برخی از سؤالات متداول و پر تکرار شما
1) چرا هر هفته ازما میپرسید به خصوص که بسیاری از ماها در خوابگاه ساکن هستیم و اشتغالاتِ زندگی خوابگاهی به ما اجازه نمیدهد که هر هفته درس شما رابخوانیم. وضعیت ما الان ، به نحوی شده که قادر به خواندنِ بقیهی دروسِ خود ، نیستیم و تمام وقت ، فقط درس شما را میخوانیم.
اگر من مطمئن بودم ک قسمت عمدهی دانشجویانِ من در یک کلاس ، چنانچه درس من را نخوانند به بقیهی دروس خود میرسند بدون تردید پرسش هفتگی را متوقف ، و دو هفته یا حتی سه هفته در میان میپرسیدم ؛ اما نه تنها از این موضوع ، خاطر جمع نیستم بلکه در مقابل ، یقین دارم که چنانچه من یک هفته در میان بپرسم قسمت عمدهی دانشجویان ، یک هفته هیچ درسی را نمیخوانند و یک هفته فقط درس من را میخوانند ؛ بسیاری از خودِ دانشجویان نیز لفظاً یا قلباً به این واقعیتِ تلخ ، اعتراف میکنند. این است که من ترجیح میدهم هر هفته بپرسم ؛ متأسفانه قسمتِ عمدهی دانشجویان عادت کردهاند درسها را محول کنند به ایام فرجهی قبل از امتحانات و در طول ترم ، به کلی مشغولِ انجام امور متفرقه !!! هستند ؛ این در حالیست که تجربهی ترمهای متمادی تدریس ، ب من ثابت کرده است که در صورت واگذاریِ دروسِ من به ایام فرجه ، به دلیلِ حجمِ زیادِ آنها ، افتادن در این دروس ، قطعی خواهد بود و در آن صورت خود دانشجویان و بیشتر ، خانوادهی محترمِ آنها متضرر خواهند شد.
دانشجوی گرامی طوری صحبت میفرمایید انگار فقط شما در خوابگاه زندگی می کنید از قضا خود من چون تجربهی زندگی خوابگاهی را دارم میدانم که با کمی برنامهریزی وکاستن از امور متفرقه (مثل مکالمات و بعضی اوقات مشاجرات گروهی وبیحاصل) می توانید هم به درسهای خود برسید وهم امور روزمرهی خود را انجام دهید.
فکر کنید هر هفته، هفته قبل از امتحان است وباید ضمن انجام امور روزمره درس هم بخوانید مضافاً به اینکه انصاف دهید تا پرسش و پاسخی نباشد شما مطالب را مطالعه نکرده و همه را به شب امتحان موکول مینمایید که دیگر کار از کار گذشته است. قبلا تجربهی این کار را داشته و نتیجهی نامطلوب آن را بعینه دیدهام.
همین که برخی از دانشجویان محترم ازپرسش وپاسخ هفتگی اینقدر برآشفته میشوند و گاه ، حتی آن را در شأن خود نمیبینند ، نشانگر این است که قصد ندارند درس را بخوانند و برای شب امتحان برنامهریزی کردهند. قصد من مقابله با همین عادت ناصواب است. معمولاً دانشجویان در ابتدای ترم از این قبیل شکایات دارند، اندکی که صبر کنند و در طول ترم ، در مقابل ناملایمات ، استقامت ورزند ، در پایان ترم نتیجهی مطلوب زحماتشان را خواهند دید.
2 ) حالا هم که میپرسید چرا منفی میذارید ؟ سیاست تشویقی داشته باشید ؛ شما فقط مثبت رو در نمرهی نهایی درس ، لحاظ کنید ؛ هر کی خواست در طول ترم خودش میخونه ، هر کسی هم نخواست واگذار کنه ب شب امتحان.
توجه دارید که هر قاعدهای تا ضمانت اجرا نداشته باشه رعایت نمیشه ؛ اگر من بگم پرسش دلبخواهی هست و فقط مثبت داره و هر کی جواب نده هیچ اشکالی نداره ، شاید فقط پنج درصد اعضای هر کلاس حاضر باشن در طول ترم واسه مثبت گرفتن درس بخونن ، بقیه شب امتحانی هستن و با توجه به حجم بالای درسایی ک من ارائه میکنم تازه اونموقع میفهمن ک چ بلایی ب سرشون اومده و دیگه فرصت جبرانش هم نیس ؛ درس رو پاس نمیکنن ، هم زحمت و عمر خودشون بر باد میره ، هم هزینهی خونوادههاشون و هم تلاشی ک من در طول ترم کردم بی ثمر میمونه. این راه رو – ک پرسش اجباری نباشه – امتحان کردم و آثار سوء اون رو دیدم ؛ این نیست ک همینطوری الکی از پیش خودم یه حرفی بزنم.
تجربهی ترمهای متوالی تدریس بهم ثابت کرده نه تنها پرسش کلاسی و منفی گذاشتن چیز بدی نیس ، بلکه در بسیاری از موارد باعث میشه بتونیم با ضریب اطمینان بالایی پیشبینی کنیم اون بزرگوارانی ک در پرسش کلاسی حضور فعالی ندارن در امتحان پایان ترم موفق نخواهند شد و اون بزرگوارانی ک در پرسش کلاسی حضور فعال دارن و بالاخره با استرس پرسش ب نحوی کنار میان ، نمیگم توی امتحان پایان ترم حتمن بیس میگیرن ، اما لااقل پاس میکنن درس رو ؛ بنابراین بر خلاف نظر اون بزرگوارانی ک میفرمودن این پرسش کلاسی و منفی گذاشتن باید متوقف بشه ، مشاهدات میدانی چیز دیگهای رو ثابت میکنه ، چون اگر اون بزرگوارانی ک معتقدن پرسش کلاسی خوب نیس میخان صحت حرفشون رو اثبات کنن لااقل توی برگه باید نوزده یا بیست بگیرن بعد بگن ما با وجود اینکه در طول ترم درس نخوندیم یا در طول ترم خوندیم اما حاضر ب پاسخ دادن ب پرسش کلاسی نشدیم اما الان نوزده گرفتیم ، پس پرسش کلاسی چیز خوبی نیس !!! ولی نه تنها این اتفاق نیفتاده بلکه معمولاً کسانی پائینترین نمرات رو در هر درس میگیرن ک در پرسش کلاسی ، بیشترین منفیها رو دارن !!!! منفی زدن حداقل حُسنی ک داره اینه ک ب دانشجو تلنگر میزنه ک خانوم یا آقای دانشجوی محترم ، ترم داره شتابان میگذره و تو اون تلاشی ک باید و شاید رو نمیکنی ؛ اگر اوضاع ب همین منوال باشه آخر ترم انتظار قبولی نداشته باش. لااقل دانشجو حساب کارش میاد دستش.
3) چرا در حین تدریس از دانشجویان میپرسید و ازشون میخاید مطالبی رو که دقایقی قبل تدریس کردهاید دوباره تکرار کنند؟ این امر باعث وارد شدن استرس به دانشجوها میشه و باعث میشه به درستی درس رو یاد نگیرن.
اولاً من خودم در حین تدریس، هر مطلب رو چند بار و با عبارات مختلف توضیح میدم و اگر دانشجویان در حین تدریس، حواسشون کاملاً در کلاس باشه به راحتی میتونن مطالب تدریس شده رو دوباره تکرار کنن و کار اصلاً به وارد شدن استرس نکشه.
ثانیاً هدف من از پرسش در حین تدریس اینه که کلاس به صورت گفت و شنود دربیاد و من خودم متکلم وحده نباشم، بعلاوه بفهمم که آیا دانشجویان اصلاً متوجه عرائض من در حین تدریس شدن یا خیر تا اگر دیدم مبحث رو کسی متوجه نشده برای بار چندم هم که شده توضیحش بدم، مضاف بر اون از پرت شدن حواس دانشجویان و غوطهور شدن در فکر و خیالاتِ خارج از کلاس جلوگیری کنم، همچنین با توجه به اینکه من عادت کردم به قلنبه سلنبه حرف زدن و واقعنم دست خودم نیست، خیلی وختا، زمانی که همون مطالب من رو کسی از دانشجویان مجدداً توضیح میده بسیار کمک میکنه به فهم دانشجویانی که متوجه جملات من نشدن.
ثالثاً چه در کلاس مختلط و چه در غیر اون، متوجه نشدن مطلب و عدم توان در پاسخگویی هیییییییییچ اشکالی نداره و دلیل بر ضعفِ چیزی در کسی نیست، طبیعی هست که فهم مطلب ممکنه نیاز به بارها تکرار مطلب داشته باشه، بنابراین پاسخ ندادن دلیلی بر شرمسار بودن نیست.
رابعاً من برای پرسشای حین تدریس، هیچ نمرهای قائل نیستم، بنابراین از این حیث هم دلیلی برای استرس وجود نداره.
