عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

من سید نورالله شاهرخی، عضو هیأت علمی دانشگاه لرستان، دکترای حقوق خصوصی دوره‌ی روزانه‌ دانشگاه علامه طباطبایی تهران (رتبه‌ی 13 آزمون دکتری) ، کارشناسی ارشد حقوق خصوصی از همان دانشگاه (رتبه‌ی 21 آزمون ارشد)، پذیرفته شده‌ی نهایی آزمون قضاوت، مدرس دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری هستم. این وبلاگ در وهله‌ی اول برای ارتباط با دانشجویان و دوستانم و در وهله‌ی بعد برای ارتباط با هر کسی که علاقمند به مباحث مطروحه در وبلاگ باشد طراحی شده است. سؤالات حقوقی شما را در حد دانش محدودم پاسخ‌گو هستم و در زمینه‌های گوناگون علوم انسانی به‌خصوص ادبیات و آموزش زبان انگلیسی و نیز در صورت تمایل، تجارب شما از زندگی و دید شما به زندگی علاقمند به تبادل نظر هستم.

***
***

جهت تجمیع سؤالات درسی و حقوقی و در یکجا و اجتناب از قرار گرفتن مطالب غیر مرتبط در ذیل پُستهای وبلاگ ، خواهشمند است سؤالات درسی و / یا حقوقی خود را در قسمت اظهار نظرهای مطلبی تحت همین عنوان (که از قسمت طبقه بندی موضوعی در ذیل همین ستون هم قابل دسترسی است) بپرسید. به سؤالات درسی و / یا حقوقی که در ذیل پُستهای دیگر وبلاگ پرسیده شود در کمال احترام ، پاسخ نخواهم داد. ضمناً توجه داشته باشید که امکان پاسخگویی به سؤالات ، از طریق ایمیل وجود ندارد.

***
***
در خصوص انتشار مجدد مطالب این وبلاگ در جاهای دیگر لطفاً قبل از انتشار ، موضوع را با من در میان بگذارید و آدرس سایت یا مجله‌ای که قرار است مطلب در آن منتشر شود را برایم بفرستید؛ (نقل مطالب، بدون کسب اجازه‌ی قبلی ممنوع است!) قبلاً از همکاری شما متشکرم.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۲۵۷ مطلب با موضوع «در محضر قران» ثبت شده است

۲۹
دی
۹۴

  • ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَ خُفْیَةً ۚ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ 
  • پروردگارِ خود را فروتنانه و پنهانی به کمک بخواهید (و در دعا با بلندگرداندن صدا یا درخواست چیز ناروا از حدّ اعتدال تجاوز مکنید که) او تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد. 
  • [[«تَضَرُّعاً»: متواضعانه و خاشعانه. علنی و آشکارا. حال ضمیر (و) در فعل (أُدْعُوا) است و به معنی مُتَضَرِّعِینَ است. «خُفْیَةً»: پنهانی. نهانی.]]
  • سوره‌‌ی اعراف : 55.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 157 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز سه شنبه ، بیست و نهم.
  • سید نورالله شاهرخی
۲۸
دی
۹۴

  • وَ بَیْنَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَ عَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیمَاهُمْ ۚ وَ نَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَیْکُمْ ۚ لَمْ یَدْخُلُوهَا وَ هُمْ یَطْمَعُونَ
  • در میان بهشتیان و دوزخیان مانعی وجود دارد (اَعراف نام) و بالای اعراف مردانی (از بهترینِ مؤمنان و برگزیده‌ترینِ ایشان) قرار دارند و (از آنجا همه‌ی مردمان را می‌نگرند و نیکان و بدان) جملگی را از روی سیمای (سعادت یا شقاوتِ) ایشان می‌شناسند. بهشتیان را بدان گاه که هنوز وارد بهشت نشده‌اند و می‌خواهند بدان داخل شوند فریاد می‌دارند که درودتان باد! (مژده باد شما را که خوفی و هراسی ندارید و جاودانه در بهشت ماندگارید). 
  • [[«حِجَابٌ»: سِتر. مانع. مراد دیواری است که دروازه‌ای دارد و عرض و طول و چگونگی آن بر ما مجهول است (نگا: حدید / 13). «الأعْرَافِ»: جمع عُرْف، بلندیها، در اینجا مراد بلندیهای (سُور) مذکور در (حدید / 13) است. «رِجالٌ»: مردانی که بر اعراف قرار دارند که برخی آنان را از زبدگان مؤمنان می‌دانند، و برخی ایشان را کسانی می‌دانند که حسنات و سیّئات ایشان مساوی است و هنوز تکلیفشان روشن نگشته است، ولی امیدوارند که به بهشت روند. «لَمْ یَدْخُلُوهَا ...»: مرجع ضمیر (و) می‌تواند واژه (رِجالٌ) یا (أَصْحاب) باشد.]]
  • سوره‌‌ی اعراف : 46.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 156 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز دوشنبه ، بیست و هشتم.
  • سید نورالله شاهرخی
۲۸
دی
۹۴

  • قَالَ ادْخُلُوا فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِی النَّارِ ۖ کُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَهَا ۖ حَتَّىٰ إِذَا ادَّارَکُوا فِیهَا جَمِیعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَٰؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِنَ النَّارِ ۖ قَالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَلَٰکِنْ لَا تَعْلَمُونَ
  • (در روز قیامت خداوند به این کافران) می‌گوید: به همراه گروهها و دسته‌هائی از کافران انس و جنّی که پیش از شما (در دنیا مدّتی زندگی کرده‌اند و آن گاه از جهان) رفته‌اند وارد آتش دوزخ شوید! (در این هنگام) هر وقت گروهی داخل آتش شود، گروه همجنس (پیشین) خود را نفرین می‌فرستد، تا آن گاه که همه به هم می‌رسند و پیش هم گرد می‌آیند، آن وقت پسینیان خطاب به پیشینیان می‌گویند: پروردگارا! اینان ما را گمراه کرده‌اند (زیرا که پیش از ما بوده‌اند و ما را به سوی کفر رهبری نموده‌اند) پس آتش آنان را چندین برابر (تیزتر و عذابشان را بیشتر) گردان. (پروردگار خطاب بدیشان) می‌گوید: عذاب هر یک از شما (پیروان و پسروان و بالادستان و زیردستان، به سبب کفر و ضلال و تقلید کورکورانه از همدیگر) چندین برابر است، ولی (به علّت عذاب سخت خود، اندازه‌ی عذاب دیگران را) نمی‌دانید.
  • [[«أدْخُلُوا فِی»: واژه (فی) در اینجا به معنی (مَعَ) است. یعنی. همراه با. «خَلَتْ»: رفته‌اند. گذشته‌اند. «أُخْتَهَا»: خواهرش. در اینجا مراد همجنس و همکیش است که اینان بر اثر آنان رفته‌اند و از ایشان تقلید نموده‌اند. «إدَّارَکُوا»: به هم رسیدند. با هم گرد آمدند. اصل این فعل (تَدارَکُوا) و از باب تفاعُل است. «أُخْرَاهُمْ»: پسینیان. مراد پیروان و تقلیدکنندگان است. «اُولاهُمْ»: پیشینیان. مراد پیشوایان و تقلیدشدگان است. «ضِعْفاً»: دو چندان. چند برابر.]]
  • سوره‌‌ی اعراف : 38.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 155 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز یکشنبه ، بیست و هفتم.
  • سید نورالله شاهرخی
۲۸
دی
۹۴

  • یَا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لَا تُسْرِفُوا ۚ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ
  • ای آدمیزادگان! در هر نماز گاه و عبادتگاهی، خود را (با لباس مادی که عورت شما را بپوشاند، و با لباس معنوی که تقوا نام دارد) بیارائید، و بخورید و بنوشید ولی اسراف و زیاده‌روی مکنید که خداوند مسرفان و زیاده‌روی کنندگان را دوست نمی‌دارد.
  • [[«خُذُوا زِینَتَکُمْ»: مراد این است که به هنگام نماز و انجام عبادت لباسهای زیبا و مؤدّبانه و پاکیزه بپوشید و به نام پرهیزگاری از لباسهای کثیف و مندرس و یا ناشایست و جلف استفاده نکنید، و نیز تقوا و اخلاص داشته باشید. «الْمُسْرِفِینَ»: متجاوزین از حدود حرام و حلال خدا.]]
  • سوره‌‌ی اعراف : 31.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 154 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز شنبه ، بیست و ششم.
  • سید نورالله شاهرخی
۲۶
دی
۹۴

  • وَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَیْهَا آبَاءَنَا وَ اللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا ۗ قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ ۖ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ
  • (کافران) وقتی که کار زشتی (همچون شرک و طواف کعبه را در حال برهنگی) انجام می‌دهند، می‌گویند: پدران خود را بر این کار دیده‌ایم (و نیاکانمان را بر این روش و برنامه یافته‌ایم و ما به دنبال آنان رفته و از ایشان پیروی می‌کنیم) و خدا ما را بدان دستور داده است! بگو (ای پیغمبر!): خداوند به کار زشت دستور نمی‌دهد. آیا چیزی را به خدا نسبت می‌دهید که (مستند و دلیل صحّت آن را) نمی‌دانید؟
  • [[«فَاحِشَةً»: عمل قبیح. گناه بسیار زشت. «الْفَحْشَآء»: عمل قبیح. گناه بسیار زشت.]]
  • سوره‌‌ی اعراف : 28.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 153 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز جمعه ، بیست و پنجم.
  • سید نورالله شاهرخی
۲۶
دی
۹۴

