عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

من سید نورالله شاهرخی، عضو هیأت علمی دانشگاه لرستان، دکترای حقوق خصوصی دوره‌ی روزانه‌ دانشگاه علامه طباطبایی تهران (رتبه‌ی 13 آزمون دکتری) ، کارشناسی ارشد حقوق خصوصی از همان دانشگاه (رتبه‌ی 21 آزمون ارشد)، پذیرفته شده‌ی نهایی آزمون قضاوت، مدرس دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری هستم. این وبلاگ در وهله‌ی اول برای ارتباط با دانشجویان و دوستانم و در وهله‌ی بعد برای ارتباط با هر کسی که علاقمند به مباحث مطروحه در وبلاگ باشد طراحی شده است. سؤالات حقوقی شما را در حد دانش محدودم پاسخ‌گو هستم و در زمینه‌های گوناگون علوم انسانی به‌خصوص ادبیات و آموزش زبان انگلیسی و نیز در صورت تمایل، تجارب شما از زندگی و دید شما به زندگی علاقمند به تبادل نظر هستم.

***
***

جهت تجمیع سؤالات درسی و حقوقی و در یکجا و اجتناب از قرار گرفتن مطالب غیر مرتبط در ذیل پُستهای وبلاگ ، خواهشمند است سؤالات درسی و / یا حقوقی خود را در قسمت اظهار نظرهای مطلبی تحت همین عنوان (که از قسمت طبقه بندی موضوعی در ذیل همین ستون هم قابل دسترسی است) بپرسید. به سؤالات درسی و / یا حقوقی که در ذیل پُستهای دیگر وبلاگ پرسیده شود در کمال احترام ، پاسخ نخواهم داد. ضمناً توجه داشته باشید که امکان پاسخگویی به سؤالات ، از طریق ایمیل وجود ندارد.

***
***
در خصوص انتشار مجدد مطالب این وبلاگ در جاهای دیگر لطفاً قبل از انتشار ، موضوع را با من در میان بگذارید و آدرس سایت یا مجله‌ای که قرار است مطلب در آن منتشر شود را برایم بفرستید؛ (نقل مطالب، بدون کسب اجازه‌ی قبلی ممنوع است!) قبلاً از همکاری شما متشکرم.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

میدونِ مین !

شنبه تیر ۲۷ ۱۳۹۴، ۰۵:۴۰ ق.ظ

یه دوستی دارم ک خییییلی ، هم خودش و هم خونواده‌ش ، آدمای با صفا ، صاف و صادق ، مذهبی ، مقید و خودمونی هستن ، ینی وختی آدم میره خونه‌شون یا میان خونه‌ت هیچ احساس مهمونی رفتن یا مهمون اومدن نمیکنی ، بسکه اینا بی تکلف رفتار میکنن ، عصا قورت داده نیستن ، از اون خونواده‌هایی ک آدم ترجیح میده وختی پیششون هستی باهاشون اختلاط کنی نه اینکه خیره بشی ب تلویزیون و کانال عوض کنی. از اونا ک پدر خونواده - ک همین دوستِ من باشه - با اینکه توی تهران زندگی میکنن اما ترجیح میده همون یه شغلی ک داره رو انجام بده و بعد از ظهر بیاد خونه ، بالای سرِ زن و بچه‌ش باشه ، نه اینکه بعد از ظهر تا شب هم بره سر کار واسه اینکه بچه‌ش تبلت و فلان و بهمان داشته باشه ، از اونا ک آرامش معنویِ زندگیش واسش خییییییلی مهمتر هست از آسایش مادیِ افراطی...... خلاصه از اون آدمایی ک امروزه خییییلی کم گیر میان.

دیشب خونه‌مون بودن ، بعد مادر خانواده - ینی همسرِ همین دوست من - تعریف میکرد ک دخترش - ک مدرسه‌ی ابتدایی میره - بش گفته ک مامان ، وختی جلسه‌ی اولیا مربیان هست توی مدرسه تو نیا مدرسه !!! گفت خییییلی تعجب کردم از این حرف بچه ! ازش پرسیدم چرا آخه ؟ دراومده گفته مامانایِ دوستام همه‌شون با روسریِ شال میان مدرسه ، موهاشون خوشگله ، خودشونم خوشگل میکنن خودشونو ، بعد تو با چادر میای ، آرایش هم نمیکنی من خجالت میکشم !!!!! گفت دیگه خییییلی باهاش حرف زدم ، هم خودم هم معلمش ، ک این کار مورد رضایت خدا نیس و خدا وعده‌ی عذاب داده واسه همچین کارایی ووووو تا بالاخره‌ راضی شده ک دیگه این مسأله رو اینجوری نبینه !!!

