عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

من سیدنوراله شاهرخی، عضو هیأت علمی دانشگاه لرستان، دکترای حقوق خصوصی دوره‌ی روزانه‌ دانشگاه علامه طباطبایی تهران (رتبه‌ی 13 آزمون دکتری)، کارشناسی ارشد حقوق خصوصی از همان دانشگاه (رتبه‌ی 21 آزمون ارشد)، پذیرفته شده‌ی نهایی آزمون قضاوت و وکیل پایه یک دادگستری هستم.

تحصیلات ابتدایی تا متوسطه خود را در شهر خرم‌آباد گذراندم، در دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم‌آباد مشغول به تحصیل شده و با معدل 19.35 و به‌عنوان نفر برگزیده‌ی ورودی فارغ‌التحصیل شدم. در آزمون کارشناسی ارشد با رتبه‌ی 21 در دانشگاه علامه طباطبایی تهران (دوره‌ی روزانه بدون سهمیه) پذیرفته شده و با معدل 19.08 و به عنوان نفر اول ورودی فارغ‌التحصیل شدم. در این مقطع نمره‌ی رساله اینجانب نمره‌ی 20 (تحت راهنمایی شادروان حضرت استاد آقای دکتر کوروش کاویانی و مشاورت حضرت استاد آقای دکتر حبیب الله رحیمی) بود.

پس از گذراندن خدمت مقدس سربازی و اخذ پروانه وکالت دادگستری، با رتبه‌ی 13 در آزمون دکتری (دوره‌ی روزانه بدون سهمیه) پذیرفته شده و در دانشگاه علامه طباطبایی تهران مشغول به تحصیل شدم. در این مقطع تحصیلی نیز تز دکترای خود را تحت راهنمایی حضرت استاد آقای دکتر حبیب الله رحیمی و مشاورت حضرت استاد آقای دکتر ایرج بابایی با نمره‌ی 19 دفاع نموده و فارغ‌التحصیل شدم. از این رساله تا کنون مقالات علمی پژوهشی متعددی (در زمان نگارش این متن چهار مقاله) استخراج و به جامعه‌ی علمی کشور عرضه شده است، مقالات متعدد دیگری نیز بر همین مبنا در دست تألیف است که در آینده ارائه خواهد شد.

از سال 1391 شروع به تدریس در دانشگاه کردم و از آن زمان تا کنون بصورت پیوسته در دانشگاه‌های متعددی نظیر دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه آیت الله بروجردی، دانشگاه لرستان، دانشگاه ملایر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم‌آباد و بروجرد افتخار همکاری داشته‌ام. در نگارش و داوری رساله‌های کارشناسی ارشد متعددی هم به‌عنوان مشاور و داور همکاری داشته‌ام.

هم اکنون به عنوان عضو هیأت علمی گروه حقوق دانشگاه لرستان در کسوت معلمی، افتخار خدمت به جوانان این سرزمین را دارم.

***
***
در خصوص انتشار مجدد مطالب این وبلاگ در جاهای دیگر لطفاً قبل از انتشار ، موضوع را با من در میان بگذارید و آدرس سایت یا مجله‌ای که قرار است مطلب در آن منتشر شود را برایم بفرستید؛ (نقل مطالب، بدون کسب اجازه‌ی قبلی ممنوع است!)

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

ماندگارترین لحظه‌ی جام جهانی 2018

سه شنبه تیر ۵ ۱۳۹۷، ۱۱:۲۱ ق.ظ

بدون تردید، این به‌یادماندنی‌ترین تصویر برای من از جام جهانی 2018 بود. خدا میدونه چ تصاویری از جلوی چشمش عبور کرد توی این لحظه که بعد از گرفتن پنالتیِ رونالدو - برترین فوتبالیست حال حاضر جهان - توپ رو گرفت و اون رو در آغوش کشید، روی توپ افتاد طوری که انگار عزیزترین کَسِش رو در آغوش کشیده و چشماش رو بست، ....مث یه رستاخیز بود، یه لحظه‌ی نزدیک به مرگ، چشمانش رو به هم فشرد، مث وقتی که آدمِ محتضر داره نفسای آخرشو میکشه و آماده‌س که وارد یه دنیای جدید بشه، همونقد عمیق و همونقد تنها... فارغ از اون همه هیاهو و صدای اطراف و آدما، فقط تو هستی و جانی (توپی) که تنگ در آغوشش کشیدی و خلائی به گستره‌ی ابدیت در پیش رو... این تصویر، چند لحظه هممون رو از آشفتگی اون بازی و جام جهانی خارج کرد و مات و مبهوت صفحه‌ی تلویزیون شدیم...شریک اون آدم، آماده‌ی مرگ شدیم، اِستاده (ایستاده) بر کرانه‌ی ابدیت...


