عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین / که دَم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم - حافظ

عافیت‌سوزی

من سید نورالله شاهرخی، عضو هیأت علمی دانشگاه لرستان، دکترای حقوق خصوصی دوره‌ی روزانه‌ دانشگاه علامه طباطبایی تهران (رتبه‌ی 13 آزمون دکتری) ، کارشناسی ارشد حقوق خصوصی از همان دانشگاه (رتبه‌ی 21 آزمون ارشد)، پذیرفته شده‌ی نهایی آزمون قضاوت، مدرس دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری هستم. این وبلاگ در وهله‌ی اول برای ارتباط با دانشجویان و دوستانم و در وهله‌ی بعد برای ارتباط با هر کسی که علاقمند به مباحث مطروحه در وبلاگ باشد طراحی شده است. سؤالات حقوقی شما را در حد دانش محدودم پاسخ‌گو هستم و در زمینه‌های گوناگون علوم انسانی به‌خصوص ادبیات و آموزش زبان انگلیسی و نیز در صورت تمایل، تجارب شما از زندگی و دید شما به زندگی علاقمند به تبادل نظر هستم.

***
***

جهت تجمیع سؤالات درسی و حقوقی و در یکجا و اجتناب از قرار گرفتن مطالب غیر مرتبط در ذیل پُستهای وبلاگ ، خواهشمند است سؤالات درسی و / یا حقوقی خود را در قسمت اظهار نظرهای مطلبی تحت همین عنوان (که از قسمت طبقه بندی موضوعی در ذیل همین ستون هم قابل دسترسی است) بپرسید. به سؤالات درسی و / یا حقوقی که در ذیل پُستهای دیگر وبلاگ پرسیده شود در کمال احترام ، پاسخ نخواهم داد. ضمناً توجه داشته باشید که امکان پاسخگویی به سؤالات ، از طریق ایمیل وجود ندارد.

***
***
در خصوص انتشار مجدد مطالب این وبلاگ در جاهای دیگر لطفاً قبل از انتشار ، موضوع را با من در میان بگذارید و آدرس سایت یا مجله‌ای که قرار است مطلب در آن منتشر شود را برایم بفرستید؛ (نقل مطالب، بدون کسب اجازه‌ی قبلی ممنوع است!) قبلاً از همکاری شما متشکرم.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
۱۱
مهر
۹۴

  • وَ إِنْ کَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَىٰ مَیْسَرَةٍ ۚ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ ۖ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
  • و اگر (بدهکار) تنگدست باشد, پس مهلت (بدو داده) می‌شود تا گشایشی فرا رسد, و اگر (قدرت پرداخت نداشته باشد و شما همه‌ی وام خود را, یا برخی از آن را بدو) ببخشید, برایتان بهتر خواهد بود اگر دانسته باشید .  
  • [[«ذُو عُسْرَةٍ»: تنگدست .  نادار .  «نَظِرَةٌ»: مهلت .  فرصت‌دادن .  «مَیْسَرَةٍ»: گشایش .  فراخ دستی .  «أَن تَصَدَّقُوا»: اگر ببخشید و صرف‌نظر کنید .  تاء مضارعه از اوّل این فعل حذف شده است . ]]
  • سوره‌ی بقرة : 280.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 47 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۱۱
مهر
۹۴

  • لِلْفُقَرَاءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لَا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْبًا فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیمَاهُمْ لَا یَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا ۗ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ
  • (چنین بذل و بخششی مخصوصاً باید) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا درمانده‌اند و به تنگنا افتاده‌اند و نمی‌توانند در زمین به مسافرت پردازند (و از راه تجارت و کسب و کار برای خود هزینه زندگی فراهم سازند و) به خاطر آبرومندی و خویشتنداری, شخص نادان می‌پندارد که اینان دارا و بی‌نیازند, امّا ایشان را از روی رخساره و سیمایشان می‌شناسی, (چه از لحن گفتار و طرز رفتار پیدا و نمودارند و) با الحاح و اصرار (چیزی) از مردم نمی‌خواهند .  و هر چیز نیک و بایسته‌ای را که ببخشید, بیگمان خدا از آن آگاه است .  
  • [[«لِلْفُقَرَآءِ»: به مستمندان .  جار و مجرور متعلّق است به (وَ مَا تُنفِقُوا) در آیه قبلی, یا به فعل محذوفی همچون (إِعْمَدُوا; إِجْعَلُوا . ) یعنی: إِعْمَدُوا لِلْفُقَرَآءِ; إِجْعَلُوا مَا تُنفِقُونَ لِلْفُقَرَآءِ; صَدَقَاتُکُمْ لِلْفُقَرَآءِ .  «أُحْصِرُوا»: بازداشته شده‌اند .  جلو آنان گرفته شده است .  همه اوقاتشان وقف جهاد یا کسب علم شده است .  «ضَرْب»: راه رفتن .  مسافرت کردن .  مراد جستجو و تکاپوی در کار تجارت و کسب و تلاشِ در پی معاش است .  «تَعَفُّف»: قناعت .  شرم و حیا .  «سِیمَا»: رخساره .  دیدار .  «إِلْحَافاً»: الحاح .  اصرار .  مفعول مطلق است; زیرا الحاف خود نوعی از سؤال یعنی درخواست است; و یا این که به معنی مُلْحِفینَ و حال بشمار است .  «لا یَسْأَلُونَ الْنَّاسَ إِلْحَافاً»: پافشارانه چیزی از مردم نمی‌خواهند .  از مردم اصلاً چیزی نمی‌خواهند .  «خَیْر»: مراد مال و دارائی است . ]]
  • سوره‌ی بقرة : 273.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 46 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۱۰
مهر
۹۴

  • أَیَوَدُّ أَحَدُکُمْ أَنْ تَکُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِیلٍ وَ أَعْنَابٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِیهَا مِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ وَ أَصَابَهُ الْکِبَرُ وَ لَهُ ذُرِّیَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِیهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ ۗ کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ
  • آیا کسی از شما دوست می‌دارد که باغی از درختان خرما و انگور داشته باشد که از زیر درختان آن, جویبارها روان باشد و برای او در آن هرگونه میوه‌ای (از میوه‌های دیگر) باشد, و در حالی که به سنّ پیری رسیده و فرزندانی (کوچک و) ضعیف داشته باشد, (در این هنگام) گردبادی (کوبنده) که در آن آتش (سوزانی) باشد, به باغ برخورد کند و آن را بسوزاند؟! این چنین خداوند آیات خود را برایتان بیان و آشکار می‌سازد, شاید بیندیشید (و با نیروی اندیشه راه حق را بیابید) .  
  • [[«یَوَدُّ»: دوست می‌دارد .  «نَخِیلٍ»: خرما .  نخلستان .  «أَعْنَابٍ»: جمع عِنَب, انگورها .  تاکستان .  «کِبَر»: پیری .  کهنسالی .  «إِعْصَارٌ»: گردباد .  «نَارٌ»: آتش .  منظور باد سموم است .  نتیجه: کسانی که بذل و بخشش خود را با ریا و اذیّت و آزار همراه می‌کنند, گردبادِ چنین کردار و رفتاری, خرمن عمر و حاصلِ به ظاهر خیرات آنان را از میان می‌برد, و وقتی در سرای دیگر آماده می‌شوند, می‌بینند که چیزی برایشان نمانده است . ]]
  • سوره‌ی بقرة : 266.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 45 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۰۹
مهر
۹۴

این مطلب نخستین بار در چهارشنبه یکم آبان ۱۳۹۲ ساعت 19:48 با شماره‌ی پست 147 از طریق وبلاگ قبلی من در بلاگفا منتشر شده بود. اگر تمایل به دیدن کامنت‌ها و پاسخ‌هایی دارید که بازدیدکنندگان وبلاگ و من ، ذیل این مطلب در بلاگفا نوشته بودیم اینجا را ببینید.

هر که من مولای اویم       این علی مولای اوست

فردا روز  عید غدیر، و نیز روز طوفان نوح و قرار گرفتن کشتی نوح(ع) بر کوه جودی به روایتی - روز غلبه موسی(ع) بر ساحران - سرد شدن آتش بر حضرت ابراهیم(ع) - روز ابلاغ وصایت جانشینان پیامبران پیشین، درگذشت عالم بزرگ محقق کرکی(940ق) - و درگذشت دانشمند فرزانه، خواجه نصیرالدین طوسی است.

الدرّ المنثور : لَمّا کانَ یومُ غدیرِ خُمٍّ ـ وَ هُوَ الیومُ الثّامن عشَرَ مِنْ ذی الحِجّةِ ـ قالَ النّبیُّ :   مَن کُنتُ مَولاهُ فعَلِیٌّ مَولاهُ، فأنْزَلَ اللّه ُ : «الیَومَ أکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ» .(الدر المنثور ، ج 2، ص19) 

 الدرّ المنثور : «چون روز غدیر خم ـ که هجدهم ذی حجّه است ـ فرارسید پیامبر فرمود: هر که من مولاى اویم، پس على مولاى اوست. آن گاه خداوند این آیه را فرو فرستاد: «امروز دینتان را براى شما کامل کردم».

امام علی فرمود:

ای مردم‼ از دو چیز بیشتر از هر چیز بر شما بیمناکم: متابعت از هوای نفس و آرزو های دور و دراز. پیروی از هوای نفس٬ انسان را از مسیر حقّ باز می دارد وآرزوی دور ودراز آخرت را از یاد می برد.

عیدتان مبارک

کاش این عیدها توأم می‌شد با افزایش آگاهی‌های دینی، علمی و مذهبی ما

آنوقت، عید، عید واقعی می‌شد؛ و سزاوار بود هلهله کنیم.....کاش

  • سید نورالله شاهرخی
۰۹
مهر
۹۴

واسه من فرق نمی‌کنه ؛ دوس دارم هر کسی رو ک با قلبش با عشقش و با احساسش کار می‌کنه و محاسبات مادی و مالی رو در نظر نمی‌گیره ؛ خواه چنین شخصی ، استادان بزرگوارم دکتر سید حسین صــ.ــفایی باشه یا دکتر کورش کاویـــ.ـــانی باشه یا سرمربی اسبق و فعلی کشتی فرنگی محمد بنا باشه ؛ آدم کاری رو ک قبول می‌کنه خییییییلی بَده ک باری ب هر جهت قبول کنه یا فقط واسه پُز دادن ب بقیه از عنوان اون کار در محافل استفاده کنه ؛ آدم باید عااااااشق باشه ؛ با احساسش با دلش کار کنه ؛ اینطور ک بود اگه ازت تقدیر کردن خوشحال میشی و اگه هم ازت تقدیر نکردن ناراحت نمیشی ؛ چون تو خودت ب اندازه‌ی کافی ، صرفنظر از تقدیر کردن یا نکردنِ دیگرون از کارِت لذت بردی و به تَن و جونت نشسته.



این مصاحبه رو بخونید و ببینید ک یه عاشق ، چطوری راجع ب عشقش حرف می‌زنه.

+ این جمله‌ش چ نشست ب ججججونم و چقــــــــــد پُره از حسسسسِ غرور و افتخار و در عین حال عشق و دلشکستگی :

« ما قرار است به جنگ برویم و محکومیم به پیروزی. تو نمی توانی برای پیروزی بجنگی و تلفات ندهی»

  • سید نورالله شاهرخی
۰۹
مهر
۹۴

  • یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذَىٰ کَالَّذِی یُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ۖ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْدًا ۖ لَا یَقْدِرُونَ عَلَىٰ شَیْءٍ مِمَّا کَسَبُوا ۗ وَ اللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ
  • ای کسانی که ایمان آورده‌اید! بذل و بخششهای خود را با منّت و آزار, پوچ و تباه نسازید, همانند کسی که دارائی خود را برای نمودن به مردم, ریاکارانه صرف می‌کند و به خدا و روز رستاخیز ایمان ندارد .  مَثَل چنین کسی همچون مَثَل قطعه سنگ صاف و لغزنده‌ای است که بر آن (قشری از) خاک باشد (و بذرافشانی شود), و باران شدیدی بر آن ببارد (و همه‌ی خاکها و بذرها را فرو شوید) و آن را به صورت سنگی صاف (و خالی از هر چیز) برجای گذارد .  (چنین ریاکارانی) از کاری که انجام داده‌اند سود و بهره‌ای برنمی‌گیرند, و خداوند گروه کفرپیشه را (به سوی خیر و صلاح) رهنمود نمی‌نماید .  
  • [[«صَدَقَاتِ»: بذل و بخششها .  احسان و نیکیها .  «رِئَآءَ»: ریا .  ظاهرفریبی .  منصوب است چون مفعولٌ‌له, یا حال است و به معنی: مُرائی .  «صَفْوَان»: سنگ بزرگ صاف و لغزنده .  «وَابِلٌ»: باران تند .  رگبار باران .  «صَلْداً»: سخت و لغزنده وبدون گرد و غبار . ]]
  • سوره‌ی بقرة : 264.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 44 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۰۸
مهر
۹۴

  • أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَىٰ قَرْیَةٍ وَ هِیَ خَاوِیَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ یُحْیِی هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ۖ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ ۖ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَىٰ طَعَامِکَ وَ شَرَابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ ۖ وَ انْظُرْ إِلَىٰ حِمَارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آیَةً لِلنَّاسِ ۖ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ کَیْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
  • یا (آیا آگاهی از) همچون کسی که از کنار دهکده‌ای گذر کرد, در حالی که سقف خانه‌ها فرو تپیده بود و دیوارهای آنها بر روی سقفها فرو ریخته بود; گفت: چگونه خدا این (اجساد فرسوده و از هم پاشیده‌ی مردمان اینجا) را پس از مرگ آنان زنده می‌کند؟ پس خدا او را صد سال میراند و سپس زنده‌اش گرداند و (به او) گفت: چه مدّت درنگ کرده‌ای؟ گفت: (نمی‌دانم, شاید) روزی یا قسمتی از یک روز .  فرمود: (نه) بلکه صد سال درنگ کرده‌ای .  به خوردنی و نوشیدنی خود (که همراه داشتی) نگاه کن (و ببین که با گذشت این زمان طولانی به اراده‌ی خدا) تغییر نیافته است .  و بنگر به الاغ خود (که چگونه از هم متلاشی شده است .  ما چنین کردیم) تا تو را نشانه (ی گویائی از رستاخیز) برای مردمان قرار دهیم .  (اکنون) به استخوانها بنگر که چگونه آنها را برمی‌داریم و بهم پیوند می‌دهیم و سپس بر آنها گوشت می‌پوشانیم .  هنگامی که (این حقائق) برای او آشکار شد, گفت: می‌دانم که خدا بر هر چیزی توانا است .  
  • [[«أَوْ کَالَّذِی»: یا آگاهی از داستان آن کسی که .  حرف کاف زائد است, و تقدیر چنین است: أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِی مَرَّ .  یا کاف به معنی مِثل و برای تشبیه است .  در این صورت عطف بر معنی کلام سابق است .  چرا که (أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِی حَآجَّ) همسان (أَلَمْ تَرَ کَالَّذِی حَآجَّ) است, و (أَوْ کَالَّذِی مَرَّ) عطف بر آن است .  «خَاوِیَةٌ»: فرو تپیده .  فرو ریخته .  «عُرُوش»: جمع عَرْش, سقفها .  «أَنَّی»: چگونه؟ «أَمَاتَ»: میراند .  «لَبِثْتَ»: درنگ کرده‌ای .  مانده‌ای .  «لَمْ یَتَسَنَّهْ»: تغییر نکرده است .  با گذشت سالها فاسد و تباه نگشته است .  گوئی سالهائی بر آن نگذشته است .  از ماده (سنه) است, یا از ماده (سنو) و هاء آن برای سکته است, مانند (کِتابِیَهْ) و علامت جزم حذف حرف عله است .  «نُنشِزُ»: فراهم می‌چینیم و بهم می‌پیوندیم .  «نَکْسُو»: می‌پوشانیم . ]]
  • سوره‌ی بقرة : 259.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 43 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۰۷
مهر
۹۴

مدت‌ها پیش ، توی یکی از مراکز آموزشی غیر دولتیِ پول بگیر ، درس میدادم ، ب علت تعداد زیادِ ورودی‌ها ، از یه درس دو مشخصه ارائه شده بود و هر دو مشخصه هم با من بود ، اون بزرگواران من رو مث کسی میدیدن ک از کره‌ی مریخ اومده ... حالا کار ب ایناش ندارم ، بحثش مفصله.

چون دو تا مشخصه پشت سرِ هم بود تابلو رو ک مینوشتم دیگه واسه کلاس بعدی هم از همون نوشته‌ها استفاده میکردم ، کلاس هم بعداز ظهر بود و ب علت سطح پایین علمی کلاس مجبور بودم توضیحات فراوونی رو ارائه کنم ، بیشتر از ارائه‌ی اون توضیحات ، عدم فهم مشترک از  علم و دانش بیشتر باعث خستگیم می‌شد. برخی از اون بزرگواران ، معلم رو به مثابه‌ی یک چوب خشک می‌خواستن ک زیاد زِر نزنه(1) ، پولشو بگیره ، نمره رو بده و مدتِ کلاس رو در اختیارشون بذاره ک با انواع و اقسام مزه‌پرونیای زننده در حضور جنس مخالف ، خودی نشون بدن ! چیزی ک کنار اومدن باهاش محال بود واسه من. خلاصه در این میان ننوشتن مجدد اون تابلو ، روزنه‌ی امیدی بود مثلن !!!!

وخت کلاسِ اول ، تموم شد ، تابلو رو پاک نشده نگه داشتم و چون حدس میزدم ک ممکنه یکی از اون بزرگواران در وختِ استراحتِ بین دو کلاس ، از باب کمک ب من بخاد تابلو رو پاک کنه ، بالای تابلو نوشتم (لطفاً تابلو را پاک نکنید) و یه مستطیل هم دورِ نوشته کشیدم.

واسه استراحت بین دو کلاس رفتم دفتر اساتید . اول کلاسِ بعد که برگشتم سرِ کلاس ، دیدم ک یه بزرگواری اومده کُلِ تابلو رو پاک کرده ، فقط اون مستطیلی ک توش نوشته بودم (لطفاً تابلو را پاک نکنید) همون طور دَس نخورده نگه داشته !!!!!!!!!

نتیجه‌ی اخلاقی : ندارد ؛ داره ینی ، ولی با خودتون.

+ از هفته‌های بعد وختی واسه استراحت می‌رفتم دفتر اساتید ، تخته پاک کن رو هم با خودم می‌بردم !!!!! 



(1) بازدیدکنندگان و خوانندگان محترم ، ب این نکته اِمعانِ نظر داشته باشید که در خصوص استفاده از این واژه ، تفکر کردم و با مقادیر معتنابهی خویشتنداری ، آگاهانه و عامدانه این کلمه رو استفاده کردم تا نمایان‌گر تلقی بزرگوارانی باشه ک در اون مرکز حضور داشتن ؛ اگر میخواستم واقعیت قضیه رو عیان نشون بدم باید کلمه‌ی بسسسسیار غلیظ‌تری رو استفاده می‌کردم ، ک البته این کار رو ب مصلحت ندیدم ؛ این کلمه حکایت می‌کنه از فضایی ک در اون مرکز ساری و جاری بود وگرنه عقیده‌ی من نسبت ب مقام معلم و اساتید خودم در تک تک مطالبی ک در این مورد نوشتم بارز و آشکاره و نیاز ب تبیین و توضیح نداره.
  • سید نورالله شاهرخی
۰۷
مهر
۹۴


اول – منبع درس :

الف - منبع اصلی :

آیین دادرسی مدنی – دوره‌ی بنیادین – جلد دوم – دکتر عبدالله شمس – انتشارات دراک

ب - منابع فرعی :

·         آیین دادرسی مدنی – دوره‌ی پیشرفته – جلد دوم – دکتر عبدالله شمس – انتشارات دراک

ج - چند سؤال

·         علت معرفی منابع فرعی چیست؟

معرفی منابع فرعی به این دلیل است که ممکن است تمام مطالبِ تدریس شده در کلاس ، در کتابِ معرفی شده به عنوان منبع اصلی وجود نداشته باشد ؛ در این صورت ، اگر دانشجو علاوه بر شنیدن مباحث کلاس ، علاقه به دیدن منبع اصلی مطلب در کتب حقوقی داشته باشد ، باید به منابع فرعی رجوع کند.

·         آیا خواندن کتاب ، ما را از حضور در کلاس ، بی نیاز می‌کند ؟

توجه داشته باشید که معرفی یک کتاب خاص به عنوان منبع ، به این معنا نیست که لزوماً همه‌ی مطالبِ تدریس شده در کلاس ، در کتابِ معرفی شده هم وجود خواهد داشت ؛ قاعدتاً یکی از تمایزاتِ موجود میان دبیرستان و دانشگاه ، همین است ! خواندن کتابی که به عنوان منبع درس ، معرفی شده ، به هیچ‌وجه شما را از حضور در کلاس بی‌نیاز نمی‌کند.

نیز در نظر داشته باشید که آن قسمت از مطالب که در کلاس تدریس شده اما در کتاب نیست یا در کتاب به طور خلاصه نوشته شده هم به همان نحو که در کلاس، تدریس شده جزو مطالب مورد سؤال در امتحان و نیز پرسش کلاسی هست و صرفاً مطالعه‌ی مطالب کتاب ، کفایت نمی‌کند.

دوم – طرح درس:

الف - همه‌ی طرح درس‌ها ، در قالب یک فایل پی دی اف (حجم : تقریباً 2 مگابایت) : دانلود کنید

ب –  تعرفه‌ی خدمات قضایی در سال 1395 : دانلود کنید (صفحات 35 و 42 تا 44 کتاب را بر اساس تعرفه‌ی جدید ، اصلاح کنید)

ج -فایل جزوات کاربردی حقوق به انضمام قانون جدید نحوه‌ی اجرای محکومیت‌های مالی ، مصوب 1394 (حجم : تقریباً 14 مگابایت) : دانلود کنید

د - نمودار حضور وکیل در دادگاه‌ها : دانلود کنید

مقصود از معرفی جزوات کاربردی حقوق ، اکتفا نکردن به جنبه‌های تئوریک و آکادمیک و یادگیری عملی و کارگاهی حقوق به آن نحوی که در محاکم اعمال می‌شود ، می‌باشد ؛

در خصوص جزوات کاربردی چند نکته لازم به توجه است :

·     مطالب جزوات کاربردی ، در پرسش و پاسخ کلاسی ، لحاظ شده اما در امتحان ، مد نظر قرار نخواهند گرفت. البته بدیهی است در صورت تمایل می‌توانید در هنگام پاسخ به سؤالات امتحان از اندوخته‌های خودتان از این جزوات ، استفاده نمایید.

·     در صورت وجود تعارض بین مطالب جزوات کاربردی از یکسو و مطالب کتاب معرفی شده یا مطالب تدریس شده در کلاس از سوی دیگر ، مطالب کتاب و کلاس ، معیار خواهد بود.

سوم - خودخوان:

نکته‌ی اول منظور از خودخوان، قسمت‌هایی از کتابِ معرفی شده است که به لحاظ تنگی وقت ترم و سایر موارد متفرقه! موفق به تدریس آن نمی‌شویم اما به لحاظ اهمیت بحث، دانشجو باید آنها را مطالعه کند، این مباحث در پرسش کلاسی مورد پرسش قرارگرفته و جزو امتحان پایان ترم هم مورد لحاظ قرار می‌گیرند؛ اگر در مورد این مباحث، اشکالی داشتید می‌توانید هر جلسه بپرسید.

نکته‌ی دوم این فهرست ، نهایی نیست ؛ امکان حذف کردن از مطالب خودخوان ، یا اضافه کردن به آنها در طول ترم وجود دارد. خواندنِ خودخوان‌های فوق ، برای امتحان کافی نیست ؛ لیست نهایی در کلاس ، به صورت هفته به هفته ارائه خواهد شد.

با توجه به نکات فوق ، فهرست مطالب خودخوان به قرار ذیل اعلام می‌شود :

ردیف

از

تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا

1

شماره‌ی 48

شماره‌ی 72

2

شماره‌ی 136

شماره‌ی 355

3

شماره‌ی 411

شماره‌ی 465

4

شماره‌ی 512

شماره‌ی 544

5

شماره‌ی  587

شماره‌ی624

چهارم – حذفیات:

هر چیزی که تدریس نشده و جزو خودخوان‌ها و جزوات کاربردی هم نباشد !

پنجم – سایر موارد :

حجم مطالب بسیار زیااااده در این درس ؛ از همین اول ترم جدددددی بگیرید قضیه رو ک اصصصصلن شوخی بردار نیس ! واگذار کنید ب بعدها آخر ترم هییییچ کاری از دستتون بر نمیاد..... از ما گفتن !

  • سید نورالله شاهرخی
۰۶
مهر
۹۴

  • اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لَا نَوْمٌ ۚ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ ۗ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ ۖ وَ لَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ ۖ وَ لَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
  • خدائی بجز الله وجود ندارد و او زنده‌ی پایدار (و جهان هستی را) نگهدار است .  او را نه چرتی و نه خوابی فرا نمی‌گیرد (و همواره بیدار است و سستی و رخوت بدو راه ندارد) .  از آنِ او است آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است (و در ملک کائنات, او را انبازی نیست) .  کیست آن که در پیشگاه او میانجیگری کند مگر با اجازه‌ی او؟ می‌داند آنچه را که در پیش روی مردمان است و آنچه را که در پشت سر آنان است (و مطّلع بر گذشته و حال و آینده, و آگاه بر بود و نبود جهان است و اصلاً همه‌ی زمانها و مکانها در پیشگاه علم او یکسان است .  مردمان) چیزی از علم او را فراچنگ نمی‌آورند جز آن مقداری را که وی بخواهد .  (علم و دانش محدود دیگران, پرتوی از علم بی‌پایان و بی‌کران او است) .  فرماندهی و فرمانروائی او آسمانها و زمین را دربر گرفته است, و نگاهداری آن دو (برای او گران نیست و) وی را درمانده نمی‌سازد و او بلندمرتبه و سترگ است .  
  • [[«حَیّ»: زنده جاوید و باقی پایدار .  «قَیُّوم»: نگهدار جهان و گرداننده امور آن .  (الْحَیُّ) و (الْقَیُّومُ): صفت یا بدل, و یا خبر مبتدای محذوف می‌باشد .  «سِنَةٌ»: چرت .  از ماده (وسن) .  «مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ»: آنچه در پیش روی آنان است که امور مربوط به این جهان است .  «مَا خَلْفَهُمْ»: آنچه در پشت سر آنان است که امور مربوط به آن جهان یعنی آخرت است .  «لا یُحِیطُونَ»: احاطه نمی‌کنند .  فراچنگ نمی‌آورند .  «کُرْسِیُّ»: تخت سلطنت .  عرش .  در اینجا مراد علم و عظمت و قدرت خدا است .  «لا یَؤُودُهُ»: او را درمانده و ناتوان نمی‌سازد و بر او سنگینی نمی‌کند .  از ماده (أود) . ]]
  • سوره‌ی بقرة : 255.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 42 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۰۶
مهر
۹۴

·    تبریک کریسمس و ولنتاین و مناسبتای غربی میشه با کلاسی! تبریک عید غدیر و مبعث و نیمه شعبان شد عرب پرستی!