  • قَالَ مَا مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ ۖ قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ
  • (خداوند به او) گفت: چه چیز تو را بازداشت از این که سجده ببری، وقتی که من به تو دستور (تعظیم و تواضع برای آدم) داده‌ام؟ (ابلیس از روی عناد و تکبّر پاسخ) گفت: من از او بهترم. چرا که مرا از آتش آفریده‌ای و او را از خاک. (و آتش کجا و خاک کجا!).
  • [[«مَا مَنَعَکَ؟»: چه چیز تو را باز داشت؟ چه چیز مانع شد؟ «طِینٍ»: گِل (نگا: صافّات / 11). خاک (نگا: آل‌عمران / 59). زیرا خاک عام است و بر گِل و غیرگِل اطلاق می‌شود. استعمال (طین) در اینجا چه بسا اشاره به مرحله‌ای از مراحل تدریجی خِلقت آدم باشد.]]
  • سوره‌‌ی اعراف : 12.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 152 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز پنجشنبه ، بیست و چهارم.
  • سید نورالله شاهرخی
۲۵
دی
۹۴

  • وَ لَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ ۗ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ
  • شما را در زمین مقیم کرده‌ایم و قدرت و نعمتتان داده‌ایم، و وسائل زندگیتان را در آن مهیّا نموده‌ایم، (امّا شما در برابر نعمتهای فراوان) بسیار کم سپاسگزاری می‌کنید. 
  • [[«مَکَّنَّاکُمْ»: شما را قدرت و نعمت دادیم. و قوّه و سلطه بخشیدیم. به شما مکان و مأوی دادیم. «مَعَایِشَ»: جمع مَعیشة و مَعاش، وسائل زندگی و مایه بقاء. از قبیل: خوردنیها و نوشیدنیها.]]
  • سوره‌‌ی اعراف : 10.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 151 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز چهارشنبه ، بیست و سوم.
  • سید نورالله شاهرخی
۲۵
دی
۹۴

  • مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ۖ وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ
  • هرکس کار نیکی انجام دهد (پاداش مضاعف، دست‌کم از دریای جود و کرم خداوند معظّم) ده برابر دارد، و هرکس کار بدی کند، پادافره او (به سبب عدل و داد یزدان) جز هم‌سنگ و هم‌سان آن داده نمی‌شود و به (اینان با افزایش کیفر، و به آنان با کاهش پاداش از) ایشان ظلم و ستم نمی‌گردد. «
  • عَشْرُ أَمْثَالِهَا»: ده برابر. چندین برابر. برخی لفظ (عَشْرُ) را برای کثرت می‌دانند؛ نه حصر (نگا: بقره / 245، زمر / 10).
  • سوره‌‌ی الأنعام : 160.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 150 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز سه شنبه ، بیست و دوم.
  • سید نورالله شاهرخی
۲۱
دی
۹۴

  • وَ لَا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّىٰ یَبْلُغَ أَشُدَّهُ ۖ وَ أَوْفُوا الْکَیْلَ وَ الْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ ۖ لَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۖ وَ إِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ کَانَ ذَا قُرْبَىٰ ۖ وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ۚ ذَٰلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ
  • به مال یتیم جز به نحو احسن (و بهترین راهی که باعث حفظ و ازدیاد آن گردد) نزدیک مشوید (و بدین شیوه‌ی خداپسندانه ادامه دهید) تا آن گاه که یتیم به رُشد کامل خود می‌رسد (و در آن هنگام به گونه‌ی شایسته می‌تواند در مال خویش تصرّف کند. در این وقت اموالش را به خودش تسلیم کنید)، و پیمانه و ترازو را به تمام و کمال و دادگرانه مراعات دارید و (نه کم و زیاد بدهید و نه کم و زیاد دریافت کنید. در حدّ توانائی انسانی خود در این‌باره بکوشید و بدانید که) ما هیچ کسی را به انجام چیزی جز به اندازه‌ی تاب و توانش موظّف نمی‌سازیم. و هنگامی که سخنی (در کار داوری یا گواهی و یا راجع به روایت و خبری) گفتید، دادگری کنید (و از حق منحرف نشوید) هر چند (کسی که سخن به نفع یا به زیان او گفته می‌شود) از خویشاوندان باشد. و به عهد و پیمان خدا (که برای انجام تکالیف از شما گرفته است، و عهد و پیمان فیمابین خود درباره‌ی مسائل و مصالح مشروع) وفا کنید. اینها چیزهائی هستند که خداوند شما را به رعایت آنها توصیه می‌کند، تا این که متذکّر شوید و پند گیرید. 
  • («بِالَّتی»: با خصلت یا خصالی که. با کار یا کارهائی که. «أَشُدَّ»: قوّت. مفرد است، یا جمعی است که دارای مفرد نمی‌باشد. مراد از (أَشُدَّ) رشد مذکور در (نساء / 6) است. «أَوْفُوا»: به تمام و کمال بپردازید. «عَهْدِ اللهِ»: پیمان خدا. مراد از آن، همه چیزهائی است که خداوند از بندگان خود خواسته است. همچنین همه عهدها و پیمانهائی است که مردمان با یکدیگر می‌بندند. در این صورت نسبت آن به خدا بدین سبب است که خداوند به حفظ و وفای بدان امر نموده است.)
  • سوره‌‌ی الأنعام : 152.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 149 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز دوشنبه ، بیست و یکم.
  • سید نورالله شاهرخی
۲۰
دی
۹۴

  • سَیَقُولُ الَّذِینَ أَشْرَکُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَکْنَا وَ لَا آبَاؤُنَا وَ لَا حَرَّمْنَا مِنْ شَیْءٍ ۚ کَذَٰلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتَّىٰ ذَاقُوا بَأْسَنَا ۗ قُلْ هَلْ عِنْدَکُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا ۖ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ
  • مشرکان (برای اعتذار از کفر و معذرت‌خواهی از تحریم خوراکیهای حلال) خواهند گفت: (شرک ما و تحریم چیزهای حلال از سوی ما، برابر مشیّت خدا است!) اگر خدا می‌خواست، ما و پدران ما مشرک نمی‌شدیم، و چیزی را (از اشیاء حلال بر خود) تحریم نمی‌کردیم. کسانی که پیش از آنان بوده‌اند نیز همین گونه (که به تو دروغ می‌گویند و تو را تکذیب می‌دارند، به پیغمبران ما دروغ می‌گفتند و آنان را) تکذیب می‌نمودند تا (سرانجام طعم) عذاب ما را چشیدند (و کیفر اعمال بد خود را دیدند). بگو: آیا دلیل قاطعی (و سند درستی برای رضایت خدا از شرک خود و تحریم چیزهای حلال، در دست) دارید تا آن را به ما ارائه دهید؟! شما فقط از پندارهای بی‌اساس پیروی می‌کنید و (حجّت و برهانی بر گفتار و کردار خود ندارید. شما نه از روی علم و یقین، بلکه) از روی ظنّ و تخمین کار می‌کنید. 
  • [[«هَلْ عِندَکُم مِّنْ عِلْمٍ»: آیا حجّت و برهان و سند درستی دارید؟ نه ندارید. «تَخْرُصُونَ»: گزاف می‌گوئید. ناسنجیده عمل می‌کنید. دروغ می‌گوئید. از ماده (خَرْص) به معنی: تخمین.]]
  • سوره‌‌ی الأنعام : 148.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 148 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز یکشنبه ، بیستم.


  • سید نورالله شاهرخی
۲۰
دی
۹۴

  • قُلْ لَا أَجِدُ فِی مَا أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٍ یَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ یَکُونَ مَیْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِیرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ ۚ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَ لَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ
  • (ای پیغمبر!) بگو: در آنچه به من وحی شده است، چیزی را بر خورنده‌ای حرام نمی‌یابم، مگر (چهار چیز و آنها عبارتند از:) مردار، (همچون حیوان خفه شده، پرت‌گشته، شاخ‌زده، درنده خورنده، ذبح شرعی نشده.) و خون روان (نه بسته همچون جگر و سپرز و خون مانده در میان عروق، که مباح است)، و گوشت خوک که همه‌ی اینها ناپاک (و مضرّ برای بدن) هستند، و گوشت حیوانی که (در وقت ذبح به نام خدا سربریده نشده باشد و بلکه) به نام (بتی یا معبودی) جز خدا سربریده شده باشد (که مایه‌ی خروج از عقیده‌ی صحیح است). ولی اگر کسی (به سبب قحطی و نیافتن چیزی برای خوردن) وادار (به استفاده‌ی از این محرّمات) گردد بدون آن که علاقه‌مند (بدانها) باشد و (از سدّ جوع و اندازه‌ی ضرورت) تجاوز کند (گناهی براو نیست). چه پروردگار تو بس آمرزگار و مهربان است. 
  • [[«مَسْفُوحاً»: ریخته شده. مراد خون جاری و روان از بدن حیوان به هنگام ذبح و جز آن است. با این قید خون جامد، از قبیل: سپرز و جگر، خارج می‌شود. «فَإِنَّهُ رِجْسٌ»: چه جمیع آنها کثیف و ناپاک هستند. چه گوشت خوک کثیف و ناپاک است. مرجع ضمیر می‌تواند سه چیز مذکور بوده و (رِجْسٌ) وصف همه باشد؛ یا این که مرجع (لَحْم)، و (رِجْس) تنها وصف آن باشد. «فِسْقاً»: عصیان. خروج از فرمان یزدان. در اینجا مراد چیزی است که سبب نافرمانی از دستور خدا و خروج از عقیده صحیح الله می‌گردد. «غَیْرَ باغٍ وَ لا عَادٍ»: (به بقره / 173 و مائده / 3) مراجعه شود.]]
  • سوره‌‌ی الأنعام : 145.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 147 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز شنبه ، نوزدهم.


