عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

من سید نورالله شاهرخی، عضو هیأت علمی دانشگاه لرستان، دکترای حقوق خصوصی دوره‌ی روزانه‌ دانشگاه علامه طباطبایی تهران (رتبه‌ی 13 آزمون دکتری) ، کارشناسی ارشد حقوق خصوصی از همان دانشگاه (رتبه‌ی 21 آزمون ارشد)، پذیرفته شده‌ی نهایی آزمون قضاوت، مدرس دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری هستم. این وبلاگ در وهله‌ی اول برای ارتباط با دانشجویان و دوستانم و در وهله‌ی بعد برای ارتباط با هر کسی که علاقمند به مباحث مطروحه در وبلاگ باشد طراحی شده است. سؤالات حقوقی شما را در حد دانش محدودم پاسخ‌گو هستم و در زمینه‌های گوناگون علوم انسانی به‌خصوص ادبیات و آموزش زبان انگلیسی و نیز در صورت تمایل، تجارب شما از زندگی و دید شما به زندگی علاقمند به تبادل نظر هستم.

***
***

جهت تجمیع سؤالات درسی و حقوقی و در یکجا و اجتناب از قرار گرفتن مطالب غیر مرتبط در ذیل پُستهای وبلاگ ، خواهشمند است سؤالات درسی و / یا حقوقی خود را در قسمت اظهار نظرهای مطلبی تحت همین عنوان (که از قسمت طبقه بندی موضوعی در ذیل همین ستون هم قابل دسترسی است) بپرسید. به سؤالات درسی و / یا حقوقی که در ذیل پُستهای دیگر وبلاگ پرسیده شود در کمال احترام ، پاسخ نخواهم داد. ضمناً توجه داشته باشید که امکان پاسخگویی به سؤالات ، از طریق ایمیل وجود ندارد.

***
***
در خصوص انتشار مجدد مطالب این وبلاگ در جاهای دیگر لطفاً قبل از انتشار ، موضوع را با من در میان بگذارید و آدرس سایت یا مجله‌ای که قرار است مطلب در آن منتشر شود را برایم بفرستید؛ (نقل مطالب، بدون کسب اجازه‌ی قبلی ممنوع است!) قبلاً از همکاری شما متشکرم.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

چند کلام حرف حسابی

دوشنبه مهر ۶ ۱۳۹۴، ۰۶:۰۵ ب.ظ

·    تبریک کریسمس و ولنتاین و مناسبتای غربی میشه با کلاسی! تبریک عید غدیر و مبعث و نیمه شعبان شد عرب پرستی!

·    سفر مکه و کربلا و مشهد کسی بره، میگن چرا پولشو ندادی فقرا ! ولی از سفر تایلند و آنتالیای خودش که نمی گذره، بالاخره آدمیزاده تفریح هم لازم داره !

·    فلان خواننده و فلان مجله فحاشی می کنند شد آزادی بیان !مسلمونا از چیزی انتقاد مودبانه کنن، میشه دیکتاتوری دین !

·    فلان بازیگر توی خارج لخت شد همه گفتن حجاب مسئله شخصیه! فلان بازیگر چادری شد همون آدما گفتن ریا کار و متظاهره و نون خوره حکومته !

·    طرف علنا بر مقبره کورش کبیر سجده می کنه شد یکتا پرست! اما بوسه بر ضریح مبارک حضرت عباس میشه بت پرستی !

·    دلسوزی برای هزاران کودک شهید فلسطین میشه بیگانه پرستی؛ گل گذاشتن پشت در سفارت فرانسه برای کشته شدن 12 نفر هتاک میشه انسانیت!

·    دختره سرمای زمستون با یه ساپورت میاد خیابون سردش نمیشه!! اما گرمای تابستون اگه روسری سر داشته باشه از گرما هلاک میشه !

·    خانمه با کفش پاشنه بلند داخل خیابون پیچ و تاب خورون، جولان میده! اما جمع کردن چادر یا مانتو بلند براش خیلی خیلی سخت شده !

·    ته ریش گذاشتن برای مد و کلاس میشه خوش تیپی! اما برای محرم و مسجد که باشه میگن اُمل و شلخته !