4) چرا اصرار دارید کسانی که غیبتهاشان از مرز سه شانزدهم رد شده است را حذف کنید؟
در این مورد پاسخ من این است که تسلیم شدنِ من و حذف نکردن چنین دانشجویانی، معمولاً به نتیجهی باب میل ایشان منتهی نمیشود، بنابراین من با توجه به تجربیات پیشین غالباً به سختی در برابر تقاضا مبنی بر حذف نشدن خودداری میکنم؛ هر چند این دانشجویان عمدتاً عنوان میکنند که مسؤولیت عدم قبولی در امتحان را خودشان قبول میکنند، اما باز تجربیات پیشین به من نشان داده است که اینچنین افرادی در صورت قبول نشدن، باز به سراغ معلم میآیند و این بار تقاضا میکنند که "کار را که کرد؟ آنکه تمام کرد؛ پس لطف کنید احسان خود را تمام کنید، نمرهی قبولی بدهید و خلاص!" من از عواقب چنین مواردی نیک، آگاهم و میدانم که چنین دانشجویانی حتی موفق به کسب نمرهی پنج! هم نمیشوند، وضعیت طرح سؤال، تصحیح سؤالات و نمره دادن خودم به نحوی است که احتمال قبولی اینان اندک است، من فَلّهای نمره نمیدهم و استدلالات خودم را هم برای فلّهای نمره ندادن دارم؛ توصیهی من به این دوستان این است که به مصداق ترجیعبند بسیار زیبای شیخ اجل سعدی که فرمود:
بنشینم و صبر پیش گیرم دنبالهی کار خویش گیرم
بنشینند و صبر پیش گیرند و تا ترم بعد که درس را دوباره و ترجیحاً با استادی غیر از من انتخاب کنند، دنبالهی کار خویش گیرند!
5) آیا اگر پس از امتحان با شما تلفنی صحبت کنیم، امکان تغییر نمره وجود دارد؟
واکنش من در این موارد این است که در ایام قبل و پس از امتحان، هیچ شمارهی ناشناسی را جواب نمیدهم، و تلاش برای تماس تلفنی با معلم را برای کسب نمره، کاری ...... میدانم؛ نمیخواهم از لفظ "وقیح" استفاده کنم؛ ظاهراً از نظر برخی بازدیدکنندگان، این اصطلاح، یک اصطلاح شرمآور است که نباید از آن استفاده شود، اصطلاحاتی مثل " اَخ " و " بد " هم خیلی استرلیزه به نظر میرسند!
هیچ فرقی بین کسی که موفق شده با من تماس تلفنی بگیرد و بین کسی که به من دسترسی نداشته وجود ندارد؛ و چون امکان این وجود ندارد که همهی رد شدهها را قبول کنم از قبول کردن کسی که موفق به گیر آوردن شماره تلفن من شده و تلفن زده هم معذورم.
6) آیا واسطه فرستادن (دوست، همسایه، فامیل) تأثیری در تغییر نمره دارد؟
چه فرقی دارد کسی دوست من، همسایهی من، فامیل من، دوستِ دوست من یا فامیلِ فامیل من باشد یا نباشد، معیار، فعالیت کلاسی است و برگهی امتحان و لا غیر؛ من آخرت خود را به دنیای دیگری نمیفروشم؛ یک نمره دادن به کسی که حق او نیست، مثلاً به این دلیل که دوستِ دوست من است یا به این دلیل که میخواهد ترفیع بگیرد و در نتیجه حقوقش افزایش یابد و در نتیجه وضعیت مالیاش بهتر شود، ظلم است در حق همهی کسانی که با زحمت، درس خواندهاند و همان نمره را به شایستگی گرفتهاند و ظلم است در حق کسانی که این فرد با چنین مدرکی، مسلط بر آنها میشود و ایشان، زیردست او قرار میگیرند؛ چنین نمرهدادنی، آخرتْسوز است.
حضرت علی به هنگام قبول خلافت، به کسانی که به دلیل سابقهی جهادیِ خود، سهم بیشتری از بیتالمال طلب میکردند فرمود "اجر جهاد شما نزد خداست که باید در دنیای دیگر از او بگیرید، به هنگام تقسیم غنائم، کسی به خاطر سابقهاش، مال بیشتری دریافت نخواهد کرد"، (از جمله در خطبهی 205 نهجالبلاغه به هنگام سرزنش طلحه و زبیر، به این موضوع، اشاراتی شده است) توقع نداشته باشید من به خاطر همسایگی، دوستی یا خویشاوندی به ناحق نمرهی بیشتری به کسی بدهم؛ حق همسایگی، دوستی و خویشاوندی در نگه داشتن احترام، ادب و خُلق خوش است؛ سعی من رعایت این نکات در حد توان است، اما این تلاشِ هر کسی است که میزان و معینکنندهی نمرهی او خواهد بود نه اموری از قبیل همسایگی، دوستی و خویشاوندی! مضافاً به اینکه به نظر، زیاد مناسب نمیرسد که کسی به خاطر همسایگی، دوستی و خویشاوندی از امتیازی بهرهمند باشد و دیگران صرفاً به این خاطر که خانهشان در محله یا شهر دیگری است، یا دوست و خویشاوند من نیستند نتوانند از آن امتیاز برخوردار شوند!
7 ) ما در طول ترم، مشکلات خاصی داشتهایم و موفق به درس خواندن – آن طور که باید و شاید - نشدهایم؛ آیا با تشریح این مشکلات برای شما امکان دارد نمرهی ما تغییر کند؟
چنین عذرهایی کم لطفی در حق بقیهی دانشجویان است. اینطور نیست که سایر اشخاص رد شده، از روی تنبلی درس نخوانده باشند؛ هیچکس تا حالا به من نگفته "من حوصله نداشتهام و درس نخواندهام، حالا که افتادهام به من نمره بده"؛ خیر؛ هر کسی مشکلات خاص خودش را دارد؛ یکی متأهل است، دیگری در آستانهی تأهل است، یکی بچهدار است، دیگری در آستانهی بچهدار شدن است، یکی کار میکند تا بتواند هزینههای تحصیل خود را فراهم کند، من حتی دانشجویی هم داشتهام که میگفت من نظامی هستم و هر ساعتی که سر کلاس شما حاضر میشوم به خاطر ترک محل خدمت به طور غیر قانونی، بیست و چهار ساعت در بازداشتگاه، سَر میکنم، اما من حتی برای این شخص هم استثنایی قائل نشدم؛ دلائل این قضیه هم روشن است:
دلیل اول اینکه بالاخره ما باید یاد بگیریم که انتخاب کردن هر راهی در مسیر زندگی، الزامات خاص خود را دارد، اگر من پذیرفتهام که به هر علت دانشجو باشم – تفاوت نمیکند خواه برای افزایش حقوق، خواه برای کسب درآمد و خواه برای کسب علم یا هر علت دیگر – باید قبول کنم که به ملزومات انتخابم پایبند باشم، نمیشود از یک طرف بگویم دانشجو هستم و میخواهم از مزایای کسب مدرک علمی استفاده کنم و از طرف دیگر حاضر نباشم به هر علت موجه یا ناموجه، مصائب، سختیها و شبنخوابیها را تحمل کنم، پُز مدرک را بدهم اما درس نخوانم؛ با غرور و تبختر خودم را حقوقدان! معرفی کنم اما در پاسخ به بدیهیترین مسائل حقوقی لَنگ بزنم؛
دلیل دوم هم این است که به واقع من هیچ مکانیسمی برای تشخیص صحت و سقم عذرهایی که برای درس نخواندن به من ارائه میشود ندارم؛ نه وقتش را دارم و نه ابزارش را و نه چنین وظیفهای برای من تعریف شده است؛ به ناچار یا باید بنا را بر این بگذارم که همهی عذرها صادقانه است و همه را قبول کنم که این هم توهین به زحمات خودم به هنگام تدریس است و هم توهین به کسانی که با هر مشقتی که بوده درس خوانده و زحمت خود را کشیده و نمرهی قبولی گرفتهاند و باعث بیارزش کردن کار آنان است، چون بین آنها و کسی که زحمتی نکشیده تفاوتی باقی نمیماند و یا باید از طرف دیگر بنا را بر این بگذارم که عذرهای درسنخواندن هیچ تأثیری در نمره ندارد و من هستم و برگهی دانشجو و فعالیت کلاسی؛ و من قطعاً همین راه دوم را انتخاب کردهام.
8) چرا دانشجویانی که میفتن همه با نمرهی 9.75 میفتن؟
صرفاً بخاطر جلوگیری از افت معدل اون ترم تحصیلیشون هست که من در ابتدا نمرهی واقعی خودشون رو وارد میکنم که دانشجویان، از میزان برآیند کارشون مطلع باشن و در نهایت نمرهی همهٔ قبولنشدگان رو به 9.75 ارتقاء میدم. در آخر کار، در معدل کل، این نمره، تأثیری نداره و همون نمرهای که باهاش در ترم بعد، درس رو قبول میشن محاسبه خواهد شد .