·    سفر مکه و کربلا و مشهد کسی بره، میگن چرا پولشو ندادی فقرا ! ولی از سفر تایلند و آنتالیای خودش که نمی گذره، بالاخره آدمیزاده تفریح هم لازم داره !

·    فلان خواننده و فلان مجله فحاشی می کنند شد آزادی بیان !مسلمونا از چیزی انتقاد مودبانه کنن، میشه دیکتاتوری دین !

·    فلان بازیگر توی خارج لخت شد همه گفتن حجاب مسئله شخصیه! فلان بازیگر چادری شد همون آدما گفتن ریا کار و متظاهره و نون خوره حکومته !

·    طرف علنا بر مقبره کورش کبیر سجده می کنه شد یکتا پرست! اما بوسه بر ضریح مبارک حضرت عباس میشه بت پرستی !

·    دلسوزی برای هزاران کودک شهید فلسطین میشه بیگانه پرستی؛ گل گذاشتن پشت در سفارت فرانسه برای کشته شدن 12 نفر هتاک میشه انسانیت!

·    دختره سرمای زمستون با یه ساپورت میاد خیابون سردش نمیشه!! اما گرمای تابستون اگه روسری سر داشته باشه از گرما هلاک میشه !

·    خانمه با کفش پاشنه بلند داخل خیابون پیچ و تاب خورون، جولان میده! اما جمع کردن چادر یا مانتو بلند براش خیلی خیلی سخت شده !

·    ته ریش گذاشتن برای مد و کلاس میشه خوش تیپی! اما برای محرم و مسجد که باشه میگن اُمل و شلخته !

·    چهارشنبه سوری نارنجک میزنه دیوار مردم نمی گه  کسی مریض داره! بعد در سال فقط سه روز هیئت بیرون بیاد میگن مریضا آسایش ندارن !

·    برای برد و باخت الکی فوتبال میاد آرژانتین و عراقو می‌بنده به بار فحش ناموسی!  بعد خود رو از نژاد پاک آریایی و از نسل کوروش و باشخصیت پارسی میدونه!

·    دسته ها و جشن های هالووین و شیطان پرستی شده افتخار!  دسته های سینه زنی محرم شده خار رفته تو چشمش !

·    برای نشر جملات جعلی و بی منبع کوروش سر و دست  می شکنه و تازه خودشم میره مطالب نهج البلاغه رو به اسم کورش می زنه  اما به نهج البلاغه پر از حکمت مولا علی که میرسه سکوت میکنه !

·    امثال صادق هدایت و نیچه که به فجیح ترین شکل  مردند شده الگو!  بعد حضرت علی ، مولود کعبه و شهید محراب رو یه عرب می دونه !

تأسف باید خورد برای احساسات مصلحتی بعضی روشنفکرنماهای جامعه ما که " شتر با بارش " را نمی بینند اما اندر خَم " لنگ پشه کوره‌ای " وا مانده‌اند.

+ من ننوشتم این متن رو ؛ باهاش موافقم اما.

  • سید نورالله شاهرخی
۰۶
مهر
۹۴

اول – منبع درس:

الف - منابع اصلی :

·     کتاب دوره‌ی مقدماتی حقوق مدنی – درس‌هایی از عقود معین (جلد اول مشتمل بر مباحث بیع ، اجاره ، قرض ، جعاله ، شرکت ، صلح) – ناصر کاتوزیان – انتشارات کتابخانه‌ی گنج دانش

·         مقاله‌ی قرارداد تشکیل بیع – دکتر مهدی شهیدی :   دانلود کنید

·         مقاله‌ی فروش مال غیرمنقول بدون تنظیم سند رسمی :  دانلود کنید

ب - منابع فرعی :

·         حقوق مدنی 6 – مهدی شهیدی – انتشارات مجد

·         عقود معین (دوره‌ی 4 جلدی ؛ جلد اول) – ناصر کاتوزیان – انتشارات شرکت سهامی انتشار

·         عقد بیع و شروط و خیارات – سید مرتضی قاسم زاده – انتشارات میزان

ج - چند سؤال

·         علت معرفی منابع فرعی چیست؟

معرفی منابع فرعی به این دلیل است که ممکن است تمام مطالبِ تدریس شده در کلاس، در کتابِ معرفی شده به عنوان منبع اصلی وجود نداشته باشد ؛ در این صورت ، اگر دانشجو علاوه بر شنیدن مباحث کلاس ، علاقه به دیدن منبع اصلی مطلب در کتب حقوقی داشته باشد ، باید به منابع فرعی رجوع کند.

·         آیا خواندن کتاب ، ما را از حضور در کلاس ، بی نیاز می‌کند ؟

توجه داشته باشید که معرفی یک کتاب خاص به عنوان منبع، به این معنا نیست که لزوماً همه‌ی مطالبِ تدریس شده در کلاس، در کتابِ معرفی شده هم وجود خواهد داشت؛ قاعدتاً یکی از تمایزاتِ موجود میان دبیرستان و دانشگاه، همین است! به این معنا که خواندن کتابی که به عنوان منبع درس، معرفی شده، به هیچ ‌وجه شما را از حضور در کلاس بی‌نیاز نمی‌کند.

·         آیا مطالبی که در کلاس تدریس می‌شود اما در کتاب نیست ؛ جزو مباحث امتحان هستند ؟

بله ؛ قطعاً ! آن قسمت از مطالب که در کلاس تدریس شده اما در کتاب نیست یا در کتاب به طور خلاصه نوشته شده هم به همان نحو که در کلاس، تدریس شده جزو مطالب مورد سؤال در امتحان و نیز پرسش کلاسی هست و صرفاً مطالعه‌ی مطالب کتاب ، کفایت نمی‌کند.

دوم – طرح درس:

الف - همه‌ی طرح درس‌ها ، خلاصه‌نویسی‌ها و نمودارها در قالب یک فایل پی دی اف : دانلود کنید

ب - فایل جزوات کاربردی حقوق (حجم : تقریباً 32 مگابایت) : دانلود کنید

ج - جزوه‌ی احکام وضعی عقود + بیان معنای برخی اصطلاحات (حجم : تقریباً 4.5 مگابایت) : دانلود کنید

مقصود از معرفی جزوات کاربردی حقوق ، اکتفا نکردن به جنبه‌های تئوریک و آکادمیک و یادگیری عملی و کارگاهی حقوق به آن نحوی که در محاکم اعمال می‌شود ، می‌باشد ؛ قوانین خاص مهم نیز قوانینی هستند که در آزمون‌های حقوقی ف به طور متوالی مورد سؤال ، قرار گرفته‌اند.

در خصوص جزوات کاربردی چند نکته لازم به توجه است :

·         مطالب جزوات کاربردی ، در پرسش و پاسخ کلاسی ، لحاظ شده اما بجز در مواردی که خلاف آن ، تصریح شود ، در امتحان ، مد نظر قرار نخواهند گرفت. در مورد آن قسمت از جزوات کاربردی که قرار نیست در امتحان ، مورد سؤال قرار گیرد در صورت تمایل می‌توانید در هنگام پاسخ به سؤالات امتحان از اندوخته‌های خودتان از این جزوات ، استفاده نمایید.

·         در صورت وجود تعارض بین مطالب جزوات کاربردی از یکسو ومطالب کتاب معرفی شده یا مطالب تدریس شده در کلاس از سوی دیگر ، مطالب کتاب و کلاس ، معیار خواهد بود.

سوم - خودخوان:

نکته‌ی اول – منظور از خودخوان، قسمت‌هایی از کتابِ معرفی شده است که به لحاظ تنگی وقت ترم و سایر موارد متفرقه! موفق به تدریس آن نمی‌شویم اما به لحاظ اهمیت بحث، دانشجو باید آنها را مطالعه کند، این مباحث در پرسش کلاسی مورد پرسش قرارگرفته و جزو امتحان پایان ترم هم مورد لحاظ قرار می‌گیرند؛ اگر در مورد این مباحث، اشکالی داشتید می‌توانید در ابتدای هر جلسه بپرسید.

نکته‌ی دوم – چون در چاپ‌های مختلف، شماره‌ی صفحات متفاوت است، از عناوین مباحث ، بجای شماره‌ی صفحه ، استفاده شده است .

نکته‌ی سوم – این فهرست ، نهایی نیست ؛ امکان حذف کردن از مطالب خودخوان ، یا اضافه کردن به آنها در طول ترم وجود دارد. خواندنِ خودخوان‌های فوق ، برای امتحان کافی نیست ؛ لیست نهایی در کلاس ، به صورت هفته به هفته ارائه خواهد شد.

با توجه به نکات فوق ، فهرست مطالب خودخوان به قرار ذیل اعلام می‌شود :

ردیف

از

تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا

1

عقد بیع لازم است (حول و حوش ! شماره‌ی 14)

پایان همان فصل(حول و حوش ! شماره‌ی 21)

2

اسقاط حق فروش (حول و حوش ! شماره‌ی 31)

پایان فروش از روی نمونه (حول و حوش ! شماره‌ی 58)

3

توابع مبیع (حول و حوش ! شماره‌ی 65)

پایان همان فصل (حول و حوش ! شماره‌ی 75)

4

گفتار چهارم : ضمانت اجرای این تکلیف (حول و حوش ! شماره‌ی 94)

پایان همان مبحث (حول و حوش ! شماره‌ی 112)

5

مفهوم اجاره (حول و حوش ! شماره‌ی 134)

پایان تملیک منفعت و عوض (حول و حوش ! شماره‌ی 167)

 

چهارم – حذفیات:

هر چیزی که تدریس نشده و جزو خودخوان‌ها و جزوات کاربردی هم نباشد !

پنجم – سایرموارد:

بحث ، بحث بسیار مهمی‌ست ؛ حجمش هم فوق‌العاده بالاس ؛ جدی بگیرید از همین اول ! از ما گفتن !

  • سید نورالله شاهرخی
۰۶
مهر
۹۴
این مطلب نخستین بار در جمعه شانزدهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 1:55 با شماره‌ی پست 36 از طریق وبلاگ قبلی من در بلاگفا منتشر شده بود. 

11)

take for

Do you take me for a fool

معنای کلمه به کلمه: آیا مرا برای یک احمق گرفته‌ای؟

معنای اصطلاحی: مرا احمق فرض کرده‌ای؟!

اشتباه گرفتن با :take for

I took you for your brother

معنای کلمه به کلمه: من گرفتم شما را برای برادرتان!

معنای اصطلاحی:من شما را با برادرتان اشتباه گرفتم.

  • سید نورالله شاهرخی
۰۶
مهر
۹۴

این مطلب نخستین بار در جمعه شانزدهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 1:37 با شماره‌ی پست 35 از طریق وبلاگ قبلی من در بلاگفا منتشر شده بود. 

معنای جمله‌ی شماره‌ی 4:

.Birds of a feather flock together

(در اینجا) دارای :OF

 پر :feather

 گله، گرد آمدن :flock 

معنای کلمه به کلمه: پرندگان دارای یک پَر، گرد هم جمع می‌شوند!

معنای اصطلاحی: کبوتر با کبوتر، باز با باز / کند هم‌جنس با هم‌جنس پرواز.


معنای تصویر 1:

وابسته بودن به :depend on

بیش از حد :too much 

سایه  :shadow

در این دنیا بیش از حد به کسی وابسته نباش؛ حتی سایه‌ات هم وقتی در تاریکی هستی تو را ترک می‌کند!


معنای تصویر 3:

آوردن  :bring

امیدت را از دست نده؛ تو هرگز نمی‌دانی فردا چه چیزی را به ارمغان خواهد آورد.