·    چهارشنبه سوری نارنجک میزنه دیوار مردم نمی گه  کسی مریض داره! بعد در سال فقط سه روز هیئت بیرون بیاد میگن مریضا آسایش ندارن !

·    برای برد و باخت الکی فوتبال میاد آرژانتین و عراقو می‌بنده به بار فحش ناموسی!  بعد خود رو از نژاد پاک آریایی و از نسل کوروش و باشخصیت پارسی میدونه!

·    دسته ها و جشن های هالووین و شیطان پرستی شده افتخار!  دسته های سینه زنی محرم شده خار رفته تو چشمش !

·    برای نشر جملات جعلی و بی منبع کوروش سر و دست  می شکنه و تازه خودشم میره مطالب نهج البلاغه رو به اسم کورش می زنه  اما به نهج البلاغه پر از حکمت مولا علی که میرسه سکوت میکنه !

·    امثال صادق هدایت و نیچه که به فجیح ترین شکل  مردند شده الگو!  بعد حضرت علی ، مولود کعبه و شهید محراب رو یه عرب می دونه !

تأسف باید خورد برای احساسات مصلحتی بعضی روشنفکرنماهای جامعه ما که " شتر با بارش " را نمی بینند اما اندر خَم " لنگ پشه کوره‌ای " وا مانده‌اند.

+ من ننوشتم این متن رو ؛ باهاش موافقم اما.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ۰۶:۰۵ ب.ظ
  • سید نورالله شاهرخی

نظرات  (۸)

  1. سلام وقت بخیر,
  2. استادتوروخدابزارین جووناتوحال خودشون باشن
  3. به اندازه کافی فقراخلاقی ومذهبی روتوسرشون میزنن,حالااینهمه پیام اخلاقی توهرجامیبینیم اوضاع مملکت ماچه فرقی کرده؟؟؟تازه نه تنهابهترنشده, خیلی هم فاسدترشده
  4. همش شده دروغ وریاای
  5. کاش چیزاییکه میگیمم بش عمل کنیم,
  6. ای کاش فقط تواین مملکت آسایش باشه, بخدادیگه هیچی نمیخواییم. 
  7. به قول بعضیاآدم دست بزاره روکلاه خودش بادنبرش.
پاسخ:
  1. سلام ؛ عاقبت جنابعالی ب خیر.
  2. اگر منظور از « ب حال خود بودن » اینه ک بذاریم جوونا ب فطرت پاک خودشون برگردن و اسیر توطئه‌ها نشن و در راه کمال و سعادت و ساختن دنیا و دین گام بردارن ، این منتهای آرزوی ماست ؛ اگر منظور از « ب حال خود بودن » اینه ک عزیزانمون رو رها کنیم تا دیگران برای اونا برنامه بریزن و اونا رو منحرف کنن ب سمت توجه تمام وقت ب غرائز و شهوات یا امور بیفائده ، ک این نه با عقل سازگاره و نه با نقل ؛ هر کدوم از ما در برابر دیگران و سعادت اونا وظیفه‌ای داریم.
  3. این امر ، چیز عجیبی نیس. تا وختی پیامای اخلاقی ب منصه‌ی ظهور نرسه و در جامعه پیاده نشه ، صرفن سوادی است بر بیاض ! ینی نوشته‌ای است بر یک کاغذ !
  4. و البته فساد و فحشاء !
  5. ما هم همینو عرض می‌کنیم.
  6. ب کشورای اطرافمون نگا کنید ، مشاهده میفرمائید آرامش داریم یا نداریم !
  7. علاوه بر این هر یک از مسلمونا در برابر دیگران هم تکالیفی داره !
سلام وقت بخیر, استادتوروخدابزارین جووناتوحال خودشون باشن به اندازه کافی فقراخلاقی ومذهبی روتوسرشون میزنن,حالااینهمه پیام اخلاقی توهرجامیبینیم اوضاع مملکت ماچه فرقی کرده؟؟؟تازه نه تنهابهترنشده, خیلی هم فاسدترشده همش شده دروغ وریاای کاش چیزاییکه میگیمم بش عمل کنیم, ای کاش فقط تواین مملکت آسایش باشه, بخدادیگه هیچی نمیخواییم. به قول بعضیاآدم دست بزاره روکلاه خودش بادنبرش.
خودتون بهتر از من میدونین که اون متن اصلی که جناب عالی زحمت تطبیق دادنش با متن ارسالی من رو کشیدین در مورد مطلب دیگری از استاد اباذری است و ریطی به متنی که پارسا در این قسمت قرار داده نداره که من بخوام مفهوم کلام نویسنده رو به این وضوحی که شما می فرمایید تغییر بدم و اسم اندکی تصرف روش بذارم ضمنا رسم امانت داری باید در مورد صاحب امانت(نه جناب عالی) رعایت بشه که شده، در کامنت قبلی هم گفتم پس از اخذ اذن از ایشون مبنی بر ارائه ی ان متن با این تغییرات و بدون ذکر نامشان در این قسمت این کار رو انجام دادم .متوجه علت این همه ناراحتی شما نمی شم،علت امانت داری!!!!!!!!!!!!!!!!!! نکردن منه؟پاسخ این ابهام رو که در کامنت پیشین دادم.حتما این همه ناراحتی دلیل دیگری دارد.
جناب اقای شاهرخی قبلا هم در پاسخ به این توصیه ی شما عرض کردم که به قدر توان پروای از خدا و رسولش را دارم.
بهتر نیست در کنار(نه بجای)این همه توصیه ای که مبنی بر پروا داشتن از خداوند به دیگران می کنید اندکی هم نفس خودتان را به این حسنه توصیه بفرمایید.خلاف شرعی هم نکردم که اینقدر می فرمایید از این کارها دست بردارم.
فرموده اید ((در خانه اگر کس است یک حرف بس است !!!!)) و (( مالِ شما تا حالا شد دو حرف !!!)
به فرض محال که این گونه حق به جانب سخن گفتن شما و این چنین خطاب قرار دادن من درست!!! باشد که نیست مال خود شما تا الان شده چند یا چند ده یا چند صد یا چند ....حرف.
روزی که پیشگاه حقیقت شود پدید شرمنده رهرویی که عمل بر مجاز کرد