9 ) چرا همراه داشتن قانون در کلاس الزامیست و همراه نداشتن آن ، منفی ب دنبال دارد ؟
در علم حقوق ، استناد ب قانون و آشنا شدن با متن قانون و حتا نحوهی قرائت مواد قانونی ، نقش عمده و اساسیای دارد ، قبلترها هنگام تدریس با این مشکل بزرگ مواجه میشدم ک وقتی در درس ب مادهی خاصی استناد میکنم و از بچهها میخواهم آن ماده را قرائت کنند تا متن آن را توضیح دهم تعداد زیادی از برادران و خواهران دانشجو اصلا قانون را همراه نداشتند ، بعضی جلسات حتا مجبور میشدم تبلتم را بدهم ب یک نفر از بچهها تا از روی تبلت ، ماده قرائت شود !!!!
این تازه اول ماجرا بود ، چون بقیهی دانشجویان ، قانون همراه نداشتند وقتی مادهی قانونی قرائت میشد بقیه تصور میکردند این بازهی زمانی قرائت مواد ، جزو اوقات استراحتشان به شمار میرود !!! ب بیرون از پنجره خیره میشدند ، با موبایلشان ور میرفتند با بغل دستیشان حرف میزدند ووو !!! در بهترین حالت ، عقب ماندگیشان در جزوهای ک لحظات قبل نوشته بودند را جبران میکردند ! ب هر حال هدف من ک آشنایی با مواد قانون و استناد ب قانون بود برآورده نمیشد ! هر چه هم به دانشجویان محترم عرض میکردم آقا خانم ، قانون همراه بیاورید ، قانون ، هویت شماست ، قانون ، شناسنامهی شماست ، قانون ، همه چیز یک دانشجوی حقوق است ب خرجشان نمیرفت ک نمیرفت ، حتا بعضی از دانشجویان بزرگوار ، یک نگاه عاقل اندر سفیه هم ب من میانداختند ک معنایش این بود که « یارو گیر آورده ما رو ها !!!!»
اینهمه درد سرتان دادم که عرض کنم بنا بر همین ملاحظات بود ک قانونی گذاشتم مبنی بر اینکه اگر دانشجویان ، قانون همراه نداشته باشند منفی میگیرند !!! هر جلسه یک منفی !! همهی دانشجویان را هم در امر خواندن مواد قانونی شرکت میدهم تا با قرائت قانون آشنا شوند و شجاعت جلوی جمع حرف زدن با صدای بلند که در آیندهی شغلیشان مهارت بسیار بسیار کلیدیای است را پیدا کنند !!! الان راضی هستم ، دیگر وقتی یک نفر از دانشجویان قانون میخواند بقیه ب امور متفرقه مشغول نیستند و سرشان توی قانون خودشان است !!! این مورد هم یکی از آن مواردی بود ک ب من ثابت کرد هر قانونی تا اخلاقیِ صرف باشد اجرا نمیشود و تا ضمانتاجرای قانونی - ینی منفی !!! - در کار نباشد ، رعایتی هم در کار نخواهد بود !!! با نگاه سنگین کردن و اخم کردن و گفتن جملاتی از این قبیل ک « انتظارم از شما بیشتر از اینا بود » و این قبیل موارد هم آب از آب تکان نمیخورد ک نمیخورد !!!
10 ) چرابخش هایی از کتاب law text را به عنوان منبع درس متون حقوقی معرفی نمی کنید باتوجه به اینکه درلیست منابع کارشناسی ارشد برای این درس همین کتاب ذکر شده وساده ساز هم از این کتاب تهیه شده است؟
دانشجویان گرامی توجه داشته باشید :
اولاً معرفی منبع درسی در دانشگاه برخلاف دبیرستانها برعهدهی استاد واگذار شده است.
ثانیاً خیالتان را راحت کنم: درهیچک یک از آزمونهای سنوات اخیر عیناً از متن کتاب law text سوالی نیامده است. اصولاً خیلی سادهانگاری است که فکر کنید طرحان سوال، کتاب law text راجلویشان می گذارند و از آن سوال طرح میکنند.
ثالثاً مهم این است که تسلط شما بر دستور زبان و دایرهی واژگانِ عمومی و حقوقی به حدی باشد که قادر باشید به نحو مطلوبی متن را درک کنید. این تسلط را در نتیجهی مطالعهی هر متنی به دست آورید تفاوتی ندارد.
رابعاً مهم این است کتابی معرفی شود که ترجمهی آن در بازار وجود نداشته باشد تا شما مجبور باشید کمی سلولهای خاکستری مغزتان ر ا به کار اندازید. ومتاسفانه بامعرفی کتاب Law text آن سلولها دست نخورده باقی خواهند ماند!
نتیجتاً اینکه هر متنی رابخوانید تفاوت زیادی ندارد. زیاد وسواس به خرج ندهید اگر همین انرژی روانیای که برای این هزینه می کنید که چرا فلان کتاب معرفی نشد را پای این صرف کنید که از همین منبع معرفی شده استفاده کنید نتیجهی بهتری خواهید گرفت!
ودرپایان اگر معتعقدید خیلی به شما ظلم شده است یا تصمیم من از بنیان اشتباه است قضیه همانند موردی است که طرفین قرارداد (معلم و دانشجو) برسر اصول (از جمله منبع امتحان) با هم به توافق نرسند دراینصورت طبیعی است عقدی صورت نخواهد گرفت .(به عبارت دیگر می توانید درس راحذف کنید)
11 ) به نظرتون این درسته که کسی که میاد سمت این رشته دو حالت واسش وجود داره یا باید خشن باشه یاخشن بشه شما تغییری توی روحیاتتون احساس میکنید؟
من هم بسیار علاقمند به ادبیات بودم، راستش علاوه بر این از حقوق و قانون و از این قبیل متنفر هم بودم، انتخاب اولم هم ادبیات بود، الان هم عمدهی مطالعات غیر درسی و کتابهای غیر درسی که میخوانم ادبی یا تاریخی است اما پس از آمدن به حقوق و مطالعات عمیق و مستمر خدا رو شکر کردم که مرا به این سمت هدایت کرد.
ادبیات و تاریخ به عنوان مطالعات غیر درسی و ذوقی _ که البته واقعاً درس زندگی است _ خیلی پرثمرتر است و بر دل و جان مینشیند تا یک شعر به شما بدهند و صرفنظر از محتوای آن از شما بخواهند بحر عروضی آن را تعیین کنید. یا به شما بگویند انوری ابیوردی در این بیت خود چه صنایعی استفاده کرده. به نظرم اینها توهین به ادبیات است. گاهی فکر میکنم کسانی که رشتهشان ادبیات است زیاد از آن لذت نمیبرند.
و اما ....در مورد حقوق....
حقوق، مخصوصاً آن قسمت که برگرفته از دین ما است یک life style یک سبک زندگی است.برای کسی که مطالعهی ادبی دارد حتما لازمتر است از حقوق هم سررشتهای داشته باشد.
حقوق شیوهی زندگی شما را عوض میکند.شما از خلال مطالبی که در این رشته میآموزید یاد میگیرید چگونه زندگی خود و اطرافیانتان را سامان ببخشید. بخصوص جنبههای اجتماعی این زندگی را.
در فقه در شرایط شهود آمده است _به زبان ساده عرض میکنم _هر کس زیاد هزلیات بگوید زیاد دریوری ببافد حتی اگر گفتههای او مصداق گناه، مثلا غیبت، یا افترا نباشد، از عدالت ساقط و شهادت او در دادگاه شنیده و قبول نمیشود.میدانید دانستن همین یک نکته و عمل کردن به آن چه اثری در زندگی روزمرهی ما دارد.....و موارد ریادی از این دست. ادبیات به من میگوید عمرت را به بطالت نگذران اما من در فقه اثر عملی این قضیه را میبینم. میبینم که شرع مرا عادل نمیشناسد و بر سخنم وقعی نمینهد. و بین پند و اندرز تا دیدن اثر در عمل تفاوتهاست.
حقوق علم جلوگیری از خشونت است و کمک به محتاجین. نه تنها روحیهی شما لازم نیست بلکه نباید خشن باشد.
اندکی صبر کنید. مطالعات مستمر در حقوق داشته باشید. ان شاءالله به نتیجهی من خواهید رسید.
12 ) چرا کلاس شما خسته کننده است؟!
همهی تلاش من این است که از طریق ارائه روشمند دروس وارائهی مثالهایی مرتبط با زندگی روزمره از خسته کننده بودن مطالب جلوگیری کنم. علیرغم این از پیشنهادات شما در این زمینه استقبال میکنم. البته باید دانست دانشگاه ، ب هر حال محل تفریح و وقتگذرانی نیست و سوزاندن فسفرِ مغز ، برای چند ساعت متوالی ، از بسیاری کارهای بدنی ، بیشتر ایجاد خستگی میکند.
