خاطرات تدریس 93 - عافیتسوزی در ترجمه!
اول - مترجمین
برای تقویت زبان انگلیسی، متن یه کتاب ترجمه نشدهی حقوق قراردادها رو دادم به دانشجوهای مقطعی بالاتر از کارشناسی:-| که هر کسی هفتهای یه صفحه ازش ترجمه کنه، چرا کتاب ترجمه نشده دادم؟ طبیعیه خب چون خواستم نرن از روی کتابهای موجود در بازار ترجمه کنن برام بیارن، خواستم خودشون زحمت بکشن و زبانشون قوی بشه که به درد مقطع دکتراشون بخوره، حالا بماند که چققققققدر با من چونه زدن که هفتهای یه صفحه زیاده و باید چیزی در حدود هفتهای یه پاراگراف باشه :-/ خودشونم مقر و معترف هستن که بسیاری ازشون زبان انگلیسیشون در حد زیر صفر هست، حالا اینا به کنار.
بعد میبینم یکیشون توی مباحثی که سر کلاس با هم داشتیم برگشته میگه استاد همهی دانشجویان کلاس به این باور راسخ رسیدن که شما ما رو وادار میکنید این کتاب رو ترجمه کنیم بعدم میخاید این ترجمه رو به اسم خودتون روانهی بازار کتاب کنید (آیکن ده هزار تا علامت تعجب !!!!!!!!!!!!!!!!!!!) خششششششکم زد اصن. منم برگشتم در کمال صراحت گفتم من اعتبار علمی خودم و اسم خودم رو خرج نمیکنم پای ترجمههای شما. اونم ترجمههایی که خودتون دارید میگید زیر صفره! اگر یه زمانی من یه کتابی به این اسم ترجمه کردم شما برید توی دادگاه طرح دعوا کنید. باز میبینم یکیشون نه گذاشت اینور نه گذاشت اونور میگه ما که خبردار نمیشیم شما از ترجمههای ما استفاده کردید یا نه!!!! گفتم نه که ماشاالله حرفهایِ ترجمه هستید فقط منتظرم شما ترجمه کنید من از اونور کتاب بدم بیرون با ترجمههای شما!!!!
ینی میخام بگم معلم برخی وختا از روی دلسوزیِ خودش و برای تقویت بنیهی علمی دانشجویانش تکلیفی میده به دانشجویان، اونوخ دانشجویان محترم در کمااااااااال بی انصافی، چه فکرایی که پیش خودشون نمیکنن.
دوم - عافیتسوزی
یکی از دانشجویان محترم که تازه هفتهی دوم هست در خدمتش هستم سر کلاس گفت برام سؤال بوده که این عافیت سوزی ینی چی؟ با این تکلیفایی که اَزَمون خواستی دیگه دقیقاً میدونم ینی چی!
یه مسابقهی حقوقی دانشگاهی هم توی دانشگاه داره انجام میشه، یکی از گروهها هست اسم گروه رو گذاشته عافیتسوزان :-| ینی میخام بگم این اسم هم کم کم داره جای خودشو وا میکنه!
- چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۷، ۱۲:۰۲ ق.ظ