حَسْبِیَ اللّه لا إِلهَ إلاّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ العَرْشِ العَظیم

پاسخ:
ممنونم از کامنت جنابعالی.
خیر،مقتبس از بیانات یکی از احباب فاضل و دانشمند است که با اندکی تصرف و پس از اخذ اذن از ایشان (مبنی بر ارائه ی این متن با اندکی تصرف و بدون ذکر نام صاحب ان)از وی،تیمنا و برای((نزهت ناظران و فسحت حاضران))در ارتباط با کامنت بازدید کننده ی محترم مسمی به((پارسا))در این قسمت قرار دادم.علت نام نبردن از ایشان هم رعایت غبطه ی حضرت عالی و جلوگیری از عدم رستگاری احتمالی تان به خاطر بردن نامی از معظم له در این وبلاگ بود، نه اینکه خدایی ناکرده خواسته باشم که بگویم جوان بی مایه ای چون من قادر به نگارش چنین متن های نسبتا تخصصی ای است.گرچه یکی از علومی که علاقه ی وافری به ان داشته و دارم جامعه شناسی است اما باتوجه به لزوم انتخاب حیطه کاری حرفه ای در تقسیم کار پیچیده و تخصصی روز افزون جوامع کنونی،برای زندگی ام راه دیگری جزء تحصیل رسمی،مطالعه و خرد ورزی حرفه ای در حوزه جامعه شناسی را برگزیده ام که همین امر مانع از نگارش چنین متونی از جانب من می شود.نیک می دانم که((عادت مالوف و طریق معروف))نیک مردی چون شما توجه به گفتار است نه گوینده و انگیزه احتمالی پرسیدن این پرسش هم فقط تمایل به اگاهی یافتن از این امر بوده که ایا این بنده ی سراپا تقصیر قدرت نگارش چنین متنی را دارد که مزید سرور تان شود یا خیر؟وگر نه اندیشیدن و عمل کردن برخلاف این حدیث شریف امیر المومنین(ع)که فرمودند: ((اُنظُر إلى ما قالَ و لاتَنظُر إلى مَن قالَ ))که،((خلاف راه صواب است و نقض رای اولوالالباب))و ساحت مبارک شما مبری از ان. حَسْبِیَ اللّه لا إِلهَ إلاّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ العَرْشِ العَظیم
پاسخ:
سؤال من ربطی ب حدیثی ک از حضرت نقل فرمودید نداره ؛ گیرم ک من مایل ب ذکر اسم نویسنده‌ی این متن نیستم ک نیستم ، رسم امانتداری بر اینه ک وختی متنی نوشته‌ی خود جنابعالی نیست بفرمائید ک این متن نوشته‌ی من نیست و از نویسنده‌ش کسب اجازه کرده‌ام ؛ این ربطی ب مَن قال و ما قال نداره ؛ مربوط است ب رسم امانتداری و خیانت نکردن در امانت. منظور از حدیث مولا این نیس ک نوشته‌ها رو بدون منبع نقل کنید !!!!! وختی جنابعالی متنی مینویسید ک فلانی با یک واسطه بر گردنم حق استادی داره و نمی‌نویسید ک منظور من (ینی ذوالشهادتین)  نیستم و مهم‌تر اینکه در متن اصلی عبارت (با یک واسطه) نیامده ، ینی اینکه خودتون دارید این متن رو می‌نویسید ، ب این نمیگن (با اندکی تصرف) !!! 