13) چرا سعی دارید کاری کنید که دانشجوها از شما متنفر باشند؟
اصولاً یا نباید اقدام به کاری کرد یا باید آن را درست و به تمامه انجام داد، هدف از پرسش و سایر سختگیریها انجام وظیفه است. برای من مهم نیست که آیا دانشجو طالب این سختگیری هست یا نه، اصل تدریس یعنی یاد دادن و از دانشجو درس خواستن، اگر من مطمئن باشم دانشجو بدون پرسیدن درس میخوانَد ترجیحم این است که وقت کلاس را به پرسش اختصاص ندهم و بیشتر، مطالب سرفصل را تدریس کنم، اما مطمئنم اکثریت دانشجویان بدون پرسش هفتگی درس را نمیخوانند، به شب امتحان یا چند روز قبل از امتحان واگذار میکنند و آن موقع هم هیهات! به هر حال من برای تشکر آنها اقدام به کاری نمیکنم که با تنفر آنها از انجام آن کار دست بکشم، هر چند در تحلیل نهایی، اگر دوستان، منافع بلند مدت خود را در نظر بگیرند تصدیق خواهند کرد که همهی این سختگیریها به نفع خود آنها است. ما اجر خود را از کس دیگری میخواهیم، بگذار همه به خون ما تشنه باشند!
14 ) چرا از روی تبلت درس میدهید؟ برخی معتقدند سواد شما در تبلت است!
بر خلاف بعضیا که معتقدن عالِم و دانشمند واقعی اونه که همه چی رو از حفظ بگه و با احترام کامل به اساتیدی که از حفظ و بدون مراجعه به دستنوشتههای خودشون، درس میدن، من در نقطه مقابل معتقد هستم که مراجعه به نوشته برای یادآوری رئوس مطالب اصلاً چیز شرمآور و قبیحی نیست! به چند دلیل:
اولاً تدریس و تفهیم مطالب به دانشجویان، اونم در رشتهی ظریفی مثل حقوق، بسیار کار دقیقی هست، درست مث حرکت کردن روی یه طناب باریک در حد فاصل بین دو آسمون خراش!! معلم اگه کوچکترین لغزشی داشته باشه سقوط خواهد کرد، ینی اگه یه مطلب رو یا حتی گاه یه جمله رو فراموش کنه و چیزی در اون مورد نگه یا مطلب رو به نحو دیگری بیان کنه، دانشجو، مطلب رو دقیق و درست دریافت نمیکنه و متعاقب اون توی امتحان هم نمیتونه درست بنویسه و اونوخ کم کردن نمره از دانشجو، به خاطر مطلبی که بهش یاد ندادی، کار ناجوانمردانه ای خواهد بود.
ثانیاً توی حقوق نمیشه گُترهای و ولنگ و واز حرف زد، مطالب و استدلالات، دقیق هستن و باید زنجیر وار به دنبال هم بیان بشن، نمیشه مقدمهی استدلال رو بجای مؤخره بیان کرد یا بالعکس، وضعیت توی علم حقوق به نحوی هست که یه جمله رو اینور اونور کنی موضوعِ موردِ بحث، با یه قاعده دیگه یا یه مطلب دیگه تناقض پیدا میکنه و اونوخ مدام مورد سؤال دانشجو قرار خواهی گرفت که تو که اونجا اون حرفو زدی چرا اینجا اینو میگی و از این دست مسائل... بنابراین با توجه به حجم زیاد دروس مختلفی که هر معلم توی هر ترم میگه من بجای اینکه بخام اِفِه بذارم که همه چی رو از بَر هستم، راه صحیحتر رو این میبینم که تبلت رو بذارم جلوم و توی هر مبحث، با مراجعه به یاداشتهام بحث رو پیش ببرم و در آخر هر مطلب هم باز نگاهی به یادداشت هام بندازم تا اگه نکتهای ناگفته مونده بود یادآوری کنم.
ثالثاً من ادعای عالم بودن و ملا بودن نداشته و ندارم و از همهی همکاران خودم هم کمتر بلد هستم و همیشه هم اینو رسا و با صدای بلند و بدون کوچکترین شرمندگی بیان کردم، اما گذشته از این، اصولاً توی ذهن برخی از دانشجویان بد جا افتاده که هر کی مطلب رو از حفظ تدریس کنه نشوندهندهی اینه که مُلا تر هست، بر عکس، امروزه توی سمینارها و کنفرانسهای علمی، اگه یه سخنران، پشت تریبون قرار بگیره و شروع کنه از حفظ، یه مطلب علمی رو توضیح بده، توهین به جمع تلقی میکنن!!! میگن اونقد سطح ما رو پایین فرض کرده که اومده شروع کرده همین جوری از حفظ، داره واسه خودش حرف میزنه، اصولاً سخنرانیهای علمی، بدون خوندن - ینی روخوانی به معنای دقیق کلمه - امروزه ناممکن تلقی میشه از نظر خیلیا.
15 ) چرا انننننقد در طراحی سؤالات امتحانی ، سختگیر هستید ؟
ممکن است برخی از شما مایل باشید سؤالات به نحوی طرح شود که ظرف نیمساعت ، حفظیات خود را بر روی برگه منتقل کرده و بدون هیچ دغدغه و تفکری با خیال راحت جلسه را ترک کنید. البته امکان طرح چنین سؤالاتی وجود دارد ولی در این صورت هیچ فرقی بین دانشجوی زحمت کش و دانشجوی شب امتحانی باقی نمیماند و مدرّس برآورد درستی از ازحماتی که خودش و دانشجو کشیده و میزان اشتیاق دانشجو به یادگیری به دست نمیآورد. کسی که چند جلسه بیشتر در کلاس حاضر نبوده و کسی که در تمام جلسات در کلاس حاضر بوده و با وظیفه شناسی و تعهد، تکلیف خود را انجام دادهاست در یک رده قرار میگیرد. به همین دلیل در طرح سؤالات باید به نحوی عمل شود که سؤالات در سه طبقهی کلی قابل دسته بندی باشد :
1. سوالات مشکل که برای پاسخگویی نیاز به قوهی تحلیل و ذکاوت دارد.
2. سؤالات متوسط که برای پاسخگویی نیاز به حضور مستمر در کلاس و به خاطر سپردن مطالب دارد.
3. سؤالات آسان که برای پاسخگویی به آنها مطالعهی سطحی مطالب کفایت میکند.
بر همین اساس سعی کردهام سؤالاتم در کلیهی دروس در همین سه سطح، قابل طبقه بندی باشد.
مضافاً به اینکه سختی یا آسانیِ سؤالات، تا حدودی نِسبی است و بسته به سطح تلاش و مطالعات دانشجویان در طول ترم، نظر دانشجویانی که با سؤالات واحدی هم مواجه بودهاند متفاوت است؛ مثلا در یکی از امتحانات من یکی از دانشجویان محترم نوشته ممنونم، خوب بودن سؤالا، خوب میشه نمرهم، دیگری نوشته اگه میدونستم اینهمه ساده میخای بیاری اینهمه شب بیداری نمیکشیدم!!!! یکی دیگه نوشته اونقد ساده آوردی ک من امتحانمو خراب کردم!!! نفر سوم نوشته استاد هیچوقت نمیبخشمت، این سختترین امتحانی بود ک در تمام طول عمرم دادم و این بدترین برگهی امتحانی بود ک در تمام طول عمرم نوشتم!!!! نفر آخر هم بدون اینکه چیزی در خصوص این موارد نوشته باشه نمرهی امتحانش شد 2.75 !!!! حالا ببینید ک معلمِ بنده خدا چ باید بکنه با ایییینهمه تفاوت نظرات!!!! هیچ شخص ناراضیای هم اشکال کار رو در خودش نمیبینه!!!!! همه معلم رو متهم و بلکه محکوم میکنن!!!!
16 ) چرا انننننقد در تصحیح اوراق سختگیر هستید ؟
سختگیر نیستم ؛ فقط جدی هستم ؛ چرا ؟ چون حقوق رشتهای است در حد پزشکی یا مهمتر حتی : در پزشکی حداکثر جسم و جان مردم در دست پزشک است در حقوق ، ناموس ، شرف و آبروی مردم در دست وکیل یا قاضی قرار میگیرد که این موارد (ناموس و شرف) از نظر بسیاری مردم ، مهمتر از جسم و جانشان است. به عبارت دیگر حقوق، رشتهای است که بعداً باعث خواهد شد جان، مال و ناموس مردم در اختیار شما قرار گیرد، چه وکیل باشید و چه قاضی، از من انتظار نداشته باشید به بهانههایی نظیر دانشجوی شبانه یا دانشجوی دانشگاه آزاد، به صورت فلهای نمره بدهم.
17) نمرهام کم شده آیا امکان داره تحقیق ارائه بدم یا پاورپوینت درست کنم تا نمرهم رو افزایش بدید ؟
من در طول ترم از طریق پرسش کلاسی، فرصت افزایش نمرهی امتحان را به صورت هفتگی در اختیار دانشجو قرار میدهم؛ اگر از این فرصت در جهت عکس استفاده کرده – منفی گرفتهاید! – یا اصلاً استفاده نکردهاید و اکنون از نمرهی خود، راضی نیستید به نظر میرسد فقط خودتان را باید سرزنش کنید.
