خاطرات تدریس در ایام کرونا "2": پارادوکس
میخام ازش از طریق نرمافزار ادوب کانکت بپرسم. هر چی میگم فلانی میکروفن رو باز کن، باز نمیکنه بزرگوار. اعلام رسمی کردم که خب فلانی چون واکنشی نداره غایب محسوب میشه. دو سه بار که این جمله رو میگم میکروفن باز میشه ولی هنوز راضی نشده صحبت کنه بزرگوار. فقط آیکن میکروفنش نشون میده که ینی کسی اون ور خط هست و ایشون غایب نیست. دو سه دفه میگم فلانی میکروفنت بازه، صحبت کن. صحبت نمیکنه باز. فقط میکروفنش بازه. صدای محیطش رو میشنفم ولی صحبت نمیکنه. باز صداش میزنم. بین صحبتها و صدا زدنای من دراومد گفت استاد اگر دارید حرف میزنید من صداتون رو ندارم. تُن صدام که به طور معمول بالا هست رو باز بالاتر بردم. الان دیگه صدام اونقد بلند هست که بعینه دارم انعکاس صدای خودم که از گوشی او در میاد و از طریق میکروفنش به من میرسه رو میشنفم. یعنی خودم صدای خودم رو از اونور خط دارم میشنفم باز بزرگوار میگه من صداتون رو ندارم :|
بهش میگم اگر صدای منو نداری چطور و از کجا فهمیدی من صدات زدم و میکروفنت رو باز کردی؟ :|||| یه دفه دراومد گفت نه استاد اون موقع صدا رو داشتم الان اما ندارم :-/
میگم اگر صدا نداری چطوری داری جواب حرفای منو میدی:| و در این زمان بود که بزرگوار فهمید سوتی داده. البته بعد فرمود که نه صدا رو دارم ولی خییییلی ضعیفه نمیفهمم چی میگی :-/ حالا من بعینه داشتم صدای خودمو که دیگه شبیه فریاد شده بود از گوشی او میشنیدم! گفتم بزرگوار من دارم انعکاس صدای خودمو میشنفم. چطور شما میگی صدا نیست؟
در اینجا بود که بزرگوار فرمود نرسیدم درس بخونم. گفتم خب از اول همینو بگو!!!
- پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۹، ۱۰:۲۲ ب.ظ