جنابعالی در متن نوشتید « شواهد تجربیِ کمی و کیفیِ معتبر محورهای اصلی نقد اباذری را تایید می‌کند » در حالیکه متن اصلی اینطوره : « شواهد تجربی هیچ کدام از محورهای اصلی نقد اباذری را تایید نمی‌کند»
جنابعالی در متن نوشتید « سخنانی که اینچنین گویای واقعیت اجتماعی است از منظری جامعه‌شناختی قابل دفاع می باشد » در حالیکه متن اصلی اینطوره « سخنانی که اینچنین منقطع از شواهد و قرائن تجربی است از منظری جامعه‌شناختی قابل دفاع نیست» !!!!!!!!!!

ب این میگن با اندکی تصرف ؟ راس میگین اندکی تصرف کردین ! اما « است » رو تبدیل فرمودید ب « نیست » و « می‌کند » رو « نمی‌کند » !!!! اختلاف ، بیش از چند حرف نیست !!!!!

جناب آقای ذوالشهادتین سابقن هم خدمت جنابعالی عرض کردم ؛ پروا کنید از خدا و دست بردارید از این کارها !!!!!

در خانه اگر کس است یک حرف بس است !!!!

مالِ شما تا حالا شد دو حرف !!!


یوسف‌ علی اباذری بر گردنم حق استادی(با یک واسطه) دارد و همین حق،مدح او را مطلوب‌تر می‌کند. آن‌چه در سخنان شنیدنیِ اخیر او بسیار تحسین‌کردنی‌است شجاعت نقدِ صریح و رادیکالِ جامعه (بر خلاف رویه‌ی اکثر روشنفکران ایرانی که صرفاً نقد دولت می‌کنند)است. در نقد اجتماعی فرانکفورتی(که خرد ورزی اباذری متاثر از این مکتب است) و سخنرانی‌های روشنفکرانه گزارش از واقعیتِ اجتماعی باید پشتوانه‌ی تجربی داشته باشد (حتی اگر این شواهد و قرائنِ تجربیِ تاییدکننده در خود سخنرانی ذکر نشوند)، که این شواهد تجربیِ کمی و کیفیِ معتبر محورهای اصلی نقد اباذری را تایید می‌کند و سخنانی که اینچنین گویای واقعیت اجتماعی است از منظری جامعه‌شناختی قابل دفاع می باشد.
پاسخ:
این متن رو خود جنابعالی مرقوم فرمودید یا از جایی اقتباس کردید ؟
بخشی از سخنرانی دکتر یوسف اباذری  استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران
‌‌
‌دنیا به سرعت در حال پیشرفت هست و ما با افتخار کردن به نیاکانمان وقتمان را هدر میدهیم. 
عده ای در 1400 سال پیش زندگی میکنیم و عده ای پا را فراتر گذاشته و در 2500 سال پیش زندگی میکنیم ، و جالب اینجاست این دو گروه دائم با هم سر ستیز دارند. 
دائمأ در حال مسخره کردن عرب ها هستیم و آنان را تنبل خطاب میکنیم ، بدون اینکه پیشرفت های آنها را ببینیم. به راستی به معماری مدرن و زیبای شهرهایشان دقت کرده ایم؟
دائم در مجامع بین المللی در مقابل لابی های قدرتمند اعراب شکست میخوریم و از مدیریت جهانی صحبت میکنیم. 
امارات کوچک بخاطر داشتن سیستم حمل و نقل مناسب ، هتل های مجهز ، ورزشگاه های پیشرفته ، در رقابت با ما میزبانی جام ملتها را میگیرد و ما دائم از سازندگی ، پیشرفت و بالندگی صحبت میکنیم. 