  • سید نورالله شاهرخی
۲۰
دی
۹۴

  • قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ قَتَلُوا أَوْلَادَهُمْ سَفَهًا بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ حَرَّمُوا مَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِرَاءً عَلَى اللَّهِ ۚ قَدْ ضَلُّوا وَ مَا کَانُوا مُهْتَدِینَ
  • مسلّماً زیان می‌بینند کسانی که فرزندان خود را از روی سفاهت و نادانی می‌کشند و چیزی را که خدا بدیشان می‌دهد با دروغ گفتن از زبان خدا بر خویشتن حرام می‌کنند. (به سبب چنین دروغ و افترائی و تحریم ناروا و نابه‌جائی) بیگمان گمراه می‌شوند و راهیاب نمی‌گردند.
  • [[«سَفَهاً»: سفاهت. نادانی. مفعول‌له است و یا حال فاعل است و به معنی (سُفَهآءَ) است.]]
  • سوره‌‌ی الأنعام : 140.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 146 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز شنبه ، نوزدهم.
  • سید نورالله شاهرخی
۱۹
دی
۹۴

  • إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لَآتٍ ۖ وَ مَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ
  • بیگمان آنچه (از قیامت و حساب و عقاب و ثواب و اختلاف درجات و درکات) به شما وعده داده می‌شود خواهد آمد، و شما نمی‌توانید (خدا را) درمانده کنید (و از دست عدالت و کیفر او بگریزید). 
  • [[«مُعْجِزِینَ»: درمانده و ناتوان‌کنندگان.]]
  • سوره‌‌ی الأنعام : 134.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 145 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز جمعه ، هجدهم.
  • سید نورالله شاهرخی
۱۸
دی
۹۴

  • ذَٰلِکَ أَنْ لَمْ یَکُنْ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُرَىٰ بِظُلْمٍ وَ أَهْلُهَا غَافِلُونَ
  • این (ارسال رسل) به خاطر آن است که پروردگارت هیچ گاه مردمان شهرها و آبادیها را به سبب ستمهایشان هلاک نمی‌کند، در حالی که اهل آنجا (به سبب نیامدن پیغمبران به میانشان و نبودن راهنمایان و عدم تبلیغ مبلّغان، از حق) غافل و بی‌خبر باشند. 
  • [[«لَمْ یَکُنْ ... بِظُلْمٍ»: خدا کسی را به سبب ستمهایش مجازات نمی‌کند در حالی که.]]
  • سوره‌‌ی الأنعام : 131.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 144 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز پنجشنبه ، هفدهم.
  • سید نورالله شاهرخی
۱۷
دی
۹۴

  • وَ کَذَٰلِکَ جَعَلْنَا فِی کُلِّ قَرْیَةٍ أَکَابِرَ مُجْرِمِیهَا لِیَمْکُرُوا فِیهَا ۖ وَ مَا یَمْکُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَ مَا یَشْعُرُونَ
  • همان گونه (که در مکّه سردمداران آنجا را فاسقان و گناه‌پیشگان تشکیل می‌دادند. همیشه هم) در هر شهری (که تا اندازه‌ای بزرگ و پرجمعیّت باشد) سردمداران آنجا را از بزهکاران فراهم می‌سازیم تا در آنجا به نیرنگ پردازند (و عاقبت وسیله‌ی خرابی شهر و انحراف مردمان را فراهم سازند. همه باید بدانند که) اینان جز به خویشتن نیرنگ نمی‌زنند ولی خودشان نمی‌دانند (که سرمایه‌های وجود خود، اعم از فکر و هوش و ابتکار و عمر و وقت و مال خویش را به جای صرف سعادت صرف شقاوت می‌کنند). 
  • [[«أَکَابِرَ: بزرگان. سردمداران. «مُجْرِمیها»: مجرمین آنجا. «جَعَلْنا ... أَکابِرَ مُجْرِمِیهَا»: (أَکابِرَ) مفعول اوّل و (مُجْرِمیها) مفعول دوم است و برعکس. یا این که (أَکابِرَ) مفعول اوّل و (فِی کُلِّ قَرْیَة) مفعول دوم و (مُجْرِمِیهَا) مضاف‌الیه است. و یا این که (جَعَلْنَا) را به معنی: مکانت‌دادن و منزلت بخشیدن گرفت، که در این صورت تنها به یک مفعول نیازمند است که (أَکَابِرَ) است. به هر حال معنی چنین می‌شود: بزرگان آن شهر را به لهو و لعب و فساد و تباهی می کشانیم. گناهکاران آن شهر را بزرگان آنجا می‌گردانیم. بزرگان گناه‌پیشه آن شهر را در آنجا مکانت و منزلت می‌دهیم و ریاست و قدرت می‌بخشیم. «لِیَمْکُرُوا»: لام آن لام عاقبت است. مراد این است که مفاسد و بدبختیهای اجتماع از سردمداران بی‌دین و ناپرهیزگار سرچشمه می‌گیرد، و ایشانند که مردمان را از راه حق منحرف می‌سازند.]]
  • سوره‌‌ی الأنعام : 123.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 143 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز چهار شنبه ، شانزدهم.
  • سید نورالله شاهرخی
۱۶
دی
۹۴

  • وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ ۚ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ
  • اگر از بیشتر مردم (که کافران و منافقانند) پیروی کنی، تو را از راه خدا دور می‌سازند. چرا که آنان جز از ظنّ و گمان پیروی نمی‌کنند و آنان جز به دروغ و گزاف سخن نمی‌گویند.
  • [[«یَخْرُصُونَ»: گزاف می‌گویند. از روی ظنّ و تضیامین، نه علم و یقین سخن می‌گویند. یاوه‌سرائی می‌کنند و دروغ می‌گویند.]]
  • سوره‌‌ی الأنعام : 116.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 142 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز سه شنبه ، پانزدهم.
  • سید نورالله شاهرخی
۱۵
دی
۹۴

  • وَ لَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ ۗ کَذَٰلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ
  • (ای مؤمنان!) به معبودها و بتهائی که مشرکان بجز خدا می‌پرستند دشنام ندهید تا آنان (مبادا خشمگین شوند و) تجاوزکارانه و جاهلانه خدای را دشنام دهند. همان گونه (که معبودها و بتها را در نظر اینان آراسته‌ایم) برای هر ملّتی و گروهی کردارشان را آراسته‌ایم. (هرکسی کار خود را زیبا می‌بیند. بزهکار بر اثر تکرار گناه قبح آن در نظرش زدوده می‌شود و بر اثر وسوسه‌ی شیطانی و نفسانی زشت زیبا جلوه‌گر می‌گردد. به هر حال) عاقبت بازگشتشان به سوی خدایشان است و خدا آنان را از آنچه کرده‌اند آگاه می‌سازد (و پاداش و پادافره نیکان و بدان را خواهد داد).
  • [[«لا تَسُبُّوا»: دشنام ندهید. «الَّذِینَ»: کسانی را که. اگر مراد از (الَّذِینَ) خود مشرکان باشد، معنی چنین می‌شود که دشنام به معبودها و بتهای مشرکان در اصل دشنام به خود آنان است. معبودها و بتهائی که. با توجّه بدین معنی، به کار رفتن (الَّذِینَ) بنابر عقیده مشرکان است که معبودها و بتهای خود را متصرّف در امور می‌بینند و همچون ذوی‌العقول می‌پندارند. یا بر اثر تغلیب ذوی‌العقولی است از قبیل: فرشتگان، عیسی، عُزَیر و غیره که با دیگر چیزها پرستش می‌کنند. «یَدْعُونَ»: می‌پرستند. «عَدْواً»: تجاوزکردن از حق و گرائیدن به باطل. حال یا مفعولٌ‌له است.]]
  • سوره‌‌ی الأنعام : 108.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 141 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز دوشنبه ، چهاردهم.
  • سید نورالله شاهرخی
۱۵
دی
۹۴

  • وَ هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ کُلِّ شَیْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَرَاکِبًا وَ مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِیَةٌ وَ جَنَّاتٍ مِنْ أَعْنَابٍ وَ الزَّیْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَ غَیْرَ مُتَشَابِهٍ ۗ انْظُرُوا إِلَىٰ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَ یَنْعِهِ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکُمْ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ
  • و او کسی است که از (ابرِ) آسمان، آب (باران) فرو می‌فرستد، و ما (که خدائیم، با قدرت سترگ خود) به وسیله‌ی آن آب، همه رُستنیها را می‌رویانیم و از رُستنیها سبزینه بیرون می‌آوریم، و از آن سبزینه، دانه‌های تنگاتنگ یکدیگر، و از شکوفه‌های درخت خرما خوشه‌های آویزان نزدیک بهم و در دسترس، و باغهای انگور و زیتون و انار پدید می‌سازیم که (در شکل و مزه و بو و سود) همگون و یا غیرهمگونند. بنگرید به میوه‌ی نارس و رسیده‌ی یکایک آنها، آن گاه که میوه دادند. بیگمان در این (گوناگونی درونی و بیرونی و تغییر آغاز و انجام میوه‌ها) نشانه‌ها و دلائل (خداشناسی) است برای کسانی که (حق را می‌پذیرند و بدان) ایمان می‌آورند.
  • [[«السَّمَآءِ»: آسمان. بالای سر. مراد ابر است (نگا: نور / 43، واقعه / 69). «فَأَخْرَجْنَا»: عطف متکلّم بر غائب برای التفات است. «نَبَاتَ کُلِّ شَیْءٍ»: گیاهان و رُستنیهای گوناگون. گیاهان و رُستنیهای مورد نیاز همه‌چیز، اعم از انسان و حیوان و اشیاء. «خَضِراً»: سبز و تازه. سبزینه یا کلروفیل که منشأ اصلی دانه‌ها و میوه‌ها است (نگا: قصّة‌الایمان، صفحه 345). «مُتَرَاکِباً»: تنگاتنگ یکدیگر. متراکم. «طَلْع»: شکوفه خرما. میوه کال خرما. «مِن طَلْعِهَا»: این عبارت بدل جزء از کلّ (مِنَ الْنَّخْلِ) است و در آن عامل تکرار شده است. «قِنْوَانٌ»: جمع قِنْو، خوشه‌های خرما. «دَانِیَةٌ»: در دسترس. نزدیک. «یَنْع»: رسیده. «أُنظُروا إِلَی ثَمَرِهِ ...»: نگریستن به معنی دقّت و وارسی است و چه بسا خداوند بزرگوار خواسته باشد مؤمنان را متوجّه این نکته فرماید که گیاهان نیز دارای نر و ماده هستند. ضمیر (ه) به جمیع درختان و همچنین یکایک آنها برمی‌گردد.]]
  • سوره‌‌ی الأنعام : 99.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 140 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز دوشنبه ، چهاردهم.
  • سید نورالله شاهرخی
۱۴
دی
۹۴