تصویر رو از کانال خبرآنلاین گرفتم، فردا نگن ماهواره داره! 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • سه شنبه ۵ تیر ۱۳۹۷، ۱۱:۲۱ ق.ظ
  • دکتر سیدنوراله شاهرخی

نظرات  (۹)

  1. سلام استاد
  2. وقتتون بخیر 
  3. گاها ب وبلاگتون سر. میزنم و پستاتونو میبینم و میخونم این پستو ک خوندم اخرش تامل برانگیزه از چ جهت ؟! ازین جهت ک گیرم شما ماهواره دارین عاخه به من چه یا به اون چه ؟! اصن به کسی  چه ربطی داره استاد! زندگی شخصی خودمونه چرا انقد سرک میکشیم تو زندگی اینو اون ؟!!!!
  4. شما ک قاعده اقدامو از برید چرا اون آرم شبکه رو کات نکردین ؟!!! ک بحث آرم ماهواره وسط نیاد !! 
  5. من هیچ وقت ب. شما بی احترامی نکردم الانم بی احترامی نمیکنم و امیدوارم ک ناراحت نشده باشین 🙏 ولی استاد. این حرفایی ک شما میزنین در. حد. شخصی مث خود. شما ک هم وکیل هستین هم دکتری حقوق و هم استاددانشگاه ، نیست ب خدا
پاسخ:
  1. و علیکم السلام. 
  2. عاقبت جنابعالی به خیر.
  3. به نظر من ماهواره داشتن اثرات سوء اخلاقی و مذهبی داره که بعینه در جامعه قابل مشاهده هست و اگر من ماهواره داشته باشم، حق دیگران هست که بدونن و من رو منع کنن.
  4. متأسفانه در اون زمان خاص که این مطلب رو نوشتم، وقت این کار رو نداشتم. 
  5. بزرگوارید. از تذکر دلسوزانه جنابعالی ممنونم ولی متأسفانه باهاش موافق نیستم و چنین احساسی ندارم. 
سلام. بله خودم نوشتم. همین الان که این متن رو می نویسم ، برنامه ی ویژه جام جهانی در همین مورد هست. من یک بار دیگه تلاش و ستایش بازیکنای ایران رو ستایش می کنم ، و ممنونم از هرکسی که در هر نقطه ای از این دنیا قلبش برای ایران می تپه، و افتخار آفرینی می کنه ، درست مثل تمام فرهیختگان و دانشمندان زن و مردی که جای جای این کره ی خاکی و در دورترین نقاط دنیا این کار رو انجام می دن.  اما شاید مهم ترین دلیلی که باعث شد متن بالا رو به این شکل گلایه مند بنویسم ، بر می گرده به سالیان خییییییییلی قبل ، موقعی که کفشای فوتبالیم رو بالای سرم می ذاشتم تا صبح به عشق بازی با اونا از خواب بیدار بشم ، نونهالی و نوجوانی و اوایل دوره ی جوونی خودم رو سالیان سال با فوتبال دیدن و فوتبال بازی کردن تو سالنا و زمینای فوتبال گذروندم ، چقدر شور و شوق داشتیم ، با پسرای فامیل خیلی پیگیر بودیم و اون موقع این فضای مجازی و کانال و این حجم از اطلاعات نبود ، دلمون خوش بود به چند عدد عکس کوچیک از فوتبالیست های مشهور دنیا ، اخبار ورزشی ای که فقط یه بار در طول روز پخش می شد ،  و بعضا پوستری که با کلی ذوق ، می خریدیم از بازار و روی دیوار نصب می شد و تا مدت ها همونجا خودنمایی می کرد.  