  • سید نورالله شاهرخی
۰۵
مهر
۹۴

  • فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَ مَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ ۚ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ ۚ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجَالُوتَ وَ جُنُودِهِ ۚ قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ
  •  و هنگامی که طالوت (به فرماندهی لشکر بنی‌اسرائیل منصوب شد) و سپاهیان را با خود بیرون برد, بدیشان گفت: خداوند شما را به وسیله‌ی رودخانه‌ای آزمایش می‌کند .  آنان که از آن بنوشند از (پیروان) من نیستند, و آنان که جز مشتی از آن ننوشند از (یاران) من هستند .  همگی جز عدّه‌ی کمی از آن نوشیدند .  پس وقتی که او و افرادی که ایمان آورده بودند (و از بوته‌ی آزمایش سالم به در آمده بودند) از آن رودخانه گذشتند (از کمی افراد خود ناراحت شدند و عدّه‌ای) گفتند: امروز ما توانائی مقابله با جالوت و سپاهیان او را نداریم .  امّا آنان که یقین داشتند که با خدای خویش ملاقات خواهند کرد (و در روز رستاخیز پاداش خود را دریافت خواهند نمود) گفتند: چه بسیارند گروههای اندکی که به فرمان خدا (توفیق نصیبشان شده است و) بر گروههای فراوانی چیره شده‌اند .  و خداوند با بردباران (و در صف استقامت‌کنندگان) است .  
  • [[«فَصَلَ»: از محلّ اقامت دور کرد .  حرکت داد .  «نَهَرٍ»: رودخانه .  «لَمْ یَطْعَمْهُ»: آن را نچشید و ننوشید .  «غُرْفَةً»: مشتی .  «جَاوَزَهُ»: از آن عبور کرد .  «جَالُوتَ»: اسم مشهورترین پهلوانان دشمن بود .  «فِئَةٍ»: گروه . ]] 
  • سوره‌ی بقرة : 249.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 41 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۰۵
مهر
۹۴

یکی از دوستام بود ک اینجا گفتم دانشگاه آیت‌الله بروجردی ، ارشد روزانه قبول شده در حالیکه رشته‌ی تحصیلی کارشناسیش هم غیر مرتبط بوده ، این هفته توی دانشگا دیدمش ، اومده بود واسه کارای ثبت نام ، چن واحدی پیش بهش خورده بود ، خوشحال بود ، منم خییییییلی خوشحال شدم ک دیدمش. موفق باشه ایشالا. پر بود از شور و شوق و منم پر کرد از شادی و شعف.

+ ارزشمند هستن افرادی ک علم باعث خوشحالیشون میشه ، نه ثروت و مال دنیا.

  • سید نورالله شاهرخی
۰۵
مهر
۹۴

این نمایشگاهی ک باز شده توی خرم‌آباد (نمایشگا کتاب منظورمه) کتابای دانشگاهی خوبی نداره ، ولی بخش ناشران عمومیش خوبه و تقریبن تموم انتشاراتیای مطرح و بزرگ کشور هستن ، با بُنِ کتاب هم چل درصد تخفیف میده ؛ تا پس فردا هم هست ؛ اگه رفتید کتاب خوبی دیدید یا خریدید در صورت تمایل میتونید اینجا اسمشو بگید.

+ من تموم نمایشگا رو ظرف یه ساعت ، یه ساعت و نیم بازدید کردم !!!! خیلی‌ام شکنجه شدم چون همش مشغول مبارزه با نفس اماره بودم ک کتاب نخرم !!!! بخاطر جا و مکان با محدودیت مواجهم ؛ همش این توجیه رو در ذهن خودم مرور می‌کردم ک هر وخت همه‌ی کتابایی ک الان دارم رو خوندم بعد ، کتاب جدید می‌خرم ! بقیه‌ی بازدیدکننده‌هام بیشتر از اینکه کتاب بخرن مشغول تماشا بودن !

++ تاریخ تمدن ویل دورانت رو ک با اوووووونهمه مصیبت از تهران خریدم و تا خونه حمل کردم با همون قیمت اینجا هم میفروختن !!!!

  • سید نورالله شاهرخی
۰۴
مهر
۹۴
  • وَ قَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَ لَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَ زَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ ۖ وَ اللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
  • و پیغمبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را برای زمامداری شما روانه کرده است .  بزرگان قوم گفتند: چگونه او بر ما حکومت داشته باشد با این که ما از او برای زمامداری سزاوارتریم و او که مال و دارائی زیادی ندارد؟ گفت: خدا او را بر شما برگزیده است و دانش و (قدرت) جسم او را وسعت بخشیده است و خداوند ملک خود را به هرکس که بخواهد می‌بخشد .  و (احسان و تصرّف و قدرت) خداوند فراخ, و آگاه (از لیاقت افراد برای منصبها) است . 
  •  [[«أنَّی»: چگونه؟ از کجا؟ «لَمْ یُؤْتَ»: داده نشده است .  «سَعَةً»: فزونی .  فراوانی .  «إصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ»: او را بر شما برگزیده است .  «بَسْطَةً»: گسترش .  فراخی .  «وَاسِعٌ»: به معنی (ذُوسَعَةٍ) یعنی: دارا است, یا به معنی (مُوسِع) یعنی: توسعه‌دهنده و بخشایشگر است . ]] 
  • سوره‌ی بقرة : 247.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 40 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۰۴
مهر
۹۴

یکی از کارمندای دانشگا تعریف می‌کرد ک توی اتوبوس دانشگا داشته میومده و در این بین مکالمات دو تا دانشجو ب گوشش می‌رسیده ، یکی از اون دیگری پرسیده ک این شاهرخی چطو استادیه ؟ دیگری جواب داده واااااای ، شمر رو دیدی اینم دیدی !!!!!!!!!

نتیجه‌ی اخلاقی :

درس معلم ار بود زمزمه‌ی محبتی :: جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را !!!!!!

بی‌ربط نوشت : یکی از اعضای خونواده‌ی ما تعریف می‌کرد ک مادر یه کودک ، واسش تعریف کرده ک امروز بچه‌مو بردم پیش دبستانی ، اولین روزش بوده اونجا ، واستادم پیشش ک احساس غریبی نکنه ، بعد یه بچه‌ای بوده اونم مامانش پیشش بوده ، بعد این بچهه با شددددتِ تموم مامانشو گاز میگرفته و با تیپا میزده مامانه رو ، حرفشم این بوده ک منو ببر از اینجا ! نمیخام اینجا بمونم !!!!!

  • سید نورالله شاهرخی
۰۳
مهر
۹۴

  • مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً ۚ وَ اللَّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْسُطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ
  •  کیست که به خدا قرض نیکوئی دهد تا آن را برای او چندین برابر کند؟ و خداوند (روزیِ بندگان را) محدود و گسترده می‌سازد و به سوی او بازگردانده می‌شوید .  
  • [[«مَن ذَا الَّذِی»: چه کسی است که؟ (مَنْ): مبتدا, (ذَا): خبر, (الَّذِی): صفت .  «قَرْضاً»: مفعول مطلق و به معنی (إقراض) است, یا مفعولٌ‌به و به معنی (مقروض) است .  «قَرْضاً حَسَناً»: وام نیکو .  و آن وقتی است که از مال حلال و با طیبه خاطر باشد .  «فَیُضَاعِفَهُ»: تا چندین برابرش گرداند .  «أَضْعَافاً»: جمع (ضِعْف) چندین برابر .  مفعولٌ‌به دوم فعل (یُضَاعِفَ) یا حال ضمیر (ه) در (یُضَاعِفَهُ) است .  «یَقْبِضُ»: باز می‌گیرد .  کم می‌کند .  «یَبْسُطُ»: گسترش می‌دهد .  فراوان می‌گرداند . ]] 
  • سوره‌ی بقرة : 244.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 39 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۰۳
مهر
۹۴

رسول اکرم فرمود : «از همه ‌‌قو‌ی‌تر و نیرومندتر آن کس است که اگر از یک چیزی خوشش آمد و مجذوب آن شد، علاقه به آن چیز او را از مدار حق و انسانیت خارج نسازد و به زشتی آلوده نکند؛ و اگر در موردی عصبانی شد و موجی از خشم در روحش پیدا شد، تسلط بر خویشتن را حفظ کند، جز حقیقت نگوید و کلمه‌‏ای دروغ یا دشنام بر زبان نیاورد؛ و اگر صاحب قدرت و نفوذ گشت و مانع‌ها و رادع‌ها از جلویش برداشته شد، زیاده از میزانی که استحقاق دارد دست درازی نکند.» «1»


(1). وسائل، ج 2/ ص 469.


  • سید نورالله شاهرخی
۰۳
مهر
۹۴

برخی از ما ایرانیا کُللللللن ملت افراط و تفریطیم ، توی همه‌ چی هم این موضوع نمود داره ، ارائه‌ی !!! آرایش‌های جییییییغ در برابر نامحرمان و افراط در بدحجابی بین بانوان و بی غیرتی و تعصب بیجا داشتن بین آقایان وووو برخی از نِمودای این موضوعه ، ک سابقن مفصل بهش پرداختم.

یکی دیگه از مواردِ تام و تمام بروز این موضوع همین قضیه‌ی رفتن ب حج هست.

 از یه طرف افرادی رو داریم ک میگن در هر حال حج ، درِ خونه‌ی آدمه و تا وختی حتا یک نفر مستمند یا کودک سرطانی وووو توی ایران هست حج رفتن حرومه !!! بی ادبی و بی نزاکتی رو تا جایی از حد میگذرونن ک میگن این بندگان خدایی ک در اثر بی مسؤولیتی سعودیا فوت کردن خوبشون شد !!! اصن چرا رفتن ک اینطور ب سرشون بیاد !!!! جل الخالق !!!!

از یه طرف دیگه افرادی رو داریم ک میگن ما چون خمس و زکاتمون رو دادیم دیگه اگه همسایمون یا همشهریمون یا هم‌وطنمون از گرسنگی هم بمیره ب ما ربطی نداره ، پس هر سال سه بار میریم کربلا دو بارم میریم حج با افتخارم میگن ک من تا حالا بیس بار !!!! با پول خودم رفتم مکه !!!! جل الخالق !!!!

هم اون گروه اول اشتباه میکنن ، هم این گروه دوم.

 گروه اول اشتباه میکنن چون همون خدایی ک ب ما گفته ب مردم کمک کنید و گفته حق الناس مقدم بر حق الله هست همون خدا هم ب ما گفته هر کس مستطیع شد واجبه حج بره و این وجوب رو هم مشروط نکرده ب اینکه فقیری در همسایگی ما وجود داشته باشه یا نداشته باشه ، میتونست ب ما بگه اگه مستطیع شدی ، اول فقرا بعد حج ، ولی چنین چیزی نگفته ، پس حجِ واجب ، بحثش جداس و ربطی ب کودک سرطانی و اینام نداره.

گروه دوم هم اشتباه میکنن چون در روایاتی ک از معصومین رسیده گفته شده ک حتا اگه خمس و زکات رو هم دادی ب این معنا نیس ک دیگه بقیه‌ی مالت رو هررررر کاری خواستی میتونی بکنی ، همون خدایی ک واسه حج مستحبی ثواب مینویسه همون خدا خیییییلی بیشتر از اون ثواب مینویسه واسه گره‌گشایی از کار مردم ، اگه بحث ، جلب رضایت خداس ، رضایت خدا بیشتر از اونکه در حج مستحبی باشه در کمک کردن ب مردمه ، اگه هم بحث مسافرت رفتن و تفریح کردن و آب و هوا عوض کردن و جنس ارزون خریدن توی مکه و مدینه‌س !!!! ک اون دیگه بحثش جداست !!!!!! سرِ خدا هم نمیشه شیره مالید !!!


+ برخی از ما البته خیلی وخته این حرفا و نظیر چنین حرفایی توی کَتمون نمیره ! در خیلی از مسائل ، تا گندِ موضوع رو درنیاریم ول کُنِ ماجرا نیستیم!!!!!

  • سید نورالله شاهرخی
۰۲
مهر
۹۴

  • سید نورالله شاهرخی
۰۲
مهر
۹۴

  • لَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَةً ۚ وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ ۖ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِینَ
  • اگر زنان را قبل از آمیزش جنسی و تعیین مَهر (به عللی) طلاق دهید, گناهی بر شما نیست (و در این موقع) آنان را (با هدیّه‌ای مناسب حال خود) بهره‌مند سازید .  آن کس که توانائی (مالی) دارد, و آن کس که توانائی (مالی) ندارد, به اندازه‌ی خودش, هدیّه‌ای شایسته (و مناسب حال دهنده و گیرنده) می‌پردازد, و این (پرداخت هدیّه) بر نیکوکاران الزامی است .  
  • [[«مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ»: اگر یا مادام که با آنان آمیزش جنسی انجام نداده باشید .  واژه (مَا) می‌تواند شرطیّه باشد .  یعنی: إِن لَّمْ تَمَسُّوهُنَّ .  یا زمانیّه باشد .  یعنی: مُدَّةَ لَمْ تَمَسُّوهُنَّ .  «فَرِیضَةً»: صداق .  مهریّه .  «مَتِّعُوهُنَّ»: بدانان متاع دهید .  متاع و مُتعه, به معنی هدیّه‌ای است که شوهر بعد از طلاق به همسر مطلّقه خود می‌دهد .  دادن آن به همسر مطلّقه‌ای که با او نزدیکی زناشوئی نشده و مهریّه‌ای برای وی قبلاً معیّن نگشته است واجب است, و دادن آن به زنان مطلّقه دیگر مستحبّ است .  «مُوسِعِ»: دارا .  ثروتمند .  «مُقْتِر»: نادار .  تنگدست .  «قَدَر»: اندازه توان .  «مَتَاعاً»: بهره‌مند ساختن .  اسم مصدر است و به جای تمتیع به کار رفته است و مفعول مطلق است .  تقدیر آن چنین است: مَتِّعُوهُنَّ مَتَاعاً: «حَقّاً»: ثابت و پابرجا .  (بِالْمَعْرُوفِ) صفت اوّل (مَتَاعاً) است, و (حَقّاً) صفت دوم آن است .  یا این که (حَقّاً) مفعول مطلق بشمار است و تقدیر آن چنین است: حَقَّ ذلِکَ حَقّاً . ]]
  • سوره‌ی بقرة : 236.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 38 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۰۱
مهر
۹۴

این مطلب نخستین بار در در دوشنبه دوازدهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 2:3 با شماره‌ی پست 32 از طریق وبلاگ قبلی من در بلاگفا منتشر شده بود. اگر تمایل به دیدن کامنت‌ها و پاسخ‌هایی دارید که بازدیدکنندگان وبلاگ و من ، ذیل این مطلب در بلاگفا نوشته بودیم اینجا را ببینید.