  • وَ هَٰذَا کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ مُصَدِّقُ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَىٰ وَ مَنْ حَوْلَهَا ۚ وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ یُؤْمِنُونَ بِهِ ۖ وَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ
  • این (قرآن) کتابی است که ما آن را فرو فرستاده‌ایم (همان گونه که تورات را قبلاً فرو فرستاده‌ایم). پرخیر و برکت است (و تا به قیامت ماندگار می‌ماند). تصدیق‌کننده‌ی همه‌ی کتابهای (آسمانی از قبیل تورات و انجیل) است که پیش از آن نازل شده‌اند. (آن را فرو فرستاده‌ایم) تا با آن (اهل) مکّه و کسان دور و بر آن (یعنی همه‌ی مردمان جهان) را (از خشم خدا) بترسانی. کسانی که به آخرت ایمان دارند بدان ایمان می‌آورند (چرا که امید به ثواب و هراس از عقاب ایشان را بدین امر وا می‌دارد. و هم بدان سبب) آنان بر (ادای به موقع و به گونه‌ی شایسته‌ی) نماز خود، محافظت می‌ورزند.
  • [[«مُبَارَکٌ»: پرخیر و برکت. دراز آهنگ و دیرپای. «مَا بَیْنَ یَدَیْهِ»: مراد همه کتابهای آسمانی پیش از قرآن است. «أُمَّ الْقُرَی»: مراد مکّه است که از هر سو مسلمانان رو بدان می‌دارند و به سوی آن نماز می‌خوانند. «مَنْ حَوْلَهَا»: کسانی که در پیرامون مکّه در همه اقطار زمین زندگی کرده و می‌کنند (نگا: انعام / 19 و 90، فرقان / 1، سبأ / 28).]]
  • سوره‌‌ی الأنعام : 92.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 139 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز یکشنبه ، سیزدهم.
  • سید نورالله شاهرخی
۱۳
دی
۹۴

  • الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَٰئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ
  • کسانی که ایمان آورده باشند و ایمان خود را با شرک (پرستش چیزی با خدا) نیامیخته باشند، امن و امان ایشان را سزا است، و آنان راه‌یافتگان (راه حق و حقیقت) هستند.
  • [[«لَمْ یَلْبِسُوا»: آمیخته نکرده‌اند. «ظُلْم»: شرک (نگا: لقمان / 13). «لَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ»: مراد این که همراه ایمان به خدا، در برابر دیگران نیز کرنش نمی‌برند و برای آنها قربانی و نذر نمی‌کنند و جلب منافع و دفع بلایا نمی‌خواهند و ... (نگا: یوسف / 106، عنکبوت / 61 - 65، زمر / 3).]]
  • سوره‌‌ی الأنعام : 82
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 138 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز شنبه ، دوازدهم.
  • سید نورالله شاهرخی
۱۳
دی
۹۴
  • فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأَىٰ کَوْکَبًا ۖ قَالَ هَٰذَا رَبِّی ۖ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِینَ
  • (از جمله) هنگامی که شب او را در برگرفت (و تاریکی شب همه‌جا را پوشاند) ستاره‌ای (درخشان به نام مشتری یا زهره) را دید (بر سبیل فرض و إرخاءالْعِنان) گفت: این پروردگار من است! امّا هنگامی که غروب کرد (برای ابطال عقیده‌ی ستاره‌پرستان موجود در آن محیط) گفت: من غروب‌کنندگان را دوست نمی‌دارم (و به عبادت چیزهای تغییرپذیر و زوال‌پذیر نمی‌گرایم). 
  • [[«جَنَّ عَلَیْهِ»: او را فرا گرفت. «اَفَلَ»: غروب کرد. «اْلآفِلِینَ»: غروب‌کنندگان.]]
  • سوره‌ی الأنعام : 76.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 137 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • متعلق ب روز جمعه ، یازدهم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۱۳
    دی
    ۹۴
    • وَ ذَرِ الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَعِبًا وَ لَهْوًا وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا ۚ وَ ذَکِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا کَسَبَتْ لَیْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیٌّ وَ لَا شَفِیعٌ وَ إِنْ تَعْدِلْ کُلَّ عَدْلٍ لَا یُؤْخَذْ مِنْهَا ۗ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ أُبْسِلُوا بِمَا کَسَبُوا ۖ لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَ عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْفُرُونَ
    • کسانی را ترک کن که آئین (فطری و آسمانی) خود را به بازی و شوخی گرفته‌اند و زندگی دنیا آنان را گول زده است (و آخرت را از یادشان برده است). و به آن (زمزمه‌ی جاویدان قرآن، پیوسته ایشان را) پند و اندرز بده (و بدانان بگو که در روز قیامت) هرکسی در گرو اعمالی است که انجام داده است و مسؤول چیزهائی است که فراچنگ آورده است، و بجز خدا برای ایشان یار و یاوری و میانجی و واسطه‌ای نیست (تا مردمان را از عذاب دوزخ برهاند و به بهشت وارد گرداند). و اگر چنین کسی هرگونه فدیه و تاوانی (که تو می‌دانی، برای نجات خود) بپردازد، از او دریافت نمی‌گردد (و پذیرفته نمی‌شود). آنان کسانی هستند که گرفتار اعمالی شده‌اند که کرده‌اند (و به زندان چیزهائی دربندند که فراچنگ آورده‌اند). برای آنان به سبب کفری که می‌ورزیده‌اند، نوشیدنی بسیار داغ و عذاب بس دردناکی است.
    • [[«ذَرْ»: ترک کن. رها کن. از ماده (وذر). «غَرَّتْهُمْ»: گولشان زده است. فریبشان داده است. «ذَکِّرْ بِهِ»: بدان پند ده. مردمان را به قرآن راهنمائی و ارشاد کن. «أَن تُبْسَلَ»: تا دچار هلاکت نشود. تا هلاک نگردد. این که مرهون و محبوس شود. جمله مفعول لَهُ است و تقدیر چنین است: لِئَلاّ تُبْسَلَ؛ مَخَافَةَ أَن تُبْسَلَ؛ یا این که مفعولٌ‌بِهِ فعل (ذَکِّرْ) است. واژه (تُبْسَلَ) از ماده (بَسْل) به معنی حبس، و هلاک است. «تَعْدِلْ»: فدیه دهد. تاوان و عوض دهد. «عَدْل»: فدیه. عوض. قیمت. «أُبْسِلُوا بِمَا»: در گروِ چیزی هستند که. گرفتار چیزی هستند که. هلاک می‌گردند به سبب چیزی که. به زندان دوزخ گرفتار می‌آیند به سبب چیزی که. «شَرَابٌ»: نوشیدنی. نوشابه. «حَمِیمٍ»: آب داغ. آب بسیار گرم.]]
    • سوره‌ی الأنعام : 70.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 136 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز پنج‌شنبه ، دهم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۱۱
    دی
    ۹۴

    • وَ إِذَا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّىٰ یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ ۚ وَ إِمَّا یُنْسِیَنَّکَ الشَّیْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرَىٰ مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ
    • هرگاه دیدی کسانی به تمسخر و طعن در آیات (قرآنیِ) ما می‌پردازند، از آنان روی بگردان (و مجلس ایشان را ترک کن و با آنان منشین) تا آن گاه که به سخن دیگری می‌پردازند. اگر شیطان (چنین فرمانی را) از یاد تو برد (و دستور الهی را فراموش کردی)، پس از به خاطر آوردن (و یاد کردن فرمان، از پیش ایشان برخیز و) با قوم ستمکار منشین. [[«یَخُوضُونَ»: فرو می‌روند. یاوه‌سرائی می‌کنند. در اینجا مراد تمسخر قرآن و استهزاء دین و ایمان است (نگا: نساء 140 و انعام / 70). «امَّا یُنسِیَنَّکَ الشَّیْطَانُ»: اگر اهریمن آن را از یاد تو برد. در اینجا هر چند روی سخن به پیغمبر است، ولی در حقیقت منظور پیروان او است. نسیان پیغمبران در اموری بوده است که مربوط به کار تبلیغ احکام دین و مقام رسالت نبوده و بلکه غفلت در موضوعات عادی از قبیل سهو در نماز بوده است و چنین فراموشی و غفلتی موجب اضاعه فریضه‌ای یا تحریم حلال و تحلیل حرام نگشته است (نگا: کهف / 63 و 73، یوسف / 42). «الذِّکْرَی»: به یاد آوردن. متوجّه شدن. تذکّر.]]
    • سوره‌ی الأنعام : 68.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 135 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز چهارشنبه ، نهم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۱۱
    دی
    ۹۴