اکنون (در پایان ترم) امکان افزایش نمره از طریق توسل به وسایلی نظیر ارائهی تحقیق یا پاورپوینت وجود ندارد زیرا قرار نیست هر کس درسش را نخواند و نمرهاش کم شد اقدام به ارائهی تحقیق یا ساخت پاورپوینت کند و نمرهاش را به حد قبولی برساند. تحقیق و پاورپوینت جای درس خواندن را نمیگیرد؛ اگر قرار بود به عنوان فعالیت کلاسی انجام شود باید در طول ترم پیشنهاد ارائه یا ساختش را میدادید، نه الان و به عنوان جبران کمبود نمره، الان وقت مناسبی برای پیشنهاد تحقیق یا ساخت پاورپوینت نیست، چون باید به همهی کسانی که این شرایط را دارند این فرصت دادهشود و از فردا من باید پاسخگوی خیل دانشجویانی باشم که نمره نگرفتهاند و میخواهند تحقیق کنند یا پاورپوینت بسازند. نیز بعد از اعلام نمرات اگر قرار باشد این فرصت در اختیار همه قرار گیرد باید کسی هم که مثلاً 14 یا 10 یا 12 یا 18 برده این فرصت را داشته باشد که نمره ی خود را افزایش دهد و حتماً تصدیق می فرمایید که منطقی نیست همه صبر کنند ببینند نمره شان چند می شود و بعد به فراخور حال و نمره ی خود برای افزایش نمره اقدام به ارائهی تحقیق یا ساخت پاورپوینت کنند. البته توجه داشته باشید که من از طریق پرسش و پاسخ هفتگی به طور مستمر فرصت افزایش نمره را در اختیار شما گذاشتم اما افسوس که بسیاری از شما خودتان استفاده نکردید و همه چیز را به امتحان پایان ترم موکول کردید.
18) من واسه امتحان شما فرجه نداشتم و چند امتحان هم همزمان داشتم آیا این موارد تأثیری داره توی افزایش نمرهی من ؟
شرائط امتحان ، تأثیری در افزایش نمره ندارد. اینکه در چه شرایطی امتحان دادهاید- از قبیل فرجه نداشتن یا همزمان چند امتحان داشتن - با توجه به اینکه بجز مسأله، من همهی سؤالات دیگر را بارها و بارها در کلاس میپرسم، عذر موجه محسوب نمیشود.
19) چرا وقتی به نمرهی خودمان در سایت دانشگاه اعتراض میکنیم هیچ جواب مشروحی به ما نمیدهید و همان نمرهها را بدون ارائهی هیچ توضیحی، تأیید میکنید ؟
از شما درخواست میکنم به این تجربهی واقعی که من از سر گذراندم توجه بفرمائید :
توی یکی از امتحانات، مثلن اومدم خیر سرم احترام بذارم به ناراحتیهای دانشجوام و جواب اعتراضاشون رو تشریحی بدم؛ رفتم توی سایت سما، برگهی اون دانشجویانی ک اعتراض کرده بودن ب نمرهشون رو آوردم گذاشتم جلوم و مشروحاً در فضایی ک واسه جواب استاد در نظر گرفته شده جواب دادم ک مثلن توی برگه نمرهت این بوده، مثبت نداشتی، غیبت داشتی، من منفی رو هم واست لحاظ نکردم وگرنه نمرهت کمتر میشد و اینا!!!!! حدود هف هَش نفر اعتراض کرده بودن منم یکی یکی جواب دادم، بعد رسیدم ب ثبت نمرات، دکمهی ثبت نهایی رو زدم، میگه هیچ دانشجویی رو انتخاب نکردی واسه ثبت نهایی، یکی یکی بغلِ اسم دانشجوا رو تیک زدم بعد گزینهی ثبت نهایی رو زدم، میبینم این پیغام ذیل رو نشون میده
ینی سیستمشون انقد هوشمند طراحی نشده ک بفهمه من هنو توی همون صفحه هستم و دارم فعالیت میکنم!!!! هیچی دیگه، تصمیم گرفتم از خیر این احترام بگذرم! مجددن لاگ این کردم (وارد شدم) هیچ خبری از اووووونهمه توضیحاتی ک نوشته بودم نبود، اسامی رو تیک زدم و نمرات رو بدون هیچ توضیح اضافهای ثبت نهایی کردم؛ مستحضر باشید ک تقصیر من نبود.
عذر نوشت: از همین الان از دانشجویان فعلی و آینده عذرخواهی میکنم که ب دلیل این مشکل نمیتونم توی سایت دانشگاه بطور مشروح ب اعتراضاتشون جواب بدم و مجبورم بدون ارائهی پاسخ، همون نمرات رو تأیید کنم صرفن.
نتیجهی اخلاقی: سیستم واسه افرادی مث من طراحی نشده!!!! در چنین حالتی چ اثری بر ثبت موقتِ نمرات و دادن فرصت اعتراض بار میشه؛ حالا میفهمم اون اساتیدی ک از همون اول، نمرات رو ثبت نهایی میکنن و فرصت اعتراض هم نمیدن همچین کارِ بدی هم نمیکنن!!!!!!!
20) چرا در دروسی که امتحان میانترم برگزار میکنید نمرات میان ترم رو اعلام نمیکنید؟
بنا به دلائل ذیل امکان اعلام نمرات امتحان میان ترم به صورت انفرادی و نفر به نفر برای من وجود نداره :
اولاً کاری است وقتگیر؛
ثانیاً اعلام برخی نمرات، ممکنه اثر منفی داشته باشه بر روحیهی افراد و در آستانه امتحانات پایان ترم باعث ناامیدی و تضعیف روحیهشون بشه، در حالی که اگر نمرهی میانترم رو ندونن ممکنه بدون توجه به کم یا زیاد بودن نمرهی امتحان میاترم، نهایت تلاششون رو بکنن و اگر هم نمرهی امتحان میاترمشون کم شده باشه بتونن اون رو در امتحان پایانترم جبران کنن؛
ثالثاً نمیخام در مورد کسانی که از نمرهشون راضی نیستن، نهضت حذف پزشکیِ امتحان پایان ترم راه بیفته توی دانشگاه و هر کسی احتمال داد درسو قبول نشه یا از نمرهش راضی نبود بره و یه گواهی پزشکی دروغین ارائه کنه به آموزش دانشگاه. چون اوضاع خندهداری راه میفته توی دانشگاه، فک کنید مسؤولین دانشگاه میگن یه استادی توی دانشگاه هست که دانشجوا معمولاً سر امتحانات پایان ترم این استاد دچار مشکل سلامتی میشن!!!
بنابراین چه در سمت نمرههای خوب و چه در سمت نمرههای بد، امکان اعلام نمرات از طریق فضای مجازی به هیچ وجه وجود نداره. پیامهایی با مضمون درخواست اعلام نمره یا از این قبیل، از سوی من پاسخ داده نخواهد شد، حمل بر بی ادبی یا بی اعتنایی نفرمائید و قبلاً از این بابت، عذرخواهی من رو پذیرا باشید.
21) پس چرا علیرغم اینکه نمرات میان ترم رو اعلام نمیکنید اما خبر تصحیح اوراق امتحانی میان ترم رو اعلام میکنید؟
ممکنه این ابهام در ذهن برخی از دانشجویان محترم به وجود بیاد که اگر بنا بر دلائلی که در پاسخ سؤال قبل گفتم قرار بر اعلام نمرات امتحان میان ترم نیست، اصولاً چرا اعلام میکنم که برگههای امتحانی میان ترم رو تصحیح کردم؟ گفتنش با نگفتنش چ فرقی داره؟
در پاسخ باید عرض کنم علت اعلام تصحیح اوراق امتحان میان ترم اینه که میخام بگم اگر بعد از گرفتن برگههای امتحانی پایان ترم، نمرات رو سریعتر از حد معمول اعلام کردم، این توهم در ذهن فعال برخی از دانشجویان محترم به وجود نیاد که چرا نمرات، انقد سریع اعلام شد و لابد برگهها رو صحیح نکردم، علت اعلام سریع نمرات پایانترم اینه که نصف کار رو قبلاً انجام دادم. ضمناً آمار کلی نمرات میانترم رو در صورت امکان در پایان تصحیح اوراق امتحانی میانترم هر درس، اعلام خواهم کرد.
پس به این علت هست که گرچه نمرات میان ترم رو اعلام نمیکنم اما اعلام میکنم که برگههای امتحانی میان ترم رو تصحیح کردم.
22) چرا توی سؤالات امتحانی، ما رو مجبور میکنید در صورت حذف یک سؤال، تمام قسمتاش رو حذف کنیم؟ این واقعاً غیر عادلانه و غیر منصفانه هست، چون ما ممکنه قسمتایی از اون سؤال حذف شده رو بلد باشیم و قسمتایی از سؤالی که حذف نشده رو بلد نباشیم.