مین نوشت : با خودم فک میکردم این روزا تربیت دختر ، توی این جامعه ، درست مث حرکت روی میدونِ مین با پای برهنه میمونه ، میدون مینی ک فقط یه مسیر مستقیم و خیییییلی باریک ب سمت رهایی داره ، میلی متری اینور یا اونور بلغزی دخترت از دست رفته ، کما اینکه همین الان می‌بینیم ک خیلی از دخترای خییییلی از خونواده‌ها از دست رفته‌ن رسمن ، منتها بعضیا فقط خودِ دخترا خبر دارن ک از دست رفتن و خونواده‌هاشون در کمااااال خوش خیالی هیچی نمیدونن ، بعضیا هم خونواده‌ها میدونن هم خودِ دختر خانوم ولی جامعه خبر نداره ، و بعضیا هم خودِ دختر خانوم و هم خونواده و هم جامعه میدونن ک این دختر توی ناملایمات روزگار از دست رفته و ب نظر من از دست رفتن اولاد ، چ پسر ، چ دختر ، بیشتر از هر چیزی در اثر تربیتِ ناصوابِ خونواده‌هاس تا عوامل فرهنگی ، اقتصادی یا اجتماعیِ دیگه ، منتها این بحثش مفصله ک دیگه الان اینجا جاش نیس.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • شنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۵:۴۰ ق.ظ
  • سید نورالله شاهرخی

نظرات  (۸)

. یوقتایی فکر میکنم آدم اگه زیاد رو خودش حساب کنه و چیزی رو درمقابل خودش نبینه و مدام بر یه چیزی اصرار کنه ممکنه روزگار یه چیز دیگه نشونش بده کما اینکه جامعه امروز خیییلی غیر قابل پیش بینی شده و معلوم نیست اصلا مردم کجا میرن و چی میخان از زندگی. جوانی که افسردگیش رو با جلف بودن میخاد خوب کنه و هزاران مورد اینجوری....

میخام بگم همیشه اونیکه فکر میکنیم باید بشه نمیشه چون روزگار همیشه رو یه پاشنه نمیچرخه و یوقتایی دست روزگار صاف میزنه تو دهن بعضیا تا بفهمن این اون نبود.......
پاسخ:
ممنونم از اظهار نظر جنابعالی.
. یوقتایی فکر میکنم آدم اگه زیاد رو خودش حساب کنه و چیزی رو درمقابل خودش نبینه و مدام بر یه چیزی اصرار کنه ممکنه روزگار یه چیز دیگه نشونش بده کما اینکه جامعه امروز خیییلی غیر قابل پیش بینی شده و معلوم نیست اصلا مردم کجا میرن و چی میخان از زندگی. جوانی که افسردگیش رو با جلف بودن میخاد خوب کنه و هزاران مورد اینجوری....

میخام بگم همیشه اونیکه فکر میکنیم باید بشه نمیشه چون روزگار همیشه رو یه پاشنه نمیچرخه و یوقتایی دست روزگار صاف میزنه تو دهن بعضیا تا بفهمن این اون نبود.......
استادگرامی سلام
قدراین دوستتونو بدونید .
همچینکسائی تواین دوره زمونه کیمیااند
عین این مطلب رومن ازیکی ازهمکارام شنیدم .ایشان چون خانم محجبه ای هستن وآراسته وپرزرق وبرق بیرون نمی
رن می گفت دخترکوچکش( دوم ابتدائی ) دوست نداره من برم سراغش مدرسه می گه مامان شما نیا بذار بابابیادآخه باباعطروادکلن می زنه وکاپشن کوتاه می پوشه (البته باباش ازسادات موسوی عامل به اعتقادات هم هستن).مادره هم ازکمالات چیزی کم نداره (تحصیلات دانشگاهی -پست معاونت دراداره-مؤمن بودن-و......)بعدش می گفت منه وشوهرم همینجوری ماتمون برده بود آخه چیزی ازبابت تربیآت دینی هردو دخترم کم نذاشتیم!!!!!!!!!!آدم اصن حرفش نمیاد
نمی دونه چی بگه تقصیرکیه که علیرغم این همه امکانات تربیتی دراین نظام وتلاش پدرومادراومعلماثمره آموزش وپرورش این می شه!!!!!!!!!!!!!!!!
پاسخ:
سلام ؛ کودکان علاوه بر محیط خونواده از محیط همسالان هم تأثیر میپذیرن.
والا من دیگه نمیدونم چطوری براتون توضیح بدم!!!!
پاسخ:
ممنونم از توضیحات جنابعالی.
جز عجب چیزی ندارم بگم در مقابل حرف این بچه...! 
به کجا چنین شتابان تشریف می بریم...!!!!!!!!!
 بازم خدا رو شکر معلمش ننشسته بر عکس توصیه و نصیحت کنه این بچه رو...