    •  وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ۚ وَ یَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ ۚ وَ مَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا یَعْلَمُهَا وَ لَا حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَ لَا رَطْبٍ وَ لَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ
    • گنجینه‌های غیب و کلید آنها در دست خدا است و کسی جز او از آنها آگاه نیست. و خداوند از آنچه در خشکی و دریا است آگاه است. و هیچ برگی (از گیاهی و درختی) فرو نمی‌افتد مگر این که از آن خبردار است. و هیچ دانه‌ای در تاریکیهای (درون) زمین، و هیچ‌چیز تر و یا خشکی نیست که فرو افتد، مگر این که (خدا از آن آگاه، و در علم خدا پیدا است و) در لوح محفوظ ضبط و ثبت است.
    • [[«مَفَاتِح»: جمع مَفْتَح، گنجینه‌ها، جمع مِفْتَح، کلیدها. «وَ مَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ ...». حرف (مِنْ) زائد است و واژه (وَرَقَةٍ) در موضع رفع و فاعل (تَسْقُطُ) است، و واژه‌های (حَبَّة، رَطب، یابِسٍ) عطف بر آن هستند (نگا: سبأ / 3). «رَطَب»: تر. «یَابِسٍ»: خشک. «کِتَابٍ مُّبِینٍ»: علم خدا. لوح محفوظ.]]
    • سوره‌ی الأنعام : 59.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 134 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز سه شنبه ، هشتم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۱۱
    دی
    ۹۴

    • قُلْ لَا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَ لَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَ لَا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰ إِلَیَّ ۚ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَىٰ وَ الْبَصِیرُ ۚ أَفَلَا تَتَفَکَّرُونَ
    • (ای پیغمبر! بدین کافران) بگو: من نمی‌گویم گنجینه‌های (ارزاق و اسرار جهان) یزدان در تصرّف من است (چرا که الوهیّت و مالکیّت جهان تنها و تنها از آن خدای سبحان است و بس) و من نمی‌گویم که من غیب می‌دانم (چرا که کسی از غیب جهان باخبر است که در همه‌ی مکانها و زمانها حاضر و ناظر باشد که خدا است) و من به شما نمی‌گویم که من فرشته‌ام. (بلکه من انسانی همچون شمایم. این است عوارض بشری از قبیل: خوردن و خفتن و در کوچه و بازار راه رفتن، در من دیده می‌شود، جز این که به من وحی می‌شود و) من جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم (و سخن کسی جز سخن خدا را نمی‌شنوم و تنها به فرمان او راه می‌روم). بگو: آیا نابینا و بینا (و کافر سرگشته و مؤمن راه یافته، در شناخت این حقائق) یکسانند؟ (و هر دو مساوی در پیشگاه یزدانند؟) مگر نمی‌اندیشید (تا در پرتو عقل، حق برایتان نمودار و آشکار شود؟).
    • [[«خَزَآئِنُ»: جمع خزینه، گنجینه‌ها. انبارهای نفائس اموال. مراد از (خَزَآئِنُ اللهِ) مقدّراتی است که جز خدا کسی از آنها آگاه نیست. «مَلَک»: فرشته. «الأعْمَی»: کور. مراد شخص گمراه است که با چراغ عقل حقائق را پیدا نمی‌کند. «الْبَصِیرُ»: بینا. مراد شخص ایمانداری است که در پرتو اندیشه به حقائق راه می‌یابد.]]
    • سوره‌ی الأنعام : 50.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 133 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز دوشنبه ، هفتم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۱۱
    دی
    ۹۴

    • فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّىٰ إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ
    • هنگامی که آنان فراموش کردند آنچه را که بدان متذکّر و متّعظ شده بودند (و آزمون ناداری و بیماری کارگر نیفتاد، آزمون دیگری جهت بیداری ایشان به کار بردیم و) درهای همه چیز (از نعمتها) را به رویشان گشودیم تا آن گاه که (کاملاً در فراخی نعمت غوطه‌ور شدند و) بدانچه بدیشان داده شد، شاد و مسرور گشتند (و باده‌ی ثروت و قدرت ایشان را گرفت و سرمست و مغرور شدند و ناشکری کردند و) ما به ناگاه ایشان را بگرفتیم (و به عذاب خود مبتلا کردیم) و آنان مأیوس و متحیّر ماندند (و به سوی نجات راه نبردند).
    • [[«مَا ذُکِّرُوا بِهِ»: آنچه بدان پند و اندرز داده شدند که بَأْسَآء در اموال و ضَرَّآء در ابدان بود. «مُبْلِسُونَ»: ناامیدان و سرگشتگان و غمگینان.]]
    • سوره‌ی الأنعام : 44.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 132 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز یکشنبه ، ششم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۰۹
    دی
    ۹۴

    • بَلْ بَدَا لَهُمْ مَا کَانُوا یُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ ۖ وَ لَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ
    • (این تمنّا، آرزوی دروغینی بیش نیست) بلکه (به خاطر آن است که در آن جهان، عیوب) کارهائی که قبلاً (در این دنیا انجام می‌داده‌اند و از خود و دیگران) پنهان می‌کرده‌اند، برای آنان آشکار گشته است. اگر هم (به فرض محال به دنیا) برگردانده شوند، به سراغ همان چیزی می‌روند که از آن نهی شده‌اند. ایشان (در وعده‌ی ایمان) دروغگویند.
    • [[«بَلْ»: بلکه. حرفی است که برای ابطال ماقبل به کار می‌رود. «بَدَا»: آشکار شد. «مَا کَانُوا یُخْفُونَ»: آنچه را که پنهان می‌کردند. مراد از آن، عیبها و زشتیهائی است که می‌کرده‌اند. یا مراد اعتقاد به خدا و پیغمبران و حقائق دیگر است که در دل مخفی می‌داشتند و وجدان و مردم را فریب می‌دادند و بر فطرت خویش سرپوش می‌گذاشتند. ولی به هنگام مشاهده صحنه‌های رستاخیز از کرده خود پشیمان شده‌اند (نگا: عنکبوت / 65).]]
    • سوره‌ی الأنعام : 28.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 131 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز شنبه ، پنجم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۰۹
    دی
    ۹۴

    • الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ ۘ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ
    • کسانی که کتاب آسمانی بدانان داده‌ایم (یعنی یهودیان و مسیحیان) او را (که محمّد نام و پیغمبر خاتم است و صفات او در کتابهایشان مذکور است، خوب) می‌شناسند، همان گونه که فرزندان خود را می‌شناسند. کسانی که (سرمایه‌ی وجود) خود را از دست داده‌اند (زیانکارند و بدانچه پی می‌برند اقرار نمی‌کنند و) ایمان نمی‌آورند.
    • [[«یَعرِفُونَهُ»: پیغمبر را از روی صفات مذکور او در کتابهای آسمانی، و بینش و نگرش عقلانی می‌شناسند.]]
    • سوره‌ی الأنعام : 20.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 130 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز جمعه ، چهارم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۰۸
    دی
    ۹۴

    • قُلْ لِمَنْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ ۖ قُلْ لِلَّهِ ۚ کَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ۚ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَا رَیْبَ فِیهِ ۚ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ
    • بگو: آنچه در آسمانها و زمین است از آن کیست؟ (از زبان فطرتِ آنان) بگو: از آن خدا است. (همو از روی تفضّل و تلطّف) رحمت (به بندگان را) بر عهده‌ی خود گرفته است (و هرکه از روی ایمان دست دعا به سوی رحمان بردارد از آستان یزدان ناامید برنمی‌گردد). بدون هیچ گونه شکّ و گمانی شما را در روز قیامت گرد می‌آورد (و آن گاه پاداش و پادافره همگان را می‌دهد). تنها کسانی که (سرمایه‌ی) وجود خود را از دست داده‌اند (و هستی خویشتن را باخته‌اند) ایمان نمی‌آورند.
    • [[«کَتَبَ»: واجب کرده است. «إِلی»: در. برای. «لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ ...»: شما را در روز قیامت گرد می‌آورد. شما را از گورها برای روز قیامت برمی‌انگیزد و گرد می‌آورد (نگا: هود / 103). «الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ ...»: آنان که وجود خود را ضایع کرده‌اند و خویشتن را در روز قیامت گرفتار عذاب نموده‌اند، کسانیند که به خدا و حساب و کتاب آخرت باور ندارند.]]
    • سوره‌ی الأنعام : 12.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 129 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز پنجشنبه ، سوم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۰۸
    دی
    ۹۴

    • وَ لَوْ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ کِتَابًا فِی قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَیْدِیهِمْ لَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ
    • (ای پیغمبر!) اگر نامه‌ای نوشته در صفحه‌ی کاغذی بر تو نازل کنیم (و در آن حقّانیّت رسالت تو نگاشته شده باشد) و آن را (علاوه از دیدن) با دستهای خود لمس کنند (که در این صورت جای شکّ و گمانی باقی نمی‌ماند) باز هم کافران (دشمن حق و ناباوران ستیزه‌گر) می‌گویند: این، چیزی جز جادوگری نیست.
    • [[«کِتَاباً»: مصدر است و به معنی مکتوب. نوشته. کتاب. نامه. «قِرْطاسٍ»: کاغذ. صفحه‌ای که روی آن بنویسند، اعم از کاغذ و پوست و الواح. «إِنْ»: نیست. نمی‌باشد.]]
    • سوره‌ی الأنعام : 7.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 128 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز چهار شنبه ، دوم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۰۴
    دی
    ۹۴

