۸ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۱۴ ق.ظ