این سؤال پاسخ فرعیای داره و پاسخ اصلیای.
پاسخ فرعی اینه که اصولاً آوردن سؤال اختیاری، جزو اختیارات معلم هست. برخی از اساتید اصلاً سؤال اختیاری نمیارن. بنابراین با سؤال اختیاری نباید طوری برخورد بشه که انگار وظیفهی معلم بوده سؤال اختیاری بده. سؤال اختیاری فقط برای ارفاق به دانشجوها هست و بس. من میتونم سؤال اختیاری ندم و در این صورت شما مجبور خواهید بود به کلیهی قسمتهای همهی سؤالات، پاسخ بدید و اگر حتی یک قسمت رو هم بلد نباشید ازتون نمره کسر خواهد شد. بنابراین وقتی من از باب ارفاق، سؤال اختیاری میدم دیگه اینکه کسی از الفاظ غیر عادلانه و غیر منصفانه در موردش استفاده کنه، خودش کاری واقعاً غیر عادلانه و غیر منصفانه است K این از این.
اما پاسخ اصلی اینه که دلیل اینکه میگم یا باید به همهی قسمتای سؤال پاسخ بدید یا همهش رو حذف کنید اینه که نمیخوام یه سری از دانشجویان، تنبلی کنن و یک مبحث رو نخونن و با خودشون بگن ما این قسمت رو واگذار میکنیم به سؤالات اختیاری و هر سؤالی که از اون مبحث اومد رو حذف می کنیم. در واقع هر سؤال، همه یا قسمت عمدهای از مباحث رو پوشش میده و هدف من اینه که دانشجویان مجبور بشن همهی مباحث رو بخونن. سؤال اختیاری فقط برای اینه که اگر کسی همهی مباحث رو خوند، لکن در داخل هر مبحث، یک سؤال یا دو سؤال رو بلد نبود، بتونه کل اون سؤال رو حذف کنه و به سؤال دیگری پاسخ بده، ولی اگر قرار باشه دانشجو بتونه از هر سؤال، یک یا چند قسمت رو حذف کنه اوضاع به این شکل در میاد که دانشجوی محترم، یک مبحث رو کلاً نمیخونه و توی هر سؤالی که یک قسمتش به اون مبحث مربوط باشه اون قسمت از سؤال رو حذف میکنه؛ من نمیخام اینجوری بشه. میخوام همهی مباحث خونده بشه. پس این کار رو نمیکنم.
23) این چه اصرار مسخرهای هست داری که ما درس بخونیم؟ آقا ما نخونیم خودمون ضرر میکنیم؛ تو هر کاری هم بکنی نمیتونی ما رو وادار کنی درس بخونیم!
این سخن مثل اینه که کسی بره پیش یه مکانیک که مکانیکی یاد بگیره، بعد مدام هدفون توی گوشش باشه مثلاً و موسیقی گوش بده، بعدم بگه خو اگر مکانیکی یاد نگیرم خودم ضرر میکنم. در این صورت اون مکانیک بهش میگه داداش اگر میخای یاد نگیری اصلاً پیش من نیا. شما رو هم که اجبار نکردن بیای دانشگاه، نمیخای درس بخونی نیا دانشگاه، بذار یه نفر دیگه بجات بیاد، خونوادههای شما فکر میکنن شاخ شمشادهاشون رفتن دانشگاه دارن درس میخونن، اگر قراره بیاید دانشگاه و درس نخونید این ینی دارید به خونوادههاتون دروغ میگید، من توی این دروغگویی شرکت نمیکنم، کسی که میاد سر کلاس من یا درس میخونه و قبول میشه یا درس نمیخونه و میفته. اینکه بیاد بنشینه و سرش به امور متفرقه گرم باشه و ترم رو باری به هر جهت بگذرونه و آخر ترم هم با یک شب درس خوندن یه قبولی الکی بگیره و خونوادهش رو هم گول بزنه که من دارم درس میخونم، در کلاس من تا جایی که بتونم نمیذارم اتفاق بیفته. چون دوس ندارم توی خدعه و فریب و نیرنگ شریک باشم.
24) کلاس که پادگان نیست که. چرا در حین تدریس یا وقتی بین درس استراحت میدی اجازه نمیدی کسی بره بیرون؟ شاید کسی کار واجبی داشته باشه.
اولاً تایم استراحت، بعد از پایان کلاس هست، اون پنج دقیقهای که من بین تدریس، استراحت میدم صرفاً برای رفع خستگی ذهن است، برای قدم زدن در راهرو یا جواب دادن تلفن یا آب خوردن یا امثال اینا نیست. چرا؟ چون اگر قرار باشه برای این موارد باشه، خودتون شاهد بودید که به محض اینکه یه نفر میره بیرون، جنبشی راه میفته و همه میخان برن بیرون، اونوقت اگر من بخام فقط به نفر اول یا دو سه نفر اول اجازه بدم برن بیرون، متهم میشم به قائل شدن تبعیض و پارتی بازی و اگر بخام به همه اجازه بدم برن بیرون، کلاس کلاً تعطیل میشه K مشکلش هم اینه که وقتی تعداد نفرات زیادی میرن بیرون، همه که با هم برنمیگردن، مث لشکر شکست خورده یکی یکی یا دو تا دو تا برمیگردن و کلاس مدام صحنهی آمد و رفت میشه و نظم و تمرکز دانشجویان و من بر هم میخوره، مضافاً به اینکه دیده شده حتی تعدادی از دانشجویان وقتی میرن بیرون، با توجه به اینکه پرسشهای کلاسی، در پایان کلاس و بعد از تدریس هست و با توجه به اینکه اول ساعت حاضریشون رو زدن، دیگه اصلاً برنمیگردن و به اصطلاح میخان از زیر پرسش، قِسِر در برن.
ثانیاً در مواردی که ببینم یکی از دانشجویان محترم واقعاً کار اضطراری داره و به دنبال کُشتنِ وقت کلاس یا سوءاستفاده نیست، همیشه اجازه دادم برن بیرون و مانعی قائل نشدم.
حاصل بحث اینکه علت برخوردهای من، متأسفانه سوءاستفادههایی هست که برخی از دانشجویان محترم از هر قانون و قاعدهای میکنن.
25) چرا توی برخی از جلسات کلاس، به هنگام پرسش کلاسی، میگی هر کسی بگه بلدم و بعد بلد نباشه، دو منفی براش میزنم؟ این باعث استرس ما میشه و اگر هم درس رو بلد باشیم از ترس دو منفی جرأت نمیکنیم جواب بدیم و مدام، منفی روی منفی میاد، واااااااااااااااقعن بی انصاف هستی تو.
کم لطفی میفرمائید، بی انصاف نیستم. مجبورم اینجوری عمل کنم. چرا؟
اولاً اگر اینجوری عمل نکنم نمیرسم از همهی دانشجویان کلاس بپرسم درس رو. هر جلسه با توجه به وقت 20 دقیقهای پرسش، وقت نمیکنم از دو سه نفر بیشتر بپرسم؛ بنابراین اوضاع به این شکل درمیاد که 90 درصد از دانشجویان کلاس، پیش خودشون حساب میکنن که یا شانس و یا اقبال، درس نخونده میریم سر کلاس، إن شاء الله که ما جزو اون دو سه نفر نباشیم. در نتیجه همیشه اکثریت مطلق کلاس درس نمیخونن و آخر ترم براشون مشکل پیش میاد. به ناچار مجبورم ترتیبی بیندیشم که بتونم از همه بپرسم و همون وهلهی اول، ظرف دو سه دقیقه مشخص بشه کی خونده و کی نخونده و در وهلهی دوم بتونم فقط از اونایی که خوندن بپرسم.
ثانیاً من که فقط یک سؤال نمیپرسم که کسی بگه تصادفاً سؤالی که از من پرسیده شد رو بلد نبودم و دو منفی خوردم. خیر، من حداقل سه سؤال رو میپرسم و اگر یکیش رو هم بلد نباشید هیچ عیبی نداره، ولی اگر سه سؤال پرسیدم و هیچکدوم رو بلد نبودید پس دیگه معلومه خوب نخوندید و بخاطر اتلاف وقت کلاس چارهای جز زدن دو منفی باقی نمیمونه.
علیرغم مطالبی که عرض کردم اگر پیشنهاد بهتری برای برآورده شدن این هدف دارید که بتونه در مدتی دو سه دقیقهای مشخص کنه هر جلسه کی خونده و کی نخونده و ضمناً دانشجویان رو وادار کنه به راستگویی و متضمن زدن دو منفی هم نباشه، بفرمایید من استقبال میکنم.
26) چرا بجای هر جلسه پرسش امتحان کتبی نمیگیرید؟ پیشنهاد من اینه که به جای اینکه سر کلاس بپرسید هر دو جلسه یک بار امتحان کتبی بگیرید و یه ضمانت اجرا واسه اونایی که نمره بد گرفتن بذارید بهتر از اینه که بپرسید چون تو پرسش هم استرس هست هم مطالب قاطی میشن و باید روی سؤالا فکر کنیم اگه امکانش هست کتبیش کنید.