    • وَ إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَ أُمِّیَ إِلَٰهَیْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ ۖ قَالَ سُبْحَانَکَ مَا یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ مَا لَیْسَ لِی بِحَقٍّ ۚ إِنْ کُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ ۚ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَ لَا أَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِکَ ۚ إِنَّکَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ
    • و (خاطرنشان ساز) آن گاه را که خداوند می‌گوید: ای عیسی پسر مریم! آیا تو به مردم گفته‌ای که جز الله، من و مادرم را هم دو خدای دیگر بدانید (و ما دو نفر را نیز پرستش کنید؟). عیسی می‌گوید: تو را منزّه از آن می‌دانم که دارای شریک و انباز باشی. مرا نسزد که چیزی را بگویم (و بطلبم که وظیفه و) حق من نیست. اگر آن را گفته باشم بیگمان تو از آن آگاهی. تو (علاوه از ظاهر گفتار من) از راز درون من هم باخبری، ولی من (چون انسانی بیش نیستم) از آنچه بر من پنهان می‌داری بی‌خبرم. زیرا تو داننده‌ی رازها و نهانیهائی (و از خفایا و نوایای امور باخبری).
    • [[«مِن دُونِ»: سوای. غیراز. «نَفْس»: ذات. دل و جان. «علاّمُ»: بس آگاه.]]
    • سوره‌ی مائدة : 116.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 127 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز سه شنبه ، یکم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۰۴
    دی
    ۹۴

    • إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ وَ عَلَىٰ وَالِدَتِکَ إِذْ أَیَّدْتُکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کَهْلًا ۖ وَ إِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِیلَ ۖ وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنْفُخُ فِیهَا فَتَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِی ۖ وَ تُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنِی ۖ وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِی ۖ وَ إِذْ کَفَفْتُ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَنْکَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ
    • در آن هنگام خداوند (از میان پیغمبران خطاب به عیسی می‌گوید:) ای عیسی پسر مریم! به یاد آور نعمت مرا که بر تو و مادرت ارزانی داشتم؛ بدان گاه که توسّط جبرئیل (پیام آسمانی را به تو رساندم و) تو را نیرو بخشیدم و یاری دادم (و بر اثر تأیید آسمانی به عنوان کودک) میان گهواره با مردم سخن می‌گفتی و در (سنّ پختگی و) میانه‌سالی (به عنوان پیغمبر با ایشان صحبت می‌نمودی. و به یاد بیاور) آن گاه را که نوشتن و دانش سودمند و تورات و انجیل را (بدون آموزگار) به تو آموختم. و (به یاد بیاور) آن گاه را که (از توان بشر فراتر می‌رفتی) و به دستور من چیزی از گِل به شکل پرنده می‌ساختی و بدان می‌دمیدی و به فرمان من پرنده‌ای (زنده) می‌شد، و کورمادرزاد و مبتلای به بیماری پیسی را به فرمان و قدرت من شفا می‌دادی، و (به یاد بیاور) آن گاه را که مردگان را به فرمان من (زنده می‌کردی و از گورها) بیرون می‌آوردی، و (به یاد بیاور) آن گاه را که شرّ بنی‌اسرائیل را از سر تو کوتاه کردم در آن موقع که دلائل و معجزات بدانان می‌نمودی و کافران ایشان می‌گفتند: اینها جز جادوی آشکار، چیز دیگری نمی‌تواند باشد.
    • [[«أَیَّدتُّکَ»: تو را تقویت کردم و یاری دادم. «رُوحِ‌الْقُدُس»: جبرئیل. «الْمَهْدِ»: گهواره. «کَهْلاً»: کهولت و میانسالی. حال است. «إِذْن»: فرمان. اجازه. تکرار واژه اذن، بیانگر این واقعیّت است که این کارها به خواست و فرمان خدا؛ نه با قدرت شخصی عیسی انجام می‌پذیرفت، و هر وقت خدا می‌خواست این امور به عنوان معجزاتی بر دست عیسی انجام می‌گرفت. «الْکِتَابَ»: خطّ و کتابت. مصدری از مصادر ثلاثی مجرّد (کَتَبَ یَکْتُبُ) است. «الْحِکْمَةَ»: دانش راستین. «تُبْرِئُ»: بهبودی می‌بخشیدی. «الأکْمَهَ»: کور مادرزاد. «ا لأبْرَصَ»: مبتلا به بیماری پیسی. «کَفَفْتُ بَنِی إِسْرَآئیِلَ عَنکَ»: نگذاشتم بنی‌اسرائیل تو را بکشند یا به دار زنند. «جِئْتَهُم بِالْبَیِّنَاتِ»: برای آنان معجزات آوردی و نمودی.]]
    • سوره‌ی مائدة : 110.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 126 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز دوشنبه ، سی‌ام.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۰۱
    دی
    ۹۴

    • وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَىٰ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا ۚ أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ شَیْئًا وَ لَا یَهْتَدُونَ
    • هنگامی که بدانان (که از قوانین دل و اهواء درونشان پیروی می‌کنند) گفته شود که بیائید به سوی آنچه خدا نازل کرده و (آنچه) پیغمبر (بیان نموده است برگردیم, تا هدایت بیابیم) می‌گویند: چیزی ما را بسنده است که پدران و نیاکان خویش را بر آن یافته‌ایم (و تا چشم گشوده‌ایم چنین و چنان در میان قوم و فامیل خود دیده‌ایم! دیگر قرآن و سخنان پیغمبر, ما را چه کار؟) آیا اگر پدران و نیاکانشان چیزی ندانسته باشند و (به سوی حق) راه نیافته باشند (باز هم باید چنین گویند و کنند؟!) .  
    • [[«أَوَ لَوْ کَانَ»: آیا اگر پدران و نیاکان آنان کافر و گمراه بوده باشند, باید فرزندان ایشان هم کورکورانه کافر و گمراه شوند و به دنبال خرافات روان گردند و گذشتگان خود را الگوی خوبی و نیکی بدانند؟!]]
    • سوره‌ی مائدة : 104.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 125 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز یکشنبه ، بیست و نهم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۰۱
    دی
    ۹۴

    • یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْیَاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ وَ إِنْ تَسْأَلُوا عَنْهَا حِینَ یُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَکُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْهَا ۗ وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ
    • ای مؤمنان! از مسائلی سؤال مکنید (که خداوند از راه لطف از آنها سخن نگفته است, و چه بسا به شما مربوط نبوده, و چندان سودی برای زندگی شما نداشته باشند, و) اگر فاش گردند و آشکار شوند شما را ناراحت و بدحال کنند .  چنان که به هنگام نزول قرآن (در زمان حیات پیغمبر, از او) راجع بدانها پرس و جو کنید, برای شما (با وحی آسمانی) بیان و روشن می‌شوند (و آن گاه دچار مشقّات و مشکلات فراوانی می‌گردید و از عهده‌ی انجام تکالیف و وظائف بیشمار برنمی‌آئید .  پس شما را به ناگفته‌ها و نانموده‌ها چه کار؟ مگر نه این است که) خداوند از این مسائل گذشته است (و پرسشهای قبلی شما را نادیده گرفته است و از مجازات اخروی آنها صرف نظر فرموده است؟) و خداوند بس آمرزگار و بردبار است .  (این است که از شما می‌گذرد و در مجازات شما شتاب نمی‌ورزد) . 
    • [[«لا تَسْئََلُوا عَنْ أَشْیَآءَ .  .  . »: هنگامی که آیه (أَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ) نازل گردید, اصحاب پیغمبر فهمیدند که اجل آن حضرت نزدیک شده است .  لذا شتابزده سؤالاتی درباره چیزهائی می‌کردند که به وقوع پیوسته و از آنها سخن نرفته بود .  پیغمبر ترسید که این پرسشها باعث نزول احکام و ایجاد تکالیف فراوان و باعث دردسر آنان شود .  این بود ایشان را از این امر بازداشت, و به دنبال آن نهی آسمانی نیز شرف نزول یافت .  آیه فوق به هیچ وجه راه سؤالات منطقی و آموزنده و سازنده را به روی مردم نمی‌بندد (نگا: نحل / 43) بلکه منحصراً مربوط به سؤالات نابجا و جستجو از اموری است که نه تنها مورد نیاز نیست, بلکه مکتوم‌ماندن آنها بهتر و حتّی گاهی لازم است (نگا: بقره / 108) از قبیل: نقشه‌های جنگی, طرحهای مبارزات اجتماعی, نقطه‌ضعفهای مردم, پنهان‌داشتن بیماریهای سخت و هراسناک از شخص بیمار, مخفی‌ماندن اوضاع و احوال مردگان و سرنوشت آینده ما و دیگران و .  .  . ]]
    • سوره‌ی مائدة : 101.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 124 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز شنبه ، بیست و هشتم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۲۹
    آذر
    ۹۴

    • إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلَاةِ ۖ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ
    • اهریمن می‌خواهد از طریق میخوارگی و قماربازی در میان شما دشمنانگی و کینه‌توزی ایجاد کند و شما را از یاد خدا و خواندن نماز باز دارد .  پس آیا (از این دو چیزی که پلیدند, و دشمنانگی و کینه‌توزی می‌پراکنند, و بندگان را از یاد خدا غافل می‌کنند, و ایشان را از همه‌ی عبادات, به ویژه نماز که مهمترین آنها است, باز می‌دارند) دست می‌کشید و بس می‌کنید؟!
    • [[«یُوقِعَ»: بیفکند و پراکنده کند .  «الْبَغْضَآءَ»: کینه‌توزی .  «فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ؟»: پس آیا بس می‌کنید؟! یعنی باید که خودداری کنید و دست از آن بردارید . ]]
    • سوره‌ی مائدة : 91.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 123 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز جمعه ، بیست و هفتم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۲۹
    آذر
    ۹۴

