تأملی بر روز کوروش!
کافی است سفری به تخت جمشید داشته باشید. آنجا روایتهایی متقن از وضعیت ایران در 2500 سال پیش خواهید شنید! نمیخواهم درباره درستی یا نادرستی این روایتها قضاوت کنم اما کسانی که با تاریخ سروکار دارند میدانند درباره وقایع دههها و سدههای اخیر که آثار و اسناد فراوانی از آنها بهجا مانده بههیچوجه نمیتوان چنین روایت یکدست و متقنی ارایه داد که در شیراز درباره 2500 سال پیش ارایه میشود. نکته مهم این است که در تخت جمشید یک حکومت آرمانی با دستاوردهایی بزرگ روایت میشود. حکومتی که هم قدرت دارد هم رحمت دارد هم جهانی است هم مردمش در آسایش و رفاه هستند و چهبسا از تمام حکومتهای امروز نیز برتر است. حکومتی که حق هنرمندان را میشناسد، زنان در آن جایگاهی والا هستند، ملتها در سراسر جهان به مردم و پادشاه این کشور احترام میگذارند و ... حکومتی رویایی با دینی بسیار ساده و بدون کوچکترین ضعف. حکومتی که ممکن است هیچگاه با این جزییات بدون نقص واقعیت پیدا نکرده باشد اما همین اطلاعات میتواند در ذهن مخاطبان گسترده با حکومت کنونی مقایسههایی را شکل دهد که جمهوری اسلامی و حتی حکومت دینی را به چالشی بزرگ بکشد.
چرا با وجود آنکه تلاش حکومتی چندانی برای ترویج داریوش و کوروش انجام نگرفته اما این موضوع چنین گسترشی یافته است؟ جالب است که بخشهای مهم این ترویج و حتی هزینههای آن توسط گروههای مردمی و علاقهمند انجام میگیرد. هنگامی این اتفاقها میافتد که مدعیان فرهنگ، غرق سیاست و دعواهای سیاسی هستند و اولویتهایشان جناحی تعیین میشود و دردناکتر اینکه نیروهای مردمی نیز که علاقهمند به رهبری و انقلاب هستند و توانایی تاثیرگذاری فرهنگی دارند در گرداب سیاستزدگی افتادهاند.
مطلب، نوشتهی جعفر شیرعلینیا، مورخ انقلاب اسلامی است.
- جمعه ۵ آبان ۱۳۹۶، ۰۱:۳۳ ق.ظ