با یاری خدا از این پس بنای من بر این است اصطلاحات کاربردی در زبان انگلیسی را به شما معرفی کنم.

در فواصل زمانی کوتاه  مدت - و در ایام تعطیل به صورت روزانه - این قسمت آپدیت خواهد شد.

ویژگی اصطلاحات (IDIOM) این است که معنای تک تک کلمات، معمولاً همان چیزی نیست که معنای جمله را می‌سازد، و شما با دانستن معنای کلمات هم، قادر به ترجمه‌ی دقیق جمله نخواهید بود. 

امیدوارم این بخش وبلاگ تأثیر مثبتی در انگیزه‌ی شما برای یادگیری بیشتر زبان انگلیسی داشته باشد، چون همین تفاوت معنی بین کلمات و معنای جمله و فعالیت ذهن برای یافتن ارتباط بین این دو از جذابیت‌های یادگیری زبان است.

سعی کنید با ترتیب دادن دفتر و طبقه‌بندی موضوعی و دوره‌کردن مداوم، آنها را به خاطر بسپارید؛ چون برای بدست آوردن معنای آنها از طریق مراجعه‌ی لغت به لغت به دیکشنری باید مرارت زیادی بکشید. مرارتی که معمولاً به نتیجه‌ی مطلوب هم منتهی نمی‌شود.

از این پس در قسمت مطالب مربوط به آموزش زبان انگلیسی عمومی (غیر حقوقی)  که از این لینک در بخش طبقه‌بندی موضوعی هم قابل دسترسی است ، می‌توانید در صورت تمایل ، مطالب مربوط به این موضوع را پیگیری نمایید.

شایان ذکر است عمدتاً این اصطلاحات از اینترنت جمع‌آوری می‌شود.

برای شروع:


1)

The name rings a bell but i can't put a face to him

زنگ‌ زدن‌، حلقه   RING

زنگ    BELL

 گذاشتن    PUT

  صورت   FACE

معنای کلمه به کلمه: آن نام، زنگ را می‌زند اما من نمی‌توانم صورتی بر او بگذارم!

معنای اصطلاحی: اسمش آشناست اما قیافش یادم نیست


2)

.Mind your own job! That's none of your business

 ذهن، اعتنا کردن به(در اینجا معنای دوم)   Mind 

معنای کلمه به کلمه: به کار خود اعتنا کن. آن تجارت تو نیست!

معنای اصطلاحی: به کارت برس! به تو مربوط نیست.


3)

."Don't be "hard on yourself

معنای کلمه به کلمه: بر خودت سخت نباش!

معنای اصطلاحی: آنقدر به خودت سخت نگیر.


4)حدس بزنید:

.Birds of a feather flock together

معنای جمله‌ی فوق و نیز معنای جمله‌ی مذکور در تصویر زیر را در قسمت اظهار نظر مربوط به همین بخش حدس بزنید.

مثال:

Look at there!,those two idiots are walking with each other again.Well,not a surprise!, birds of a feather flock together!


تصویر 1)حدس بزنید:

آپلود عکس


5)

.The grass is always greener on the other side of the fence

علف، چریدن، چراندن  grass

 حصار، فنس fence

معنای کلمه به کلمه: علف، همیشه سبزتر است آنطرف حصار!

معنای اصطلاحی: مرغ همسایه غازه.


6)

.Sorry, I was miles away

معنای کلمه به کلمه: متأسفم، من مایل‌ها دورتر بودم!

معنای اصطلاحی:ببخشید، حواسم جای دیگری بود. 


7)

.Shape up or ship out

تغییر کردن/دادن :shape up

ترک کردن  :ship out

معنای کلمه به کلمه: تغییر کن یا ترک کن.

معنای اصطلاحی: یا رفتارت رو درست کن یا به سلامت.


8)

I should know the 'ins and outs' of it.

معنای کلمه به کلمه: من باید داخل‌ها و بیرون‌های آن را بدانم!

معنای اصطلاحی: من باید از 'زیر و بم' آن مطلع شوم.

یا

من باید از 'زیر و بم' آن سر در بیاورم.

Example: I don’t really know all the ins and outs of the matter.


9)

I took you for your brother.

معنای کلمه به کلمه: من گرفتم شما را برای برادرتان!

معنای اصطلاحی: من شما را با برادرتان اشتباه گرفتم.


10)

He is a big shot.

shot   عکس، گلوله

معنای کلمه به کلمه: او عکس بزرگی است!

معنای اصطلاحی:او آدم کله گنده ای است.

(informal) someone who has a lot of power or influence in a company or an area of business : His father’s a big shot and he thinks he is, too.


تصویر 3) حدس بزنید:

آپلود عکس

 
  • سید نورالله شاهرخی
۰۱
مهر
۹۴

این مطلب نخستین بار در چهارشنبه بیست و چهارم مهر ۱۳۹۲ ساعت 8:7 با شماره‌ی پست 140 از طریق وبلاگ قبلی من در بلاگفا منتشر شده بود. اگر تمایل به دیدن کامنت‌ها و پاسخ‌هایی دارید که بازدیدکنندگان وبلاگ و من ، ذیل این مطلب در بلاگفا نوشته بودیم اینجا را ببینید.

کاش من هم مثل ابراهیم می‌توانستم عزیزترین دارایی‌‌ام را به پای کسی که دوستش دارم (خدا) قربانی کنم؛ کاش محبتم، عشقم فقط زبانی نبود؛ کاش اینقدر خودخواه نبودم؛ کاش اینقدر به فکر خودم نبودم؛ کاش وقتی می‌دیدم او چه چیزی را دوست دارد، کاش وقتی می‌دیدم رضایت محبوبم، معشوقم در چیست در انجام دادنش لحظه‌ای تردید نمی‌کردم؛ کاش اینقدر اسیر نفْس نبودم؛ و اگر نمی‌توانم بهترین چیزهایم را به پایش، به عشقش قربانی کنم؛ کاش می‌توانستم حداقل بدترین‌های وجودم، رذائل‌ اخلاقی‌ا‌م، خودخواهی‌هایم، دنیاپرستی‌هایم را فراموش کنم؛ کاش می‌توانستم به او بگویم اگر هدیه‌ای برایت نیاورده‌ام اقلاً سعی کرده‌ام خود را در این منجلاب، پاک نگه دارم؛ کاش.....

امام جواد :

مَا مِنْ عَمَلٍ أَفْضَلَ یَوْمَ النَّحْرِ مِنْ دَمٍ مَسْفُوکٍ أَوْ مَشْیٍ فِی بِرِّ الْوَالِدَیْنِ أَوْ ذِی رَحِمٍ قَاطِعٍ یَأْخُذُ عَلَیْهِ بِالْفَضْلِ وَ یَبْدَؤُهُ بِالسَّلَامِ أَوْ رَجُلٍ أَطْعَمَ مِنْ صَالِحِ نُسُکِهِ وَ دَعَا إِلَی بَقِیَّتِهَا جِیرَانَهُ مِنَ الْیَتَامَی وَ أَهْلِ الْمَسْکَنَةِ وَ الْمَمْلُوکِ وَ تَعَاهَدَ الْأُسَرَاء

(خصال، ج1، ص 298)

 در روز عید قربان‏ چیزی با فضیلت‏ تر از پنج چیز نیست: قربانی‏ کردن، یا قدم برداشتن در جهت نیکی به پدر و مادر یا چیزی بخشیدن به خویشاوندی که قطع رحم کرده و سلام کردن به او ، یا مردی که از بهترین جای قربانیش به دیگران اطعام کند و بقیه آن را به همسایگان از یتیمان و بیچارگان و بردگان بدهد و از اسیران دلجویی کند.

  • سید نورالله شاهرخی
۰۱
مهر
۹۴

  • وَ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ ۚ وَ لَا تُمْسِکُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا ۚ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذَٰلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ ۚ وَ لَا تَتَّخِذُوا آیَاتِ اللَّهِ هُزُوًا ۚ وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ مَا أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنَ الْکِتَابِ وَ الْحِکْمَةِ یَعِظُکُمْ بِهِ ۚ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
  • و هنگامی که زنان را طلاق دادید, و به (آخرین روزهای) عدّه‌ی خود رسیدند, یا به طرز صحیح و عادلانه‌ای آنان را نگاه دارید (و با ایشان آشتی کنید) یا آنان را به طرز پسندیده و دادگرانه‌ای رها سازید, و به خاطر زیان رسانیدن بدیشان و تعدّی کردن بر ایشان, هیچ گاه (با آنان آشتی نکنید و) ایشان را نگاه ندارید, و کسی که چنین کند, بی‌گمان به خویشتن ستم کرده است, و (با این گونه اعمال و سوءاستفاده کردن از قوانین) آیه‌های (احکام و حدود) خدا را به باد استهزاء نگیرید, و نعمت خدا را بر خود (که از جمله الفت میان شوهر و همسر و تنظیم امور زندگی خانوادگی است) و آنچه را که از کتاب و حکمت (یعنی قرآن و اسرار شریعت اسلام) بر شما نازل کرده است و شما را با آن پند می‌دهد, به خاطر بیاورید و از (خشم) خدا بپرهیزید و بدانید که بی‌گمان خداوند از هر چیزی آگاه است .  
  • [[«بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ»: به انقضاء عدّه خود نزدیک شدند .  «أَجَل»: مدّت .  در اینجا مراد سپری‌شدن آخرین روزهای عدّه است .  «سَرِّحُوهُنَّ»: آنان را رها سازید .  آنان را طلاق دهید .  «ضِرَاراً»: زیان‌رساندن .  مفعولٌ‌له است .  «هُزُواً»: بازیچه .  مسخره .  مصدری است به معنی اسم مفعول, یعنی مَهْزُوء .  مفعول دوم (لا تَتَّخِذُوا) است .  «الْحِکْمَة»: گفتار یا کردار درست و بجا .  عطف صفت بر موصوف است (نگا: احزاب / 34) . ]] 
  • 2:231
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 37 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۳۱
شهریور
۹۴


یکی از بی‌شمار الطاف خدا بر من اینه ک کِسایی رو سر راهم قرار داده ک همیشه ب آشنایی باهاشون افتخار می‌کنم ؛ کِسایی ک فرق نمی‌کنه ازم از نظر سنی بزرگ‌تر هستن یا کوچیکتر ، در هر حال از نظر من برادر بزرگتر من هستن. کِسایی ک ممکنه الان دیرا دیر و دورا دور با هم رابطه داشته باشیم اما میدونم وختی بهم زنگ میزنن واسه کاری نیس ک باهام دارن ؛ واسه اینه که میخان احوالمو بپرسن و میخان از اوضاع و احوالم خبردار بشن ؛ کِسایی ک مث ستاره‌ن ، ممکنه همیشه توی آسمون زندگیم معلوم و هویدا نباشن اما میدونم ک همیشه اون بالا هستن و اگه کمکی از دستشون بربیاد دریغ نمی‌کنن ؛ دیدم ک میگم ؛ نه اینکه فقط حدس بزنم اگه کمکی از دستشون بربیاد دریغ نخواهند کرد. 

میدونم ک میخونن اینجا رو ؛ اگر چه کامنت هم نذارن و اگر چه با نام مستعار بذارن ؛ از همین جا ب هر دوشون میگم قَدرِتون رو می‌دونم و خدا رو شاکرم بخاطر بودنتون.

+ (ع.ت) و (هـ . ر).

++ همین.