سالای اول ورودم به دانشگاه بود ، که بزرگ تر شده بودیم و بیش تر می فهمیدیم از فوتبال و دنیای خارجی اون ، چقدر ذوق می کردیم که ایران به جام جهانی رفته ، هر روز صبح روزنامه ها رو می خریدیم و پیگیر اخبار می شدیم ، دست به دعا می بردیم که فلان بازیکن خدا کنه که مصدومیتش بر طرف شه برسه به بازیا ، فلان بازی چی می شه ، فلان تاکتیک چکار می تونه بکنه و ده ها و صدها بحث و ابطال وقت گرانبهایی که پای فوتبال گذاشتیم و دست آخر هر جا قرار بود افتخار آفرینی ای اتفاق بیفته یا غروری به ما داده بشه ، بچه ها سر بزنگاه ما که هیچ ، گل ملت رو مایوس و دل زده می کردند  ،  و این تا مدت ها ادامه داشت ، و بعد از اون دوباره به عشق میهن و ایران پیگیر می شدیم و داستان همون داستان بود و هیچ اتفاق خارق العاده ای رخ نمی داد. فهمیده بودیم که ما همین هستیم در این همین حد نه بیش تر ، و ما اشتباهی خیلی از وقت و انگیزه و تلاش خودمون رو برای فوتبال ، اونم تو این مملکت گذاشتیم. ای کاش اون همه وقت صرف درس و دانش و لااقل مسایل دیگه ای می شد . نه فوتبالی که هرچند وقت یه بار اخبار شرم آوری هم از قهرمانای پوشالیش در روزنامه ها و موبایلای مردم درز می کرد. هرچند ما تو کشورمون ، حتی یه زمین تمرینی استاندارد در حد بین المللی نداریم ، اما این در مورد تمام ورزش ها صدق می کنه و به مراتب بدتر برای اونا ، حتی وضعیت سالنای کشتی ما که من خودم 8 سال مهمون اونا بودم ، و می بینید که چه دلاورایی رو تو دنیا داریم مثل حسن یزدانی ، یا هادی ساعی که 2 طلای المپیک داره ! و ده ها قهرمان مظلوم دیگه...  به هر حال ، من عملکرد بیرانوند خودمون و وحید امیری پر تلاش رو تحسین و تمجید می کنم ، و  بیش تر از همه چیز به  دلیل  طی کردن مسیر مشکلی که داشتند و  سادگیشون  و  به خاطر فطرت پاک و حجب و حیایی که دارند. 
همچنین نبوغ و تلاش و عشقی که عادل خان دارن ، اما یه حسی بهم می گه ایشون اصلا دوست نداره مردم نسبت به برنامه و فوتبال کشورش ناامید بشن ، چون به هر حال ایشون هم از این طریق داره برنامه ی زندگیش رو می گذرونه و خود ایشون هم مثل اینکه سردبیر یکی از روزنامه هایی هست که تو   دکه های روزنامه فروشی ما   که بیش تر از تعداد انگشتان دو دست روزنامه ی ورزشی دارند و عکس فوتبال در اغلب روز ها تصویر نخست اوناست. معمولا موجود هست.   بعد از بازی  و صعود ژاپن ایشون اومده و می گه : چه بازی ننگینی از ژاپن!   به قول خودش قشنگ حسادت از کاریزماش می بارید ! کشوری که با تلاشش ، حساب خودش رو از تمام دنیا جدا کرده و سامورایی ها به جرات می شه گفت ، کشور فرازمینی ای رو شکل دادند 

به هر حال ، شاید این کامنتای من زیاد ربطی به پست شما که با اون موافقم ،  نداشت ، اما دوست داشتم این مطالب رو هم با شما در میون بذارم. ببخشید اگر طولانی و خسته کننده شدند.

