عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

من سید نورالله شاهرخی، عضو هیأت علمی دانشگاه لرستان، دکترای حقوق خصوصی دوره‌ی روزانه‌ دانشگاه علامه طباطبایی تهران (رتبه‌ی 13 آزمون دکتری) ، کارشناسی ارشد حقوق خصوصی از همان دانشگاه (رتبه‌ی 21 آزمون ارشد)، پذیرفته شده‌ی نهایی آزمون قضاوت، مدرس دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری هستم. این وبلاگ در وهله‌ی اول برای ارتباط با دانشجویان و دوستانم و در وهله‌ی بعد برای ارتباط با هر کسی که علاقمند به مباحث مطروحه در وبلاگ باشد طراحی شده است. سؤالات حقوقی شما را در حد دانش محدودم پاسخ‌گو هستم و در زمینه‌های گوناگون علوم انسانی به‌خصوص ادبیات و آموزش زبان انگلیسی و نیز در صورت تمایل، تجارب شما از زندگی و دید شما به زندگی علاقمند به تبادل نظر هستم.

***
***

جهت تجمیع سؤالات درسی و حقوقی و در یکجا و اجتناب از قرار گرفتن مطالب غیر مرتبط در ذیل پُستهای وبلاگ ، خواهشمند است سؤالات درسی و / یا حقوقی خود را در قسمت اظهار نظرهای مطلبی تحت همین عنوان (که از قسمت طبقه بندی موضوعی در ذیل همین ستون هم قابل دسترسی است) بپرسید. به سؤالات درسی و / یا حقوقی که در ذیل پُستهای دیگر وبلاگ پرسیده شود در کمال احترام ، پاسخ نخواهم داد. ضمناً توجه داشته باشید که امکان پاسخگویی به سؤالات ، از طریق ایمیل وجود ندارد.

***
***
در خصوص انتشار مجدد مطالب این وبلاگ در جاهای دیگر لطفاً قبل از انتشار ، موضوع را با من در میان بگذارید و آدرس سایت یا مجله‌ای که قرار است مطلب در آن منتشر شود را برایم بفرستید؛ (نقل مطالب، بدون کسب اجازه‌ی قبلی ممنوع است!) قبلاً از همکاری شما متشکرم.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

این مطلب نخستین بار درچهارشنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۲ ساعت 9:15 با شماره‌ی پست 181 از طریق وبلاگ قبلی من در بلاگفا منتشر شده بود.

بازدیدکننده‌ی محترمی که با نام "دانشجو " خود را معرفی می‌نمایند، به مناسبت اول ماه صفر (ورود کاروان اهل بیت امام حسین(ع) همراه سر مبارک ایشان به شام و دمشق(سال 61 قمری) ، این تضمین زیبا را به وبلاگ هدیه کرده است:

علامه‌ی طباطبایی این مُخَمَّس1 را، که تضمین غزلی از حافظ است، در سال 1328-1327 شمسی سرودند و همراه نامه‌ای به برادر خود، آیت الله الهی، ارسال داشتند و در پایان سروده نوشتند: (انتظار می‌رود این اشعار را در مجالس خودتان [مرثیه حاج سید احمد] خصوصاً مجلس هفته آینده بخوانید. زیاد از این ، جسارت است)

گفت آن شاه شهیدان که بلا شد سویم / با همین قافله‌ام راه فنا می‌پویم

دست همت ز سراب دو جهان می‌شویم /  شور یعقوب کنان یوسف خود می‌جویم

     که کمان شد ز غمش قامت چون شمشادم

گفت هر چند عطش کَنده بُن و بنیادم /  زیر شمشیرم و در دام بلا افتادم

هدف تیرم و چون فاخته پَر بگشادم  /  فاش می‌گویم و از گفته‌ی خود دلشادم:

  بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم

من به میدان بلا روز ازل بودم طاق  / کشته یارم و با هستی او بسته وثاق

منِ دل رفته کجایم و کجا دشت عراق! / طایر گلشن قدسم، چه دهم شرح فراق

      که در این دامگه حادثه چون افتادم

لوحه سینه من گر شکند سُم ستور  / ور سرم سیر کند شهر به شهر از ره دور

باک نبود که مرا نیست به جز شوق حضور /  سایه طوبی و غلمان و قصور و قد حور

     به هوای سر کوی تو برفت از یادم

تا در این بزم بتابید مه طلعت یار / من خورم خون دل و یار کند تیر نثار

پرده بدریده و سرگرم به دیدار نگار / نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار

       چه کنم؟ حرف دگر یاد نداد استادم

تشنه وصل وی‌ام آتش دل کارم ساخت / شربت مرگ همی خواهم و جانم بگداخت

از چه از کوی توام دست قضا دور انداخت / کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت

       یارب از مادر گیتی به چه طالع زادم؟


1 - مخمس یا تخمیس به مسمط پنج‌مصراعی می‌گویند که چهار مصراع اول آن هم‌قافیه (مصرع) هستند. معمولاً دو مصراع آخر مخمس تضمینی از یک غزل مشهور است.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • جمعه ۲۲ آبان ۱۳۹۴، ۰۶:۳۸ ق.ظ
  • سید نورالله شاهرخی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">