شمارهی 349 :
81. هم در مواردی که شخص فضول، به اسم مالک ولی بدون اجازه از او مال او را میفروشد معامله فضولی است و امکان تنفیذ آن وجود دارد (مثل معاملهی وکیلی که خارج از حدود اختیار عمل کند) و هم در مواردی که شخص فضول به اسم اینکه مال خود را میفروشد معامله کرده است. (مثل معاملهی دزد و غاصب نسبت به مال دیگران)
82. در موردی که مالک در عین متعلق حق دیگران به زیان آنها تصرف میکند (مثل جایی که کسی که مالش را گرو گذاشته آن را بفروشد یا جایی که مالک، مالی را که با قولنامه تعهد به فروش آن کرده است به شخص دیگری بفروشد) قواعد مربوط به معاملهی فضولی جاری است و از سوی گرو گیرندهی مال یا متعهدٌ له، قابل تنفیذ است.
شمارهی 350 :
83. ممکن است مال کلیای که شخصی طلبکارِ آن است را بهطور فضولی معامله نمود که در این صورت صحت عقد، موکول به تنفیذ طلبکار است. (مثلاینکه شخص فضول، گندمی را که شخصی بر ذمهی دیگری دارد بفروشد یا همان گندمِ کلی را ثمن خرید مالی برای طلبکار قرار دهد).
84. ممکن است شخص فضول، از جانب کسی بهطور کلی فی الذمه مالی را بفروشد یا مالی را بخرد مثلاینکه گندمی را بهصورت کلی بر ذمهی دیگری بفروشد (مثل اینکه شخص فضول به خریدار بگوید حسن تعهد میکند در قبال ده میلیون تومان یک تن گندم بفروشد) یا مالی را بخرد و ثمنِ آن، مال کلیای باشد که اصیل قرار است آن را تحویل دهد (مثل اینکه شخص فضول به فروشنده بگوید ماشین را برای حسن خریدم و پولش را به مبلغ ده میلیون تومان خواهد پرداخت).
85. فرض قبل در جایی بود که بیع برای اصیل بود و مبیع در ملک کسی داخل میشد که ثمن از ملک او خارج شده بود؛ اما در فرضی که بیع برای شخصی و ذمه بر عهدهی دیگری باشد (مثل اینکه شخص فضول به فروشنده بگوید مال را برای حسن خریدم در برابر پولی که بر ذمهی من است یا این مال را برای خود خریدم به پولی که بر ذمهی حسن قرار میگیرد) باید عقد را به نحوی تفسیر کرد که باطل نباشد و ثمن در ملک همان کسی داخل شود که مبیع از ملکش خارج شده.
86. بنابراین مثلاً در جایی که مالی برای غیر خریده میشود تا بهای آن را شخص فضول بپردازد (مثل اینکه شخص فضول به فروشنده بگوید مال را برای حسن خریدم در برابر پولی که بر ذمهی من است) تراضی باید به این شکل تفسیر شود که شخص فضول ثمن را به نمایندگی از اصیل (حسن) میپردازد یا پرداخت ثمن از جانب اصیل را تضمین میکند یا معادل ثمن را به اصیل میبخشد.
87. در جایی که شخص، کلی بر ذمهی خود را میفروشد و در زمان عقد، همهی مصداقهای کلی به دیگران تعلق دارد، معامله، فضولی نیست، چون فروشنده تعهد را بر ذمهی خود میکند و باید فرد کلی را تهیه و از مال خود تسلیم کند.
88. همچنین در جایی که مفاد قرارداد ناظر به تعهد تملک (مالک شدن) عین متعلق به دیگران و پس از آن تملیک به خریدار باشد معامله، فضولی نیست زیرا در این مورد هم معامله به مال دیگران انجام نشده است، فروشنده متعهد است ابتدا آن عین را تملک و سپس به خریدار تملیک کند.
- ۳ نظر
- جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۴۷ ق.ظ