پاسخ:
اختیار دارید، هر دو کامنتتون رو با دقت خوندم و ممنونم از جنابعالی که زحمت کشیدید و این متون رو به رشته‌ی نگارش درآوردید. فوتبال به دلیل پیچیدگی‌هایی که داره و به دلیل جمعی بودنش و به دلیل غیر قابل پیش بینی بودنش، از خیلی از رشته‌هایی مثل کشتی - که من عاشقانه دوسش دارم و از تماشا کردنش لذت میبرم - و حتی والیبال سرتر هست. توی مطلبی که توی کانال تلگرامی از استاد مردیها منتشر کردم، به زیبایی، نشون داده شده که چرا فوتبال اینهمه دوستدار داره.
ممنونم از جنابعالی و براتون آرزوی موفقیت دارم. 
وااااااااای آره راست میگین !!!!!
بعد اینکه دکمه ارسال رو زدم حس کردم چیزی که نوشتم یه جوریه ، نمیدونم چرا این جمله کامل یادم نمیمونه همیشه یه جاشو اشتباه میگم :)
جدای از تمام مطالب این پست
عاشق کامنت اونی هستم که خودشو سه نقطه (...) معرفی کرده
یعنی واقعا خسته نباشی دلاور ، زنده باشی پهلوان !!!!
عاشق هوششم که دست شرلوک هلمز فقید رو از پشت بسته !!!!!!
پاسخ:
من اصن مات و مبهوت موندم همین طور. . . گفتم شاید ماهواره دارم خودم نمیدونم.... اون نقل قوله هم اصلش اینه:
خسته نباشی دلاور، خدا قوت پهلوان! 
اگه ماهواره ندارید،از کجا میدونید که همچین عکسایی از ماهواره نشون داده میشه؟؟
پاسخ:
سلامٌ علیکم. خسته نباشید واقعاً. الان مثلاً مچ‌گیری فرمودید به خیال شریف خودتون؟ آرم کانال اون بالای تصویر، وقتی مال شبکه‌های تلویزیونی جمهوری اسلامی نباشه، ینی مال ماهواره هست خب. 
دیدن پیشرفت آدمایی مثل بیرانوند امید به پویا بودن عدالت در جامعه رو برای من زنده می‌کنه،اینکه هنوز هم میشه باور داشت که آدما باهم برابرند و هرکسی با توجه به لیاقتش و استعداد و تلاشش پیشرفت می‌کنه و به بالاترین جایگاه ها میرسه ،اینکه عملکرد تیم ملی الان چرا آنقدر خوب شده ی دلیلش به نظرم اینکه تیم از آدمایی تشکیل شده که حقشون بوده که اینجا باشن  ،در واقع اگه هرج و مرج نداشته باشیم تو همه‌ی زمینه ها میتونیم بهترین باشیم ،مگه رونالدو کی بوده هنگام تولدش از بقیه آدما خونش رنگین تر بوده که به اینجا رسیده نه فقط لایق این جاییه ک هست و زمینه ام براش فراهم شد اینکه پنالتی رونالدو رو گرفتن که البته بسیار ارزشمند هم بود  انقد دور از ذهن بود برامون ناراحت کنندست  اگه تیم مام برای پذیرش اعضاش اونایی رو که لایق هستن بپذیره مام میتونیم به هر هدفی برسیم میتونیم بهترین باشیم .
پاسخ:
سلامٌ علیکم. با جنابعالی موافق هستم. ممنونم از جنابعالی. 

ملت همیشه جو گیر! 

دیشب تیم ملی فوتبال ایران در برابر تیم ملی پرتغال با نتیجه ی یک بر یک متوقف شد و در نهایت با یک برد ؛ و یک باخت و یک مساوی از گردونه ی مسابقات و جام جهانی حذف گردید. تمام ملت دیشب را تا صبح  در خیابان ها به جشن و پایکوبی پرداختند و ااز نمایش تیم ملی علیرغم بدون نتیجه بودن ، ، خوشحال و سرمست بودند! چراکه این بار برخلاف ادوار گذشته ، به یُمن گل به خودی بازیکن مراکش ، حداقل یک برد در شروع بازی ها برایمان ثبت شده بود. اما سوالی که ذهن را درگیر می کند ، اینکه آیا ما واقعا به نتیجه ی دلخواه و مورد نظر دست پیدا کردیم؟ آیا تمام دلارها  و هزینه هایی که برای تیم ملی فوتبال صرف و هزینه شد به نتیجه ای منتج گردید؟ آیا ااگر این همه تبلیغ و هزینه و توجه روی سایر رشته های ورزشی گذاشته شود نتیجه ی آان ها هم همانند فوتبال خواهد شد؟ که بر خلاف ادوار گذشته که با 2 باخت و یک تساوی به کار خود پایان می دادند و راهی کشور می شدند ، این بار با یک باخت کم تر به کار خود پاایان داده ایم ؟ آیا رشته هاایی مانند کشتی و والیبال که در سالیان اخیر بزرگ ترین تیم های دنیا را هم مغلوب خود می کند ، با این همه افتخار آفرینی شایسته هزینه و توجه بیش تری نیستند ؟ پس چرا تاکید و توجه نسبت به فوتبال در کشور ما تا این حد جدی و با حمایت انجام می شود ؟ آیا اهداف سیاسی ای در کار است؟ از کودکان خردسال کوچه و خیابان گرفته تا کهنسالان شب و روز را با اخبار و تبلیغات فوتبالی ااز تلویزیون و ساایر رسانه ها دنبال می کنند ، چنان که گویی کشور هیچ مشکل دیگری نداارد و تمام سرنوشت کشور به این رشته و تیمی که همیشه در بزنگاه ها مایوس مان می کند ، گره خورده ااست!  آن هم براای کشوری باا پیشینه ی شعر و ادب و فرهنگ و موسیقی با تمایلات شدید مذهبی ، جای شگفتی بسیار دارد.

