رنج و لذت!
اونوخ یکی از ویژگیهای اخلاقی من اینه که وختی از چیزی خوشم میاد و به وجدم میاره، حتتتتتتتتمن دوس دارم این وجد و شور رو با دیگران به اشتراک بذارم، ینی لذتی که از خود اون چیز میبرم چند برابر میشه وختی وجد دیگران رو میبینم.
شاید نصف بیشتر مطالب وبلاگ و کانال تلگرامی برای این نوشته میشه که چیزی منو به وجد میاره و من میخام اون حس رو با بقیه مشترک بشم.
بعد، طرف مقابلشم هست، ینی وختی چیزی رو خییییییلی دوس دارم و ازش لذت میبرم اگر به هرررررر دلیلی نشه به دیگران معرفیش کنم و فقط برای خودم نگهش دارم خییییییلی اذیت میشم که فقط خودم لذت بردم و مجبورم این لذت بردن رو مکتوم و مخفی نگه دارم توی دلم. مث آدمی میشم که چیزی توی شکمش منفجر شده و مجبوره خودشو سالم و معمولی نگه داره و وانمود کنه هیچ اتفاق خاصی نیفتاده. یه همچین آدمی هستم من.
اونوخ یکی از دلایلی که باعث میشه تصمیم بگیرم که عامل لذت خودم رو مخفی کنم، سوءبرداشتهایی هست که ممکنه دیگران بکنن. مثلاً فرض کنید کسی که خیلی هم آدمِ همچین، علیهالسلامی نیست یا تفکرات سیاسی نادرستی داره، یه سخنرانی کرده یا اثر هنریای به وجود آورده که واقعاً برجسته هست، مشکل جامعهی بدبین ما اینه که اگر شما اینو معرفی کنید، کسی به اونچیزی که معرفی کردید کاری نداره و شما رو وصل میکنن به تفکرات سیاسی یا اخلاقی اون آدم، میگن معرفی کردن این یک اثر، به معنای اینه که داره همهی شخصیت اون یکنفر رو تأیید میکنه، به اصطلاح به ما قال، کاری ندارن و گیر میدن به مَن قال. این باعث میشه در خیلی از موارد اون شاهکارها رو معرفی نکنم چون مطمئنم که چنین عواقب و برداشتهایی رو به دنبال خودش داره. اینو گفتم که در جریان باشین که در چنین مورادی خیلی بابت مخفی نگه داشتن اون اثر زجر میکشم!
الانم گفتم اگه نمیتونم شما رو در لذت یک اثر شریک کنم، لااقل دخیلتون کنم در رنج ناشی از مخفی کردن یک اثر!!!
- سه شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۱۱ ب.ظ