رکوردی شکستناپذیر
شنبه آذر ۳ ۱۳۹۷، ۱۲:۵۹ ق.ظ
امشب که شب شنبه هست خواستم از خونه برم بیرون تا یه دستگاه خودپرداز، کاری داشتم. اومدم توی ایوون خونه دوچرخه(1) رو بردارم برم بیرون، دیدم دوچرخه نیست. اصصصلن یادم نبود دوچرخه رو جایی بیرون گذاشته باشم. زنگ زدم خونهی یکی دو تا از آشناها گفتن حروم سیه! دوچرخهای اینجا نیست. تقریباً داشتم مطمئن میشدم که در خونه باز مونده و یکی اومده دوچرخه رو برده و رفته. در مغازههای نزدیک خونه رَم رفتم گفتم شاید جا مونده باشه نبود.
در آخرین اقدام از روی ناامیدی سمت مقابل مغازهها رَم نگاه کردم دیدم بععععله دوچرخهم در حالی که قفله به یه میلهی علامت راهنمایی و رانندگی و افتاده کف خیابون و بارون داره حسسسابی خیسش میکنه اونجاست!
بگید از کی اونجا بوده؟ دوشنبه شب هفتهی گذشته :-( شبی که فرداش میخواستم بیام بروجرد، رفتم پولی که از محکومٌعلیه وصول کرده بودم رو انتقال بدم به حساب یکی از مُوَکّلا. اونوخ دو سه تا خودپرداز دور و بر خونه رو با دوچرخه رفتم و مشکل داشتن و نشد انتقال بدم. بالاخره جایی رو پیدا کردم و انتقال دادم. هیچی دیگه بعد از انتقال، خییییییلی شیک برگشته بودم خونه پای پیاده و دوچرخه به مدت چهار شبانه روز بیرون خونه مونده بود!!!!!!!!!!!
یه همچین آدم حواسجمعی هستم من!!!! تا حالا دوبار سابقه داشته بود که دوچرخه رو یک شبانه روز یادم بره و بیرون خونه جا بذارم - اینجا شرح اون دوبار رو میتونید بخونید - اما چهار شبانه روز واااااااااااااااقعن نوبر بود دیگه!!!!
1 - من اصولاً فواصل داخل شهر رو با دوچرخه میرم و میام و بعضی وختا که دانشجویان محترم منو سوار دوچرخه میبینن قیافههاشون دیدنی میشه، انگار که با خودشون میگن اگه این شاهرخیه چرا سوار دوچرخهس؟ وکیل مملکت! اگر شاهرخی نیست چرا انقد شبیه شاهرخی هست پس!!!! یه بارَم که یکی از دانشجویان محترم از درس من نمره نگرفته بود منو تهدید کرد به اینکه اگر به من نمره ندی میگم که فلانجا با دوچرخه دیدمت! کور شَم اگر دروغ بگم. این عین کلامشه. انگار که مثلاً فسق و فجور کردم سوار دوچرخه شدم!!! ینی بعضیا انننننقد بی ظرفیت هستن!!!!
- شنبه ۳ آذر ۱۳۹۷، ۱۲:۵۹ ق.ظ