به راستی اگر فوتبال ما ، در سطح کشورهایی همچون برزیل ، آرژانتین ، آلمان و اسپاانیا ، با آن همه افتخار فوتبالی می بود، چه اتفاقی براای ملت ما می افتاد ؟! شاید همگی در کنار کسب و کار و شغل خود ، یک عدد توپ فوتبال هم وسط سقف حجره یا اتااق اداره شان آویزان می کردند!!!

برگردیم به بازی دیشب ، اتفاقاتی که در پایان بازی دیشب رخ داد و اشک هایی که ریخته می شد ، برخلاف بسیاری از مردم ، ناخودآگاه ذهن مرا به سمت جنگ تحمیلی برد ، که گویی باازیکنان ما در میدان جنگ ، خاک کشور سرزمین را به دشمن واگذار کرده بودند ، حرکت کریم انصاری فرد هم پس از به ثمر رسانیدن تنهاا گل ایران در این جام که آن هم از روی نقطه ی پنالتی و به یُمن وجود فناوری وی ای آر گرفته شد ، که دوان دوان خود راا به زمین خودی رساند ، و سجده کنان بوسه ای بر زمین چمن خودی زد ، شاهدی بود بر این قضیه ، که ایرانیان فوتبال را به مثابه ی نبردی خونین و حیثیتی که در تاریخ ماندگار خواهد شد می دیدند ، در حالیکه می داانیم این روزها ، این تفکر مطرود و اصطلاحااتی همچون ورزش برای صلح ، فوتبال علیه دشمن ( تالیف عادل خان فردوسی پور) و فوتبال براای همبستگی انسانی ، نه رقابت نژاد پرستانه و مروج دشمنی ، همگی به این مهم اذعان دارند که فوتبال و به طور کلی ورزش ، شایسته و بایسته است که در خدمت صلح و دوستی میان ملت ها باشد. حرکتی که بدون شک بهترین صحنه بازی و بهتر بگویم پس از بازی برای من بود ، صححنه ای بود که مدافع پرتغالی بازیکن تیم ما یعنی مرتضی پور علی گنجی را که چیزی نمانده بود که  به عمد بهترین ستاره تیم شان را از بازی دیشب و مرحله ی یک هشتم نیز محروم کند و شاید هم کار آن ها راا در همان باازی دیشبی تمام می کرد ! در آغوش گرفته و به او دلداری می داد. بر خلاف امید ابراهیمی که فنی از فنون کشتی کج را روی ستاره تیم شان انجاام دااد! به راستی ااگر آن ها این حرکت را انجام داده بودن ، واکنش ما چه بود؟
من تلاش بازیکنان ایران را ستایش می کنم ، و دربازه بانی فوق العاده ی بیرانوندو بازی خوب امیری. اما درگیری حین بازی را نه ، حرکت تماشاچیان بی فرهنگی که تا صبح هتل بازیکنان پرتغال را روی سرشان گذاشته بودن را نه بی اخلاقی برخی بازیکنان و بی احترامی سیل عظیمی از مردم مان را نه،  و فحاشی ها و بی احترامی های زیادی که در صفحات شخصی خواهر و مادر رونالدو و همچنین خود او صورت گرفت ، باعث خجالت و شرمندگی من شد . بله، ما ملت جوگیری هستیم همانگونه که در سال 59 با حمله به سفاارت ایلالات متحده و گروگاانگیری بی سابقه مان در تاریخ برای همیشه ثبت شدیم ! و کماکان ، در حال پس دادن تاوان آن هستیم. در بازی دیشب مطمئنا ، استرس و اهمیتی که باازی برای ما داشت برای پرتغالی ها ندااشت ، در حالیکه آن ها نیز امکان حذف شدن از جام راا علیرغم خوب بودنشان داشتند ! و این بر میگردد به همان احساسی بودن و جوگیر بودنمان. در بازی باا مراکش هم در حال مباارزه ای فراتر از ورزش بودیم ، ! تیمی که به نظر من شایستگی صعود به عنواان تیم اول گروه را داشت ، چون فقط فوتبال بازی می کرد و سیستمی تدافعی نداشت ، به عنوان تیم آخر گروه حذف شد! اما بسیار آبرومندانه و با نمایشی زیبا ... چیزی کاملا بر خلاف عملکرد ما. ارزش دانش فنی و حرفه ای بودن سرمربی تیم ملی را به هیچ وجه زیر سوال نمی برم و صلاحیت آن را نیز ندارم ، ولی واقعیت این بود ، که تیم ما به جز نبردی فراتر از فوتبال و سیستمی کاملا تدافعی ، چندین برابر دویدن بازیکنان که در بازی آخر خستگی آن ها نیز مشهود بود ، و در نهایت شستشوی مغزی ای که روی آن ها انجام گرفته بود ؛ که گویی این ، آخرین راه زنده ماندن در این دنیا برای شماست ، چیز دیگری نداشت. شاید تاا حدودی قابل تحسین باشد ، ولی دنیای حرفه ای فراتر از این هاست...