  • سید نورالله شاهرخی
۳۱
شهریور
۹۴

  • لِلَّذِینَ یُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ ۖ فَإِنْ فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ
  • کسانی که زنان خویش را ایلاء می‌نمایند (یعنی سوگند یاد می‌کنند که با ایشان آمیزش جنسی ننمایند) حق دارند چهار ماه انتظار بکشند (و باید بدانند که خدا از چنین سوگندی خوشنود نیست, و در ضمن این چهار ماه باید وضع خود را با همسر خویش از نظر زندگی و طلاق روشن سازند .  در این فرصت) اگر بازگشت کردند (و سوگند خویش را نادیده گرفتند و با زنان خود همبستر شدند, چه بهتر, کفّاره‌ی سوگند را می‌پردازند و ازدواج به حالت خود باقی است) .  چه خداوند بسی آمرزنده و مهربان است .  
  • [[«یُؤْلُونَ»: سوگند می‌خورند .  از مصدر (إیلاء) و از ماده (أَلْوَة) یا (أَلْیَة) به معنی سوگند .  إیلاء در اصطلاح شرع به معنی این است که مرد سوگند بخورد که با همسرش نزدیکی نکند .  «تَرَبُّصُ»: انتظار کشیدن .  منتظر ماندن .  «فَآءُوا»: برگشتند .  رجوع کردند . ]]
  •  سوره‌ی بقرة : 226.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 36 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۳۰
شهریور
۹۴

  • سید نورالله شاهرخی
۳۰
شهریور
۹۴

  • وَ لَا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ حَتَّىٰ یُؤْمِنَّ ۚ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ ۗ وَ لَا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّىٰ یُؤْمِنُوا ۚ وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ ۗ أُولَٰئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ ۖ وَ اللَّهُ یَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ ۖ وَ یُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ
  • و با زنان مشرک (غیر اهل کتاب) تا ایمان نیاورند ازدواج نکنید, و بی‌گمان کنیز مؤمنی از زن (آزاد) مشرکی بهتر است, اگرچه (زیبائی یا ثروت یا موقعیّت او) شما را به شگفتی انداخته باشد (و دلباخته‌ی او بوده باشید), و (زنان و دختران خود را) به ازدواج مردان مشرک در نیاورید, مادامی که ایمان نیاورند .  و بی‌گمان غلام مؤمنی از مرد مشرکی بهتر است اگرچه (زیبائی یا ثروت یا موقعیّت او) شما را به شگفتی انداخته باشد (و دل از کفتان ربوده باشد) .  آنان (اعم از زنان یا مردان مشرک) به سوی آتش (دوزخ) دعوت می‌کنند (و سبب شقاوت می‌گردند) و خدا به سوی بهشت و آمرزش به فرمان خود و توفیق خویش دعوت می‌کند (و پیروی از دستور او, وسیله‌ی سعادت می‌شود), و خدا آیات خود را برای مردم روشن می‌سازد (و احکام شریعت را با دلائل واضح تفهیم می‌نماید) تا این که (راه صلاح و سعادت خویش را بشناسند و) یادآور شوند .  
  • [[«لا تَنکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ»: با زنان مشرک ازدواج نکنید .  «أَمَةٌ» برده .  بنده .  «لا تَنکِحُوا الْمُشْرِکِینَ»: زنان را به ازدواج کافران درنیاورید .  «عَبْدٌ»: برده .  بنده .  «یَدْعُونَ»: فرا می‌خوانند .  دعوت می‌کنند .  «یَدْعُو»: فرا می‌خواند .  دعوت می‌کند .  در رسم‌الخطّ قرآنی الفی در آخر دارد .  «بِإِذْنِهِ»: به اراده و توفیق خود .  «یَتَذَکَّرُونَ»: متذکّر شوند .  پند و عبرت گیرند . ]]
  • سوره‌ی بقرة : 221.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 35 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۲۹
شهریور
۹۴

روز

درس

خودخوان معرفی شده

تعداد ساعت برگزاری کلاس

شنبه (1394/06/28)

آیین دادرسی مدنی 2

شماره‌ی 146 تا 187

دو ساعت

شنبه (1394/06/28)

حقوق تجارت 4

صفحه‌ی 194 تا 205

دو ساعت

شنبه (1394/06/28)

حقوق مدنی 3

صفحه‌ی 13 تا 15 و 18 تا 22 و 248 تا 255

سه ساعت

شنبه (1394/06/28)

حقوق مدنی 1

از ابتدای باب اول تا پایان غائب مفقودالاثر

یکساعت

شنبه (1394/06/28)

ادله‌ی اثبات دعوا

صفحه‌ی 63 تا 76

دو ساعت

یکشنبه(1394/06/29)

آیین دادرسی مدنی 2

-

دو ساعت (فوق‌العاده)

یکشنبه(1394/06/29)

حقوق تجارت 4

-

دو ساعت (فوق‌العاده)

یکشنبه(1394/06/29)

حقوق مدنی 3

-

دو ساعت (فوق‌العاده)

یکشنبه(1394/06/29)

ادله‌ی اثبات دعوا

-

دو ساعت (فوق‌العاده)

 

منظور نوشت : جدول فوق ، جهت اطلاع بزرگوارانی ارائه شده ک ب هر دلیل تصمیم گرفتن هفته‌ی اول ، در کلاسای دانشگاه آیت الله العظمی بروجردی ، حضور نداشته باشن. گزارشِ کارِ ما ، در هفته‌ی جاری ، ب شکلی بود ک در فوق ملاحظه میفرمائید ؛ ب هر نحو ک صلاح میدونید نسبت ب جبران این عقب ماندگی ، اقدامات لازم رو مبذول بفرمائید.

حق نوشت : حق با کیاس ؟ اونایی ک زحمت کشیدن تشریف آوردن کلاس یا اونایی ک ب هر دلیل (آماده نبودن خوابگاه و سلف وووو) موندن خونه ؟ اینکه بگیم چون از یه کلاس بیس نفره چهار نفر اومده پس کلاس تشکیل نمیشه ینی اینکه حق با اون شونزده نفری هست ک نیومدن و این چهار نفری ک اومدن بیخود وخت گذاشتن و اومدن !!!! این ینی اینکه کارِ غیر قانونیِ غایبان ، منشأ حق شده واسشون !!! این ینی اینکه ب جای اینکه ما متخلفین رو مجازات کنیم داریم قانون‌مداران رو مجازات می‌کنیم !!!! همیشه توی زمان تحصیل خودم هم متنفر بودم از این نحوه ی استدلال ؛ دانشگاه رسمن شروع شده و دلیلی نداره ک ما منتظر اعلاحضرتان و علیا مخدراتی باشیم ک ب هر دلیل نیومدن !!! خیر ؛ ما درسمون رو میدیم ، این اونا هستن ک باید برسونن خودشون رو ! ما نباید منتظر اونا بمونیم !!! البته کلی گفتم این رو ؛ وگرنه خدا رو شکر ، بچه‌های کلاس من اومده بودن ک همین‌جا هم تشکر می‌کنم ازشون ؛ ب عنوان مثال از یک کلاس 27 نفره 17 نفر حاضر بود و از یه کلاس 14 نفره 12 نفر حاضر بود.

اول مرغ بود یا تخم مرغ ؟ : ب دانشجوا میگیم چرا هفته‌ی اول نمیاید ؟ میگن چون سلف و خوابگاه نیست ؛ ب مسؤولین سلف و خوابگاه میگیم چرا شما نیستید ؟ میگن ما ک نمی‌تونیم واسه کمتر از پنجاه نفر پخت کنیم یا خوابگاه رو وا کنیم ؛ ما نیستیم چون دانشجو نیس !!!!

این معادله باید ب هم بخوره ؛ اگر هر معلمی بگه در هر حال ولو با تعداد اندک ، کلاس من تشکیل میشه ، دانشجو واسه اینکه عقب نَمونه از درس ، میاد ، و وختی دانشجو بیاد و تعدادش ب حد نصاب برسه سلف مجبوره پخت کنه و خوابگاه مجبوره وا بشه و سرویس مجبوره ب طور منظم رفت و اومد داشته باشه.

نتیجه‌ی اخلاقی : امیدوارم همه‌مون از معلم گرفته تا مسؤول و دانشجو در وهله‌ی اول ب انجام وظیفه‌مون فکر کنیم و همش چشممون ب اینور و اونور نباشه تا ببینیم بقیه وظیفشون رو انجام میدن یا نه. انجام وظیفه تا سر حدددد مرگ !!! ممکنه ب نظرتون شعاری ، آرمانی یا خییییییلی چیزای دیگه برسه ولی عقیده‌ی من اینه.

لذذذذت نوشت : با خودم فک میکنم اگه شغلم معلمی نبود زندگیِ اجتماعی و کاریم چقـــــــــــد بی‌معنا و مهمل ب نظر می‌رسید !!!!! 

  • سید نورالله شاهرخی
۲۹
شهریور
۹۴

  • کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ ۖ وَ عَسَىٰ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ ۖ وَ عَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ ۗ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
  • جنگ بر شما واجب (کفائی) گشته است, و حال آن که (بنابه سرشت انسانی) از آن بیزارید, لیکن چه بسا چیزی را دوست نمی‌دارید و آن چیز برای شما نیک باشد, و چه بسا چیزی را دوست داشته باشید و آن چیز برای شما بد باشد, و خدا (به رموز کارها آشنا است و از جمله مصلحت شما را) می‌داند و شما (از اسرار امور بی‌خبرید و مصلحت خود را چنان که شاید و باید) نمی‌دانید .  
  • [[«کُرْهٌ»: ناپسند .  ناخوشایند .  «عَسَی»: چه بسا . ]]
  • سوره‌ی بقرة : 216.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 34 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۲۸
شهریور
۹۴

ب مشروح مکالمات من و اون بزرگواری ک این خبر رو از دانشگاه ب من رسوند توجه بفرمائید :

ایشون : روز چارشنبه کلاس شما تشکیل نمیشه.

من : چرا ؟

ایشون : ما توی اون کلاس داریم ثبت نام می‌کنیم.

من : خب توی کلاسای دیگه‌ی ساختمون اداری برگزار میکنم.

ایشون : کل ساختمون اداری مشغول ثبت نام هست یا کلاساش قفله.

من : توی ساختمون ادبیات برگزار میکنم کلاس رو.

ایشون : کلاسای ساختمون ادبیات ، توشون رنگ شده و اینا نمیشه.

من : توی فضای سبزی !!!! محوطه‌ای !!!! 

ایشون : ها ؟؟؟؟؟

خلاصه از من اصرار از ایشون انکار !!!! آخر من راضی شدم !!!!!

+ اون قسمت فضای سبز و اینا رو مزاح کردم.

++ تمام قواعد مربوط ب حضور و غیاب و بقیه‌ی موارد ، ک قبلن نوشتم ، در مورد جلسات هفته‌ی بعد ، ب تمام و کمال ، رعایت میشه.

  • سید نورالله شاهرخی
۲۸
شهریور
۹۴

  • أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ ۖ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّىٰ یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ
  • آیا گمان برده‌اید که داخل بهشت می‌شوید بدون آن که به شما همان برسد که به کسانی رسیده است که پیش از شما درگذشته‌اند؟ (شما که هنوز چنین رنجها و دردهائی را ندیده‌اید و باید چشم به راه تحمّل حوادث تلخ و ناگوار در راه کردگار باشید و بدانید: نخست رنج سپس گنج) .  زیانهای مالی و جانی (و شدائد و مشکلات, آن چنان ملّتهای پیشین را احاطه کرده است و) به آنان دست داده است و پریشان گشته‌اند که پیغمبر و کسانی که با او ایمان آورده بوده‌اند (هم‌صدا شده و) می‌گفته‌اند: پس یاری خدا کی (و کجا) است؟! (لیکن خدا هرگز مؤمنان را فراموش ننموده است و پس از تعلیم فداکاری به مؤمنان و آبدیدگی ایشان که رمز تکامل است, به وعده‌ی خود وفا کرده و بدیشان پاسخ گفته است که:) بیگمان یاری خدا نزدیک است .
  •   [[«اَمْ»: بلکه آیا .  «وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ»: و حال آن که هنوز به شما نرسیده است (نگا: حجرات / 14): «مَثَلُ»: حال .  وضع .  «خَلَوْا»: رفته‌اند .  درگذشته‌اند .  «الْبَأْسَآءُ»: فقر .  جنگ .  شدّت و سختی .  «الضَّرَّآءُ»: بیماری .  تنگدستی .  ضرر و زیان .  «زُلْزِلُوا»: به تکان افتاده‌اند .  پریشان و آشفته گشته‌اند .  «مَتَی نَصْرُ اللهِ؟»: یاری خدا کی خواهد بود؟ البتّه این سخن به صورت درخواست یاری و حصول مدد کردگاری بیان شده است و جنبه تمنّا و تقاضا را داشته است .  «أَلا»: هان!]] 
  • سوره‌ی بقرة: 214.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 33 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۲۸
شهریور
۹۴

  • هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَ الْمَلَائِکَةُ وَ قُضِیَ الْأَمْرُ ۚ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
  •  آیا آنان که راه صلح و آشتی نمی‌پویند و دین اسلام را نمی‌جویند انتظار دارند که خدا و فرشتگان (آشکارا در برابر دیدگانشان ظاهر گردند و) در زیر سایه‌بانهای ابر به سوی ایشان بیایند (و رو در رو با آنان به سخن درآیند؟!) .  و حال آن که فرمان (بر قطع امید محال ایشان) انجام پذیرفته است (و چنین کاری رخ نمی‌دهد) و همه‌ی کارها به سوی خدا برگشت داده می‌شود .  
  • [[«هَلْ یَنظُرُونَ»: آیا انتظار می‌کشند؟ استفهام انکاری است و به معنی: انتظار نمی‌کشند .  «ظُلَلٍ»: جمع ظُلَّة, سایه‌بانها .  «الْغَمَامِ»: ابر .  ابر سفید .  «قُضِیَ الأَمْرُ»: کار از کار گذشته است .  کار انجام و به پایان رسیده است .  فرمان خدا بر آن رفته است .  این آیه شریفه دو مفهوم عمده دارد: یکی در بالا گذشت (نگا: انعام / 158) .  دیگری عبارت است از: اینان چندان انتظاری نمی‌کشند که قیامت فرا می‌رسد و عذاب خدا و فرشتگان عذاب در سایه‌بانهای ابر سفید که نشانه سرعت و نعمت است, ولی برای اینان نقمت است, سر می‌رسند و کار از کار می‌گذرد و همه امور به سوی خدا باز گردانده می‌شود (نگا: زخرف / 66) . ]] 
  • سوره‌ی بقرة : 210.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 32 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۲۸
شهریور
۹۴

