عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

من سید نورالله شاهرخی، عضو هیأت علمی دانشگاه لرستان، دکترای حقوق خصوصی دوره‌ی روزانه‌ دانشگاه علامه طباطبایی تهران (رتبه‌ی 13 آزمون دکتری) ، کارشناسی ارشد حقوق خصوصی از همان دانشگاه (رتبه‌ی 21 آزمون ارشد)، پذیرفته شده‌ی نهایی آزمون قضاوت، مدرس دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری هستم. این وبلاگ در وهله‌ی اول برای ارتباط با دانشجویان و دوستانم و در وهله‌ی بعد برای ارتباط با هر کسی که علاقمند به مباحث مطروحه در وبلاگ باشد طراحی شده است. سؤالات حقوقی شما را در حد دانش محدودم پاسخ‌گو هستم و در زمینه‌های گوناگون علوم انسانی به‌خصوص ادبیات و آموزش زبان انگلیسی و نیز در صورت تمایل، تجارب شما از زندگی و دید شما به زندگی علاقمند به تبادل نظر هستم.

***
***

جهت تجمیع سؤالات درسی و حقوقی و در یکجا و اجتناب از قرار گرفتن مطالب غیر مرتبط در ذیل پُستهای وبلاگ ، خواهشمند است سؤالات درسی و / یا حقوقی خود را در قسمت اظهار نظرهای مطلبی تحت همین عنوان (که از قسمت طبقه بندی موضوعی در ذیل همین ستون هم قابل دسترسی است) بپرسید. به سؤالات درسی و / یا حقوقی که در ذیل پُستهای دیگر وبلاگ پرسیده شود در کمال احترام ، پاسخ نخواهم داد. ضمناً توجه داشته باشید که امکان پاسخگویی به سؤالات ، از طریق ایمیل وجود ندارد.

***
***
در خصوص انتشار مجدد مطالب این وبلاگ در جاهای دیگر لطفاً قبل از انتشار ، موضوع را با من در میان بگذارید و آدرس سایت یا مجله‌ای که قرار است مطلب در آن منتشر شود را برایم بفرستید؛ (نقل مطالب، بدون کسب اجازه‌ی قبلی ممنوع است!) قبلاً از همکاری شما متشکرم.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

این مطلب نخستین بار در یکشنبه شانزدهم شهریور ۱۳۹۳ ساعت 9:42 شماره پست: 543 از طریق وبلاگ قبلی من در بلاگفا منتشر شده بود.

شعر از ابو سعید ابوالخیر است ؛(رباعی ش 472)

این مصراع آخر در عین سادگی بیش از حد ، شاهکاری است از تناسب و زیبایی ؛

میلاد امام (علیه‌السلام) رو به شما تبریک می‌گم.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • سه شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۳۴ ب.ظ
  • سید نورالله شاهرخی

نظرات  (۴)

استاد سلام .

انصافا حس و حال تشبیه شما هم دست کمی از حس و حالی که شعر داد نداشت .

واقعا ممنون از توضیحاتتون .
پاسخ:
سلام ، نظر لطف جنابعالی ‌ست ، اینجوریام ک جنابعالی میفرمائید نیس !
وای .... فوق العاده بود بخدا ....
یعنی دومین شعری بود که در وصف امام رضا شنیدم و این طوری به دلم نشست .
چقدر خوب که میذارین ما بخونیم . ممنون .
پاسخ:
خواهش میکنم.
البته توجه دارید ک مرحوم ابوسعید این شعر رو در وصفِ خودِ خدا ، سرودن ، منتها نظر ب اینکه امام معصوم ، بقیة‌الله و خلیفة‌الله بر روی زمین هست ما این شعر رو تقدیم کردیم ب امام معصوم.
 بعد جالبه ک توی این شعر در قبال سه کلمه‌ی (فریاد) ، (فغان) و (ناله) ، سه بار کلمه‌ی (ترا میخواهم) تکرار شده !
حسی ک توی این شعر هست ، حس کودکی هست ک مامانش دعواش کرده و حالا بقیه هر چی سعی میکنن گولش بزنن و با چیزای دیگه آرومش کنن ، او میگه من فقطِ فقط ، مامانمو میخام ، هیچچچچچ چیز دیگه‌ای نمیخام !

ای کاش حرم بودم و مهمان تو بودم
مهمان تو و سفره ی احسان تو بودم
یک عمر گذشت و سر و سامان نگرفتم
ای کاش فقط بی سروسامان تو بودم
تا چشم گشودم به دلم مهر تو افتاد
زآن روز چو آهوی بیابان تو بودم
طوفان عجیبی است غم عاشقی تو
چون موج اسیر تو و طوفان تو بودم
ای گنبد تو عشق، من خسته دل ای کاش
چون کفتر پر بسته ایوان تو بودم
یک پنجره فولاد دلم تنگ تو آقاست
ای کاش ز زوار خراسان تو بودم

پاسخ:
بسیار زیبا و دلنشین بود ؛ ممنونم از جنابعالی.
شعریست از جناب آقای مهدی صفی‌یاری.
میلاد امام رضا (ع) رو به همگی تبریک میگم 
پاسخ:
بر جنابعالی هم مبارک.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">