چند دلیل داره :
اولاً من عمداً به طور شفاهی میپرسم چون هدفم اینه که دانشجویان حقوق عادت کنن جلوی جمع و در شرایطی که استرس هم دارن بتونن سلیس و روان حرف بزنن و ترسشون بریزه. این هدف، بدون تمرین برآورده نمیشه. بهترین تمرین هم همین پرسشهای کلاسی هست. دانشجویان حقوق، چه وکیل بشن، چه قاضی بشن و چه استاد دانشگاه بشن باید بتونن توی شرایط استرسزا حرفشون رو بزنن. این از این.
ثانیاً اگر من بخام هر دو هفته یا سه هفته یکبار امتحان بگیرم، هر ترم باید چهار پنج بار امتحان بگیرم و تعداد برگههای امتحانی که باید صحیح کنم در هر کلاس، پنج برابر میشه و فرض کنید اگر من هر ترم چهارصد دانشجو داشته باشم باید دو هزار برگهی امتحانی صحیح کنم که واقعاً فراتر از حد توان و طاقت من هست، عملاً هم امکانپذیر نیست.
ثالثاً من شفاهی که سر کلاس میپرسم معمولاً سؤالات ساده و عین متن کتاب یا مباحث تدریس شده رو میپرسم و سؤالام پیچیده و مفهومی نیست و غالباً هم در پاسخگویی به دانشجویان کمک میکنم، بنابراین زیاد شرایط سخت و غیر قابل تحملی نیست.
27) چرا اصرار دارید به ما چیزی یاد بدید؟ چرا مدام به ما تکلیف هفتگی و از اینجور چیزا میدید؟ ما اگر نخوایم چیز زیادی یاد بگیریم و فقط یه نمرهی قبولیِ معمولی بخوایم باید کی رو ببینیم؟
وظیفهی معلم و عهدی که بین معلم و خدا هست اینه که تلاش کنه برای ارتقای سطح علمی دانشجویانش، ولو این تلاش به مذاق اونا خوش نیاد؛ این یک حق عمومی هست از نظر من، دارندهی حق، منحصر به خودِ دانشجویان نیست که اگر اونا گفتن ما نمیخایم سطح علمیمون بره بالا معلم هم بگه خب چه بهتر، زحمت منم کم شد؛ بنابراین معلم باید سطح علمی دانشجویانش رو ببره بالا حتی اگر خودشون هم نخوان؛ چون جامعهای که فردا پس فردا این دانشجویان درش دست به کار میشن هم در عالِم بودن دانشجویان، ذینفع هست و معلم اگر از حق دانشجویان بگذره، از حق جامعه که نمیتونه بگذره که. ممکنه به نظر خیلیا این یک دید شعاری، غیر واقعبینانه و ایدهآلگرایانه به مسأله باشه؛ ولی ما سالهاست با همین به اصطلاح شعارها زندهایم؛ نفس میکشیم؛ امیدواریم و به پیش میریم....
مثل اینه که یه داوطلب رانندگی مراجعه کنه به یه مؤسسهی آموزش رانندگی و به معلم بگه من نمیخوام رانندگی رو کامل یاد بگیرم؛ دنده عقب و طریقهی پارک کردن و اینا به درد من نمیخوره؛ تو به من یاد بده من ماشین رو روشن کنم، بزنم توی دنده و برم جلو؛ بقیهش دیگه اضافهس؛ به نظر شما جواب اون معلم چه خواهد بود؟ میگه مگه فقط حق خودته؟ کامل یاد نگیری میزنی مردم رو لت و پار و شَل و پَل میکنی. یادگیری حقوق و سایر دروس هم همینه. یا نباید یادبگیری، یا باید کامل و تمام و کمال یاد بگیری.
28) من یک انتقاد دربارهی یکی از قوانین امتحانتون دارم و اون اینکه لطفاً این قانون که میگید اگه بیشتر از اون چیزی که سوال ازتون میخواد بنویسید، ازتون نمره کم میشه بخاطره گرفتن وقت استاد، رو حذف کنید، چون اولاً شما به عنوان یک استاد وظیفتونه یک تایمی رو واسه تصحیح برگهها کنار بگذارید حالا چه یک روز باشه چه بیست روز و ثانیاً این قانونتون واقعاً غیر منطقیه مثه اینه که خداوند بگه اگه کسی علاوه بر واجبات، کار ثواب یا مستحبات رو انجام بده مجازاتش میکنم، آیا این عادلانه است؟ اون دانشجوی بدبخت اگه چیزی بیشتر مینویسه واسه اینه که میخواد جایی رو کم نذاره تا مبادا نمرشو نگیره پس خواهشاً این قانون رو حذف کنید.
اولاً معلم، وظیفهای به تصحیحِ مطالب غیر مرتبط نداره، معلم موظفه پاسخ همون سؤالی رو که داده تصحیح کنه، نه اینکه دانشجو بر فرض یک فصل از کتاب رو به صورت کامل حفظ کنه و بنویسه و معلم، موظف به خوندن اون فصل کامل باشه.
ثانیاً وقتی من بر فرض، حکم بیع رو میخام و دانشجو میاد حکم اجاره و جعاله رو هم مینویسه معلومه اصلاً متوجه نشده که بیع چیه، وگرنه بیع ربطی به اجاره و جعاله نداره و به دلیل همین عدم فهم تمایز بین موضوعات، سزاوار هست که ازش نمره کم بشه.
ثالثاً اون قیاسی هم که فرمودید به اصطلاح علم اصول فقه، قیاس مع الفارق هست و قابل قبول نیست، چون خداوند از قبل فرموده عمل مستحب انجام بدید، پس سزاوار هست که پاداش بده، ولی من دارم از قبل میگم که اضافه و غیر مرتبط ننویسید بنابراین حق دارم که عِقاب کنم.
29) شما یه جورایی خشونت علیه زن دارید. طوری از خانوما فاصله میگیرید انگار ما لولو هستیم. اینجوریشم خوب نیست دیگه. باید طبیعی باشه رفتار نه جوریکه ما خانما معذب بشیم.
از نظر من جنسیت دانشجو فی نفسه هیچ تأثیری در انجام وظائف معلمی من نداره، منتها در پاسخ اینکه فرمودید چرا رفتار من طبیعی نیست باید عرض کنم به طور خلاصه مشکل اینه که برخی از بانوان محترم به شکل طبیعی در دانشگاه حاضر نمیشن و همین باعث میشه رفتار من هم با این دانشجویان محترم، به شکل طبیعی نباشه. توضیح اینه که در برخورد با دانشجویان خانم هر معلمی و از جمله من باید چند نکته رو مد نظر قرار بده.
اولاً حفظ شؤون اسلامی در برخورد با جنس مخالف و بخصوص جلوگیری از مورد تهمت قرار گرفتن – به قول روایات : اجتناب از مواضع تهمت – اونم در دانشگاهی که همه مترصدن کوچکترین اشتباهی در این زمینه از استادی ببینن و همون بهانهی ولو کوچیک رو بکنن تُک چوب و باهاش انتقام نمرات کمی که کسب کردن رو بگیرن! - باعث میشه در برخورد با دختران و بانوان مکرمه مواردی رعایت بشه که اون موارد در برخورد با آقایون، طبیعتاً وجود نداره.
ثانیاً چون حفظ حرمت حریم کلاس برای من در درجهی اول اهمیت هست و ابایی هم از تذکر دادن در خصوص موارد مخالف حرمت کلاس ندارم اینم باعث دلخوری عمییییییییق برخی از بانوان محترم میشه. من به کسی که آئیننامههای آموزشی در خصوص پوشش رو رعایت نکنه – اعم از خانم و آقا – تذکر میدم و چون تخلف از مقررات پوشش، بیشتر از سوی خانوما اتفاق میفته طبیعتاً تذکرات من هم بیشتر متوجه خانوماست. اونوقت جالبیش اینجاست که دیده شده وقتی به برخی از خانمها در این زمینه تذکر داده میشه طرف، پشت سر من میگه اصلاً چرا استاد باید به من نگاه کنه که چیزی ببینه و بخاد تذکر بده! ینی طرف، تخلف میکنه، استاد رو هم بدهکار میکنه! به هر حال حتی در مورد کسانی هم که تذکر میدم ذرهای تأثیر در مباحث مربوط به آموزش و نمره و این قبیل مسائل نداره.