قطر را نمیگویم که بزرگترین رویداد جهان را میزبانی خواهد کرد. 
اعراب بزرگترین شرکت های هواپیمایی جهان را دارند و ما دائمأ در سوگ از دست دادن هموطنانمان بخاطر استفاده از هواپیماهای 50 سال پیش هستیم. 
اغلب با نام های عربی خوانده میشویم ، و هنوز هم برای فرزندانمان نام های عربی انتخاب میکنیم ولی از اینکه کسی خلیج فارس را خلیج عرب بخواند برافروخته میشویم ، این نهایت میهن پرستی ماست. و البته فقط برافروخته میشویم وکار خاصی هم نمیکنیم. 
اعراب را بخاطر بادیه نشین بودن در قرن ها پیش مسخره میکنیم در حالی که همین امروز در قرن 21 ملیونها نفر از هموطنمان چادر نشین هستند ، و ما فقط دل آنها را با یک سخن خوش میکنیم که آنها ذخایر مملکت اند و کاری برای اسکانشان نمیکنیم. 
آری اعراب به سرعت در حال پیشرفت و آبادانی هستند و ما پز نیاکانمان را میدهیم ، ای هواااااااار که ما 2500 سال پیش از شما بهتر بوده ایم. 
اعراب با سرمایه گذاری خوب در قلب دنیا نفوذ میکنندو با درآمدهای میلیاردی آسایش را برای مردمشان هدیه میدهند و ما وعده بهشت به مردممان میدهیم. و به آنها میخندیم که دلارهای نفتیشان را هدر میدهند
پاسخ:
من البته با بعضی از فرمایشات این بزرگوار موافق نیستم ، ولی از جنابعالی ممنونم بخاطر این مطلب. 
سلام،بنده هم بااین نوشته موافقم،بعضی ها راجع به این اداواصولای من درآوردی حتی لحظه ای تفکرنمیکنن،آدمی که ازعقلش استفاده نکنه چه انتظاری میشه ازش داشت؟!!!!
پاسخ:
سلام ؛ متأسفانه برخی خونواده‌ها اونقد ک ب فکر فراهم آوردن وسائل قِر و فِرِ بچه‌هاشونن و انقد ک حواسشون هست بچه‌شون کم نیاره جلوی دوستاش از نظر امکانات مادی ، ده یکش ب فکر تربیت معنوی و تعالی روحی بچه‌هاشون نیستن ؛ از نظر خیلیا انگار همین ک بچه‌شون معتاد نیس و علناً فسق و فجور نمی‌کنه کافیه ؛ التزام عملی ب اسلام و مسلمونی واسشون لازم نیس انگار ؛ همین امر کار رو ب جایی رسونده ک نتیجه‌ش رو ب عینه داریم می‌بینیم توی جامعه.
افتخار می کنم بهتون.کاش به جای رشته ی حقوق که ایییییین همه موفقیت در اون کسب کردین رشته ی فلسفه رو برای ادامه تحصیل انتخاب می کردین چون در این صورت تا الان بلایی رو که غزالی بر سر فلسفه ابن سینا اورد شما بر سر فلسفه ی امثال راسل و نیچه و... می اوردین و کلا افکار اونها رو با اراء و اندیشه های نغز و نابی که دارین مطرود میکردین.
پاسخ:
ممنونم از کامنت جنابعالی.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">