    • لَا یُؤَاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَ لَٰکِنْ یُؤَاخِذُکُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَیْمَانَ ۖ فَکَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاکِینَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِیکُمْ أَوْ کِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِیرُ رَقَبَةٍ ۖ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیَامُ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ ۚ ذَٰلِکَ کَفَّارَةُ أَیْمَانِکُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ ۚ وَ احْفَظُوا أَیْمَانَکُمْ ۚ کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ
    • خداوند شما را به خاطر سوگندهای بیهوده و بی‌اراده مؤاخذه نمی‌کند, ولی شما را در برابر سوگندهائی که از روی قصد و اراده خورده‌اید مؤاخذه می‌کند .  کفّاره‌ی این گونه سوگندها عبارت است از: خوراک‌دادن به ده نفر مستمند از غذاهای معمولی و متوسّطی که به خانواده‌ی خود می‌دهید, یا جامه‌دادن به ده نفر از مستمندان, و یا آزادکردن برده‌ای .  (میان هر یک از این سه‌کار مخیَّر هستید) امّا اگر کسی (هیچ یک از این سه‌کار را نتوانست و توانائی انجام آنها را) نیافت, (او می‌تواند) سه روز روزه (بگیرد) .  این کفّاره‌ی سوگندهائی است که می‌خورید .  سوگندهای خود را حفظ کنید (و سعی کنید سوگند نخورید و اگر خوردید بدانها عمل کنید و اگر هم سوگندها را شکستید کفّاره را فراموش نکنید) .  خداوند این چنین (روشن) آیات (احکام) خود را برای شما بیان می‌کند تا (بر اثر آشنائی با احکام الهی) شکر (نعمتهای او را) به جای آورید .  
    • [[«اللَّغْوِ»: یاوه (نگا: بقره 225) .  «أَوْسَطِ»: معمولی .  متوسّط .  «أَهْلِیکُمْ»: اهل و خانواده خود .  مرکّب از (أَهْلینَ) و (کُمْ) است و نون (أَهْلینَ) که جمع اهل و خلاف قیاس است به علّت اضافه حذف شده است .  «تَحْرِیر»: آزادکردن .  «رَقَبَة»: گردن .  مراد انسان است . ]]
    • سوره‌ی مائدة : 89.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 122 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز پنجشنبه ، بیست و ششم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۲۸
    آذر
    ۹۴

    •  لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا ۖ وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ ۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ
    • (ای پیغمبر!) خواهی دید که دشمن‌ترین مردم برای مؤمنان, یهودیان و مشرکانند, و خواهی دید که مهربان‌ترین مردم برای مؤمنان, کسانیند که خود را مسیحی می‌نامند, این بدان خاطر است که در میان مسیحیان, کشیشان و راهبانی هستند که (به سبب آشنائی با دین خود و خوف از خدا, از شنیدن حق سر باز نمی‌زنند و در برابر آن) تکبّر نمی‌ورزند .  [[«نَصَارَی»: پیروان مسیح .  «قِسِّیسِینَ»: کشیشان .  بالاترین رتبه روحانی میان مسیحیان, رتبه اُسْقُف و بعد رتبه کشیش و سپس رتبه شَمّاس است .  «رُهْبَاناً»: جمع راهب, پارسایان .  زاهدان .  دَیرنشینان . ]]
    • سوره‌ی مائدة : 82.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 121 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز چهارشنبه ، بیست و پنجم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۲۴
    آذر
    ۹۴

    • لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ ۖ وَ قَالَ الْمَسِیحُ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَ رَبَّکُمْ ۖ إِنَّهُ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْوَاهُ النَّارُ ۖ وَ مَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصَارٍ
    • بیگمان کسانی کافرند که می‌گویند: (خدا در عیسی حلول کرده است و) خدا همان مسیح پسر مریم است .  (در صورتی که خود) عیسی گفته است: ای بنی‌اسرائیل! خدای یگانه‌ای را بپرستید که پروردگار من و پروردگار شما است .  بیگمان هر کس انبازی برای خدا قرار دهد, خدا بهشت را بر او حرام کرده است (و هرگز به بهشت گام نمی‌نهد) و جایگاه او آتش (دوزخ) است .  و ستمکاران یار و یاوری ندارند (تا ایشان را از عذاب جهنّم برهاند) .  
    • [[«اِنَّ اللهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ»: مراد وحدت مسیح با خدا, و به عبارت دیگر (توحید در تثلیث!) است . ]]
    • سوره‌ی مائدة : 72.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 120 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز سه شنبه ، بیست و چهارم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۲۴
    آذر
    ۹۴

    • لَقَدْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمْ رُسُلًا ۖ کُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَىٰ أَنْفُسُهُمْ فَرِیقًا کَذَّبُوا وَ فَرِیقًا یَقْتُلُونَ
    • ما از (یهودیان) بنی‌اسرائیل پیمان گرفتیم (که احکام تورات را مراعات دارند, و برای تبلیغ آن به مردمان) پیغمبرانی به سوی ایشان فرستادیم .  (امّا آنان پیمان‌شکنی کردند و) هر زمان که پیغمبری چیزی را می‌آورد که با هواها و هوسهای آنان سازگار نبود, دسته‌ای (از پیغمبران) را تکذیب می‌کردند و گروهی را می‌کشتند .  
    • [[«مِیثَاق»: پیمان استوار .  «فَرِیقاً»: دسته .  گروه .  ذکر فعل (کَذَّبُوا) به صورت ماضی, و فعل (یَقْتُلُونَ) به صورت مضارع, بیانگر پیشه ناپاک گذشته و حالِ بنی‌اسرائیل است . ]]
    • سوره‌ی مائدة : 70.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 119 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز دوشنبه ، بیست و سوم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۲۴
    آذر
    ۹۴

    • وَ إِذَا نَادَیْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَ لَعِبًا ۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْقِلُونَ
    • آنان هنگامی که (اذان می‌گوئید و مردمان را) به نماز می‌خوانید, نماز را به باد استهزاء می‌گیرند و بازیچه‌اش قرار می‌دهند (و بدان می‌خندند و تمسخرش می‌کنند) .  این کارشان بدان خاطر است که ایشان کسانِ بی خِرَدی هستند (و ضلالت را از هدایت باز نمی‌شناسند و هدف و حکمت نماز را درک نمی‌کنند) .  
    • [[«إِذَا نَادَیْتُمْ إِلَی الصَّلاةِ»: هنگامی که صدا به نماز برداشتید .  وقتی که برای ادای نماز اذان گفتید . ]]
    • سوره‌ی مائدة : 58.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 118 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز یکشنبه ، بیست و دوم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۲۱
    آذر
    ۹۴

    • یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُوًا وَ لَعِبًا مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ الْکُفَّارَ أَوْلِیَاءَ ۚ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ
    • ای مؤمنان! کسانی را از اهل کتاب و از کافران به دوستی نگیرید که دین شما را مسخره می‌کنند و به بازی می‌گیرند .  از خدا بترسید (و دشمنان آئین خود را دوست و یار خود ندانید) اگر مؤمنان (راستین واقعی) هستید .  
    • [[«هُزُواً»: مسخره .  شوخی .  اصل کلمه (هُزُواً) است و همزه ماقبل مضموم به واو تبدیل شده است .  «لَعِباً»: بازی .  واژه‌های (هُزُواً و لَعِباً) مصدرند و به معنی اسم مفعول به کار رفته‌اند . ]]
    • سوره‌ی مائدة : 57.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 117 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز شنبه ، بیست و یکم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۲۱
    آذر
    ۹۴

    • وَ أَنِ احْکُمْ بَیْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَ احْذَرْهُمْ أَنْ یَفْتِنُوکَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکَ ۖ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُصِیبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَ إِنَّ کَثِیرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ
    • و (به تو ای پیغمبر فرمان می‌دهیم به این که) در میان آنان طبق چیزی حکم کن که خدا بر تو نازل کرده است, و از امیال و آرزوهای ایشان پیروی مکن, و از آنان برحذر باش که (با کذب و حق‌پوشی و خیانت و غرض‌ورزی) تو را از برخی چیزهائی که خدا بر تو نازل کرده است به دور و منحرف نکنند (و احکامی را پایمال هوی و هوس باطل خود نسازند) .  پس اگر (از حکم خدا رویگردان شدند و به قانون خدا) پشت کردند, بدان که خدا می‌خواهد به سبب پاره‌ای از گناهانشان ایشان را دچار بلا و مصیبت سازد (و به عذاب دنیوی, پیش از عذاب اخروی گرفتار کند) .  بیگمان بسیاری از مردم (از احکام شریعت) سرپیچی و تمرّد می‌کنند (و از حدود قوانین الهی تخطّی می‌نمایند) .  
    • [[«أَن یَفْتِنُوکَ عَنْ .  .  . »: تو را به دور دارند از .  تو را منحرف نمایند از .  «أَن یُصِیبَهُمْ»: این که آنان را دچار عذاب و بلا سازد . ]]
    • سوره‌ی مائدة : 49.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 116 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز جمعه ، بیستم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۲۱
    آذر
    ۹۴