  • فَإِذَا قَضَیْتُمْ مَنَاسِکَکُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَذِکْرِکُمْ آبَاءَکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْرًا ۗ فَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا وَ مَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ
  • و هنگامی که مناسک (حجّ) خود را انجام دادید (و مراسم آن را به پایان بردید و پراکنده شدید) همان گونه که پدران خویش را یاد می‌کنید (و به افتخارات نیاکان مباهات می‌نمائید) خدا را یاد کنید و بلکه بیشتر از آن, (زیرا بزرگی و عظمت در پرتو ارتباط با خدا است .  مردمان دو گروهند:) کسانی هستند که می‌گویند: خداوندا! به ما در دنیا (نیکی رسان و سعادت و نعمت) عطاء کن .  (و لذا) چنین کسانی در آخرت بهره‌ای (از سعادت و نعمت و رضایت الهی) ندارند .  
  • [[«قَضَیْتُمْ»: به جای آوردید و به تمام و کمال به پایان بردید .  «مَنَاسِکَ»: عبادات مختصّ حجّ .  اعمال حجّ .  «کَذِکْرِکُمْ آبَآءَکُمْ»: همان گونه که پدران خود را یاد می‌کردید .  گویند عربها بعد از انجام اعمال حجّ و اتمام مراسم آن, در مِنی گِرد می‌آمدند و مفاخر آباء و محاسن اجدادشان را یاد می‌کردند و می‌ستودند .  «خَلاقٍ»: بهره و نصیبی از نعمت . ]] 
  • سوره‌ی بقرة : 200.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 31 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۲۸
شهریور
۹۴

  • وَ قَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ ۖ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِینَ
  •  و با آنان پیکار کنید تا فتنه‌ای باقی نماند (و نیروئی نداشته باشند که با آن بتوانند شما را از دینتان برگردانند) و دین (خالصانه) از آن خدا گردد (و مؤمنان جز از خدا نترسند و آزادانه به دستور آئین خویش زیست کنند) .  پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند (و اسلام را پذیرفتند, دست از آنان بدارید .  زیرا حمله بردن و) تجاوز کردن جز بر ستمکاران (به خویشتن به سبب کفر و شرک, روا) نیست .  
  • [[«فِتْنَةٌ»: کفر و شرک .  «عُدْوَان»: تعدّی و تجاوز .  «فَلاعُدْوَانَ إِلاّ عَلَی الظَّالِمِینَ»: این جمله, علّت جزاء محذوف است و در جای آن قرار گرفته است, و تقدیر چنین است: فَإِنِ انتَهَوْا وَ أَسْلَمُوا فَلا تَعْتَدُوا عَلَیْهِمْ, لِأَنَّ الْعُدْوَانَ عَلَی الظَّالِمِینَ, وَ الْمُنتَهُونَ لَیْسُوا بِالظَّالِمِینَ .  .  . ]] 
  • سوره‌ی بقرة: 193.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 30 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۲۶
شهریور
۹۴

اول – منبع درس :

الف - منبع اصلی :

قواعد عمومی قراردادها – دکتر سید حسین صفایی – انتشارات میزان

ب - منابع فرعی :

·         اعمال حقوقی – ناصر کاتوزیان – انتشارات میزان.

·         حقوق مدنی 3 – مهدی شهیدی – انتشارات مجد.

·      حقوق مدنی ، شرائط اساسی شکل‌گیری قرارداد – عباس قاسمی حامد – انتشارات دراک.

·         حقوق تعهدات – محمد جعفر جعفری لنگرودی – انتشارات گنج دانش.

·       حقوق قراردادها در فقه امامیه ؛ جلد اول – مصطفی محقق داماد و دیگران – انتشارات سمت.

·       حقوق مدنی ، جلد اول – سید حسن امامی – انتشارات کتابفروشی اسلامیه.

·         تشکیل قراردادها و تعهدات – مهدی شهیدی – انتشارات مجد.

ج - چند سؤال

·         علت معرفی منابع فرعی چیست؟

معرفی منابع فرعی به این دلیل است که ممکن است تمام مطالبِ تدریس شده در کلاس ، در کتابِ معرفی شده به عنوان منبع اصلی وجود نداشته باشد ؛ در این صورت ، اگر دانشجو علاوه بر شنیدن مباحث کلاس ، علاقه به دیدن منبع اصلی مطلب در کتب حقوقی داشته باشد ، باید به منابع فرعی رجوع کند.

·         آیا خواندن کتاب ، ما را از حضور در کلاس ، بی نیاز می‌کند ؟

توجه داشته باشید که معرفی یک کتاب خاص به عنوان منبع ، به این معنا نیست که لزوماً همه‌ی مطالبِ تدریس شده در کلاس ، در کتابِ معرفی شده هم وجود خواهد داشت ؛ قاعدتاً یکی از تمایزاتِ موجود میان دبیرستان و دانشگاه ، همین است ! خواندن کتابی که به عنوان منبع درس ، معرفی شده ، به هیچ‌وجه شما را از حضور در کلاس بی‌نیاز نمی‌کند.

·         آیا مطالبی که در کلاس تدریس می‌شود اما در کتاب نیست ؛ جزو مباحث امتحان هستند ؟

بله ؛ قطعاً ! آن قسمت از مطالب که در کلاس تدریس شده اما در کتاب نیست یا در کتاب به طور خلاصه نوشته شده هم به همان نحو که در کلاس، تدریس شده جزو مطالب مورد سؤال در امتحان و نیز پرسش کلاسی هست و صرفاً مطالعه‌ی مطالب کتاب ، کفایت نمی‌کند.

دوم – طرح درس:

کلیه‌‌ی طرح درس‌ها در یک فایل پی دی اف : دانلود کنید (حجم : تقریباً 4 مگابایت)

متن کامل قانون جدید نحوه‌ی اجرای محکومیت‌های مالی : دانلود کنید (حجم : تقریباً 200 کیلوبایت)

سوم - خودخوان:

نکته‌ی اول - منظور از خودخوان، قسمت‌هایی از کتابِ معرفی شده است که به لحاظ تنگی وقت ترم و سایر موارد متفرقه! موفق به تدریس آن نمی‌شویم اما به لحاظ اهمیت بحث، دانشجو باید آنها را مطالعه کند، این مباحث در پرسش کلاسی مورد پرسش قرار گرفته و جزو امتحان پایان ترم هم مورد لحاظ قرار می‌گیرند؛ اگر در مورد این مباحث، اشکالی داشتید می‌توانید در ابتدای هر جلسه بپرسید.

نکته‌ی دوم – این فهرست ، نهایی نیست ؛ در طول ترم به این موارد اضافه خواهد شد.

با توجه به نکات فوق ، فهرست مطالب خودخوان به قرار ذیل اعلام می‌شود :

 

 

ردیف

از

تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا

1

ارکان تعهد (ص13)

رابطه‌ی بین تعهد و حق دینی (ص15)

2

تعریف عقد در قانون مدنی (ص18)

پایان ارزش ایقاع و تعهد یکطرفی (ص21)

3

مبحث دوم : تقسیمات دیگر عقود (ص 31)

پایان همان مبحث (ص 44)

4

مبحث سوم : مورد معامله (ص 127)

پایان مبحث چهارم ؛ جهت معامله (ص 154)

5

معامله‌ی فضولی (ص 177)

پایان مبحث ششم : مالکیت ما فی الذمه (ص 272)

نکته : این فهرست ، فهرست نهایی نیست ؛ در طول ترم ، امکان حذف مطالبی از فهرستِ فوق ، یا اضافه شدن مطالبی به آن وجود دارد. خواندنِ خودخوان‌های فوق ، برای امتحان کافی نیست ؛ لیست نهایی در کلاس ، به صورت هفته به هفته ارائه خواهد شد. 

چهارم – حذفیات:

هر چیزی که تدریس نشده و جزو خودخوان‌ها هم نباشد !

پنجم – سایر موارد :

اگر بخایم سه درس از مهمترین دروس دوره‌ی کارشناسی رو نام ببریم بی شک این درس یکی از اونا و شاید مهم‌ترینِ اون‌ها باشه ؛ حجمش هم بسیار بالاست ؛ همه‌ی دروس این ترم رو بذارید یک طرف و این درس رو طرف دیگر ؛ واگذار نکنید ب هفته‌های آخر چون دراین صورت نتیجه بدتر از اونی خواهد بود ک تصورش رو می‌کنید.

+ دانلود جزوه‌ی خلاصه نویسی کتاب قواعد عمومی قراردادها استاد صفایی + سؤالات پرتکرار این کتاب در آزمون‌های دانشگاه پیام نور : دانلود کنید (حجم : تقریباً 3 مگابایت، 77 صفحه)

  • سید نورالله شاهرخی
۲۶
شهریور
۹۴


هشت واقعیت‌ حیرت‌انگیز در مورد چشم انسان : 


1 - یک شخص معمولی در هر دقیقه 12 بار پلک میزنه.

2 - چشم انسان مرکب از دو میلیون !!!! جزء فعال است.

3 - دقت چشم ما معادل یک دوربین 576 مگاپیکسلی !!!! است.

4 - قرنیه‌‌های چشم تنها بافت‌های انسانی هستن ک نیاز ب خون ندارن.

5 - چشم انسان میتونه 36000 بیت اطلاعات رو در هر ساعت مورد پردازش قرار بده.

6 - کره‌ی چشم آدم تقریباً 28 گرم وزن داره.

7 - عطسه کردن با چشم باز غیر ممکنه.

8 - هر انسان در هر روز تقریباً ده هزار مرتبه !!! پلک میزنه.


خداوند در قرآن می فرماید : 


  • وَفِی أَنْفُسِکُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ
  • و در خودِ وجود شما (انسانها, نشانه‌های روشن و دلائل متقن برای شناخت خدا و پی بردن به قدرت او) است .  مگر نمی‌بینید؟
  • [[«فِی أَنفُسِکُمْ»: دستگاههائی که در بدن انسان است, مانند: قلب, کلیه, ریه, دهها هزار کیلومتر رگهای درشت و باریک, ده میلیون میلیارد سلول, حواسی همچون بینائی و شنوائی و .  .  .  هر یک آیتی از عظمت است .  «أَفَلا تُبْصِرُونَ؟»: مگر غافل شده‌اید و نمی‌بینید؟ (نگا: قصص / 72, زخرف / 51) . ]]
  • سوره‌ی ذاریات: 21. 
  • سید نورالله شاهرخی
۲۵
شهریور
۹۴


این عکس توسط بچه‌های مجتمع فرهنگی شهید اژه‌ای (اصفهان) گرفته شده و هیچکدام هم فرزندان این شهدای عزیز نیستند و فقط برای ادای احترام و زنده کردن یاد این شهدا این کار را انجام داده‌اند.

اما عکس بالایی عکس چه کسانی است؟ چند نفرشان شهید شده‌اند؟ دو نفر از رزمندگان حاضر در این سند تاریخی، به شهادت رسیده‌اند: نفر پنجم از راست، شهید «حاج حسین خرازی» فرمانده دلاور لشکر 14 امام حسین (ع) و نفر سوم از چپ، شهید «قربانعلی عرب» معاون عملیاتی لشکر.


+ ابتکار جالبی بوده.

++ از بازدیدکننده‌ی محترم احمد متشکرم ک دقت نظر ب خرج دادن و باعث شدن تحقیق کنم و بفهمم ک بزرگوارانی ک در پائین ایستادن فرزندان بزرگوارانی ک در تصویر بالا ایستادن نیستن.

  • سید نورالله شاهرخی
۲۴
شهریور
۹۴

  • وَ قَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَ لَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ
  • و در راه خدا بجنگید با کسانی که با شما می‌جنگند .  و تجاوز و تعدّی نکنید .  (شما جنگ‌افروزی نکنید و بیگناهان و بی‌خبران و زنانی که نمی‌جنگند, و کودکان و پیرمردان و بیماران و امان‌خواهان را نکشید و خانه‌ها و کشتزارها را ویران نسازید) .  زیرا خداوند تجاوزگران را دوست نمی‌دارد .
  •  [[«قَاتِلُوا»: بجنگید .  «لا تَعْتَدُوا»: از قانون شریعت تجاوز نکنید و زنان و پیران کهنسال و افراد بی‌طرف را نکشید .  «الْمُعْتَدینَ»: متجاوزین . ]] 
  • سوره‌ی بقرة : 190.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 29 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۲۳
شهریور
۹۴

  • وَ إِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
  • و هنگامی که بندگانم از تو درباره‌ی من بپرسند (که من نزدیکم یا دور .  بگو:) من نزدیکم و دعای دعاکننده را هنگامی که مرا بخواند, پاسخ می‌گویم (و نیاز او را برآورده می‌سازم) .  پس آنان هم دعوت مرا (با ایمان و عباداتی همچون نماز و روزه و زکات) بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا آنان راه یابند (و با نور ایمان به مقصد برسند) .  
  • [[«دَعْوَةَ»: دعا .  درخواست .  «الدَّاعِ»: دعاکننده .  درخواست کننده .  «دَعَانِ»: مرا به یاری خواست .  مرا به فریاد خواند .  «فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی»: اجابت مرا با دعا بخواهند .  هنگامی که آنان را به سوی ایمان و اطاعت دعوت کردم, دعوت مرا بپذیرند .  «یَرْشُدُونَ»: هدایت یابند .  رهنمود شوند به مصالح دنیا و آخرت خود . ]]
  • سوره‌ی بقرة : 186.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 28 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • + یکی از بازدیدکنندگانِ محترم ، خواستار دعا هستن واسه شفای یکی از عزیزانشون ؛ امشب ، اول ذیحجه‌س ؛ صلواتی بفرستید ، بر زبان دعایی جاری کنید ک خدا شفا بده این عزیز رو.
  • سید نورالله شاهرخی
۲۳
شهریور
۹۴

  • سید نورالله شاهرخی
۲۳
شهریور
۹۴

امام علی فرمودند :


لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ زَکَاةٌ وَ زَکَاةُ الْعَقْلِ احْتِمَالُ الْجُهَّال‏


برگرفته از تصنیف غررالحکم و درر الکلم صفحه‌ی 56 ، حدیث شماره‌ی 527


+ از دیروز ک یکی از دوستان ، این حدیث رو خوند واسم همینطور غرق شادی و شعفم !