پ.ن:اللهم عجل لولیک الفرج
پاسخ:
آره ، جای شکرش باقی بوده.
منظورم اینه که بعضیا با کلاس بودن و اپدیت بودن رو در بی حجابی و بی بند و باری میدونن درحالی که اینا نشانه ی با کلاس بودن نیست بلکه سطح فکر و سواد و اطلاعات افراد هست که نشون میده با کلاس و اپدیت هست یا نه! مثلا اون موقع که مادر من میومد مدرسه مون واسه جلسات اولیا و مربیان ما تا مدتی بعد از اون جلسه انرژی مثبت داشتیم چون سطح سواد و اطلاعات مادر ما حتا از بعضی از معلمان هم بالاتر بود. به نظر من اگه یه بچه ای ببینه مادرش از این لحاظ از مادر دوستاش بالاتره اصلا اینکه ظاهر مادرش چطوری هست براش اهمیتی نداره.
پاسخ:
منظور کلیتون رو متوجه شدم ، میگم منظور از این دو واژه‌ی « با کلاس » بودن و « آپدیت » بودن چی هست ؟
  1. به نظر من حجاب داشتن ربطی به زیبایی نداره. من معتقدم یه زن میتونه در عین حال که محجبه ست زیبا هم باشه.
  2. البته حجاب داشتن صد البته ربطی به چادر نداره. بدون چادر هم میشه محجبه بود.
  3.  درمورد تربیت فرزندان هم به نظرم هر خانواده ای به اقتضای فرهنگ خاصی که داره فرزندانش رو تربیت میکنه اما الان متاسفانه برخی از تازه به دوران رسیده ها هستن که کلاس داشتن رو توی بی بند و باری و بی حجابی میبینن. اما همین افراد وقتی وارد زندگیشون میشی میبینی که فقط ظاهرشون به قولی آپدیت هست . به نظر من هر کسی اگه ذهنش آپدیت باشه نشون دهنده ی کلاس اون فرد هست و ربطی به ظاهر نداره. خیلیا رو دیدم که پدر مادرشون حتا سواد خواندن نوشتن نداره اونوقت ادعاشون گوش فلک رو کر کرده و تازه نصیحت هم میکنن ادمو!!!!!!
پاسخ:
  1. درسته. من میخام یه پله برم اونورتر حتا ؛ ب نظر من ، چه بسا خودِ حجاب ، بانوان رو زیباتر از بی حجابی یا بد حجابی کنه ؛ البته زیبایی حجاب ، زیبایی‌ای هست همراه با وقار و متانت ، نه زیباییِ ...... کلمه‌‌ِ‌ی مناسب رو گیر نیاوردم ؛ خودتون پُر کنید جای خالی رو !!!!!
  2. اَتَمّ مصادیق حجاب ، چادر هست ؛ اما حجاب ، البته فقط چادر نیست ؛ ضمنن هر چادری هم حجاب نیس ..... چی گفتم !!!!
  3. من متوجه معنای دو اصطلاح (با کلاس بودن) و (آپدیت بودن) در این قسمت از فرمایش جنابعالی نشدم ؛ در صورت تمایل ، توضیح بفرمائید.
رخت ِ زیبای آسمانی را/خواهرم با غروربر سر کن
نه خجالت بکش نه غمگین باش/چادرت ارزش است باور کن
بوی ِ زهرا و مریم و هاجر/از پر ِ چادرت سرازیر است
بشکند آن قلم که بنویسد:/"دِمُدِه گشت و دست و پا گیر" است
توی بال ِ فرشته ها انگار/حفظ وقت ِ عبور می آیی
کوری ِ چشمهای بی عفت/مثل یک کوه نور می آیی
حفظ و پوشیده در صدف انگار/ارزش و شان خویش میدانی
با وقاری و مثل یک خورشید/پشت ِ یک ابر ِ تیره میمانی
خسته ای از تمام مردم شهر/از چه رو این قدر تو غم داری؟
نکند فکر این کنی شاید/چیزی از دیگران تو کم داری !!
قدمت روی شهپر جبریل/هر زمانی که راه می آیی
در شب ِ چادرت تو می تابی/مثل یک قرص ِ ماه می آیی
سمت ِ جریان ِ آبها رفتن/هنر ِ هر شناگری باشد
تو ولی باز استقامت کن/پیش ِ رو جای بهتری باشد
پر بکش سمت اوج میدانم/که خدا با تو است در همه جا
پر بزن چادرت تو را بال است/و بدان می برد تو را بالا
در زمانی که شان و ارزش جز/به دماغ و لباس و ماشین نیست
توی چادر بمان و ثابت کن/ارزش واقعی زن این نیست
پاسخ:
کاش همه‌ی ما از بُن دندان میفهمیدیم ک همرنگ جماعت بودن و شدن فضیلت نیس ، باطل ، باطله ولو همه‌ی دنیا بهش معتقد باشن و حق ، حقه ولو در کل دنیا یک نفر هم بهش معتقد نباشه !!!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">