غیر قابل باور ؛ اما بااااور کنید واقعی !
برادره رفته خونهی خواهره گفته اومدم مادرم رو وردارم ببرم خونهی خودمون ، ی مدتی هم پیش ما باشه ، خواهره گفته اینجا نیس ، شاید خونهی یکی دیگه - ینی یکی دیگه از خواهر برادرا - باشه ، تماس میگیرن یکی یکی خونهی خواهر برادرا ، میبینن خونهی هیشکدوم نیس !!!!! بعد این خواهر برادرا با هم قهر هم هستن ، هر کدوم ب خیال اینکه مادره خونهی اون یکیه تخت گرفته نشسته !!! اینطوریه ک الان از آخرین باری ک مادر ، زنده رؤیت شده سه ماهه !!!! ک گذشته و بر اساس اطلاعاتِ مؤسسات آماری ، سه ماهه ک یارانهش هم از حساب بانکیش درنیومده بیرون !!!!! الان تازه خواهر برادرا افتادن ب صرافت ، دارن بیمارستانا و پزشکی قانونی رو میگردن شاید توی اجساد گمنام ، نشانی از مادرِ مفقودالاثر پیدا کنن !!!!! آلزایمری چیزی هم نداشته مادره ، بنیهی سالمی هم داشته ، حالا این بزرگواری ک اینو واسه ما تعریف کرد خانوم یکی از همون برادرا باشه.
نتیجهی اخلاقی اول :بچه رو با هزااااار خون دل ، بزرگ کنی عصای روز تنگی و پیریت باشه مثلن !!!
نتیجهی اخلاقی دوم :خواستم عنوان مطلبو بذارم « عجیب ، ولی واقعی » ، دیدم عنوان « عجیب » واسه این ماجرا ، کم لطفیه واقعن ، این بود ک گذاشتم « غیر قابل باور » !
نتیجهی اخلاقی سوم :سکوت ، سرشار از ناگفتههاست ؛ سکوت میکنم من.
- دوشنبه ۱۰ فروردين ۱۳۹۴، ۰۷:۳۰ ب.ظ
حالا پیدا شد بنده خدا؟