ثالثاً متأسفانه چون بیشتر دانشجویان خانوم از حیث ظاهری، مقررات اسلامی رو در خصوص آرایش رعایت نمیکنن من به عنوان معلم، این محذوریت رو دارم که نمیتونم طولانی به چهرهی این بانوان محترم نگاه کنم و اونها رو مستقیماً و به صورت طولانی طرف خطاب قرار بدم این مسأله هم باعث میشه برخی از دانشجویان محترم تصور بفرمایند که من بیشتر طرف خطابم آقایون هست و با بانوان مشکل دارم. در حالی که من شخصاً هییییچ مسألهای با کسی ندارم حتی به کسانی هم که تذکر میدم صرفاً از باب رعایت حرمت کلاس و محیط آموزشی است و نه چیز دیگر.
بنابراین من به شدت تکذیب میکنم که جنسیت دانشجو در انجام وظایف معلمی من تأثیری داشته باشه یا به عنوان یک معلم، برتری خاصی قائل باشم برای آقایون نسبت به خانمها. معیار برتری، جنسیت نیست. تقوی است. إنّ أکرمکم عندالله أتقیکم.
ممکنه این حرفا از نظر خیلیها شعاز زدگی و جو گرفتگی یا ریاکاری به قصد کسب مقام و منصب باشه ولی خدا شاهده که اینجوری نیست. این سخنان فعلاً عقیدهی منه و من مطابق معمول هیچوقت بخاطر ترس از حرف مردم خودم رو سانسور نکردم بنابراین ابایی از بیان عقیدهی خودم نداشته و ندارم.
30) این قواعدی که برای ادارهی کلاستون میذارید چرا تحت هیچ شرایطی ازش کوتاه نمیاید؟ آیا یا دانشجویان لجبازی میکنید یا میخواید قدرتنمایی کنید؟
یه بار آنگلا مرکل - اگر نمیشناسید ایشون سالهاست صدراعظم آلمان و قدرتمندترین زن زندهی دنیاست - رفته بود توی یه مدرسهای توی آلمان که مثلاً از این کارای نایس و کولی بکنه که سیاستمداران میکنن و خودشون رو به مردم نزدیک جلوه میدن و اینا. جریان دیدار هم خب از شبکههای تلویزیونی داشت پخش میشد. بحران پذیرش مهاجران توی اون روزا داغ بود.
توی مدرسه یه دختر فلسطینی اجازه گرفت و پا شد و حرف زد، با زبون آلمانی سلیس، گفت من و پدر و مادرم الان یه چند سالی میشه اینجا هستیم و از کمپ پناهندگان فلسطینی توی لبنان اومدیم و اینجا مدرسه میرم و خیلی اینجا رو دوس دارم و اینا، ولی الان میخوان به دلیل اینکه میگن ما شرایط پناهندگی نداریم دوباره ما رو برگردونن لبنان. یه کاری برای ما بکنید.
احتمالاً هر سیاستمدار دیگهای میبود مثلاً ژست حقوق بشری میگرفت که آره میدم پروندهتون رو دوباره بررسی کنن دختر گلم، تمام سعیام رو میکنم تا برنگردید و از این صحبتا.
اما آنگلا مرکل دراومد گفت دخترم، سیاست، عرصهی گرفتن تصمیمهای سخته. اگر واقعاً معلوم بشه که باید برگردید و ما شما رو نگه داریم برای تو خوب میشه اما جواب اون صدها هزار پناهندهی دیگهای که اونا هم میخام بیان و از همین امتیازی که تو بهرهمند شدی، بهرهمند بشن رو چطور باید بدیم؟ میشه بگیم اون امتیاز فقط مخصوص تو بود؟
خانم مرکل بعد از اون به حرفاش ادامه داد، چند دقیقه بعد صدای گریهی دختره دراومد، خانم مرکل وقتی میخواست خارج بشه رفت پیش دختره و دلداریش داد اما هیچ وعدهای بهش نداد.
توی مطبوعات آلمان، خانم صدراعظم رو سنگدل و بیرحم دونستن به خاطر این برخورد. به نظر من اما عادلانه بود.
ربطش به بحث معلمی چیه؟ معلم وقتی قواعدی میذاره برای ادارهی کلاس، برخی دانشجویان میان دقایق طولانی رو صرف میکنن برای اینکه به معلم ثابت کنن وضعیتشون خاصه و باید از اون قاعده مستثنی بشن، معتقدن هیچ کسی نه قبلاً و نه بعداً وضعیت اونا رو نخواهد داشت، جلسهی دادرسی داشتم نیومدم کلاس، مامانم مریض بود، خودم مریض بودم، عروسیم بود، ماشینم خراب شد ووووو اونا فقط خودشون رو میبینن، اما معلمی عرصهی گرفتن تصمیمات سخت هست، یا باید علیرغم میلت بر اجرای قوانین آموزشی پافشاری کنی تا بقیه حساب کار دستشون بیاد و کلاست کاروانسرا نشه و سر و شکلی داشته باشه یا اگر وا دادی و استثنایی قائل شدی، برای همه باید همون استثنا رو قائل بشی و استثنایی که برای همه باشه دیگه استثنا نیست، خودش یه قاعدهس. اون قاعده اینه من یه قانون گذاشتم، اما تو بیا یه بهونه - ولو واقعی - بیار و از دست این قانون خودت رو خلاص کن!
من از بین این دو رویکرد، قطعاً اولی رو انتخاب میکنم!
31) من واقعاً آدم راستگویی هستم، چرا وقتی به شما میگم من روز امتحان مشکل داشتم قبول نمیکنید از من امتحان مجدد بگیرید؟
جنابعالی خودتون و امثال خودتون رو در نظر نگیرید که آدمای صادقی هستید و از وجود قوانین سوءاستفاده نمیکنید، به مححححض اینکه من بگم هر کسی مشکل داشته من بهش نمره میدم یا ازش امتحان مجدد میگیرم یا به قول حضرتعالی "جوانب" رو در نظر میگیرم هررررر کسی که افتاده یا حتی نیفتاده ولی از نمرهی خودش راضی نیست شروع میکنه عذر و بهانه تراشیدن، بابام مریض بود، خودم بیمارستان بودم، بابا بزرگم فوت کرد، مامانم عمل جراحی داشت، جشن تولدم بود 😐 درگیر جنگ طایفهای بودیم (اینا که گفتم مثال نبودا، همش عین واقعیته) همین ترم یکی از دانشجویان از ده کانال به من پیام داد که تو منو قبول کن، چرا؟ چون من درگیر جنگ طایفهای بودم و نتونستم درس بخونم 😂 کاملنم جدی میگفتا، اصن حرف خودش به نظر خودش عجیب نمیومد.
من یا باید همهی این بهانهها رو قبول کنم و نمره بدم یا امتحان مجدد بگیرم که در این صورت راه کذب و دروغگویی رو باز کردم و در هر کلاس علاوه بر امتحان اصلی و رسمی باید دهها امتحان مجدد بگیرم یا باید وارد زندگی خصوصی دانشجوا بشم و ازشون مطالبهی دلیل و مدرک کنم که نه وقتش رو دارم و نه اجازه ش رو، یا باید همه رو رد کنم که این وسط ممکنه از بین دهها نفر، یک نفر هم راست بگه ولی حرفش رد بشه ولی دیگه چارهای نیست، چون شق دیگری رو نمیتونم انتخاب کنم و ضمناً هم قانون از من نخواسته به چنین معاذیری توجه کنم و از نظر اخلاقی هم نمیتونم وارد زندگی شخصی دانشجو بشم و بگم اوراق عمل جراحی بابات یا اوراق پزشکی خودت رو برای من ارسال کن و وقت بررسی همچین چیزایی رَم ندارم. بنابراین حضرتعالی هم قضیه رو فقط از سمت خودتون نبینید و بقیهی "جوانب" که استاد باهاش درگیر هست رو مورد توجه قرار بدید.
کسی هم نیاد بگه هزار تا مجرم مجازات نشن بهتره تا یه بی گناه مجازات بشه. قیاس، مع الفارق است. اینجا اولاً قانون تکلیف رو مشخص کرده و به استاد تکلیف نکرده که هر کس اومد یه عذری گفت تو موظفی ازش امتحان مجدد بگیری و در دانشگاه، اصل تفسیر به نفع دانشجو نداریم در حالی که در حقوق جزا، اصل، تفسیر به نفع متهم هست. ثانیاً برای معلم از نظر اخلاقی، امکان ورود به زندگی شخصی دانشجو وجود نداره در حالی که قاضی اختیار و حتی تکلیف چنین کاری رو داره، ثالثاً از نظر زمانی برای معلم امکان پذیر نیست که هر ترم در کنار هر امتحان اصلی و رسمی، دهها امتحان تکنفره بگیره برای دادن شانس مجدد به دانشجویانی که اظهار میکنن عذر موجهی برای عدم شرکت در امتحان داشتن و امکانپذیر هم نیست که هر کس اومد یه عذری اظهار کرد معلم، بدون امتحان مجدد نمرهی ایشون رو افزایش بده.
- پنجشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۵۳ ب.ظ
سلام استاد وقتتون بخیر ببخشید مصدع اوقاتتون شدم
می خوام برا آزمون وکالت شرکت کنم نمیدونم کدوم منابع بهترن ممنون میشم راهنمایی کنین....