    • وَ کَتَبْنَا عَلَیْهِمْ فِیهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ قِصَاصٌ ۚ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفَّارَةٌ لَهُ ۚ وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ
    • و در آن (کتاب آسمانی, تورات نام) بر آنان مقرّر داشتیم که انسان در برابر انسان (کشته می‌شود) و چشم در برابر چشم (کور می‌شود) و بینی در برابر بینی (قطع می‌شود) و گوش در برابر گوش (بریده می‌شود) و دندان در برابر دندان (کشیده می‌شود) و جراحتها قصاص دارد (و جانی بدان اندازه و به همان منوال زخمی می‌گردد که جراحت وارد کرده است اگر مثل آن جراحات ممکن گردد و خوف جان در میان نباشد) .  و اگر کسی آن را ببخشد (و از قصاص صرف نظر کند), این کار باعث بخشش (برخی از گناهان) او می‌گردد .  و کسی که بدانچه خداوند نازل کرده است حکم نکند (اعم از قصاص و غیره) او و امثال او ستمگر بشمارند .  
    • [[«کَتَبْنَا عَلَیْهِمْ»: بر آنان واجب کردیم .  «النَّفْسَ»: جان .  شخص .  «الْجُرُوحَ»: مفرد آن جُرْح, زخم‌ها .  جراحات . ]]
    • سوره‌ی مائدة : 45.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 115 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز پنجشنبه ، نوزدهم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۲۱
    آذر
    ۹۴

    • وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُمَا جَزَاءً بِمَا کَسَبَا نَکَالًا مِنَ اللَّهِ ۗ وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ
    • دست مرد دزد و زن دزد را به کیفر عملی که انجام داده‌اند به عنوان یک مجازات الهی قطع کنید, و خداوند (بر کار خود) چیره و (در قانونگذاری خویش) حکیم است (و برای هر جنایتی عقوبت مناسبی وضع می‌کند تا مانع پخش آن گردد) .  
    • [[«جَزَآءً»: مفعولٌ‌له است .  «نَکَالاً»: عقوبت .  مجازات .  بدل از (جَزَآءً) یا مفعولٌ‌له است .  یادآوری: برای قطع دست دزد شرائطی است .  از جمله: دزدی برابر نقشه قبلی و با پیروی از امیال نفسانی باشد و کالا اهمّیّت داشته و در انبار یا جای محکمی گذاشته شده باشد, و قحطی و فقر و فاقه انگیزه دزدی نبوده باشد . ]]
    • سوره‌ی مائدة : 38.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 114 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز چهارشنبه ، هجدهم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۲۱
    آذر
    ۹۴

    • إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا ۖ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ
    • کیفر کسانی که (بر حکومت اسلامی می‌شورند و بر احکام شریعت می‌تازند و بدین‌وسیله) با خدا و پیغمبرش می‌جنگند, و در روی زمین (با تهدید امنیّت مردم و سلب حقوق انسانها, مثلاً از راه راهزنی و غارت کاروانها) دست به فساد می‌زنند, این است که (در برابر کشتن مردم) کشته شوند, یا (در برابر کشتن مردم و غصب اموال) به دار زده شوند, یا (در برابر راهزنی و غصب اموال, تنها) دست و پای آنان در جهت عکس یکدیگر بریده شود, و یا این که (در برابر قطع طریق و تهدید, تنها) از جائی به جائی تبعید گردند و یا زندانی شوند .  این رسوائی آنان در دنیا است, و برای ایشان در آخرت مجازات بزرگی است .  
    • [[«یُحَارِبُونَ»: می‌جنگند .  «فَسَاداً»: حال است و به جای (مُفْسِدِینَ) به کار رفته است و یا این که مفعولٌ‌له است .  «یُصَلَّبُوا»: به دار زده شوند .  «مِنْ خِلافٍ»: عکس یکدیگر; یعنی دست راست و پای چپ, و اگر جنایت تکرار شد, دست چپ و پای راستِ باقیمانده .  «یُنفَوْا»: تبعید شوند .  زندانی شوند .  «خِزْیٌ»: خواری .  رسوائی . ]]
    • سوره‌ی مائدة : 33.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 113 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز سه‌شنبه ، هفدهم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۱۶
    آذر
    ۹۴

    • قَالُوا یَا مُوسَىٰ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِیهَا ۖ فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّکَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ
    • گفتند: ای موسی! ما هرگز بدان سرزمین مقدّس پای نمی‌نهیم مادام که آنان در آنجا بسر برند .  پس (دست از سر ما بردار و) تو و پروردگارت بروید و (با آن زورمندان قوی هیکل) بجنگید; ما در اینجا نشسته‌ایم (و منتظر پیروزی شما هستیم!) .  
    • [[«قَاعِدُونَ»: نشستگان . ]]
    • سوره‌ی مائدة : 24.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 112 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز دوشنبه ، شانزدهم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۱۵
    آذر
    ۹۴

    • وَ قَالَتِ الْیَهُودُ وَ النَّصَارَىٰ نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ ۚ قُلْ فَلِمَ یُعَذِّبُکُمْ بِذُنُوبِکُمْ ۖ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ ۚ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَیْنَهُمَا ۖ وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ
    • یهودیان و مسیحیان می‌گویند: ما پسران و عزیزان خدائیم! بگو: پس چرا شما را در برابر گناهانتان عذاب می‌دهد؟ بلکه شما انسانهائی همچون سائر انسانهائی هستید که خدا آنان را آفریده است .  خداوند هر که را بخواهد عذاب می‌دهد .  و سلطنت آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است, متعلّق به خدا است (و همه‌چیز از آن او است) و برگشت (همگان) به سوی او است (و به حساب و کتاب هرکسی رسیدگی می‌کند) .  
    • [[«الْمَصِیرُ»: سرانجام کار .  برگشت . ]]
    • سوره‌ی مائدة : 18.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 111 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز یکشنبه ، پانزدهم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۱۵
    آذر
    ۹۴

    • لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ ۚ قُلْ فَمَنْ یَمْلِکُ مِنَ اللَّهِ شَیْئًا إِنْ أَرَادَ أَنْ یُهْلِکَ الْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَ أُمَّهُ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ۗ وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَیْنَهُمَا ۚ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ ۚ وَ اللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
    • به طور مسلّم, کسانی که می‌گویند: خدا, مسیح پسر مریم است! کافرند .  بگو: اگر خداوند بخواهد مسیحِ پسرِ مریم و مادر او و همه‌ی کسانی را که در روی زمین هستند هلاک کند, چه کسی درمقابل می‌تواند (کوچکترین) کاری بکند (و جلو دست خدا را بگیرد)؟ از آن خدا است آنچه در آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است .  هر چه بخواهد می‌آفریند; و خدا بر هر چیزی توانا است .  
    • [[«فَمَن یَمْلِکُ مِنَ اللهِ شَیْئاً»: چه کسی می‌تواند در مقابل خدا کاری بکند؟]]
    • سوره‌ی مائدة : 17.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 110 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز شنبه ، چهاردهم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۱۵
    آذر
    ۹۴

    • فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِیثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَةً ۖ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ ۙ وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِ ۚ وَ لَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىٰ خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ ۚ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ
    • امّا به سبب پیمان‌شکنی ایشان, آنان را نفرین کردیم و از رحمت خود محروم داشتیم و دلهایشان را سخت نمودیم (به گونه‌ای که دلیل و اندرز بدان راه نمی‌یافت) .  آنان سخنان را تحریف و بخش فراوانی از آنچه (در تورات بود و) بدیشان تذکّر داده شده بود, ترک کردند .  (این خوی پلید هنوز هم در چنین قومی وجود دارد و تو) همیشه می‌توانی خیانتی (تازه) از آنان ببینی, مگر عدّه‌ی کمی از ایشان (که به تو ایمان آورده‌اند و خیانت‌پیشه نیستند) .  پس از آنان درگذر و (بدسگالیها و دوروئیهایشان را) نادیده بگیر, که خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد .
    • [[«قَاسِیَةً»: سخت .  سنگین .  «الکَلِمَ»: اسم جنس جمعی کلمه, سخنان .  «یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ»: سخنان را از موارد خود منحرف می‌سازند و مطالب را دگرگون می‌سازند (نگا: بقره / 75 و 79, و آل‌عمران / 78) .  «خَآئِنَةٍ»: خیانت .  «إِصْفَحْ»: صرف نظر کن .  از مؤاخذه چشم‌پوشی کن (نگا: بقره / 109) . ]]
    • سوره‌ی مائدة : 13.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 109 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز جمعه ، سیزدهم.
    • سید نورالله شاهرخی
    ۱۳
    آذر
    ۹۴

    • یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَ لَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَ اتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ
    • ای مؤمنان! بر ادای واجبات خدا مواظبت داشته باشید و از روی دادگری گواهی دهید, و دشمنانگی قومی شما را بر آن ندارد که (با ایشان) دادگری نکنید .  دادگری کنید که دادگری (به ویژه با دشمنان) به پرهیزگاری نزدیکتر (و کوتاه‌ترین راه به تقوا و بهترین وسیله برای دوری از خشم خدا) است .  از خدا بترسید که خدا آگاه از هر آن چیزی است که انجام می‌دهید .  
    • [[«قَوَّامِینَ»: کسانی که مجدّانه در انجام واجبات می‌کوشند و بر آنها دوام دارند .  تلاشگران راه عدل و داد .  «شُهَدَآءَ بِالْقِسْطِ»: گواهانی که دادگرانه گواهی می‌دهند و از این و از آن جانبداری نمی‌کنند .  «لا یَجْرِمَنَّکُمْ»: شما را بر آن ندارد .  «شَنَآنُ»: دشمنانگی .  بغض . ]]
    • سوره‌ی مائدة : 8.
    • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 108 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
    • متعلق ب روز پنج شنبه ، دوازدهم.
    • سید نورالله شاهرخی