خاطرات تدریس قسمت 103 - شاخ هستی یا نه؟
یه سری دانشجوا هستن وختی میخان ثابت کنن خییییییلی باحال و کول و به اصطلاح جوونای دههی نودی شاخ (1) هستن و میخان توی بقیهی دانشجوا سَری توی سَرا دربیارن و به عنوان یه دانشجوی شجاع و از جون گذشته! مورد شناسایی قرار بگیرن، برای وصول به این هدف از راه سر شاخ شدن با معلمینِ خودشون، اقدامات رو شروع میکنن.
البته عموماً این سر شاخ شدن، فقط پشت سر معلم هست و جلوی روی خودِ معلم، اصلاً از این خبرا نیست. مورد دیدم جلوی روی خودم تا فرط اظهار عبودیت، جلو میرفته و پشت سرم هر خزعبلاتی دروغ و راست به هم میبافته که شاخ درمیآورم! هر چند نمونههایی هم مشاهده شده که دانشجو میزنه به سیم آخر و جلوی روی معلم خودش هم برخوردهایی میکنه که جز بیحیایی هیچ اسم دیگهای روش نمیشه گذاشت.
یکی از حربههای این دانشجویان خودْ شاخ پندار!!! اینه که به محض اینکه یه دانشجویی اعتقاد واقعی خودش رو در حمایت از یه معلمی به زبون بیاره فوراً به شدیدترین لحن ممکن بهش حمله میکنن که ای چاپلوس، ای متملق، ای پاچهخوار ای فلان ای بهمان - بجای فلان و بهمان لطفاً الفاظ بیادبانه بذارید - اینا بارزترین نمونهی دیکتاتوری رو علنی میکنن ینی منظورشون اینه که هر کسی مثل من فکر نمیکنه و ابراز میکنه که از فلان استاد متنفر نیست قطططططعاً باید منکوب بشه!
حالا اون روز میبینم توی برگههای نظرخواهی، یکی از دانشجویان، بیچاره یه تعریفی از من کرده بود و منم داشتم اون برگه رو سر کلاس میخوندم. فوری صدای یه دانشجویی رو شنیدم که داره میگه اَه اَه چه چاپلوس!!!! منم که گوشام فوق تیز! هست. متأسفانه یا خوشبختانه شنیدم.
منم گفتم ایشون چاپلوس نیست. شما داری خودت رو لوس میکنی پیش بچهها. وگرنه وقتی کسی توی برگهی نظرخواهی اونم بدون اسم و مشخصات داره نظر خودش رو میگه قاعدتاً هدفش چاپلوسی نیست!
الان که فکر میکنم باید جواب تند و تیزتری میدادم! بدم میاد از این اخلاقْ خیییلی، که فکر میکنن میتونن با کوبیدن معلم، خودشون رو به جایگاهی برسونن بین بچهها و تصور میکنن هر کی بیشتر و غیر منصفانهتر از معلم انتقاد کنه یعنی مثلاً شجاعتر و شاختر هست! در حالی که درستش اینه که اگر انتقادی داری جلوی روی خود معلم بگی و اگر هم میترسی توی نمرهت مؤثر باشه پشت سر معلم، در حد معمولی که همه انتقاد و نفرین و ناله میکنن تو هم بکنی، نه اینکه اگر کسی نظر خودش رو در حمایت از معلم گفت تو بری فضای رعب و وحشت ایجاد کنی و چنگ بذاری توی حلق اون نفر که تو چرا از فلان معلم، متنفر نیستی!
+ یکی از اعضای محترم کانال تلگرام هم هست این چندین مرتبهس شاید مثلاً پنج شش بار، توی یک ماه اخیر، هی میاد یه مطلبی رو شروع میکنه بنویسه تا حد سلام و احترام و اینا میره، بعد پشیمون میشه و پاکش میکنه و دوباره میره تا یکی دو هفتهی دیگه. باز روز از نو روزی از نو. خواستم از همین تریبون بگم، چیزی که میخاید بگید رو بگید. والا من بجای جنابعالی خسته شدم!
- شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷، ۱۱:۱۸ ب.ظ