در یکی از گروه ها کشوری به نام ایسلند وجود دارد که گمان می کنم ، کل جمعیت آن در حدود 350/000 هزار نفر باشد ، خودتان حساب کنید که چند برابر کم تر از  جمعیت کشور ما ! و مقابل آرژانتین تا مرز پیروزی هم رفتند و با مهار یک پنالتی هم از بازیکن محبوب صهیونیست ها ، هنوز هم شانسی برای صعود داارند. که البته سابقا در مسابقات جام ملت های اروپا شایستگی خود را نشان داده اند . این سواال تکراری باز هم ناخودآگاه به ذهن خطور می کند ، که با این همه هزینه و تبلیغات و توجه ، فوتبال ئر کشور ماا چه دستاوردی و افتخاری داشته است ، جایگاه آن در دنیا کجاست ؟ آیا اگر این همه هزینه و توجه و تبلیغ برای نخبگان و دانشجویان و فرهنگیان و حوزه های آموزشی و حتی سایر رشته ای ورزشی صرف می شد ، شاهد نتیجه و دستاوردهای متفاوت تر و موثر تری نبودیم ؟ 

بازیکنانی که سالیان سال بازی کرده و بیش تر زندگی خودشان را در زمین فوتبال گذرانده اند ، و هنوز هم نمی توانند موقعیت تک به تکی را باا یک ضربه ی بغل پا به ثمر برسانند ، اکنون می توانند با خیال راحت با ماشین های میلیاردی و اهدایی خود از شیوخ عرب ، دست در دست دوستان و زیبارویان ، در پاساژها و کشورهای همسایه به خوشگذرانی بپردازند
پاسخ:
سلامٌ علیکم. این متن رو خودتون نوشتید؟ 
سلام استاد. ی قضیه ناراحت کننده داماد یکی ازدوستانم در بازی دیشب سکته کرد وبه رحمت خدارفت من کلا ازحرص خوردن اینکه کاش اون توپ گل می شدواینطوری می شدواونطوری نمی شدیادم رفت 
پاسخ:
سلامٌ علیکم. خدایش بیامرزد. 
عالی بود بیرانوند
و عالی بود متن شما
پاسخ:
سلامٌ علیکم. ممنونم از جنابعالی.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">