  • سید نورالله شاهرخی
۲۳
شهریور
۹۴

تصویر ، تزئینی است ؛ پیدا کنید پرتقال فروش را !

کُلاً بعضیا خیلی جالب هستن ؛ مورد داشتیم طرف شماره‌ی پسرعموی زنش رو توی گوشیِ زنش میدیده تا ممنوع کردنِ موبایل واسه‌ی اون زن پیش میرفته !!!!! بعد اصرار داشته ک زنش باید جلوی برادرای خودش کشف حجاب کنه !!!!! توی عروسی هم زنش کشف حجاب کرده و جلوی مَردای نامحرم ، دانس میزده !!!!! 

+ نوبریم بضی از ما ایرانیا والا !!!!!

  • سید نورالله شاهرخی
۲۳
شهریور
۹۴

  •  لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لَٰکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلَائِکَةِ وَ الْکِتَابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَىٰ وَ الْیَتَامَىٰ وَ الْمَسَاکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ السَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَ أَقَامَ الصَّلَاةَ وَ آتَى الزَّکَاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا ۖ وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِینَ الْبَأْسِ ۗ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا ۖ وَ أُولَٰئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ
  • این که (به هنگام نماز) چهره‌هایتان را به جانب مشرِق و مغرب کنید, نیکی (تنها همین) نیست (و یا ذاتاً روکردن به خاور و باختر, نیکی بشمار نمی‌آید) .  بلکه نیکی (کردار) کسی است که به خدا و روز واپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیغمبران ایمان آورده باشد, و مال (خود) را با وجود علاقه‌ای که بدان دارد (و یا به سبب دوست داشت خدا, و یا با طیب خاطر) به خویشاوندان و یتیمان و درماندگان و واماندگان در راه و گدایان دهد, و در راه آزادسازی بردگان صرف کند, و نماز را برپا دارد, و زکات را بپردازد, و (نیکی کردار کسانی است که) وفاکنندگان به پیمان خود بوده هنگامی که پیمان بندند, و (به ویژه کسانی نیکند و شایسته‌ی ستایشند که) در برابر فقر (و محرومیّتها) و بیماری (و زیان و ضررها) و به هنگام نبرد, شکیبایند (و استقامت می‌ورزند) .  اینان کسانی هستند که راست می‌گویند (در ادّعای ایمان راستین و پیجوئی اعمال نیک) و به راستی پرهیزکاران (از عذاب خدا با دوری گرفتن از معاصی و امتثال اوامر الهی) اینانند .  
  • [[«لَیْسَ الْبِرَّ .  .  . »: واژه (بِرَّ) خبر مقدم (لَیْسَ) و (أَن تُوَلُّوا) اسم مؤخّر آن است .  «الْبِرَّ»: واژه‌ای است که در برگیرنده همه صفات نیک است .  خیر فراوان .  «قِبَل»: جهت .  سو .  «لکِنَّ الْبِرَّ»: واژه (بِرّ) اسم لکِنَّ است و (بِرُّ) دوم محذوف, خبر آن است که تقدیر چنین می‌شود: لکِنَّ الْبِرَّ بِرُّ مَنْ .  برخی (بِرَّ) را اسم لکِنَّ و (مَنْ) را خبر آن گرفته‌اند .  «الْکِتَابِ»: جنس کتاب, یعنی همه کتابهای آسمانی مراد است (نگا: بقره / 121) .  «عَلَی حُبِّهِ»: با وجود دوست داشت خدا .  با عشق به کارِ صدقه و احسان .  مرجع ضمیر (ه) را خدا و مال و مصدر مفهوم از فعل, یعنی نفس عمل گرفته‌اند .  «ذَوِی الْقُرْبَی»: خویشاوندان .  «الْمَسَاکِینَ»: نیازمندانی که چیزی از کسی درخواست نمی‌کنند (نگا: بقره / 273) .  «إبْنَ الْسَّبِیلِ»: مسافر نیازمند به سبب دوری از خانواده .  «السَّآئِلِینَ»: گدایان .  «فِی الرِّقَابِ»: در راه آزادکردن بندگان .  در اینجا مراد از (رِقَاب) جمع رَقَبَة, به معنی گردن, خودِ اشخاص است .  «الْمُوفُونَ»: وفاکنندگان .  عطف بر (مَنْ آمَنَ) است, یا خبر مبتدای محذوف است که تقدیر آن چنین است: وَهُمُ الْمُوفُونَ .  «عَاهَدُوا»: عهد بستند .  «الْصَّابِرِینَ»: شکیبایان .  منصوب است به (أَخُصُّ) یا (أَمْدَحُ) .  «الْبَأْسَآءِ»: بلا و مصیبت خارج از جسم شخص .  از قبیل: تنگدستی, زیان مالی, مرگ فرزندان .  «الْضَّرَّآءِ»: بلا و مصیبت مربوط به جسم شخص .  از قبیل: بیماری, رنجوری .  «حِینَ»: زمان .  وقت .  «الْبَأْسِ»: جنگ .  جهاد با دشمنان (نگا: احزاب / 18) . ]]
  • سوره‌ی بقرة : 177.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 27 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۲۲
شهریور
۹۴

این پست تا پایان هفته‌ی بعد ، پست ثابت است ؛ در این مدت ، در صورت تمایل ، برای دیدنِ پُست‌های جدیدتر ، تشریف ببرید پایین.

 

 

اصل مطلب :

 

 

با تبریک ب مناسبت آغاز ترم جدید ، از طریق همین تریبون !!!! اعلام می‌نماید :

 

 

 

·   در دانشگاه آیت‌الله العظمی بروجردی از روز شنبه مورّخ 1398/06/23؛ 

 

 

 

 در صورت بقاء عمر ، کلیه‌ی کلاس‌های اینجانب تشکیل است.

 

 

 

تذکرات :

 

 

 

اول - در پایان ترم ، ب کلیه‌‌ی دانشجویانی که در کلیه‌ی جلسات - مِن جمله جلسه‌ی همین هفته‌ی آینده - حضور داشته باشند ، یک نمره ،‌ اعطا خواهد شد. در صورتی که دروس یک واحدی به صورت یک هفته در میان یا هشت جلسه‌ای تشکیل شود ب علتِ اندکْ شمار بودنِ جلسات در این دسته از دروس ، قانون فوق ، شامل دروس یک واحدی نخواهد بود.

 

 

 

دوم - ظرفیت غیبتاتونو بذارید واسه ایامی که واقعا احتیاج دارید ؛ نه هفته‌ی اول مثلاً !!! حالا از ما گفتن ، از شما هم ....

 

 

 

سوم – ولو با یک نفر دانشجو ، کلاس‌ها تشکیل خواهد شد ؛ در صورتی ک حتا یک نفر هم نیومده باشه ، تدریسِ مباحثِ یک جلسه ، حذف میشه و از هفته‌ی بعدش ، مباحثِ مربوط ب جلسه‌ی دوم ، پیگیری خواهد شد ؛ مباحثِ جلسه‌ای ک تدریسش حذف شده به هنگام امتحان و پرسش‌‌هایِ هفتگیِ کلاسی ، مدّ نظر قرار خواهد گرفت ! ب زبونِ خودمونی ینی ، حذفِ تدریسِ مباحث ، ب معنایِ حذفِ اون مطلب در امتحان و پرسش‌های کلاسی نخواهد بود.

 

 

 

چهارم - مباحث طرح شده در هفته‌ی اول ، تکرار پذیر نبوده ، در پرسش و پاسخ‌های کلاسی و امتحان پایان ترم ، مورد استفاده قرار خواهد گرفت و هر گونه عذری مبنی بر آماده نبودن خوابگاه‌ها ، عدم فراهم بودن وسائط ایاب و ذهاب و سایر بلایای ارضی و سماوی حتا !!!!! مسموع نخواهد بود و مسؤولیت هر گونه عواقب احتمالی متصوره برای غیبت ، فقط و فقط بر عهده‌ی دانشجو خواهد بود. از همین الان که فرصت هست تمام پیش بینی‌های لازم برای حضور در کلاس را بفرمایید. در استعلامی که من از مسؤولین محترم دانشگاه گرفتم گفتن که همه امکانات دانشگاه در روز مربوطه آماده هست و دانشجویان مشکلی از این جهت نخواهند داشت؛ حالا اگر اومدید و خدای نکرده در هر زمینه‌ای مشکلی بود قاعدتاً مقام پاسخگو در این زمینه من نخواهم بود. 

 

 

 

پنجم - کسانی که این مطلب را می‌بینند ب کسانی که این مطلب را نمی‌بینند اطلاع‌رسانی کنند ؛ مدیونید ها !

 

 

 

پایان مطلب:

 

 

 

 

 سقف مجاز غیبت در دروس یک واحدی ، یک و نیم جلسه‌ غیبت‌ِ موجه ، در دروس دو واحدی ، سه جلسه غیبتِ موجه و در دروس سه واحدی ، چهار و نیم جلسه غیبتِ موجه خواهد بود ؛ هر گونه غیبت ، مازاد بر مقادیر فوق ، اعم از موجه یا ناموجه منجر ب حذف غیبتِ کلاسی شده و هیییییییییچ عذری اعم از زبانم لال ، بیماری ، زبانم گویا !!! عروسی یا خدای ناکرده عزا حتا ، مسموع نخواهد بود. لطفاً از همین اولِ ترم ، در این خصوص ، تدابیر لازم را بیندیشید (ینی غیبتاتون رو بذارید واسه مواقع ضروری ؛ و چون نمیدونید مواقع ضروری دقیقن کی پیش میاد تا وااااقعن لازم ندارید از غیبت‌ها استفاده نکنید ؛‌ اینم از ما گفتن !)

 

 

 

 

  • سید نورالله شاهرخی
۲۲
شهریور
۹۴
  • وَ إِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا ۗ أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ شَیْئًا وَ لَا یَهْتَدُونَ 
  • و هنگامی که به آنان گفته شود: از آنچه خدا فرو فرستاده است پیروی کنید (و راه رحمان را پیش گیرید, نه راه شیطان را), می‌گویند: بلکه ما از آنچه پدران خود را بر آن یافته‌ایم پیروی می‌کنیم (نه از چیز دیگری) .  آیا اگر پدرانشان چیزی (از عقائد و عبادات دین) را نفهمیده باشند و (به هدایت و ایمان) راه نبرده باشند (باز هم کورکورانه از ایشان تقلید و پیروی می‌کنند؟) .
  •  [[«أَلْفَیْنَا»: یافته‌ایم .  دیده‌ایم .  از ماده (لفی) .  «لا یَعْقِلُونَ»: نمی‌فهمند .  درک نمی‌کنند . ]] 
  • سوره‌ی بقرة: 170.
  • این آیه ، آیه‌ی منتخب از صفحه‌ی 26 از قرآن ، به خط عثمان طه است.
  • سید نورالله شاهرخی
۲۱
شهریور
۹۴


ظهری ، تلویزیون گزارشی پخش کرد در مورد مسجد الأقصی و جغرافیای اون ، یه آشنایی اجمالی ب دست می‌داد با این مکان مقدس ؛ آخرش اون گزارشگر عرب زبون بر طبقِ معمولِ گزارشای خبری بیان کرد ک داره از کجا گزارش میده ، گفت (مِن داخلِ مسجدِالأقصی ؛ القدس المُحْتَلّة) ، ینی از داخل مسجد الأقصی ، قدس اشغال شده ، و من نمیدونم چرا وختی ک گفت (القدس المحتلة) با اینکه تنها هم نبودم و سر سفره نشسته بودم اشک جَم شد توی چشام ، با خودم فِک کردم ک چقـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد بده ک یه قسمت از وجود انسان ، یه قسمت از عمممممق وجود انسان ، اشغال شده باشه و دست خودش نباشه ؛ کاش می‌شد کاری ...

+ فلسطین ، پاره‌ی تَنِ اسلام است ، فلسطین ، قسمتی از کشور ما و مردم فلسطین ، قسمتی از امت ماست.

  • سید نورالله شاهرخی